گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۱۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۸۸: خط ۸۸:
<span id='link102'><span>
<span id='link102'><span>


==رواياتى در ذيل آيات مربوط به استيناس و استيذان در هنگام ورود به خانه ديگران . ==
==بحث روايتى==
در تفسير قمى به سند خود از عبدالرحمن بن ابى عبد الله از امام صادق (عليه السلام )
در تفسير قمى، به سند خود، از عبدالرحمان بن ابى عبدالله، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه در ذيل آيه: «لَا تَدخُلُوا بُيُوتاً غَيرَ بُيُوتِكُم حَتَّى تَستَأنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلَى أهلِهَا» فرموده: «استيناس»، عبارت است از صداى پا و سلام كردن.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۵۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۵۹ </center>
روايت كرده كه در ذيل آيه : «'''لا تدخلوا بيوتا غير بيوتكم حتى تستانسوا و تسلموا على اهلها'''» فرموده : «'''استيناس '''» عبارت است از صداى پا و سلام كردن .


مؤ لف : اين روايت را صدوق هم در معانى الاخبار از محمد بن حسن به طور رفع از عبدالرحمان نامبرده از امام صادق (عليه السلام ) نقل كرده .
مؤلف: اين روايت را، صدوق هم در معانى الاخبار، از محمد بن حسن، به طور رفع، از عبدالرحمان نامبرده، از امام صادق «عليه السلام» نقل كرده.


و در مجمع البيان از ابى ايوب انصارى روايت كرده كه گفت : به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) عرض كردم : كه استيناس به چه نحو صورت مى گيرد؟ فرمود به اينكه آدمى تسبيح و حمد و تكبير گويد و تنحنح كند تا اهل خانه بفهمند.
و در مجمع البيان، از ابوايّوب انصارى روايت كرده كه گفت: به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» عرض كردم كه: استيناس به چه نحو صورت مى گيرد؟  


و از سهل بن سعد روايت شده كه گفت مردى سر زده وارد يكى از اطاقهاى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) شد، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) داشت سر خود را شانه مى زد، و فرمود: اگر من بدانم كه تو نگاه مى كردى همان شانه را به دو چشمت مى كوبيدم ، اينطور استيذان كردن همان نگاه كردن و حرام است .
فرمود: به اين كه آدمى تسبيح و حمد و تكبير گويد و تنحنح كند، تا اهل خانه بفهمند.


و روايت شده كه مردى از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) پرسيد آيا از مادرم هم اذن دخول بخواهم ؟ فرمود: آرى ، گفت : آخر او غير از من خادمى ندارد، باز هر وقت بر او وارد مى شوم استيذان كنم ؟ فرمود آيا دوست دارى او را برهنه ببينى ؟ آن مرد گفت نه فرمود: پس استيذان كن .
و از سهل بن سعد روايت شده كه گفت: مردى سرزده وارد يكى از اتاق هاى رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» شد، رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» داشت سرِ خود را شانه مى زد، و فرمود: اگر من بدانم كه تو نگاه مى كردى، همان شانه را به دو چشمت مى كوبيدم. اين طور استيذان كردن، همان نگاه كردن و حرام است.


و نيز روايت شده كه مردى مى خواست به خانه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) در آيد تنحنح كرد، حضرت از داخل خانه به زنى به نام روضه فرمود: بر خيز به اين مرد ياد بده كه به جاى تنحنح بگويد السلام عليكم آيا داخل شوم ؟ آن مرد شنيد و همينطور گفت . پس فرمود: داخل شو.
و روايت شده كه: مردى از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» پرسيد: آيا از مادرم هم اذن دخول بخواهم؟ فرمود: آرى. گفت: آخر، او غير از من خادمى ندارد. باز هر وقت بر او وارد مى شوم، استيذان كنم؟ فرمود: آيا دوست دارى او را برهنه ببينى؟ آن مرد گفت نه. فرمود: پس استيذان كن.


مؤ لف : در الدرالمنثور هم از جمعى از صاحبان جوامع حديث روايت اولى را از ابى ايوب ، و دومى را از سهل بن سعد، و چهارمى را از عمرو بن سعد ثقفى آورده .
و نيز روايت شده كه: مردى مى خواست به خانۀ رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» در آيد، تنحنح كرد. حضرت از داخل خانه به زنى به نام «روضه» فرمود: برخيز به اين مرد ياد بده، كه به جاى تنحنح بگويد السلام عليكم، آيا داخل شوم؟ آن مرد شنيد و همين طور گفت. پس فرمود: داخل شو.


و در الدرالمنثور است كه ابن مردويه از عباده بن صامت روايت كرده كه شخصى از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) پرسيد: چرا در هنگام ورود به خانه ها بايد استيذان كرد؟
مؤلف: در الدرالمنثور هم، از جمعى از صاحبان جوامع حديث، روايت اولى را از ابوايّوب، و دومى را از سهل بن سعد، و چهارمى را از عمرو بن سعد ثقفى آورده.
 
و در الدرالمنثور است كه ابن مردويه، از عبادة بن صامت روايت كرده كه شخصى از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» پرسيد: چرا در هنگام ورود به خانه ها بايد استيذان كرد؟
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۱۶۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۱۶۰ </center>
فرمود: كسى كه قبل از استيذان و سلام كردن چشمش داخل خانه مردم شود خدا را نافرمانى كرده ، و ديگر احترامى ندارد، و مى شود اذنش نداد.
فرمود: كسى كه قبل از استيذان و سلام كردن چشمش داخل خانه مردم شود، خدا را نافرمانى كرده، و ديگر احترامى ندارد، و مى شود اذنش نداد.


و در تفسير قمى در ذيل آيه : «'''فان لم تجدوا فيها احدا فلا تدخلوها حتى يوذن لكم '''» گفته : امام فرمود: معنايش اين است كه اگر كسى را نيافتيد كه به شما اجازه دخول دهد داخل نشويد، تا كسى پيدا شود و به شما اجازه دهد.
و در تفسير قمى، در ذيل آيه: «فَإن لَم تَجِدُوا فِيهَا أحَداً فَلَا تَدخُلُوهَا حَتَّى يُؤذَنَ لَكُم» گفته: امام فرمود: معنايش اين است كه اگر كسى را نيافتيد كه به شما اجازه دخول دهد، داخل نشويد، تا كسى پيدا شود و به شما اجازه دهد.


و در همان كتاب در ذيل آيه «'''ليس عليكم جناح ان تدخلوا بيوتا غير مسكونة فيها متاع لكم '''» از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: منظور از اين بيوت حمامها و كاروانسراها و آسيابها است كه مى توانى بدون اجازه داخل شوى .
و در همان كتاب در ذيل آيه: «لَيسَ عَلَيكُم جُنَاحٌ أن تَدخُلُوا بُيُوتاً غَيرَ مَسكُونَة فِيهَا مَتَاعٌ لَكُم»، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: منظور از اين «بيوت»، حمام ها و كاروانسراها و آسياب ها است كه مى توانى بدون اجازه داخل شوى.
<span id='link104'><span>
<span id='link104'><span>


۱۳٬۷۸۱

ویرایش