گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۹۴: خط ۱۹۴:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۶ </center>


==عقيده بت پرستان درباره عبادت آلهه و معناى خطاب نوح «ع» به قوم خود: «اعبدوا الله...»==
==معنای این که نوح «ع»، به قوم خود گفت: «اُعبُدُوا الله» ==


جمله «اعبدوا اللّه ما لكم من اله غيره»، دعوت به سوى پرستش خدا و ترك پرستش آلهه غير خدا است. چون وثنى ها، غير خدا از ملائكه و جن و مقدسين را مى پرستيدند و براى آن ها ادعاى الوهيت مى كردند. يعنى آن ها را معبود مى دانستند، نه خدا را.
جملۀ «اُعبُدُوا اللّهَ مَا لَكُم مِن إلَهٍ غَيرُهُ»، دعوت به سوى پرستش خدا و ترك پرستش آلهه غير خدا است. چون وثنى ها، غير خدا از ملائكه و جنّ و مقدسين را مى پرستيدند و براى آن ها ادعاى الوهيت مى كردند. يعنى آن ها را معبود مى دانستند، نه خدا را.


بعضى از مفسرين گفته اند: معناى «اعبدوا الله»، اين است كه تنها خدا را بپرستيد، همچنان كه آيه «الا تعبدوا الا اللّه» كه در سوره هود است اين معنا را روشن مى كند. و اگر در آيه مورد بحث جمله را مقيد به قيد نكرد و نفرمود فقط خدا را عبادت كنيد براى اين است كه بفهماند اصلا عبادت تنها عبادت خدا است و عبادت غير خدا و شرك ورزيدن به كلى عبادت نيست.
بعضى از مفسران گفته اند: معناى «اُعبُدُوا اللهَ»، اين است كه تنها خدا را بپرستيد، همچنان كه آيه «ألَّا تَعبُدُوا إلّا اللّه» كه در سوره «هود» است، اين معنا را روشن مى كند. و اگر در آيه مورد بحث، جمله را مقيد به قيد نكرد و نفرمود «فقط خدا را عبادت كنيد»، براى اين است كه بفهماند اصلا عبادت، تنها عبادت خدا است و عبادت غير خدا و شرك ورزيدن، به كلّى عبادت نيست.


ولى مفسر مزبور، غفلت و يا فراموش كرده كه و ثنى ها اصلا خداى سبحان را عبادت نمى كنند، چون عبادت را عبارت مى دانند از توجه عابد به معبود، و خداى سبحان را به خاطر اين كه ديدنى نيست، بزرگتر از آن مى دانند كه توجهى يا عملى متوجه او شود. پس وجه صحيح آن است كه بندگان در عبادت خود، متوجه خواص از مخلوقات او، مانند ملائكه و امثال ايشان شوند، تا آنان واسطه و شفيع ايشان شوند، و آنان را به درگاه خدا نزديك كنند. علاوه بر اين، به زعم مشركين، عبادت به خاطر تدبير عالم، و در مقابل آن است، و تدبير عالم واگذار به ملائكه و امثال ايشان شده، پس معبود و ارباب هم همان هايند، نه خدا.
ولى مفسر مزبور، غفلت و يا فراموش كرده كه وثنى ها اصلا خداى سبحان را عبادت نمى كنند. چون عبادت را عبارت مى دانند از توجه عابد به معبود، و خداى سبحان را به خاطر اين كه ديدنى نيست، بزرگتر از آن مى دانند كه توجهى يا عملى متوجه او شود.  


از اين جا معلوم مى شود: اگر به مذهب وثنى ها جايز باشد كه خدا عبادت شود، ديگر غير خدا را عبادت نخواهند كرد. براى اين كه وثنى مذهبان ترديدى ندارند در اين كه رب الارباب و پديد آورنده همه رب ها و همه عالَم، تنها خدا است و اگر عبادت خدا جايز باشد، قهرا عبادت غير او جايز نخواهد بود. ليكن همانطور كه گفتيم بت پرستان، عبادت خدا را درست نمى دانند، دليلش هم بيان شد.
پس وجه صحيح آن است كه بندگان در عبادت خود، متوجه خواص از مخلوقات او، مانند ملائكه و امثال ايشان شوند، تا آنان واسطه و شفيع ايشان شوند، و آنان را به درگاه خدا نزديك كنند. علاوه بر اين، به زعم مشركان، عبادت به خاطر تدبير عالَم، و در مقابل آن است، و تدبير عالَم به ملائكه و امثال ايشان واگذار شده، پس معبود و ارباب هم، همان هايند، نه خدا.


