۱۳٬۷۶۹
ویرایش
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
بيشتر مفسران، كلمۀ «كَذَلِكَ» را اشاره گرفته اند به وحى، اما نه از آن جهت كه وحى است، بلكه از جهت مفادى كه دارد. و در حقيقت گفته اند: اشاره به معارفى است كه اين سوره مشتمل بر آن است. آن وقت از اين گفتار خود نتيجه گرفته اند كه: مضمون سوره، چيزى است كه خداى تعالى به همه انبياء وحى فرموده. پس وحى اين سوره، وحيى است مشترك. ولى خواننده عزيز متوجه شد كه غرض اين سوره و سياق آياتش با گفتار اين مفسران سازگار نيست. | بيشتر مفسران، كلمۀ «كَذَلِكَ» را اشاره گرفته اند به وحى، اما نه از آن جهت كه وحى است، بلكه از جهت مفادى كه دارد. و در حقيقت گفته اند: اشاره به معارفى است كه اين سوره مشتمل بر آن است. آن وقت از اين گفتار خود نتيجه گرفته اند كه: مضمون سوره، چيزى است كه خداى تعالى به همه انبياء وحى فرموده. پس وحى اين سوره، وحيى است مشترك. ولى خواننده عزيز متوجه شد كه غرض اين سوره و سياق آياتش با گفتار اين مفسران سازگار نيست. | ||
«'''العَزِيزُ الحَكِيمُ * لَهُ مَا فِى السّماواتِ وَ مَا فِى الأرضِ وَ هُوَ العَلِىُّ العَظِيمُ'''»: در اين جملات از اسماء حسناى الهی، پنج نام مقدس ذكر شده: ۱ - عزيز. ۲ - حكيم. ۳ - على. ۴ - عظيم. ۵ - «لهُ مَا فِى السّماواتِ وَ مَا فِى الأرض»؛ و اين جمله به معناى مالك است. و اگر نام مالك را اين طور مشروح ذكر كرده و نيز آن چهار نام ديگر را در اين جا آورد، براى اين است كه اصل وحى را و همچنين سنت جارى بودن آن را تعليل كرده باشد. چون «وحى»، عبارت است از» قانون خداوندى كه هدايتگر مردم است به سعادت دنيا و آخرتشان و هيچ كس و هيچ مانعى نيست كه خداى را از تشريع چنين قوانينى باز بدارد. براى اين كه «عزيز» است. يعنى در هرچه اراده كند، مغلوب هيچ چيز و هيچ عاملى واقع نمى شود. | «'''العَزِيزُ الحَكِيمُ * لَهُ مَا فِى السّماواتِ وَ مَا فِى الأرضِ وَ هُوَ العَلِىُّ العَظِيمُ'''»: | ||
در اين جملات از اسماء حسناى الهی، پنج نام مقدس ذكر شده: | |||
۱ - عزيز. ۲ - حكيم. ۳ - على. ۴ - عظيم. ۵ - «لهُ مَا فِى السّماواتِ وَ مَا فِى الأرض»؛ | |||
و اين جمله به معناى مالك است. و اگر نام مالك را اين طور مشروح ذكر كرده و نيز آن چهار نام ديگر را در اين جا آورد، براى اين است كه اصل وحى را و همچنين سنت جارى بودن آن را تعليل كرده باشد. چون «وحى»، عبارت است از» قانون خداوندى كه هدايتگر مردم است به سعادت دنيا و آخرتشان و هيچ كس و هيچ مانعى نيست كه خداى را از تشريع چنين قوانينى باز بدارد. براى اين كه «عزيز» است. يعنى در هرچه اراده كند، مغلوب هيچ چيز و هيچ عاملى واقع نمى شود. | |||
و نيز، خداى تعالى امر هدايت بندگان خود را مهمل نمى گذارد، و در آن سهل انگارى نمى كند. براى اين كه «حكيم» است. يعنى افعالش همه متقن است، و يكى از آثار متقن بودن عمل، اين است كه عمل خود را طورى انجام دهد كه به نتيجه برسد. | و نيز، خداى تعالى امر هدايت بندگان خود را مهمل نمى گذارد، و در آن سهل انگارى نمى كند. براى اين كه «حكيم» است. يعنى افعالش همه متقن است، و يكى از آثار متقن بودن عمل، اين است كه عمل خود را طورى انجام دهد كه به نتيجه برسد. |
ویرایش