۱۵٬۹۷۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۴ </center> | ||
<span id='link20'><span> | <span id='link20'><span> | ||
==آيات ۴۵ - | ==آيات ۴۵ - ۴۹ سوره طور == | ||
فَذَرْهُمْ حَتى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِى فِيهِ يُصعَقُونَ(۴۵) | فَذَرْهُمْ حَتى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِى فِيهِ يُصعَقُونَ(۴۵) | ||
يَوْمَ لا يُغْنى عَنهُمْ كَيْدُهُمْ شيْئاً وَ لا هُمْ يُنصرُونَ(۴۶) | يَوْمَ لا يُغْنى عَنهُمْ كَيْدُهُمْ شيْئاً وَ لا هُمْ يُنصرُونَ(۴۶) | ||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
وَ مِنَ الَّيْلِ فَسبِّحْهُ وَ إِدْبَارَ النُّجُومِ(۴۹) | وَ مِنَ الَّيْلِ فَسبِّحْهُ وَ إِدْبَارَ النُّجُومِ(۴۹) | ||
ترجمه آيات | <center> «'''ترجمه آيات'''» </center> | ||
حال كه با هيچ برهانى به راه نمى | حال كه با هيچ برهانى به راه نمى آيند، رهايشان كن، تا روز خود را ديدار كنند، روزى كه در آن هلاك مى شوند (۴۵). | ||
روزى كه | |||
و به درستى براى كسانى كه ظلم | روزى كه نقشۀ آنان دردى از ايشان را دوا نخواهد كرد، و نه كسى را دارند، ياری شان كند (۴۶). | ||
و تو در برابر حكم پروردگارت صبر | |||
و (همچنين ) پاره اى از شب و هنگام صبح كه ستارگان پنهان مى شوند (۴۹). | و به درستى براى كسانى كه ظلم كردند، عذابى جلوتر از عذاب قيامت هست، و ليكن بيشترشان نمى دانند(۴۷). | ||
اين | و تو در برابر حكم پروردگارت صبر كن، كه تو در تحت نظر مايى و پروردگارت را هنگامى كه بر مى خيزى، با حمدش تسبيح گوى (۴۸). | ||
و (همچنين) پاره اى از شب و هنگام صبح كه ستارگان پنهان مى شوند (۴۹). | |||
<center> «'''بیان آيات'''» </center> | |||
اين آيات، سوره را ختم مى كند و در آن، رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» را دستور مى دهد كه مُكذّبين را به حال خودشان واگذارد و متعرض ايشان نشود، | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۵ </center> | ||
و در برابر حكم پروردگار | و در برابر حكم پروردگار خود، صبر كند و او را با حمد تسبيح گويد. و در عين حال، در بين اين مطالب، مُكذّبين را تهديد مى كند به همان عذابى كه در آغاز سوره با آن تهديد مى كرد و آن، عبارت بود از: عذابى واقع كه دافعى برايش نيست. و در اين آيات، يك تهديد ديگر هم بر آن تهديد اضافه كرده براى ستمكاران. | ||
فَذَرْهُمْ حَتى | |||
«'''فَذَرْهُمْ حَتى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِى فِيهِ يُصعَقُونَ'''»: | |||
بعضى هم گفته اند: ثلاثى مجرد | |||
توضيحى درباره تهديد | كلمه «ذَرهُم»، امر است، و معناى «أُترُكهُم» را مى دهد. يعنى رهايشان كن. و فعل مذكور، فعلى است كه از ميان همه مشتقاتى كه يك ماده دارد - يعنى ماضى و مضارع و امر و نهى و جحد و نفى و استفهام و اسم فاعل و اسم مفعول - تنها مضارع و امر دارد، و بقيه را ندارد. و كلمۀ «يُصعَقُون»، مجهول مضارع از مصدر «إصعاق»، به معناى ميراندن است. | ||
خداى | |||
و مراد از | بعضى هم گفته اند: ثلاثى مجرد آن، يعنى «صَعِقَ» نيز، معناى ميراندن را مى دهد، و كلمه مورد بحث، از همين ثلاثى مجرد است. | ||
== توضيحى درباره تهديد مُكذّبين در آيه == | |||
خداى سبحان، بعد از آن كه مُكذّبينِ دعوتش را به عذابى واقع و بدون شك انذار كرد، و تمامى عذرهايى كه مى آورند و يا ممكن بود آن ها را بهانه قرار دهند، رد نمود، و نيز بعد از آن كه به رسول گرامی اش فرمود: اينان، در اصرار بر باطل به حدّى رسيده اند كه اگر آيت حق را به چشم ببينند، باز هم تأویل مى كنند، اينك در اين آيه، به آن جناب دستور مى دهد رهايشان كند و به حال خودشان وابگذارد، و اين، خود به طور كنايه، تهديدى است به اين اگر به همين حال بمانند، عذاب شاملشان خواهد شد. | |||
