۱۴٬۰۶۶
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | <center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | ||
(نه تنها ايمان نمى آورند) بلكه وقتى تو از گمراهى آنان تعجب مى | (نه تنها ايمان نمى آورند) بلكه وقتى تو از گمراهى آنان تعجب مى كنى، تو را مسخره مى كنند (۱۲). | ||
و چون تذكر داده مى | |||
و چون آيتى مى | و چون تذكر داده مى شوند، پند نمى پذيرند (۱۳). | ||
و مى گويند: اين | |||
آيا وقتى | و چون آيتى مى بينند، مسخره مى كنند (۱۴). | ||
(ما) و حتى پدران گذشته ما؟ (۱۷) | |||
بگو: | و مى گويند: اين نيست، مگر سحرى آشكار (۱۵). | ||
و اين زنده شدن | |||
و مى گويند: اى واى بر | آيا وقتى مُرديم و خاك و استخوان شديم، دوباره زنده مى شويم؟ (۱۶) | ||
اين روز جدايى حق از باطل است كه تا در دنيا | |||
(ما) و حتى پدران گذشته ما؟ (۱۷) | |||
بگو: بله، زنده مى شويد، در حالى كه خوار و ذليل باشيد (۱۸). | |||
و اين زنده شدن انسان ها با يك نهيب صورت مى گيرد، كه ناگهان همگى نگران بر مى خيزند (۱۹). | |||
و مى گويند: اى واى بر ما، اين همان روز جزاست (۲۰). | |||
اين روز جدايى حق از باطل است كه تا در دنيا بوديد، تكذيبش مى كرديد (۲۱). | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۹۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۹۲ </center> | ||
(هان اى فرشتگان ) همه | (هان اى فرشتگان)، همه آن ها كه ظلم كردند و اتباع و اشباه آن ها را و آنچه را كه مى پرستيدند، يكجا جمع كنيد (۲۲). | ||
آرى، آنچه كه به جاى خدا عبادت مى كردند، پس آنگاه به سوى دوزخ ببريد (۲۳). | |||
در | |||
آن جا، نگهشان بداريد كه بايد بازخواست شوند (۲۴). | |||
در آن جا از ايشان مى پرسند: چرا مانند دنيا از يكديگر حمايت نمى كنيد؟ (۲۵) | |||
(جوابى ندارند) بلكه ايشان امروز تسليم اند (۲۶). | (جوابى ندارند) بلكه ايشان امروز تسليم اند (۲۶). | ||
بعضى به بعضى رو مى كنند و از يكديگر پرسش مى كنند (۲۷). | بعضى به بعضى رو مى كنند و از يكديگر پرسش مى كنند (۲۷). | ||
پيروان به سردمداران گويند شما بوديد كه به عنوان بشارت و ميمنت مى آمديد و ما را به دين خود مى خوانديد (۲۸). | |||
در پاسخشان گويند خود شما بنا نداشتيد ايمان بياوريد (۲۹). | پيروان به سردمداران گويند: شما بوديد كه به عنوان بشارت و ميمنت مى آمديد و ما را به دين خود مى خوانديد (۲۸). | ||
و ما بر شما دست تسلط نداشتيم (و اجبارتان نمى كرديم ) بلكه خودتان مردمى طغيان گر بوديد (۳۰). | |||
و در | در پاسخشان گويند: خود شما بنا نداشتيد ايمان بياوريد (۲۹). | ||
در | و ما بر شما دست تسلط نداشتيم (و اجبارتان نمى كرديم)، بلكه خودتان مردمى طغيان گر بوديد (۳۰). | ||
ما با | |||
چون ايشان اين طور بودند كه وقتى لا اله الا اللّه برايشان گفته مى | و در نتيجه، حكم خدا و قضاى او درباره ما حتمى گشت، و ما عذاب را خواهيم چشيد (۳۱). | ||
و مى گفتند آيا به خاطر مردى | |||
با | آرى، ما شما را گمراه كرديم، چون خودمان گمراه بوديم (۳۲). | ||
در نتيجه، همه آنان در عذاب شريك اند (۳۳). | |||
ما با مجرمان، اينچنين رفتار مى كنيم (۳۴). | |||
چون ايشان اين طور بودند كه وقتى لا اله الا اللّه برايشان گفته مى شد، كبر مى ورزيدند (۳۵). | |||
و مى گفتند: آيا به خاطر مردى ديوانه، خدايان خود را رها كنيم (۳۶). | |||
با اين كه او حق آورده و رسولان قبلى را تصديق مى كند (۳۷). | |||
محققا شما عذاب دردناك را خواهيد چشيد (۳۸). | محققا شما عذاب دردناك را خواهيد چشيد (۳۸). | ||
و اين جزايتان | |||
و اين جزايتان نيست، مگر به خاطر همان اعمالى كه مى كرديد (۳۹). | |||
مگر بندگان مخلص خدا (۴۰). | مگر بندگان مخلص خدا (۴۰). | ||
كه ايشان رزقى معلوم دارند (۴۱). | كه ايشان رزقى معلوم دارند (۴۱). | ||
ميوه | |||
ميوه هايى، و ايشان گرامى هستند (۴۲). | |||
در بهشت هاى پر نعمت (۴۳). | در بهشت هاى پر نعمت (۴۳). | ||
بر | |||
بر تخت هايى رو به روى هم (۴۴). | |||
