گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۲۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
<span id='link222'><span>
<span id='link222'><span>
==آيات ۲۹ - ۳۵ سوره احقاف ==
==آيات ۲۹ - ۳۵ سوره احقاف ==
وَ إِذْ صرَفْنَا إِلَيْك نَفَراً مِّنَ الْجِنِّ يَستَمِعُونَ الْقُرْءَانَ فَلَمَّا حَضرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا فَلَمَّا قُضىَ وَلَّوْا إِلى قَوْمِهِم مُّنذِرِينَ(۲۹)
وَ إِذْ صَرَفْنَا إِلَيْك نَفَراً مِنَ الْجِنِّ يَستَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا فَلَمَّا قُضىَ وَلَّوْا إِلى قَوْمِهِم مُّنذِرِينَ(۲۹)
قَالُوا يَقَوْمَنَا إِنَّا سمِعْنَا كتَباً أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسى مُصدِّقاً لِّمَا بَينَ يَدَيْهِ يهْدِى إِلى الْحَقِّ وَ إِلى طرِيقٍ مُّستَقِيمٍ(۳۰)
قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سمِعْنَا كتَاباً أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسى مُصدِّقاً لِّمَا بَينَ يَدَيْهِ يهْدِى إِلى الْحَقِّ وَ إِلى طرِيقٍ مُّستَقِيمٍ(۳۰)
يَقَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِىَ اللَّهِ وَ ءَامِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكم مِّن ذُنُوبِكمْ وَ يجِرْكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ(۳۱)
يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِىَ اللَّهِ وَ ءَامِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَ يُجِرْكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ(۳۱)
وَ مَن لا يجِب دَاعِىَ اللَّهِ فَلَيْس بِمُعْجِزٍ فى الاَرْضِ وَ لَيْس لَهُ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءُ أُولَئك فى ضلَلٍ مُّبِينٍ(۳۲)
وَ مَن لا يُجِب دَاعِىَ اللَّهِ فَلَيْس بِمُعْجِزٍ فى الاَرْضِ وَ لَيْس لَهُ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءُ أُولَئك فى ضلَالٍ مُّبِينٍ(۳۲)
أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِى خَلَقَ السمَوَتِ وَ الاَرْض وَ لَمْ يَعْىَ بخَلْقِهِنَّ بِقَدِرٍ عَلى أَن يُحْيِىَ الْمَوْتى بَلى إِنَّهُ عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ(۳۳)
أَوَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِى خَلَقَ السّمَاوَاتِ وَ الاَرْض وَ لَمْ يَعْىَ بخَلْقِهِنَّ بِقَادِرٍ عَلى أَن يُحْيِىَ الْمَوْتى بَلى إِنَّهُ عَلى كُلِّ شَئٍ قَدِيرٌ(۳۳)
وَ يَوْمَ يُعْرَض الَّذِينَ كَفَرُوا عَلى النَّارِ أَ لَيْس هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلى وَ رَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَاب بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ(۳۴)
وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلى النَّارِ أَ لَيْس هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلى وَ رَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَاب بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ(۳۴)
فَاصبرْ كَمَا صبرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسلِ وَ لا تَستَعْجِل لهَُّمْ كَأَنهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلا ساعَةً مِّن نهَارِ بَلَغٌ فَهَلْ يُهْلَك إِلا الْقَوْمُ الْفَسِقُونَ(۳۵)
فَاصبرْ كَمَا صبرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَستَعْجِل لهَُّمْ كَأَنهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلّا سَاعَةً مِن نهَارِ بَلَاغٌ فَهَلْ يُهْلَك إلّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ(۳۵)
ترجمه آيات  
 
و به ياد آر آن زمان را كه عده اى از افراد جن را بسوى تو متوجه كرديم تا صداى تلاوت قرآن را بشنوند همين كه در آن مجلس حاضر شدند به يكديگر گفتند: خاموش باشيد ببينيم چه مى گويد و چون تمام شد به سوى قوم خود برگشتند و به انذار آنان پرداختند (۲۹).
<center> «'''ترجمه آيات'''» </center>
خطاب به قوم خود گفتند: ما كتابى را به گوش خود شنيديم كه بعد از حضرت موسى نازل شده و كتب آسمانى قبل را تصديق مى نمايد و به سوى حق و طريق مستقيم هدايت مى كند (۳۰).
 
و به ياد آر، آن زمان را كه عده اى از افراد جن را به سوى تو متوجه كرديم، تا صداى تلاوت قرآن را بشنوند. همين كه در آن مجلس حاضر شدند، به يكديگر گفتند: خاموش باشيد، ببينيم چه مى گويد، و چون تمام شد، به سوى قوم خود برگشتند و به انذار آنان پرداختند (۲۹).
 
