گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۲۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۵۲: خط ۱۵۲:
<span id='link220'><span>
<span id='link220'><span>


==وصف حال طاغيان در جهنم ==
==وصف حال «طاغيان»، در جهنّم ==
هَذَا وَ إِنَّ لِلطغِينَ لَشرَّ مَئَابٍ
«'''هَذَا وَ إِنَّ لِلطّاغِينَ لَشَرَّ مَئَابٍ'''»:
كلمه ((هذا(( اشاره به مطالبى است كه درباره متقين بيان نموده مى فرمايد: اينها كه گفتيم درباره بازگشتگاه متقين بود. ممكن هم هست كلمه ((هذا(( اصلا اسم اشاره نباشد بلكه اسم فعل باشد و به معناى ((خذهذا((. و بقيه الفاظ آيه روشن است .
 
جَهَنَّمَ يَصلَوْنهَا فَبِئْس المِْهَادُ
كلمه «هذا»، اشاره به مطالبى است كه درباره متقين بيان نموده، مى فرمايد: اين ها كه گفتيم، درباره بازگشتگاه متقين بود. ممكن هم هست كلمه «هذا»، اصلا اسم اشاره نباشد، بلكه اسم فعل باشد و به معناى «خُذ هَذَا». و بقيه الفاظ آيه، روشن است.
كلمه ((يصلونها(( از مصدر ((الصلى (( است كه به معناى داخل آتش شدن ، و چشيدن حرارت آن است . و يا به معناى تابع آتش شدن است . كلمه ((مهاد(( - به طورى كه در مجمع البيان آمده - به معناى بستر گسترده است ، مثلا، وقتى گفته مى شود: ((مهدت له تمهيدا(( معنايش نظير معناى اين عبارت است كه : بگوييم ((وطات له توطية ((. و آيه شريفه با آيه بعدش تفسير سرانجام طاغيان است .
 
«'''جَهَنَّمَ يَصلَوْنهَا فَبِئْس المِْهَادُ'''»:
 
كلمه «يَصلَونَها»، از مصدر «الصَّلى» است، كه به معناى داخل آتش شدن، و چشيدن حرارت آن است. و يا به معناى تابع آتش شدن است. كلمه «مِهَاد» - به طورى كه در مجمع البيان آمده - به معناى بستر گسترده است. مثلا وقتى گفته مى شود: «مَهَّدتُ لَهُ تَمهِيداً»، معنايش، نظير معناى اين عبارت است كه بگوييم: «وَطّأتُ لَهُ تَوطِيَةً». و آيه شريفه با آيه بعدش، تفسير سرانجام طاغيان است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۳۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۳۴ </center>
هَذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَ غَساقٌ
«'''هَذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَ غَساقٌ'''»:
كلمه ((حميم (( به معناى حرارت بسيار زياد است . و كلمه ((غساق (( - به طورى كه در مجمع البيان آمده - به معناى چركى است كه تعفن بسيار داشته باشد. البته به معناى ديگرى هم تفسير شده است و دو كلمه ((حميم و غساق (( بيان مى كنند كلمه ((هذا(( را. و جمله ((فليذوقوه (( مى فهماند كه خود طاغيان نمى خواهند از ((حميم (( و ((غساق (( بخورند؛ ولى مجبورشان مى كنند به خوردن ؛ چون قاعده آن است كه مى فرمود: ((هذا حميم و غساق فليذوقوه : اين حميم و غساق است كه بايد بخورندش (( ولى جمله ((فليذوقوه (( را جلوتر آورد و به حميم و غساق اشاره كرد تا در هنگام فرمان نام آنها را نبرده باشد.
 
وَ ءَاخَرُ مِن شكلِهِ أَزْوَجٌ
كلمه «حَمِيم»، به معناى حرارت بسيار زياد است. و كلمه «غَسّاق» - به طورى كه در مجمع البيان آمده - به معناى چركى است كه تعفّن بسيار داشته باشد. البته به معناى ديگرى هم تفسير شده است، و دو كلمۀ «حميم» و «غسّاق»، بيان مى كنند كلمۀ «هَذَا» را. و جملۀ «فَليَذُوقُوهُ» مى فهماند كه خود طاغيان نمى خواهند از «حميم» و «غسّاق» بخورند؛ ولى مجبورشان مى كنند به خوردن. چون قاعده آن است كه مى فرمود: «هَذَا حَمِيمٌ وَ غَسّاقٌ فَليَذُوقُوهُ: اين، حميم و غسّاق است، كه بايد بخورندش»، ولى جمله «فَليَذُوقُوهُ» را جلوتر آورد و به «حميم» و «غسّاق» اشاره كرد، تا در هنگام فرمان، نام آن ها را نبرده باشد.
شكل هر چيزى عبارت است از چيزى كه مشابه آن ، و از جنس آن باشد. و كلمه ((ازواج (( به معناى انواع و اقسام است . و معناى جمله اين است كه : اين نوع ديگرى از جنس حميم و غساق است كه انواع مختلفى دارد و بايد آن را بچشند.
 
«'''وَ آخَرُ مِن شكلِهِ أَزْوَاجٌ'''»:
 
شكل هر چيزى، عبارت است از چيزى كه مشابه آن، و از جنس آن باشد. و كلمه «أزوَاج»، به معناى انواع و اقسام است. و معناى جمله، اين است كه: اين نوع ديگرى از جنس حميم و غساق است، كه انواع مختلفى دارد و بايد آن را بچشند.
<span id='link221'><span>
<span id='link221'><span>
==حكايت تخاصم و مشاجره متبوعان و تابعان در دوزخ ==
==حكايت تخاصم و مشاجره متبوعان و تابعان در دوزخ ==
هَذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ... فى النَّارِ
هَذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ... فى النَّارِ
۱۳٬۷۸۶

ویرایش