گمنام

تفسیر:المیزان جلد۷ بخش۳۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:
<span id='link214'><span>
<span id='link214'><span>


==جواب اين شبهه كه عليت خدا در بقاء اشياء مستلزم توارد و اجتماع دو علت مستقل در معلول واحد است . ==
سوم كه قريب الماخذ به شبهه دوم است، اين است كه چون ديده اند كه خداى تعالى خلقت تمامى اشيا را به خود نسبت داده ، و در عين حال رابطه عليت و معلوليت را هم صحيح و مسلم دانسته است، پيش خود براى رفع اين تنافى گفته اند: «خداى تعالى تنها علت ايجاد اشياء است ، و اما بقاى اشيا مستند است به همين علت هايى كه خود ما به علت آنها پى برده ايم، و اگر خداى تعالى در بقا هم عليت ميداشت لازم مى آمد دو علت مستقل در يك معلول توارد و اجتماع كنند».  
سوم كه قريب الماخذ به شبهه دوم است ، اين است كه چون ديده اند كه خداى تعالى خلقت تمامى اشيا را به خود نسبت داده ، و در عين حال رابطه عليت و معلوليت را هم صحيح و مسلم دانسته است ، پيش خود براى رفع اين تنافى گفته اند: «''' خداى تعالى تنها علت ايجاد اشياء است ، و اما بقاى اشيا مستند است به همين علتهايى كه خود ما به علت آنها پى بردهايم ، و اگر خداى تعالى در بقا هم عليت ميداشت لازم مى آمد دو علت مستقل در يك معلول توارد و اجتماع كنند '''» . و لذا مى بينيم اين دسته از علما هميشه سعى دارند وجود صانع عالم را به وسيله حدوث موجودات اثبات كنند، و به حدوث انسان بعد از نبودنش و حدوث زمين و حدوث عالم بعد از عدمش تمسك جويند.
 
و نيز مى بينيم كه در اثر اين اشتباه ، حدوث و وجود هر چيزى را كه به علت حدوثش برخوردهاند مستند به آن علت دانسته و حدوث امثال روح و زندگى انسانى و حيوانى و نباتى را مستند به خود خداى تعالى دانسته و طبقه بى سوادتر آنان حدوث امثال ابر، باران ، برف ، ستاره هاى دنبالهدار، زلزله ، قحط سالى و مرضهاى عمومى را كه فهم عاميانه آنان به علل طبيعى آنها نرسيده نيز مستند به خداى تعالى دانسته ، و در نتيجه هر وقت به علت طبيعى يكى از آنها پى مى برند با شرمسارى از گفته قبلى خود چشم پوشيده و يا در برابر خصم تسليم مى شدند.
و لذا مى بينيم اين دسته از علما هميشه سعى دارند وجود صانع عالم را به وسيله حدوث موجودات اثبات كنند، و به حدوث انسان بعد از نبودنش و حدوث زمين و حدوث عالم بعد از عدمش تمسك جويند.
عده كثيرى از دانشمندان علم كلام همين درك ساده عوامى را به صورت يك مطلب علمى درآورده و گفته اند «''' وجود ممكن تنها در حدوثش محتاج به واجب الوجود است نه در بقايش '''» . حتى بعضى از آنان تصريح كرده اند كه : «''' اگر عدم و نيستى براى خدا جايز و ممكن باشد، نيستى او ضررى به هستى عالم نميزند '''» . و چنين به نظر مى رسد كه اين حرف از ناحيه يهوديها در بين مسلمين رخنه يافته ، و ذهن پارهاى از علماى كم بضاعت اسلام را مشوب نموده ، در نتيجه حرفهاى ديگرى از قبيل محال بودن بداء و نسخ را هم بر آن متفرع كرده اند، و هنوز هم كه هنوز است اين قبيل حرفها در ميان مردم در دهانها مى گردد.
 
به هر حال ، شبهه مذكور موهومترين شبهات و پستترين اوهام است ، و احتجاجات قرآن كريم مخالف آن است ،
و نيز مى بينيم كه در اثر اين اشتباه ، حدوث و وجود هر چيزى را كه به علت حدوثش برخوردهاند مستند به آن علت دانسته و حدوث امثال روح و زندگى انسانى و حيوانى و نباتى را مستند به خود خداى تعالى دانسته و طبقه بى سوادتر آنان حدوث امثال ابر، باران، برف، ستاره هاى دنباله دار، زلزله ، قحط سالى و مرضهاى عمومى را كه فهم عاميانه آنان به علل طبيعى آن ها نرسيده نيز مستند به خداى تعالى دانسته، و در نتيجه هر وقت به علت طبيعى يكى از آنها پى مى برند با شرمسارى از گفته قبلى خود چشم پوشيده و يا در برابر خصم تسليم مى شدند.
 
