گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۳۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
«'''قَالُوا نَعْبُدُ أَصنَاماً فَنَظلُّ لهََا عَاكِفِينَ'''»:
«'''قَالُوا نَعْبُدُ أَصنَاماً فَنَظلُّ لهََا عَاكِفِينَ'''»:


كلمه «'''ظل '''» به معناى «''' دام - ادامه يافت '''» مى باشد و كلمه «'''عكوف '''» به معناى ملازمت و ايستادن نزد چيزى است ، و حرف لام در كلمه «'''لها'''» براى تعليل است و جمله را چنين معنا مى دهد: «'''گفتند ما بت هايى را مى پرستيم و دائما نزد آنه هستيم ، براى خاطر خود آنها'''» كه از جمله «'''نزد آنها هستيم ...'''» تفريع بر ما قبل است .
كلمۀ «ظلّ»، به معناى «دَامَ: ادامه يافت» مى باشد. و كلمۀ «عُكُوف»، به معناى ملازمت و ايستادن نزد چيزى است، و حرف «لام» در كلمۀ «لَهَا» براى تعليل است و جمله را چنين معنا مى دهد: «گفتند ما بت هايى را مى پرستيم و دائما نزد آن ها هستيم، براى خاطر خود آن ها»، كه از جملۀ «نزد آن ها هستيم...»، تفريع بر ماقبل است.


كلمه «'''صنم '''» به معناى جثه و مجسمه اى است كه آن را فلز و يا چوب يا غير آن به شكل مخصوصى بسازند، تا به خيال بت پرستان صفاتى كه در معبود معينى هست در اين مجسمه كه نمايانگر آن معبود است نشان داده باشند.
كلمۀ «صنم»، به معناى «جثه» و مجسمه اى است كه آن را فلز و يا چوب يا غير آن به شكل مخصوصى بسازند، تا به خيال بت پرستان، صفاتى كه در معبود معينى هست، در اين مجسمه كه نمايانگر آن معبود است، نشان داده باشند.
<span id='link269'><span>
<span id='link269'><span>
==توضيحى در باره حقيقت بت پرستى و اينكه بت بصورت قبله اى براى عبادت خداىسبحان نبوده است ==
==توضيحى در باره حقيقت بت پرستى و اين كه بت به صورت قبله اى، براى عبادت خدای سبحان نبوده است ==
و اين بت پرستان ، ملائكه و جن را مى پرستيدند و آنها را موجوداتى روحانى و خارجى از عالم اجسام و منزه از خواص ماده و آثار آن مى دانستند و چون در هنگام عبادت توجه به اين
و اين بت پرستان، ملائكه و جن را مى پرستيدند و آن ها را موجوداتى روحانى و خارجى از عالَم اجسام و منزّه از خواص ماده و آثار آن مى دانستند، و چون در هنگام عبادت توجه به اين موجودات روحانی برایشان
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۹۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۹۳ </center>
موجودات روحانى برايشان دشوار بود و نمى توانستند آنها را در ذهن خود مجسم سازند لذا دست به اين ابتكار زدند كه براى هر يك مجسمه اى نمايانگر آن موجود روحانى بسازند و هنگام عبادت متوجه آن مجسمه شوند.
دشوار بود و نمى توانستند آن ها را در ذهن خود مجسم سازند. لذا دست به اين ابتكار زدند كه براى هر يك مجسمه اى نمايانگر آن موجود روحانى بسازند و هنگام عبادت متوجه آن مجسمه شوند.


