گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۱۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>


(نه تنها ايمان نمى آورند) بلكه وقتى تو از گمراهى آنان تعجب مى كنى تو را مسخره مى كنند (۱۲).
(نه تنها ايمان نمى آورند) بلكه وقتى تو از گمراهى آنان تعجب مى كنى، تو را مسخره مى كنند (۱۲).
و چون تذكر داده مى شوند پند نمى پذيرند (۱۳).
 
و چون آيتى مى بينند مسخره مى كنند (۱۴).
و چون تذكر داده مى شوند، پند نمى پذيرند (۱۳).
و مى گويند: اين نيست مگر سحرى آشكار (۱۵).
 
آيا وقتى مرديم و خاك و استخوان شديم دوباره زنده مى شويم ؟ (۱۶).
و چون آيتى مى بينند، مسخره مى كنند (۱۴).
(ما) و حتى پدران گذشته ما؟ (۱۷).
 
بگو: بله ، زنده مى شويد در حالى كه خوار و ذليل باشيد (۱۸).
و مى گويند: اين نيست، مگر سحرى آشكار (۱۵).
و اين زنده شدن انسانها با يك نهيب صورت مى گيرد كه ناگهان همگى نگران برمى خيزند (۱۹).
 
و مى گويند: اى واى بر ما اين همان روز جزاست (۲۰).
آيا وقتى مُرديم و خاك و استخوان شديم، دوباره زنده مى شويم؟ (۱۶)
اين روز جدايى حق از باطل است كه تا در دنيا بوديد تكذيبش مى كرديد (۲۱).
 
(ما) و حتى پدران گذشته ما؟ (۱۷)
 
بگو: بله، زنده مى شويد، در حالى كه خوار و ذليل باشيد (۱۸).
 
و اين زنده شدن انسان ها با يك نهيب صورت مى گيرد، كه ناگهان همگى نگران بر مى خيزند (۱۹).
 
و مى گويند: اى واى بر ما، اين همان روز جزاست (۲۰).
 
اين روز جدايى حق از باطل است كه تا در دنيا بوديد، تكذيبش مى كرديد (۲۱).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۹۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۹۲ </center>
(هان اى فرشتگان ) همه آنها كه ظلم كردند و اتباع و اشباه آنها را و آنچه را كه مى پرستيدند يكجا جمع كنيد (۲۲).
(هان اى فرشتگان)، همه آن ها كه ظلم كردند و اتباع و اشباه آن ها را و آنچه را كه مى پرستيدند، يكجا جمع كنيد (۲۲).
آرى آنچه كه به جاى خدا عبادت مى كردند، پس آنگاه به سوى دوزخ ببريد (۲۳).
 
آنجا نگهشان بداريد كه بايد بازخواست شوند (۲۴).
آرى، آنچه كه به جاى خدا عبادت مى كردند، پس آنگاه به سوى دوزخ ببريد (۲۳).
در آنجا از ايشان مى پرسند چرا مانند دنيا از يكديگر حمايت نمى كنيد؟ (۲۵).
 
آن جا، نگهشان بداريد كه بايد بازخواست شوند (۲۴).
 
در آن جا از ايشان مى پرسند: چرا مانند دنيا از يكديگر حمايت نمى كنيد؟ (۲۵)
 
(جوابى ندارند) بلكه ايشان امروز تسليم اند (۲۶).
(جوابى ندارند) بلكه ايشان امروز تسليم اند (۲۶).
بعضى به بعضى رو مى كنند و از يكديگر پرسش مى كنند (۲۷).
بعضى به بعضى رو مى كنند و از يكديگر پرسش مى كنند (۲۷).
پيروان به سردمداران گويند شما بوديد كه به عنوان بشارت و ميمنت مى آمديد و ما را به دين خود مى خوانديد (۲۸).
 
در پاسخشان گويند خود شما بنا نداشتيد ايمان بياوريد (۲۹).
پيروان به سردمداران گويند: شما بوديد كه به عنوان بشارت و ميمنت مى آمديد و ما را به دين خود مى خوانديد (۲۸).
و ما بر شما دست تسلط نداشتيم (و اجبارتان نمى كرديم ) بلكه خودتان مردمى طغيان گر بوديد (۳۰).
 
و در نتيجه حكم خدا و قضاى او درباره ما حتمى گشت و ما عذاب را خواهيم چشيد (۳۱).
در پاسخشان گويند: خود شما بنا نداشتيد ايمان بياوريد (۲۹).
آرى ما شما را گمراه كرديم چون خودمان گمراه بوديم (۳۲).
 
در نتيجه همه آنان در عذاب شريكند (۳۳).
و ما بر شما دست تسلط نداشتيم (و اجبارتان نمى كرديم)، بلكه خودتان مردمى طغيان گر بوديد (۳۰).
ما با مجرمين اينچنين رفتار مى كنيم (۳۴).
 
