گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۷۱: خط ۲۷۱:
«'''وَ لا تُخَاطِبْنى فى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُغْرَقُونَ'''»:
«'''وَ لا تُخَاطِبْنى فى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُغْرَقُونَ'''»:


در اين جمله، نوح «عليه السلام» را نهى مى كند از سخن گفتن با خدا. و اين كنايه است از نهى شديد از وساطت و شفاعت. چون مخاطبه را معلق بر «الَّذِينَ ظَلَمُوا» كرده، و نهى را هم تعليل كرده به اين كه «إنَّهُم مُغرَقُون». پس كأنّه فرموده: من تو را نهى مى كنم از اين كه با من درباره اين كفار حرفى بزنى، تا چه رسد به اين كه وساطت كنى. چون غضب من شامل آنان شده، شمولى كه هيچ چيز آن را دفع نمى كند.
در اين جمله، نوح «عليه السلام» را نهى مى كند از سخن گفتن با خدا. و اين كنايه است از نهى شديد از وساطت و شفاعت. چون مخاطبه را معلق بر «الَّذِينَ ظَلَمُوا» كرده، و نهى را هم تعليل كرده به اين كه «إنَّهُم مُغرَقُون».  
 
پس كأنّه فرموده: من تو را نهى مى كنم از اين كه با من درباره اين كفار حرفى بزنى، تا چه رسد به اين كه وساطت كنى. چون غضب من شامل آنان شده، شمولى كه هيچ چيز آن را دفع نمى كند.


«'''فَإِذَا استَوَيْت أَنت وَ مَن مَّعَك عَلى الْفُلْكِ فَقُلِ... وَ أَنت خَيرُ الْمُنزِلِينَ'''»:
«'''فَإِذَا استَوَيْت أَنت وَ مَن مَّعَك عَلى الْفُلْكِ فَقُلِ... وَ أَنت خَيرُ الْمُنزِلِينَ'''»:


خداى تعالى، به نوح تعليم مى دهد كه بعد از جاى گرفتن در كشتى، خدا را بر اين نعمت كه از قوم ظالمان نجاتش داد، حمد گويد. و اين، خود بيانى است بعد از بيان قبلى، براى هلاكت كفار. چون خبر مى دهد از اين كه حتما آنان غرق مى شوند و تو نجات پيدا مى كنى. و نيز تعليم مى دهد كه از خدا درخواست كند تا از طوفان نجاتش داده، در زمين فرودش آورد، فرود آوردنى مبارك و داراى خيرى بسيار و ثابت. چون او بهترين منزل دهندگان است.
خداى تعالى، به نوح تعليم مى دهد كه بعد از جاى گرفتن در كشتى، خدا را بر اين نعمت كه از قوم ظالمان نجاتش داد، حمد گويد. و اين، خود بيانى است بعد از بيان قبلى، براى هلاكت كفار. چون خبر مى دهد از اين كه حتما آنان غرق مى شوند و تو نجات پيدا مى كنى.  
 
و نيز تعليم مى دهد كه از خدا درخواست كند تا از طوفان نجاتش داده، در زمين فرودش آورد، فرود آوردنى مبارك و داراى خيرى بسيار و ثابت. چون او بهترين منزل دهندگان است.


و از همين كه او را مأمور كرده تا حمد و ستايشش كند، و صفات جميلش را بر شمارد، بر مى آيد كه نوح، از بندگان مخلص خدا بوده. چون خدا منزّه است از اين كه به غير مخلصان، چنين دستورى دهد، و منزّه است از توصيفى كه غير مخلصان براى او مى كنند، همچنان كه فرموده: «سُبحَانَ اللّهِ عَمَّا يَصِفُونَ * إلّا عِبَادَ اللهِ المُخلَصِينَ».
و از همين كه او را مأمور كرده تا حمد و ستايشش كند، و صفات جميلش را بر شمارد، بر مى آيد كه نوح، از بندگان مخلص خدا بوده. چون خدا منزّه است از اين كه به غير مخلصان، چنين دستورى دهد، و منزّه است از توصيفى كه غير مخلصان براى او مى كنند، همچنان كه فرموده: «سُبحَانَ اللّهِ عَمَّا يَصِفُونَ * إلّا عِبَادَ اللهِ المُخلَصِينَ».
خط ۲۸۲: خط ۲۸۶:
و اگر خداى عزوجل، از نقل داستان نوح و طوفانش تنها به فرمان خود اكتفا كرد كه فرمان به غرق آنان داد، و ديگر از غرق شدن آنان چيزى نفرمود، براى اشاره به اين بوده كه آن چنان محو و نابود شدند كه خبرى از ايشان باقى نماند كه به گفته آيد.  
و اگر خداى عزوجل، از نقل داستان نوح و طوفانش تنها به فرمان خود اكتفا كرد كه فرمان به غرق آنان داد، و ديگر از غرق شدن آنان چيزى نفرمود، براى اشاره به اين بوده كه آن چنان محو و نابود شدند كه خبرى از ايشان باقى نماند كه به گفته آيد.  


و نيز اشاره به عظمت قدرت الهى است، و هم براى اين بوده كه مردم ديگر را از سخط خود بيمناك سازد و كفار و نابودى آنان را امرى ناچيز و بى اهميت جلوه دهد. و به همين جهت است كه از داستان هلاكت آن ها چيزى نگفت، و به سكوت گذراند. حتى سكوت در اين جا، در رساندن آن غرض هايى كه شمرديم، به چند وجه بليغ تر است از اشاره اجمالى كه در آيه «وَ جَعَلنَاهُم أحَادِيثَ فَبُعداً لِقَومٍ لَا يُؤمِنُون» آمده.
و نيز اشاره به عظمت قدرت الهى است، و هم براى اين بوده كه مردم ديگر را از سخط خود بيمناك سازد و كفار و نابودى آنان را امرى ناچيز و بى اهميت جلوه دهد.  
 
و به همين جهت است كه از داستان هلاكت آن ها چيزى نگفت، و به سكوت گذراند. حتى سكوت در اين جا، در رساندن آن غرض هايى كه شمرديم، به چند وجه بليغ تر است از اشاره اجمالى كه در آيه «وَ جَعَلنَاهُم أحَادِيثَ فَبُعداً لِقَومٍ لَا يُؤمِنُون» آمده.


«'''إِنَّ فى ذَلِك لآيَاتٍ وَ إِن كُنَّا لَمُبْتَلِينَ'''»:
«'''إِنَّ فى ذَلِك لآيَاتٍ وَ إِن كُنَّا لَمُبْتَلِينَ'''»:
۱۳٬۷۲۸

ویرایش