۱۵٬۹۷۷
ویرایش
| خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
و به همين كلام استناد جسته اند مفسرانى كه گفته اند: مردم نزد آتش و در لبۀ آن حاضر مى شوند، ولى داخل آن نمى شوند، و به اين آيه استدلال كرده اند كه خداى تعالى درباره موسى، وقتى كه به كنار چاه مَديَن آمد و در آن جا مردمى را بر سرِ چاه ديد، فرموده: «وَ لَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَديَنَ وَجَدَ عَلَيهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسقُونَ»، و معلوم است كه موسى داخل آب نشد. پس در آيه مورد بحث هم، معنا اين نيست كه مردم همگى داخل آتش مى شوند. | و به همين كلام استناد جسته اند مفسرانى كه گفته اند: مردم نزد آتش و در لبۀ آن حاضر مى شوند، ولى داخل آن نمى شوند، و به اين آيه استدلال كرده اند كه خداى تعالى درباره موسى، وقتى كه به كنار چاه مَديَن آمد و در آن جا مردمى را بر سرِ چاه ديد، فرموده: «وَ لَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَديَنَ وَجَدَ عَلَيهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسقُونَ»، و معلوم است كه موسى داخل آب نشد. پس در آيه مورد بحث هم، معنا اين نيست كه مردم همگى داخل آتش مى شوند. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۱۲۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۱۲۲ </center> | ||
و نيز به اين آيه استدلال كرده اند كه: سياره و كاروان كنعان، آب آور خود را به سراغ آب فرستادند: «فَأرسَلُوا وَارِدَهُم فَأدلَى دَلوَهُ». و نيز به اين آيه استدلال كرده اند كه مى فرمايد: «إنَّ الَّذِينَ سَبَقَت لَهُم مِنَّا الحُسنَى أُولَئِكَ عَنهَا مُبعَدُونَ لَا يَسمَعُونَ حَسِيسَهَا». | و نيز به اين آيه استدلال كرده اند كه: سياره و كاروان كنعان، آب آور خود را به سراغ آب فرستادند: «فَأرسَلُوا وَارِدَهُم فَأدلَى دَلوَهُ». و نيز به اين آيه استدلال كرده اند كه مى فرمايد: «إنَّ الَّذِينَ سَبَقَت لَهُم مِنَّا الحُسنَى أُولَئِكَ عَنهَا مُبعَدُونَ * لَا يَسمَعُونَ حَسِيسَهَا». | ||
ليكن صرف اين كه در آيه «فَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَديَن»، و آيه «فَأرسَلُوا وَارِدَهُم» به معناى حضور استعمال شده، دليل نمى شود كه به معناى داخل شدن واقعى استعمال نمى شود. چون در آن دو آيه، قرينه اشراف هست، و در آياتى ديگر ادعا شده كه به معناى داخل شدن است، و اما آيه «أُولَئِكَ عَنهَا مُبعَدُونَ لَا يَسمَعُونَ حَسِيسَهَا»، از كجا معنايش دور نگه داشتن بعد از داخل شدن نباشد؟ | ليكن صرف اين كه در آيه «فَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَديَن»، و آيه «فَأرسَلُوا وَارِدَهُم» به معناى حضور استعمال شده، دليل نمى شود كه به معناى داخل شدن واقعى استعمال نمى شود. چون در آن دو آيه، قرينه اشراف هست، و در آياتى ديگر ادعا شده كه به معناى داخل شدن است، و اما آيه «أُولَئِكَ عَنهَا مُبعَدُونَ * لَا يَسمَعُونَ حَسِيسَهَا»، از كجا معنايش دور نگه داشتن بعد از داخل شدن نباشد؟ | ||
همچنان كه همين معنا يعنى دور كردن بعد از دخول را از آيه «ثُمَّ نُنَجِّى الَّذِينَ اتَّقَوا وَ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا» استظهار شده. و نيز گفته اند: خداوند به احترام آنان، ميان آنان و شنيدن صداى آتش حاجبى قرار مى دهد، همچنان كه ميان ابراهيم و حرارت آتش، چنان حاجبى قرار داد و به آتش فرمود: «كُونِى بَرداً وَ سَلَاماً عَلَى إبرَاهِيم». | همچنان كه همين معنا يعنى دور كردن بعد از دخول را از آيه «ثُمَّ نُنَجِّى الَّذِينَ اتَّقَوا وَ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا» استظهار شده. و نيز گفته اند: خداوند به احترام آنان، ميان آنان و شنيدن صداى آتش حاجبى قرار مى دهد، همچنان كه ميان ابراهيم و حرارت آتش، چنان حاجبى قرار داد و به آتش فرمود: «كُونِى بَرداً وَ سَلَاماً عَلَى إبرَاهِيم». | ||
ویرایش