در عبادت ستاره پرستان نيز مطلب از اين قرار بود، چون در كيش آنان نيز معبود اصلى روحانيات كواكب بود و از در ناچارى خود اجرام كواكب را صنم و نمايانگر آن روحانيات گرفته تا كواكب را بپرستند، ولى در اينجا از نظر اينكه ستارگان ، طلوع و غروب دارند و روزها اصلا پيدا نيستند ناگزير شدند صنم ديگرى براى اين صنمها بسازند، تا قواى فعاله و آثارى كه ستارگان در عالم پايين دارند مجسم سازد، مثلا، «'''زهره '''» به زعم ايشان ايجاد طرب و سرور و نشاط مى كند، اين آثار را در صنم زهره نمايش مى دادند، يعنى صنم زهره را به شكل دخترى زيبا مى ساختند، و چون مريخ را منشاء فتنه و خونريزى مى دانستند، صنم آن را به صورتى ديگر، و عطارد را كه سمبل علم و معرفت مى پنداشتند صنم آن را نمايانگر آثار و خواص آن مى ساختند و همچنين صنمى كه براى بزرگان و قديسين از بشر درست مى كردند، بدين منوال بود.  
در عبادت ستاره پرستان نيز، مطلب از اين قرار بود. چون در كيش آنان نيز، معبود اصلى روحانيات كواكب بود و از درِ ناچارى خود، اجرام كواكب را صنم و نمايانگر آن روحانيات گرفته تا كواكب را بپرستند، ولى در اين جا از نظر اين كه ستارگان، طلوع و غروب دارند و روزها اصلا پيدا نيستند. ناگزير شدند صنم ديگرى براى اين صنم ها بسازند، تا قواى فعاله و آثارى كه ستارگان در عالَم پايين دارند، مجسم سازد.  


بنابراين ، بت ها را به طور كلى براى اين مى ساختند كه آينه اى براى رب خودش باشد كه يا فرشته است يا جن و يا انسان ،چيزى كه هست به جاى اينكه خود رب را بپرستند همان بت را مى پرستيدند و در عبادت متوجه آن گشته بدان تقرب مى جستند و اگر خيلى به اصطلاح روشن فكر مى شدند، از بت تجاوز كرده خود رب را عبادت مى كردند، ولى از عبادت خداى سبحان هيچ خبرى نبود.
مثلا «زهره» به زعم ايشان، ايجاد طرب و سرور و نشاط مى كند، اين آثار را در صنم «زهره» نمايش مى دادند. يعنى صنم زهره را به شكل دخترى زيبا مى ساختند، و چون «مريخ» را منشأ فتنه و خونريزى مى دانستند، صنم آن را به صورتى ديگر، و «عطارد» را كه سمبل علم و معرفت مى پنداشتند، صنم آن را نمايانگر آثار و خواص آن مى ساختند، و همچنين صنمى كه براى بزرگان و قديسين از بشر درست مى كردند، بدين منوال بود.  


و اين تحقيق ادعاى بعضى بت پرستان را كه مى گويند: «'''ما خدا را مى پرستيم و بت تنها براى ما قبله ما است ، تا عبادتمان را بدان طرف انجام دهيم و گرنه مقصود اصلى از عبادت بت نيست ، همچنان كه مسلمين خدا را مى پرستند، ولى عبادت خود را رو به كعبه انجام مى دهند'''» تكذيب مى كند.
بنابراين، بت ها را به طور كلى براى اين مى ساختند كه آينه اى براى ربّ خودش باشد، كه يا فرشته است، يا جن و يا انسان. چيزى كه هست، به جاى اين كه خود ربّ را بپرستند، همان بت را مى پرستيدند و در عبادت متوجه آن گشته، بدان تقرب مى جستند، و اگر خيلى به اصطلاح روشن فكر مى شدند، از بت تجاوز كرده، خود ربّ را عبادت مى كردند، ولى از عبادت خداى سبحان، هيچ خبرى نبود.


براى اينكه قبله عبارت از محلى است كه در حال عبادت رو به آن مى ايستند، نه اينكه به عبادت رو به آن بايستند ولى بت پرستان هم در عبادت و هم به عبادت رو به بت مى ايستند، و به عبارت ديگر: توجه به سوى قبله است ولى عبادت براى پروردگار قبله است و او خدا(عز اسمه ) است و اما در بت هم به سوى بت متوجه مى شوند و هم براى او عبادت مى كنند، نه براى رب بت ، و بر فرض هم كه بعضى روشنفكران ايشان عبادت را براى رب بت كه گفتيم يكى از روحانيات دهند، باز خداى سبحان را عبادت نمى كنند، پس در كيش بت پرستى ، خداى تعالى به هيچ وجه و در هيچ حالى عبادت نمى شود.
و اين تحقيق، ادعاى بعضى بت پرستان را كه مى گويند: «ما خدا را مى پرستيم و بت، تنها براى ما قبله ما است، تا عبادتمان را بدان طرف انجام دهيم، و گرنه مقصود اصلى از عبادت بت نيست، همچنان كه مسلمين خدا را مى پرستند، ولى عبادت خود را رو به كعبه انجام مى دهند»، تكذيب مى كند.
 