قدح ها از آب بهشتى، از هر سو برايشان حاضر مى شود (۴۵). | |||
آبى زلال و لذت بخش براى نوشندگان (۴۶). | آبى زلال و لذت بخش براى نوشندگان (۴۶). | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۹۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۹۳ </center> | ||
نه در آن ضرر و فسادى | نه در آن ضرر و فسادى است، و نه از آن مست مى شوند (۴۷). | ||
و پيش | |||
گويى از | و پيش ايشان، حوريان درشت چشم پركرشمه و نازند (۴۸). | ||
پس بعضى به بعضى ديگر روى | |||
گويى از سفيدى، سفيده تخم مرغ اند، قبل از آن كه دست خورده شود (۴۹). | |||
پس بعضى به بعضى ديگر روى آورده، از يكديگر پرسش مى كنند (۵۰). | |||
يكى از آن ميان مى پرسد: من رفيقى داشتم (۵۱). | يكى از آن ميان مى پرسد: من رفيقى داشتم (۵۱). | ||
كه بارها از من خرده مى | |||
آيا بعد از آن كه | كه بارها از من خرده مى گرفت، كه تو هم از معتقدين به معادى (۵۲). | ||
شما هيچ از او خبر داريد؟ (۵۴) | |||
در همين | آيا بعد از آن كه مُرديم و خاك و استخوان شديم، دوباره براى پاداش زنده مى شويم ؟ (۵۳) | ||
به او مى گويد به خدا | |||
و اگر نعمت پروردگارم | شما هيچ از او خبر داريد؟ (۵۴) | ||
دوستان بهشتى از شدت خرسندى و شادى به يكديگر مى گويند آيا راستى اين ماييم كه ديگر نمى | |||
و به جز همان مرگ | در همين بين، به دوزخ مى نگرد و رفيق خود را در وسط جهنم مى بيند (۵۵). | ||
محققا و به راستى كه اين چه رستگارى عظيمى | |||
و شايسته است كه اهل | به او مى گويد: به خدا قسم، نزديك بود مرا به ضلالت بيفكنى (۵۶). | ||
آيا براى | |||
ما آن | و اگر نعمت پروردگارم نبود، حتما من نيز از حاضر شدگان در دوزخ مى بودم (۵۷). | ||
درختى است كه از قعر جهنم سر | |||
ميوه | دوستان بهشتى از شدت خرسندى و شادى به يكديگر مى گويند: آيا راستى اين ماييم كه ديگر نمى ميريم؟(۵۸) | ||
چون ايشان از آن خواهند خورد و | |||
و سپس از روى آن | و به جز همان مرگ اولمان، ديگر مرگى نداشته و عذاب هم نمى شويم؟ (۵۹) | ||
محققا و به راستى كه اين چه رستگارى عظيمى است، كه خدا به ما روزى كرد (۶۰). | |||
و شايسته است كه اهل عمل، براى چنين زندگى تلاش كنند (۶۱). | |||
آيا براى پذيرايى، اين رزق كريم بهتر است و يا درخت زقّوم (۶۲). | |||
ما آن را، فتنۀ ستمگران كرديم (۶۳). | |||
درختى است كه از قعر جهنم سر در مى آورد (۶۴). | |||
ميوه اش، گويى سرِ شيطان ها است (۶۵). | |||
چون ايشان از آن خواهند خورد و شكم ها را از آن، پُر خواهند كرد (۶۶). | |||
و سپس از روى آن خوراك، آبى بى نهايت سوزنده مى نوشند (۶۷). | |||
و سپس بازگشت نهايى آنان به سوى جهنم خواهد بود (۶۸). | و سپس بازگشت نهايى آنان به سوى جهنم خواهد بود (۶۸). | ||
همين ها بودند كه در | |||
و با اين | همين ها بودند كه در دنيا، پدران خود را گمراه يافتند (۶۹). | ||
و با اين حال، به دنبال آثار پدران خود بشتافتند (۷۰). | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۹۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۹۴ </center> | ||
<center> «'''بیان آیات'''» </center> | <center> «'''بیان آیات'''» </center> | ||
در اين | در اين آيات، استهزايى كه كفار به آيات خدا مى كردند و پاره اى از سخنان ايشان كه بر اساس كفر و انكار معاد مى گفته اند، و ردّى كه از سخنان ايشان شده، حكايت شده است. و در ردّ آنان، به تقرير مسأله بعث پرداخته و بيان كرده كه كفار در آن روز، چه شدتى و چه عذاب هاى گوناگونى دارند، و خداوند چگونه بندگان مخلص خود را، با نعمت ها و كرامت هاى خود گرامى مى دارد. | ||
و نيز چگونگى بحث و جدال دوزخيان با يكديگر را نقل مى | و نيز چگونگى بحث و جدال دوزخيان با يكديگر را نقل مى كند، كه در روز قيامت، چه سخنانى بين آنان ردّ و بَدَل مى شود. و سخنانى را هم كه بين اهل بهشت با خودشان و يا با بعضى از اهل آتش، ردّ و بَدَل مى شود، ذكر كرده. | ||
<span id='link124'><span> | <span id='link124'><span> | ||
ویرایش