پس اين كه نوح (عليه السلام) به امت بت پرست خود فرمود: «اعبدوا اللّه»، در معناى اين است كه فرموده باشد: «اعبدوا اللّه وحده: تنها خداى را بپرستيد»؛ همچنان كه در سوره هود، در جمله «الا تعبدوا الا الله»، اين طور فرموده بود.
از اين جا معلوم مى شود: اگر به مذهب وثنى ها جايز باشد كه خدا عبادت شود، ديگر غير خدا را عبادت نخواهند كرد. براى اين كه وثنى مذهبان، ترديدى ندارند در اين كه ربّ الارباب و پديد آورندۀ همه رب ها و همه عالََم، تنها خدا است، و اگر عبادت خدا جايز باشد، قهرا عبادت غير او جايز نخواهد بود. ليكن همان طور كه گفتيم، بت پرستان، عبادت خدا را درست نمى دانند، دليلش هم بيان شد.


و جمله «ما لكم من اله غيره» هم در معناى اين است كه فرموده باشد: براى شما معبودى غير خدا نيست، چون كه غير از خدا ربّى كه مدبّر امور عالم و امور شما باشد، نيست، تا او را به اميد خيرش و ترس از غضبش بپرستيد.
پس اين كه نوح «عليه السلام» به امت بت پرست خود فرمود: «اُعبُدُوا اللّه»، در معناى اين است كه فرموده باشد: «اُعبُدُوا اللّهَ وَحدَهُ: تنها خداى را بپرستيد»؛ همچنان كه در سوره «هود»، در جملۀ «ألَّا تَعبُدُوا إلّا الله»، اين طور فرموده بود.
 
و جملۀ «مَا لَكُم مِن إلَهٍ غَيرُهُ» هم، در معناى اين است كه فرموده باشد: براى شما معبودى غير خدا نيست، چون كه غير از خدا، ربّى كه مدبّر امور عالَم و امور شما باشد، نيست، تا او را به اميد خيرش و ترس از غضبش بپرستيد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۷ </center>
و اين كه با فاء تفريع فرمود: «افلا تتّقون»، معنايش اين است كه وقتى براى شما ربى نباشد كه مدبر امور شما باشد، پس با اين حال باز هم از خدا نمى ترسيد و از عذاب او بيم نمى داريد؟ كه غير او را مى پرستيد؟
و اين كه با فاء تفريع فرمود: «أفَلَا تَتَّقُون»، معنايش اين است كه وقتى براى شما ربّى نباشد كه مدبّر امور شما باشد، پس با اين حال باز هم از خدا نمى ترسيد و از عذاب او بيم نمى داريد؟ كه غير او را مى پرستيد؟


«'''فَقَالَ الْمَلَؤُا الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلا بَشرٌ مِّثْلُكمْ...حَتى حِينٍ'''»:
«'''فَقَالَ الْمَلَؤُا الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلا بَشرٌ مِثْلُكُمْ... حَتّى حِينٍ'''»:


كلمه «ملأ»، به معناى بزرگان و اشراف قوم است، و اگر آنان را در اين آيه، به وصف «الّذين كفروا من قومه» توصيف فرموده، اين توصيف براى توضيح است نه احتراز. براى اين كه اصلا از اشراف قوم نوح كسى به او ايمان نياورده بود، به دليل اين كه بنا به حكايت قرآن كريم، به او گفتند: «و ما نريك اتبعك الا الّذين هم اراذلنا بادى الرأى».
كلمۀ «مَلَأ»، به معناى بزرگان و اشراف قوم است، و اگر آنان را در اين آيه، به وصف «الّذِينَ كَفَرُوا مِن قَومِهِ» توصيف فرموده، اين توصيف براى توضيح است نه احتراز. براى اين كه اصلا از اشراف قوم نوح، كسى به او ايمان نياورده بود. به دليل اين كه بنا به حكايت قرآن كريم، به او گفتند: «وَ مَا نُرِيكَ اتَّبَعَكَ إلّا الَّذِينَ هُم أرَاذِلُنَا بَادِىَ الرَّأى».


سياق دلالت مى كند بر اين كه ملأ و بزرگان قوم نوح، مطالب اين دو آيه را در خطاب به عموم مردم مى گفته اند تا همه را از نوح روى گردان نموده، عليه او تحريك، و بر آزار و اذيتش تشويق كنند، تا شايد به اين وسيله ساكتش سازند.
سياق دلالت مى كند بر اين كه ملأ و بزرگان قوم نوح، مطالب اين دو آيه را در خطاب به عموم مردم مى گفته اند تا همه را از نوح روى گردان نموده، عليه او تحريك، و بر آزار و اذيتش تشويق كنند، تا شايد به اين وسيله ساكتش سازند.
۱۳٬۷۲۸

ویرایش