براى اين كه «قبله» عبارت از محلى است كه در حال عبادت رو به آن مى ايستند. نه اين كه به عبادت رو به آن بايستند، ولى بت پرستان، هم در عبادت و هم به عبادت، رو به بت مى ايستند.
 
و به عبارت ديگر: توجه به سوى قبله است، ولى عبادت، براى پروردگار قبله است و او، خدا (عزّ اسمه) است. و اما در بت، هم به سوى بت متوجه مى شوند و هم براى او عبادت مى كنند، نه براى ربّ بت. و بر فرض هم كه بعضى روشنفكران ايشان، عبادت را براى ربّ بت كه گفتيم يكى از روحانيات دهند، باز خداى سبحان را عبادت نمى كنند. پس در كيش بت پرستى، خداى تعالى، به هيچ وجه و در هيچ حالى عبادت نمى شود.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۹۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۹۴ </center>
و كوتاه سخن اينكه : از سؤ ال ابراهيم (عليه السلام ) كه چه مى پرستيد؟ پاسخ دادند به اينكه «'''نعبد اصناما - بتهايى را مى پرستيم '''»، خواستند بگويند: اين مجمسه ها كه مى پرستيم صنم هستند، يعنى مقصود بالذات نيستند، بلكه مقصود بغيرند، و براى غير عبادت مى شوند.
و كوتاه سخن اين كه: از سؤال ابراهيم «عليه السلام» كه چه مى پرستيد؟ پاسخ دادند به اين كه: «نَعبُدُ أصنَاماً: بتهايى را مى پرستيم»، خواستند بگويند: اين مجمسه ها كه مى پرستيم، صنم هستند. يعنى مقصود بالذات نيستند، بلكه مقصود به غيرند، و براى غير عبادت مى شوند.


ابراهيم بر كلمه صنم تكيه نكرد، بلكه كلمه «'''نعبد'''» را سوژه بحث خود قرار داد و با آن به مخاصمه با ايشان پرداخت ، چون معبود مستقل بودن صنم ، با صنم بودن منافات دارد، زيرا صنم نمايانگر غير است پس ‍ نبايد خودش پرستش شود و اگر پرستش شود بايد مشتمل بر چيزى كه مردم به خاطر آن چيزى را مى پرستند، يعنى جلب منفعت و دفع ضرر باشد، تا مردم آنها را بپرستند واز آنها حاجت بخواهند در حالى كه بتها چنين اثرى ندارند و از خواست و حاجت پرستندگان اطلاعى ندارند، تا مضطر و بيچاره اى را اجابت نموده ، منافعى به او برسانند و يا ضررى را از او دور كنند و به همين جهت ابراهيم (عليه السلام ) پرسيد: «'''هل يسمعونكم - آيا بتها صداى شما را مى شنوند؟'''»
ابراهيم بر كلمۀ «صنم» تكيه نكرد، بلكه كلمۀ «نَعبُدُ» را سوژه بحث خود قرار داد و با آن، به مخاصمه با ايشان پرداخت. چون معبود مستقل بودن صنم، با صنم بودن منافات دارد. زيرا صنم نمايانگر غير است. پس ‍نبايد خودش پرستش شود، و اگر پرستش شود، بايد مشتمل بر چيزى كه مردم به خاطر آن چيزى را مى پرستند، يعنى جلب منفعت و دفع ضرر باشد، تا مردم آن ها را بپرستند و از آن ها حاجت بخواهند، در حالى كه بت ها، چنين اثرى ندارند و از خواست و حاجت پرستندگان اطلاعى ندارند، تا مضطر و بيچاره اى را اجابت نموده، منافعى به او برسانند و يا ضررى را از او دور كنند. و به همين جهت، ابراهيم «عليه السلام» پرسيد: «هَل يَسمَعُونَكُم: آيا بت ها صداى شما را مى شنوند»؟
<span id='link270'><span>
<span id='link270'><span>
==اعتراض ابراهيم عليه السّلام بر بت پرستى قوم خود ==
==اعتراض ابراهيم عليه السّلام بر بت پرستى قوم خود ==
۱۳٬۷۶۹

ویرایش