گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۹: خط ۵۹:
و سياق در همه اين آيات سياق انحصار است ، مى فهماند كه ربوبيت منحصر در خداى تعالى است . و براى او شريكى در ربوبيت نيست ، وانحصار منافات با وساطت اسباب طبيعى و يا غير طبيعى در آن امور ندارد. مانند واسطه بودن مسرت و اندوه درونى و اعضايى كه اين مسرت و اندوه را نشان مى دهد در تحقق خنده و گريه ، و يا واسطه شدن اسباب طبيعى و غير طبيعى متناسب در احياء و اماته ، و در خلقت نر و ماده ، و پديد آمدن غنى و فقر، و يا نابود كردن امت هاى هالك ، چون وقتى اين اسباب هم همه مسخر امر خدا باشند و هيچ استقلالى از خود نداشته و از ما فوق خود منقطع نباشند، قهرا وجود آنها و آثار وجوديشان و آنچه كه بر آنها مترتب مى شود ملك خداى تعالى خواهد بود، و كسى و چيزى شريك خدا در اين ملك نيست .
و سياق در همه اين آيات سياق انحصار است ، مى فهماند كه ربوبيت منحصر در خداى تعالى است . و براى او شريكى در ربوبيت نيست ، وانحصار منافات با وساطت اسباب طبيعى و يا غير طبيعى در آن امور ندارد. مانند واسطه بودن مسرت و اندوه درونى و اعضايى كه اين مسرت و اندوه را نشان مى دهد در تحقق خنده و گريه ، و يا واسطه شدن اسباب طبيعى و غير طبيعى متناسب در احياء و اماته ، و در خلقت نر و ماده ، و پديد آمدن غنى و فقر، و يا نابود كردن امت هاى هالك ، چون وقتى اين اسباب هم همه مسخر امر خدا باشند و هيچ استقلالى از خود نداشته و از ما فوق خود منقطع نباشند، قهرا وجود آنها و آثار وجوديشان و آنچه كه بر آنها مترتب مى شود ملك خداى تعالى خواهد بود، و كسى و چيزى شريك خدا در اين ملك نيست .
<span id='link53'><span>
<span id='link53'><span>
==مراد از اينكه فرمود خدا است كه خنداند و گرياند، و توضيح عدم منافات بين آن و اسنادخنده و گريه به خود انسان و به اسباب خنده و گريه ==
==مراد از اين كه فرمود: «خدا است كه می خنداند و می گرياند==
پس معناى جمله اين است كه خداى تعالى تنها كسى است كه خنده را در شخص خندان و گريه را در شخص گريان ايجاد كرده ، و كسى در آن شريك خدا نيست . و اين منافات ندارد با اين كه ما خنده و گريه را به خود انسان ها نسبت مى دهيم ، براى اين كه نسبت خنده و گريه و هر كار ديگر به اينكه قائم به انسان است ولى نسبت دادن آن به خداى تعالى به خاطر اين است كه خدا آن را ايجاد كرده ، و بين اين دو نسبت فرق بسيار است .
پس معناى جمله اين است كه خداى تعالى تنها كسى است كه خنده را در شخص خندان و گريه را در شخص گريان ايجاد كرده ، و كسى در آن شريك خدا نيست . و اين منافات ندارد با اين كه ما خنده و گريه را به خود انسان ها نسبت مى دهيم ، براى اين كه نسبت خنده و گريه و هر كار ديگر به اينكه قائم به انسان است ولى نسبت دادن آن به خداى تعالى به خاطر اين است كه خدا آن را ايجاد كرده ، و بين اين دو نسبت فرق بسيار است .
و باز منافاتى نيست بين اراده الهى به خنده و گريه انسان ، با اراده خود انسان به خنديدن و گريستن ، و اراده الهى باعث نمى شود كه اراده خود انسان باطل شود و شخص خندان مجبور به خنده باشد، براى اين كه اراده الهى به مطلق خنده تعلق نگرفته ، كه به هر صورت كه بوده باشد صورت بگيرد، بلكه تعلق گرفته است به خنده ارادى و به اختيار، خنده اى كه از اراده انسان و اختيارش سر مى زند، نه هر خنده و لو به اجبار، پس اراده خود انسان سبب خنديدن او است سببى كه در طول سببيت اراده خداى سبحان است ، نه در عرض آن ، تا تزاحم و منافاتى پيش آيد، و يا هر دو دخالت داشته باشند و اشكال شود كه دو سبب چگونه يك مسبب را ايجاد كنند، و در نتيجه ناگزير شويم براى رفع اشكال بگوييم : افعال اختيارى انسان هم مخلوق خداست ، و خود انسان در آن دخالتى ندارد، همچنان كه جبرى مذهبان گفته اند، و يا به عكس بگوييم : مخلوق خود انسان است ، و خداى تعالى در آنها هيچ دخالتى ندارد كه معتزلى مذهبان آن را مى گويند.
و باز منافاتى نيست بين اراده الهى به خنده و گريه انسان ، با اراده خود انسان به خنديدن و گريستن ، و اراده الهى باعث نمى شود كه اراده خود انسان باطل شود و شخص خندان مجبور به خنده باشد، براى اين كه اراده الهى به مطلق خنده تعلق نگرفته ، كه به هر صورت كه بوده باشد صورت بگيرد، بلكه تعلق گرفته است به خنده ارادى و به اختيار، خنده اى كه از اراده انسان و اختيارش سر مى زند، نه هر خنده و لو به اجبار، پس اراده خود انسان سبب خنديدن او است سببى كه در طول سببيت اراده خداى سبحان است ، نه در عرض آن ، تا تزاحم و منافاتى پيش آيد، و يا هر دو دخالت داشته باشند و اشكال شود كه دو سبب چگونه يك مسبب را ايجاد كنند، و در نتيجه ناگزير شويم براى رفع اشكال بگوييم : افعال اختيارى انسان هم مخلوق خداست ، و خود انسان در آن دخالتى ندارد، همچنان كه جبرى مذهبان گفته اند، و يا به عكس بگوييم : مخلوق خود انسان است ، و خداى تعالى در آنها هيچ دخالتى ندارد كه معتزلى مذهبان آن را مى گويند.
خط ۶۷: خط ۶۷:
و يا بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه : اهل بهشت را خندانده و اهل دوزخ را گريانده .
و يا بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه : اهل بهشت را خندانده و اهل دوزخ را گريانده .
<span id='link54'><span>
<span id='link54'><span>
==ذكر مصاديق ديگر از انتهاء خلقت و تدبير به خداوند: اماته ، احياء، خلق زوجين و... ==
==ذكر مصاديق ديگر از انتهاء خلقت و تدبير به خداوند: اماته ، احياء، خلق زوجين و... ==
وَ أَنَّهُ هُوَ أَمَات وَ أَحْيَا
وَ أَنَّهُ هُوَ أَمَات وَ أَحْيَا
۱۳٬۷۸۶

ویرایش