خطاب به قوم خود گفتند: ما كتابى را به گوش خود شنيديم كه بعد از حضرت موسى نازل شده و كتب آسمانى قبل را تصديق مى نمايد و به سوى حق و طريق مستقيم، هدايت مى كند (۳۰).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۲۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۲۸ </center>
اى قوم ما دعوت اين داعى به سوى خدا را بپذيريد و به وى ايمان آوريد تا خداوند گناهانتان را بيامرزد و از عذابى دردناك پناهتان دهد (۳۱).
اى قوم ما، دعوت اين داعى به سوى خدا را بپذيريد و به وى ايمان آوريد، تا خداوند گناهانتان را بيامرزد و از عذابى دردناك پناهتان دهد (۳۱).
و بدانيد كه اگر كسى دعوت داعى به سوى خدا را اجابت نكند نمى تواند خداى را در زمين عاجز كند و به جز خدا هيچ ولى و سرپرستى ندارد و چنين كسانى در ضلالتى آشكارند (۳۲).
 
آيا فكر نمى كنند خدايى كه آسمانها و زمين را بيافريد و در خلقت آنها خسته نشد مى تواند مردگان را زنده كند؟ بله مى تواند، چون او به هر چيزى قادر است (۳۳).
و بدانيد كه اگر كسى دعوت داعى به سوى خدا را اجابت نكند، نمى تواند خداى را در زمين عاجز كند و به جز خدا، هيچ ولىّ و سرپرستى ندارد و چنين كسانى در ضلالتى آشكارند (۳۲).
و روزى كه كفار بر آتش عرضه مى شوند (به ايشان گفته مى شود) آيا اين كه مى بينيد وعده اش حق نبود؟ مى گويند بله به پروردگارمان سوگند. خطاب مى رسد پس بچشيد عذاب را به كيفر كفرى كه مى ورزيديد (۳۴).
 
پس تو (اى پيامبر) در برابر تكذيب قومت صبر كن آن چنانكه پيامبران اولواالعزم صبر كردند و در نفرين آنان عجله مكن براى اينكه آنقدر وعده خدا نزديك است كه وقتى مى رسد به نظرشان مى آيد كه گويا بيش از يك ساعت از روز در دنيا نزيسته اند، و اين قرآن بلاغ است ، و آيا به جز مردم تبهكار كسى هلاك مى شود؟ (۳۵).
آيا فكر نمى كنند خدايى كه آسمان ها و زمين را بيافريد و در خلقت آن ها خسته نشد، مى تواند مُردگان را زنده كند؟ بله مى تواند، چون او به هر چيزى قادر است (۳۳).
بيان آيات
 
و روزى كه كفار بر آتش عرضه مى شوند (به ايشان گفته مى شود:) آيا اين كه مى بينيد، وعده اش حق نبود؟ مى گويند: بله، به پروردگارمان سوگند. خطاب مى رسد: پس بچشيد عذاب را، به كيفر كفرى كه مى ورزيديد (۳۴).
 
پس تو (اى پيامبر) در برابر تكذيب قومت صبر كن، آن چنان كه پيامبران اولواالعزم صبر كردند و در نفرين آنان عجله مكن، براى اين كه آن قدر وعدۀ خدا نزديك است، كه وقتى مى رسد، به نظرشان مى آيد كه گويا بيش از يك ساعت از روز در دنيا نزيسته اند، و اين قرآن، بلاغ است، و آيا به جز مردم تبهكار كسى هلاك مى شود؟ (۳۵)
 
<span id='link223'><span>
<span id='link223'><span>
==بيان آياتى كه استماع قرآن به وسيله عده اى از جن و باز گشتشان بسوى جنيان و دعوت كردنشان بسوى پيامبر اسلام (ص ) را حكايت مى كند ==
==بيان آياتى كه استماع قرآن به وسيله عده اى از جن و باز گشتشان بسوى جنيان و دعوت كردنشان بسوى پيامبر اسلام (ص ) را حكايت مى كند ==
اين آيات داستان دومى را بعد از داستان قوم عاد بيان مى كند تا امت اسلام از آن عبرت گيرد، اگر بگيرد. و در اين آيات به مشركين طعنه مى زند كه چگونه به آن جناب و به كتابى كه بر او نازل شده كفر ورزيدند با اينكه كتاب مزبور به زبان خود آنان نازل شده ، و خوب مى دانند آيتى معجزه است ، و با اين حال آن را از نوع كتابهاى بشرى معرفى مى كنند، و به آن كتابها تشبيه مى نمايند، و با اينكه جن وقتى بدان گوش فرا دادند ايمان آوردند، و به سوى قوم خود برگشتند تا آنان را هم انذار كنند.
اين آيات داستان دومى را بعد از داستان قوم عاد بيان مى كند تا امت اسلام از آن عبرت گيرد، اگر بگيرد. و در اين آيات به مشركين طعنه مى زند كه چگونه به آن جناب و به كتابى كه بر او نازل شده كفر ورزيدند با اينكه كتاب مزبور به زبان خود آنان نازل شده ، و خوب مى دانند آيتى معجزه است ، و با اين حال آن را از نوع كتابهاى بشرى معرفى مى كنند، و به آن كتابها تشبيه مى نمايند، و با اينكه جن وقتى بدان گوش فرا دادند ايمان آوردند، و به سوى قوم خود برگشتند تا آنان را هم انذار كنند.
۱۴٬۱۱۵

ویرایش