گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۲۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
خط ۱۶۵: خط ۱۶۵:
<span id='link191'><span>
<span id='link191'><span>


==تورات نسبت به معارف و شرايعى كه مورد نياز بشر است كتاب كاملى نيست ==
==توضیحی پیرامون معارف و شرایع مورد نیاز بشر، در تورات==
كلمه (( من (( در جمله (( من كل شى ء(( به شهادت سياق بعديش ، تبعيض را مى رساند، و از ظاهر سياق بر مى آيد كه كلمه (( موعظه (( بيان (( كل شى ء(( است و جمله (( و تفصيلا لكل شى ء(( عطف است بر آن ، و اگر (( تفصيلا(( را نكره آورده براى اين است كه ابهام و تبعيض را افاده كند. بنابراين برگشت معناى آيه به اين مى شود كه ما براى موسى در الواح كه همان تورات است منتخبى از هر چيز نوشتيم ، به اين معنا كه ما براى او مقدارى موعظه نوشته و از هر مطلب اعتقادى و عملى آن مقدارى را كه مورد احتياج قوم او بود تشريح نموده و تفصيل داديم .
كلمه «من» در جمله «من كل شئ»، به شهادت سياق بعدی اش، تبعيض را مى رساند، و از ظاهر سياق بر مى آيد كه كلمه «موعظه»، بيان «كل شئ» است، و جمله «و تفصيلا لكل شئ»، عطف است بر آن، و اگر «تفصيلا» را نكره آورده، براى اين است كه ابهام و تبعيض را افاده كند.  


بنابراين ، آيه شريفه به خوبى دلالت دارد بر اينكه تورات نسبت به معارف و شرايعى كه مورد نياز بشر است كتاب كاملى نيست ، و همينطور هم هست ، همچنانكه در آيه (( و انزلنا اليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه من الكتاب و مهيمنا عليه (( بعد از ذكر تورات و انجيل ، قرآن را مهيمن و مكمل آن دو خوانده است .
بنابراين، برگشت معناى آيه، به اين مى شود كه: ما براى موسى در الواح - كه همان تورات است - منتخبى از هر چيز نوشتيم. به اين معنا كه ما براى او، مقدارى موعظه نوشته و از هر مطلب اعتقادى و عملى، آن مقدارى را كه مورد احتياج قوم او بود، تشريح نموده و تفصيل داديم.


«'''فخذها بقوة و امر قومك ياخذوا باحسنها'''» - اين جمله تفريع است بر جمله (( و كتبنا له فى الالواح (( چون در حقيقت جمله (( نوشتيم براى او در الواح (( به معناى گفتن هم اشعار دارد، و مثل اين است كه فرموده باشد: (( ما به موسى گفتيم براى تو در الواح از هر چيزى نوشته ايم پس آن الواح را محكم بگير(( ، و محكم گرفتن كنايه است از اينكه آن را شوخى و سرسرى فرض نكند بلكه جديش بگيرد و در آن رعايت احتياط را بكند. و وجه اين كنايه اين است كه اگر كسى امرى را جدى بداند و درباره آن رعايت احتياط را بنمايد قهرا همه قوت و قدرت خود را در نگهدارى و فوت نشدن آن بكار مى بندد.
بنابراين، آيه شريفه به خوبى دلالت دارد بر اين كه تورات نسبت به معارف و شرايعى كه مورد نياز بشر است، كتاب كاملى نيست، و همين طور هم هست. همچنان كه در آيه: «و أنزلنا إليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه من الكتاب و مهيمنا عليه»، بعد از ذكر تورات و انجيل، قرآن را «مهيمن» و «مكمل» آن دو خوانده است.
 
«'''فخذها بقوة و أمر قومك يأخذوا بأحسنها'''» - اين جمله، تفريع است بر جمله: «و كتبنا له فى الألواح». چون در حقيقت جمله: «نوشتيم براى او در الواح»، به معناى گفتن هم إشعار دارد، و مثل اين است كه فرموده باشد: «ما به موسى گفتيم براى تو در الواح، از هر چيزى نوشته ايم. پس آن الواح را محكم بگير». و محكم گرفتن، كنايه است از اين كه آن را شوخى و سرسرى فرض نكند، بلكه جدی اش بگيرد و در آن رعايت احتياط را بكند.  
 
و وجه اين كنايه، اين است كه: اگر كسى امرى را جدى بداند و درباره آن رعايت احتياط را بنمايد، قهرا همه قوت و قدرت خود را در نگهدارى و فوت نشدن آن، به كار مى بندد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۱۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۳۱۶ </center>
از ظاهر جمله (( و امر قومك ياخذوا باحسنها(( بر مى آيد كه ضمير (( ها(( به آن مواعظ و آداب و شرايعى بر مى گردد كه جمله (( من كل شى ء(( اشاره به آن مى كرد، و (( اخذ به احسن (( ، كنايه است از حسن ملازمت در آن امور، و پيروى و اختيار آن ، وجه اين كنايه هم اين است كه اگر كسى در كارهايش همواره پى خوبى باشد طبعا از خوب و بد هر چيز و هر عمل ، خوب آن را انتخاب مى كند و همچنين از خوب ، خوبتر را زيرا غريره زيبا پسنديش او را وادار مى كند به اينكه خوبتر را برگزيند.  
از ظاهر جمله «و أمر قومك يأخذوا بأحسنها» بر مى آيد كه ضمير «ها»، به آن مواعظ و آداب و شرايعى بر مى گردد كه جمله «من كل شئ» اشاره به آن مى كرد. و «أخذ به أحسن»، كنايه است از حسن ملازمت در آن امور، و پيروى و اختيار آن.
 
وجه اين كنايه هم، اين است كه: اگر كسى در كارهايش همواره پى خوبى باشد، طبعا از خوب و بد هر چيز و هر عمل، خوب آن را انتخاب مى كند و همچنين از خوب، خوب تر را. زيرا غريره زيبا پسندی اش، او را وادار مى كند به اين كه خوب تر را برگزيند.  


پس اخذ به احسن امور، لازمه زيباپسندى است . و بنابراين ، معناى جمله اين است كه : قوم خود را دستور ده تا از گناهان و زشتى ها دورى نموده و ملازمت كنند آنچه را از حسنات كه تورات به سوى آن هدايت مى كند.
پس «اخذ به احسن امور»، لازمه زيباپسندى است. و بنابراين، معناى جمله، اين است كه: قوم خود را دستور ده تا از گناهان و زشتى ها دورى نموده، و ملازمت كنند آنچه را از حسنات، كه تورات به سوى آن هدايت مى كند.


نظير اين آيه در كنايه آيه شريفه (( الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه اولئك الذين هديهم الله و اولئك هم اولوا الالباب (( است .
نظير اين آيه در كنايه، آيه شريفه: «الذين يستمعون القول فيتبعون أحسنه أولئك الذين هديهم الله و أولئك هم أولوا الألباب» است.




۱۳٬۷۱۹

ویرایش