عده كثيرى از دانشمندان علم كلام همين درك ساده عوامى را به صورت يك مطلب علمى درآورده و گفته اند: «وجود ممكن تنها در حدوثش محتاج به واجب الوجود است، نه در بقايش». حتى بعضى از آنان تصريح كرده اند كه: «اگر عدم و نيستى براى خدا جايز و ممكن باشد، نيستى او ضررى به هستى عالم نمی زند».
 
و چنين به نظر مى رسد كه اين حرف از ناحيه يهودی ها در بين مسلمين رخنه يافته، و ذهن پاره اى از علماى كم بضاعت اسلام را مشوب نموده ، در نتيجه حرف هاى ديگرى از قبيل محال بودن بداء و نسخ را هم بر آن متفرع كرده اند، و هنوز هم كه هنوز است اين قبيل حرف ها در ميان مردم در دهان ها مى گردد.
 
به هر حال، شبهه مذكور موهوم ترين شبهات و پست ترين اوهام است، و احتجاجات قرآن كريم مخالف آن است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۴۱۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۴۱۳ </center>
چون قرآن كريم تنها به مثل روح ، استدلال بر وجود صانع نكرده بلكه به تمامى آيات مشهوده در عالم و نظام جارى در هر نوع از انواع مخلوقات و تغير و تحول و فعل و انفعال آنها و منافعى كه از هر يك از آنها استفاده مى شود استدلال كرده است ، و اين مخالف با آن نظريه است ، چون خداوند، همه عالم و عوامل آنرا چه مشهود و چه غير مشهود معلول و مصنوع خود دانسته و به وجود آفتاب ، ماه ، ستارگان و طلوع و غروب آنها و منافعى كه مردم از آنها استفاده مى كنند، و چهار فصلى كه در زمين پديد مى آورند، و همچنين بوجود درياها، نهرها و كشتيهايى كه در آنها جريان مييابد، و ابرها و بارانها و منافعى كه از ناحيه آنها عايد بشر مى شود، و همچنين به وجود حيوانات ، نباتات و احوال طبيعى و تحولاتى كه دارند از قبيل نطفه بودن و سپس جنين شدن و كودك و جوان و پير شدن آنها و ساير تحولاتشان بر وجود صانع استدلال كرده است .
چون قرآن كريم تنها به مثل روح ، استدلال بر وجود صانع نكرده بلكه به تمامى آيات مشهوده در عالم و نظام جارى در هر نوع از انواع مخلوقات و تغير و تحول و فعل و انفعال آنها و منافعى كه از هر يك از آن ها استفاده مى شود، استدلال كرده است، و اين مخالف با آن نظريه است. چون خداوند، همه عالم و عوامل آن را چه مشهود و چه غير مشهود معلول و مصنوع خود دانسته و به وجود آفتاب، ماه، ستارگان و طلوع و غروب آنها و منافعى كه مردم از آن ها استفاده مى كنند، و چهار فصلى كه در زمين پديد مى آورند، و همچنين به وجود درياها، نهرها و كشتی هايى كه در آن ها جريان مييابد، و ابرها و باران ها و منافعى كه از ناحيه آن ها عايد بشر مى شود، و همچنين به وجود حيوانات ، نباتات و احوال طبيعى و تحولاتى كه دارند از قبيل نطفه بودن و سپس جنين شدن و كودك و جوان و پير شدن آنها و ساير تحولاتشان بر وجود صانع استدلال كرده است.
<span id='link215'><span>
<span id='link215'><span>
==موجودات در بقاء خود نيز همچون حدوث محتاج خدا هستند. ==
==موجودات در بقاء خود نيز همچون حدوث محتاج خدا هستند. ==
و حال آنكه تمامى آنچه كه خداى تعالى به آن استدلال بر وجود صانع كرده و آنها را معلول خود دانسته همه معلول موجوداتى قبل از خود و از سنخ خود هستند، موجودات امروز علت موجودات فردا و موجودات فردا معلول موجودات امروزند.
و حال آنكه تمامى آنچه كه خداى تعالى به آن استدلال بر وجود صانع كرده و آنها را معلول خود دانسته همه معلول موجوداتى قبل از خود و از سنخ خود هستند، موجودات امروز علت موجودات فردا و موجودات فردا معلول موجودات امروزند.
۱۳٬۷۸۶

ویرایش