گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۴۵: خط ۱۴۵:
<span id='link17'><span>
<span id='link17'><span>


==قول صاحب كشاف در معنى آيد ==
در كشاف گفته: معناى آيه اين است كه: اگر پروردگار تو مى خواست اعمال قدرت كند، و همه را مجبور بر ايمان كند مى كرد، وليكن او خواسته تا حكمت خود را اعمال كند. يعنى نخست، مردم را تكليف كند و وظایفى برايشان معين سازد، و آنگاه به اختيار خودشان واگذار نمايد تا مؤمنان، به اختيار خود، داخل در رحمت او شوند. و منظور از «مَن يَشَاءُ»، هم همين مؤمنان اند. چون آنان را در مقابل «ظالمين» قرار داده، و «ظالمين» را، بدون ولىّ و ناصر در عذاب خود رها كرده است.
در كشاف گفته : معناى آيه اين است كه اگر پروردگار تو مى خواست اعمال قدرت كند، و همه را مجبور بر ايمان كند مى كرد، و ليكن او خواسته تا حكمت خود را اعمال كند، يعنى نخست ، مردم را تكليف كند، و وظائفى برايشان معين سازد، و آنگاه به اختيار خودشان واگذار نمايد تا مؤ منين به اختيار خود داخل در رحمت او شوند، و منظور از ((من يشاء(( هم همين مؤ مننيند، چون آنان را در مقابل ظالمين قرار داده ، و ظالمين را بدون ولى و ناصر در عذاب خود رها كرده است .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۲۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۲۵ </center>
صاحب كشاف سپس بر گفته خود استدلال كرده به آيه شريفه و ((لو شئنا لا تينا كل نفس هديها(( و به آيه ((و لو شاء ربك لا من من فى الارض كلهم جميعا(( و دليل بر اينكه معناى آيه اجبار كردن مردم بر ايمان است ، جمله ((افانت تكره الناس حتى يكونوا مؤ منين (( مى باشد.
صاحب كشّاف، سپس بر گفته خود استدلال كرده به آيه شريفه «وَ لَو شِئنَا لَأتَينَا كُلّ نَفسٍ هُدَيهَا»، و به آيه «وَ لَو شَاءَ رَبُّكَ لآمَنَ مَن فِى الأرضِ كُلُّهُم جَمِيعاً»، و دليل بر اين كه معناى آيه اجبار كردن مردم بر ايمان است، جملۀ «أفَأنتَ تُكرِهَ النّاسَ حَتّى يَكُونُوا مُؤمِنِين» مى باشد.
ولى گفتار زمخشرى و استدلالش درست نيست ، براى اين كه همانطور كه ملاحظه فرموديد آيات شريفه در مقام تعريف وحى از حيث نتيجه و آثار آن است ، و اينكه علت احتياج مردم به وحى اين است كه مردم در قيامت دو دسته مى شوند، و جمله ((و لو شاء اللّه لجعلهم امه واحده (( در اين صدد است كه بفرمايد خدا مجبور و ملزم نيست كه مردم را داخل در رحمت خود كند بلكه مى تواند اين كار را نكند. و براى رساندن اين معنا كافى است كه مردم را دسته دسته نكند، بلكه همه را يك امت بسازد، حال يا همه جهنمى و يا همه بهشتى . و اما اينكه همه را مؤ من بسازد، اين ديگر مقتضاى سياق نيست .
 
و اما استدلالى كه به آن دو آيه كرد، آن نيز درست نيست ، براى اينكه سياق آن دو آيه غير سياق آيه مورد بحث است . منظور از آن دو آيه گفتگو درباره ايمان اجبارى نيست ، و ما در اين كتاب در تفسير آن دو آيه همين معنا را مطرح نموديم .
ولى گفتار زمخشرى و استدلالش درست نيست. براى اين كه همان طور كه ملاحظه فرموديد، آيات شريفه در مقام تعريف «وحى» از حيث نتيجه و آثار آن است، و اين كه علت احتياج مردم به وحى اين است كه مردم در قيامت دو دسته مى شوند. و جملۀ «وَ لَو شَاءَ اللّهُ لَجَعَلَهُم أُمّةً وَاحِدَة»، در اين صدد است كه بفرمايد خدا مجبور و ملزم نيست كه مردم را داخل در رحمت خود كند، بلكه مى تواند اين كار را نكند. و براى رساندن اين معنا كافى است كه مردم را دسته دسته نكند، بلكه همه را يك امت بسازد، حال يا همه جهنمى و يا همه بهشتى. و اما اين كه همه را مؤمن بسازد، اين ديگر مقتضاى سياق نيست.
 
و اما استدلالى كه به آن دو آيه كرد، آن نيز درست نيست. براى اين كه سياق آن دو آيه، غير سياق آيه مورد بحث است. منظور از آن دو آيه، گفتگو درباره ايمان اجبارى نيست، و ما در اين كتاب، در تفسير آن دو آيه، همين معنا را مطرح نموديم.
<span id='link18'><span>
<span id='link18'><span>
==گفتار ديگر مفسرين كه امة واحده را به معناى كفر همگانى گرفته اند ==
==گفتار ديگر مفسرين كه امة واحده را به معناى كفر همگانى گرفته اند ==
بعضى ديگر از مفسرين گفته اند: مناسب تر به سياق آن است كه بگوييم منظور از امت واحده كردن مردم ، اين است كه همه را كافر كند، همچنان كه در آيه ((كان الناس امه واحده فبعث اللّه النبيين (( منظور از امت واحده اين است كه مردم همه بى دين بودند، بعدا خدا انبياء را برگزيد و به سوى دين دعوتشان كرد.
بعضى ديگر از مفسرين گفته اند: مناسب تر به سياق آن است كه بگوييم منظور از امت واحده كردن مردم ، اين است كه همه را كافر كند، همچنان كه در آيه ((كان الناس امه واحده فبعث اللّه النبيين (( منظور از امت واحده اين است كه مردم همه بى دين بودند، بعدا خدا انبياء را برگزيد و به سوى دين دعوتشان كرد.
۱۳٬۷۰۳

ویرایش