چون ايشان اين طور بودند كه وقتى لا اله الا اللّه برايشان گفته مى شد كبر مى ورزيدند (۳۵).
و در نتيجه، حكم خدا و قضاى او درباره ما حتمى گشت، و ما عذاب را خواهيم چشيد (۳۱).
و مى گفتند آيا به خاطر مردى ديوانه خدايان خود را رها كنيم (۳۶).
 
با اينكه او حق آورده و رسولان قبلى را تصديق مى كند (۳۷).
آرى، ما شما را گمراه كرديم، چون خودمان گمراه بوديم (۳۲).
 
در نتيجه، همه آنان در عذاب شريك اند (۳۳).
 
ما با مجرمان، اينچنين رفتار مى كنيم (۳۴).
 
چون ايشان اين طور بودند كه وقتى لا اله الا اللّه برايشان گفته مى شد، كبر مى ورزيدند (۳۵).
 
و مى گفتند: آيا به خاطر مردى ديوانه، خدايان خود را رها كنيم (۳۶).
 
با اين كه او حق آورده و رسولان قبلى را تصديق مى كند (۳۷).
 
محققا شما عذاب دردناك را خواهيد چشيد (۳۸).
محققا شما عذاب دردناك را خواهيد چشيد (۳۸).
و اين جزايتان نيست مگر بخاطر همان اعمالى كه مى كرديد (۳۹).
 
و اين جزايتان نيست، مگر به خاطر همان اعمالى كه مى كرديد (۳۹).
 
مگر بندگان مخلص خدا (۴۰).
مگر بندگان مخلص خدا (۴۰).
كه ايشان رزقى معلوم دارند (۴۱).
كه ايشان رزقى معلوم دارند (۴۱).
ميوه هايى و ايشان گرامى هستند (۴۲).
 
ميوه هايى، و ايشان گرامى هستند (۴۲).
 
در بهشت هاى پر نعمت (۴۳).
در بهشت هاى پر نعمت (۴۳).
بر تختهايى رو به روى هم (۴۴).
 
قدحها از آب بهشتى از هر سو برايشان حاضر مى شود (۴۵).
بر تخت هايى رو به روى هم (۴۴).
 
قدح ها از آب بهشتى، از هر سو برايشان حاضر مى شود (۴۵).
 
آبى زلال و لذت بخش براى نوشندگان (۴۶).
آبى زلال و لذت بخش براى نوشندگان (۴۶).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۹۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۹۳ </center>
نه در آن ضرر و فسادى است و نه از آن مست مى شوند (۴۷).
نه در آن ضرر و فسادى است، و نه از آن مست مى شوند (۴۷).
و پيش ايشان حوريان درشت چشم پركرشمه و نازند (۴۸).
 
گويى از سفيدى ، سفيده تخم مرغند قبل از آنكه دست خورده شود (۴۹).
و پيش ايشان، حوريان درشت چشم پركرشمه و نازند (۴۸).
پس بعضى به بعضى ديگر روى آورده از يكديگر پرسش مى كنند (۵۰).
 
گويى از سفيدى، سفيده تخم مرغ اند، قبل از آن كه دست خورده شود (۴۹).
 
پس بعضى به بعضى ديگر روى آورده، از يكديگر پرسش مى كنند (۵۰).
 
يكى از آن ميان مى پرسد: من رفيقى داشتم (۵۱).
يكى از آن ميان مى پرسد: من رفيقى داشتم (۵۱).
كه بارها از من خرده مى گرفت كه تو هم از معتقدين به معادى (۵۲).
 
آيا بعد از آن كه مرديم و خاك و استخوان شديم دوباره براى پاداش زنده مى شويم ؟ (۵۳).
كه بارها از من خرده مى گرفت، كه تو هم از معتقدين به معادى (۵۲).
شما هيچ از او خبر داريد؟ (۵۴).
 
در همين بين به دوزخ مى نگرد و رفيق خود را در وسط جهنم مى بيند (۵۵).
آيا بعد از آن كه مُرديم و خاك و استخوان شديم، دوباره براى پاداش زنده مى شويم ؟ (۵۳)
به او مى گويد به خدا قسم نزديك بود مرا به ضلالت بيفكنى (۵۶).
 
و اگر نعمت پروردگارم نبود حتما من نيز از حاضر شدگان در دوزخ مى بودم (۵۷).
شما هيچ از او خبر داريد؟ (۵۴)
دوستان بهشتى از شدت خرسندى و شادى به يكديگر مى گويند آيا راستى اين ماييم كه ديگر نمى ميريم ؟ (۵۸).
 