و مراد از «يومى» كه در آن يوم هلاك مى شوند، روز نفخۀ صور است كه تمامى موجودات زنده در آسمان ها و زمين مى ميرند، و خود، يكى از علامت هاى قيامت است. همچنان كه در جايى ديگر فرموده: «وَ نُفِخَ فِى الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِى السّمَاواتِ وَ مَن فِى الأرضِ». | |||
مؤيّد اين معنا، آيه بعدى است كه مى فرمايد: «يَومَ لا يُغنِى عَنهُم كَيدُهُم شَيئاً وَ لَا هُم يُنصَرُونَ - روزى كه كيدشان كارى برايشان نمى سازد و هيچ كس هم ندارند كه ياريشان كند». چون به درد نخوردن كيد، و نيز ياور نداشتن، از خواص روز قيامت است، كه در آن روز، تمامى سبب ها از كار مى افتند، و امر در آن روز، تنها به دست خدا است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۶ </center> | ||
بعضى از | بعضى از مفسران به اين آيه اشكال كرده اند كه در روز نفخۀ صور، كسانى مى ميرند كه زنده باشند، و مُكذّبين معاصر رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، آن روز زنده نيستند تا بميرند. | ||
جواب اين | |||
علاوه بر | جواب اين اشكال، اين است كه: در آن روز، همۀ زندگان در زمين و در عالَم برزخ مى ميرند، و اين مُكذّبين در آن روز، اگر روى زمين زنده نيستند، در عالَم برزخ زنده هستند. | ||
بعضى هم گفته اند: | |||
بعضى ديگر گفته اند: | علاوه بر اين، ممكن است ضمير در «يَصعَقُونَ» را به زندگان آن روز برگردانيم و تهديد را عبارت بدانيم از عذابى كه در همين دنيا بر سرشان آمد. | ||
اين نيز درست | |||
وَ إِنَّ لِلَّذِينَ ظلَمُوا عَذَاباً دُونَ ذَلِك وَ لَكِنَّ أَكْثرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ | بعضى هم گفته اند: «مراد از اين روز، روز بدر است»، ولى اين احتمال بعيد است. | ||
بعيد نيست كه مراد از | |||
بعضى هم گفته اند: مراد از | بعضى ديگر گفته اند: «مراد از آن، روز مرگ است». اين نيز درست نيست، زيرا با سياق آيه كه ظاهر است در تهديد به همان عذابى كه در اول سوره تهديد كرده بود كه همان عذاب روز قيامت باشد، نمى سازد، و نمى توانيم بگوييم مراد از آن، عذاب روز مرگ است. | ||
«'''وَ إِنَّ لِلَّذِينَ ظلَمُوا عَذَاباً دُونَ ذَلِك وَ لَكِنَّ أَكْثرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ'''»: | |||
بعيد نيست كه مراد از «عذاب غير از آن عذاب»، عذاب قبر باشد و جملۀ «وَلكِنّ أكثَرَهُم لَا يَعلَمُون»، إشعارى دارد به اين كه در بين كفار و مُكذّبين، كسانى بوده اند كه به حقانيت دعوت اسلام و به اين كه ستمكاران عذاب دارند، آگاه بودند، وليكن در عين آگاهى، بر كفر و تكذيب خود اصرار مى ورزيدند. اين بود نظر ما درباره «عذاب ديگر». | |||
بعضى هم گفته اند: مراد از آن، عذاب روز بدر است؛ وليكن ذيل آيه كه مى فرمايد: «بيشترشان نمى دانند»، آن طور كه بايد با اين تفسير سازگار نيست. (براى اين كه از كفار هيچ كس نمى دانست جنگ بدرى پيش مى آيد و فلانى و فلانى كشته مى شوند). | |||
<span id='link22'><span> | <span id='link22'><span> | ||
==امر به پيامبر(ص ) به صبر (و اصبر لحكم ربك ) و تاءكيد آن به اينكه فرمود:«'''== | ==امر به پيامبر(ص ) به صبر (و اصبر لحكم ربك ) و تاءكيد آن به اينكه فرمود:«'''== | ||
فانك باعيننا'''» | فانك باعيننا'''» | ||
ویرایش