گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۱۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱ مرداد ۱۴۰۱
خط ۲۹۰: خط ۲۹۰:
و اما اين كه گفت: به پا كردن نشئۀ قيامت كار كمترى مى برد، چون مواد اصلى و فرمول هر موجود در دست است، اين نيز ممنوع است. چون مواد اصلى - همان طور كه پديد آمدنش احتياج به افاضۀ وجود دارد - بقايش نيز محتاج به افاضۀ وجود است. و همچنين، فرمول هر موجود، همان طور که اصل پديده اش احتياج به افاضۀ الهى دارد، بقايش نيز محتاج افاضۀ او است. پس براى خداى تعالى، نشئۀ اول و دوم هيچ فرقى ندارد. اين جاست كه بطلان قياس اولويت هم روشن مى شود.
و اما اين كه گفت: به پا كردن نشئۀ قيامت كار كمترى مى برد، چون مواد اصلى و فرمول هر موجود در دست است، اين نيز ممنوع است. چون مواد اصلى - همان طور كه پديد آمدنش احتياج به افاضۀ وجود دارد - بقايش نيز محتاج به افاضۀ وجود است. و همچنين، فرمول هر موجود، همان طور که اصل پديده اش احتياج به افاضۀ الهى دارد، بقايش نيز محتاج افاضۀ او است. پس براى خداى تعالى، نشئۀ اول و دوم هيچ فرقى ندارد. اين جاست كه بطلان قياس اولويت هم روشن مى شود.


و اما اين كه گفت: نشئۀ اول بدون الگو بود و نشئۀ دوم الگو دارد، اين نيز صحيح نيست. و در حقيقت، ميان مَل و مثال خلط كرده. چون بدن آخرتى از اين نظر كه بدن است، مثل بدن دنيوى است، نه مثال آن. وقتى مثال آن مى شود كه همۀ آن خصوصيات و اجزا كه بدن دنيوى داشت، از سلول ها و گلبول ها و ساير مواد داشته باشد، و در آن صورت، ديگر بدن اخروى نمى شود، بلكه همان بدن دنيوى است، و فرض ما اين است كه بدن در آن روز، بدنى است اخروى. چيزى كه هست، مثل بدن دنيوى است.
و اما اين كه گفت: نشئۀ اول بدون الگو بود و نشئۀ دوم الگو دارد، اين نيز صحيح نيست. و در حقيقت، ميان مثل و مثال خلط كرده. چون بدن آخرتى از اين نظر كه بدن است، مثل بدن دنيوى است، نه مثال آن. وقتى مثال آن مى شود كه همۀ آن خصوصيات و اجزا كه بدن دنيوى داشت، از سلول ها و گلبول ها و ساير مواد داشته باشد، و در آن صورت، ديگر بدن اخروى نمى شود، بلكه همان بدن دنيوى است، و فرض ما اين است كه بدن در آن روز، بدنى است اخروى. چيزى كه هست، مثل بدن دنيوى است.


حال اگر بگويى : اگر بدن اخروى مثل بدن دنيوى باشد، با در نظر گرفتن این كه مثل هر چيزى، غير آن چيز است، بايد انسانِ در آخرت، غير انسانِ در دنيا باشد. چون مثل آن است، نه عين آن.
حال اگر بگويى : اگر بدن اخروى مثل بدن دنيوى باشد، با در نظر گرفتن این كه مثل هر چيزى، غير آن چيز است، بايد انسانِ در آخرت، غير انسانِ در دنيا باشد. چون مثل آن است، نه عين آن.
۱۴٬۲۱۶

ویرایش