و به جز همان مرگ اولمان ديگر مرگى نداشته و عذاب هم نمى شويم ؟ (۵۹).
در همين بين، به دوزخ مى نگرد و رفيق خود را در وسط جهنم مى بيند (۵۵).
محققا و به راستى كه اين چه رستگارى عظيمى است كه خدا به ما روزى كرد (۶۰).
 
و شايسته است كه اهل عمل براى چنين زندگى تلاش كنند (۶۱).
به او مى گويد: به خدا قسم، نزديك بود مرا به ضلالت بيفكنى (۵۶).
آيا براى پذيرايى ، اين رزق كريم بهتر است و يا درخت زقوم (۶۲).
 
ما آن ر ا فتنه ستمگران كرديم (۶۳).
و اگر نعمت پروردگارم نبود، حتما من نيز از حاضر شدگان در دوزخ مى بودم (۵۷).
درختى است كه از قعر جهنم سر درمى آورد (۶۴).
 
ميوه اش گويى سر شيطانها است (۶۵).
دوستان بهشتى از شدت خرسندى و شادى به يكديگر مى گويند: آيا راستى اين ماييم كه ديگر نمى ميريم؟(۵۸)
چون ايشان از آن خواهند خورد و شكمها را از آن پر خواهند كرد (۶۶).
 
و سپس از روى آن خوراك ، آبى بى نهايت سوزنده مى نوشند (۶۷).
و به جز همان مرگ اولمان، ديگر مرگى نداشته و عذاب هم نمى شويم؟ (۵۹)
 
محققا و به راستى كه اين چه رستگارى عظيمى است، كه خدا به ما روزى كرد (۶۰).
 
و شايسته است كه اهل عمل، براى چنين زندگى تلاش كنند (۶۱).
 
آيا براى پذيرايى، اين رزق كريم بهتر است و يا درخت زقّوم (۶۲).
 
ما آن را، فتنۀ ستمگران كرديم (۶۳).
 
درختى است كه از قعر جهنم سر در مى آورد (۶۴).
 
ميوه اش، گويى سرِ شيطان ها است (۶۵).
 
چون ايشان از آن خواهند خورد و شكم ها را از آن، پُر خواهند كرد (۶۶).
 
و سپس از روى آن خوراك، آبى بى نهايت سوزنده مى نوشند (۶۷).
 
و سپس بازگشت نهايى آنان به سوى جهنم خواهد بود (۶۸).
و سپس بازگشت نهايى آنان به سوى جهنم خواهد بود (۶۸).
همين ها بودند كه در دنيا پدران خود را گمراه يافتند (۶۹).
 
و با اين حال به دنبال آثار پدران خود بشتافتند (۷۰).
همين ها بودند كه در دنيا، پدران خود را گمراه يافتند (۶۹).
 
و با اين حال، به دنبال آثار پدران خود بشتافتند (۷۰).


<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۹۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۹۴ </center>
<center> «'''بیان آیات'''» </center>
<center> «'''بیان آیات'''» </center>


در اين آيات استهزايى كه كفار به آيات خدا مى كردند و پاره اى از سخنان ايشان كه بر اساس كفر و انكار معاد مى گفته اند، و ردى كه از سخنان ايشان شده حكايت شده است ، و در رد آنان به تقرير مساءله بعث پرداخته و بيان كرده كه كفار در آن روز چه شدتى و چه عذابهاى گوناگونى دارند، و خداوند چگونه بندگان مخلص خود را با نعمت ها و كرامتهاى خود گرامى مى دارد.
در اين آيات، استهزايى كه كفار به آيات خدا مى كردند و پاره اى از سخنان ايشان كه بر اساس كفر و انكار معاد مى گفته اند، و ردّى كه از سخنان ايشان شده، حكايت شده است. و در ردّ آنان، به تقرير مسأله بعث پرداخته و بيان كرده كه كفار در آن روز، چه شدتى و چه عذاب هاى گوناگونى دارند، و خداوند چگونه بندگان مخلص خود را، با نعمت ها و كرامت هاى خود گرامى مى دارد.


و نيز چگونگى بحث و جدال دوزخيان با يكديگر را نقل مى كند كه در روز قيامت چه سخنانى بين آنان رد و بدل مى شود. و سخنانى را هم كه بين اهل بهشت با خودشان و يا با بعضى از اهل آتش رد و بدل مى شود ذكر كرده .
و نيز چگونگى بحث و جدال دوزخيان با يكديگر را نقل مى كند، كه در روز قيامت، چه سخنانى بين آنان ردّ و بَدَل مى شود. و سخنانى را هم كه بين اهل بهشت با خودشان و يا با بعضى از اهل آتش، ردّ و بَدَل مى شود، ذكر كرده.
<span id='link124'><span>
<span id='link124'><span>


۱۴٬۰۶۶

ویرایش