۱۳٬۸۰۰
ویرایش
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۸: | ||
==مقصود از كسانى كه مرتدين به آن ها وعدۀ اطاعت مى دادند == | ==مقصود از كسانى كه مرتدين به آن ها وعدۀ اطاعت مى دادند == | ||
و از اين زمينه گفتار استفاده مى شود كه مرتدين | و از اين زمينه گفتار استفاده مى شود كه مرتدين مذكور، قومى از منافقان بوده اند كه با كفار سر و سرّى داشته اند، و قرآن آن اسرار را در اين جا حكايت كرده. مؤيد اين احتمال، جمله «وَ اللّهُ يَعلَمُ أسرَارَهُم» است. | ||
و اما اين كه اينان چه كسانى بوده اند كه مرتدين به آنان وعده اطاعت مى دادند، | و اما اين كه اينان چه كسانى بوده اند كه مرتدين به آنان وعده اطاعت مى دادند، مفسران، در آن اختلاف كرده اند: بعضى گفته اند: يهوديان بودند كه به منافقان از مسلمانان وعده مى دادند و مى گفتند اگر كفر خود را علنى كنيد، ما ياری تان مى كنيم. بعضى ديگر گفته اند: منافقان و يهوديان بوده اند كه به مشركان وعده مى دادند. | ||
اشكالى كه متوجه اين دو قول | اشكالى كه متوجه اين دو قول است، اين است كه گفتار در آيه، راجع به مرتدين است كه بعد از ايمان، به كفر برگشتند و يهوديان اصلا ايمان نياوردند، تا مرتد شوند. | ||
بعضى ديگر گفته اند: | بعضى ديگر گفته اند: منافقان بوده اند كه به يهوديان وعده نصرت مى دادند، همچنان كه خداى تعالى، در جاى ديگر فرموده: «ألَم تَرَ إلَى الّذِينَ نَافَقُوا يَقُولُونَ لإخوَانِهِمُ الّذِينَ كَفَرُوا مِن أهلِ الكِتَابِ لَئِن أخرِجتُم لَنَخرُجَنّ مَعَكُم وَ لَا نُطِيعُ فِيكُم أحَداً أبَداً وَ إن قُوتِلتُم لَنَنصُرَنّكُم». | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۶۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۶۴ </center> | ||
ولى آيه مورد بحث قابل انطباق با اين آيه | ولى آيه مورد بحث قابل انطباق با اين آيه نيست، ليكن مى شود آن را با يهود كه به مشركان وعده نصرت مى دادند، تطبيق كرد، آن هم به زحمت و با اين توجيه كه در حقيقت يهوديان هم، كه علم به صدق رسالت رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» داشتند، مرتد از دين خود بودند، ولى از ناحيه لفظ آيه، دليلى بر اين تطبيق نيست. لذا بايد بگوييم شايد قومى از منافقان بوده اند، نه يهود. | ||
«'''فَكَيْف إِذَا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلَائكَةُ يَضرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبَارَهُمْ'''»: | «'''فَكَيْف إِذَا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلَائكَةُ يَضرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبَارَهُمْ'''»: | ||
اين آيه تفريع و نتيجه گيرى از مطالب قبل است و معنايش چنين است: اين است وضع آنان امروز كه بعد از روشن شدن هدايت باز | اين آيه تفريع و نتيجه گيرى از مطالب قبل است و معنايش چنين است: اين است وضع آنان امروز كه بعد از روشن شدن هدايت باز هرچه مى خواهند، مى كنند. حال ببين در هنگامى كه ملائكه جانشان را مى گيرند و به صورت و پشتشان مى كوبند، چه حالى دارند. | ||
«'''ذَلِك بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسخَط اللَّهَ وَ كرِهُوا رِضوَنَهُ فَأَحْبَط أَعْمَالَهُمْ'''»: | «'''ذَلِك بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسخَط اللَّهَ وَ كرِهُوا رِضوَنَهُ فَأَحْبَط أَعْمَالَهُمْ'''»: | ||
ظاهرا مراد از | ظاهرا مراد از «مَا أسخَطَ اللّهُ»، هواهاى نفس و تسويلات شيطان است كه گناهان كشنده را در پى دارد، همچنان كه فرموده: «وَ اتّبَعُوا أهوَاءَهُم». و نيز فرموده: «الشّيطَانُ سَوَلّ لَهُم وَ أملَى لَهُم». | ||
و اشاره | كلمه «سخط» و «رضا»، نام دو صفت از صفات فعلى خدا است. و مراد از اولى، عقاب و از دومى، ثواب او است. | ||
و اشاره «ذَلِكَ»، به مطالب در آيه قبل است كه از عذاب ملائكه در هنگام گرفتن جان آنان سخن مى گفت. مى فرمايد: سبب عقاب آنان اين است كه اعمالشان به خاطر پيروى از آنچه كه مايه خشم خدا است، و به خاطر كراهتشان از خشنودى خدا، حبط مى شود و چون ديگر عمل صالحى برايشان نمانده، قهرا با عذاب خدا بدبخت و شقى مى شوند. | |||
«'''أَمْ حَسِب الَّذِينَ فى قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَن لَّن يخْرِجَ اللَّهُ أَضغَانهُمْ'''»: | «'''أَمْ حَسِب الَّذِينَ فى قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَن لَّن يخْرِجَ اللَّهُ أَضغَانهُمْ'''»: | ||
راغب مى گويد: كلمه | راغب مى گويد: كلمه «ضغن»، به كسره و به ضمّه ضاد، به معناى كينه شديد است، كه جمعش «أضغان» مى آيد. و مراد از جمله «الّذِينَ فِى قُلُوبِهِم مَرَضٌ»، اشخاص ضعيف الايمان هستند و شايد كسانى باشند كه از اول با ايمانى ضعيف، ايمان آوردند، سپس به سوى نفاق متمايل شده و در آخر، بعد از ايمان، به سوى كفر برگشته اند. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۶۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۶۵ </center> | ||
دقت در تاريخ صدر اسلام اين معنا را روشن مى كند كه مردمى از مسلمانان كه به رسول خدا | دقت در تاريخ صدر اسلام اين معنا را روشن مى كند كه مردمى از مسلمانان كه به رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» ايمان آوردند، چنين وصفى داشته اند، همچنان كه قومى ديگر از ايشان، از همان روز اول تا آخر عمرشان منافق بودند. و بنابر اين، تعبير از منافقان دسته اول به مؤمنان، به ملاحظه اوائل امرشان بوده است. | ||
و معناى آيه اين است كه: نه، بلكه اين منافقان كه در دل بيمارند، گمان كرده اند كه خدا كينه هاى شديدشان را نسبت به دين و اهل دين بيرون نمى ريزد. | |||
ویرایش