گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۵۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۷۱: خط ۱۷۱:
«'''يَوْمَئذٍ تُعْرَضونََ لا تخْفَى مِنكُمْ خَافِيَةٌ'''»:
«'''يَوْمَئذٍ تُعْرَضونََ لا تخْفَى مِنكُمْ خَافِيَةٌ'''»:


از ظاهر كلام بر مى آيد كه مراد از جمله «تُعرَضُونَ - عرضه مى شويد»، عرضه شدن بر خداى تعالى باشد. همچنان كه در جاى ديگر فرموده: «وَ عُرِضُوا عَلى رَبّكَ صَفّاً»، و كلمۀ «عَرض» در لغت، به معناى اين است كه فروشنده جنس خود را جلو مشترى بگسترد و به او نشان دهد. در نتيجه معناى عرض بر خداى تعالى در روز قيامت، كه روز جدايى حق از باطل، و روز داورى است، اين است كه: آنچه نزد هر انسان از عقيده و عمل هست، براى خداى تعالى فاش و سفرۀ دلِ آدمى باز مى گردد، به طورى كه هيچ عقيده و هيچ فعلى از او براى خدا پنهان نماند، و همه غيب ها، شهادت و همه سرها، علن و آشكار گردد. و اين، از خصائص قيامت است. آرى، قيامت «يَومَ تُبلَى السّرَائِر» است، و «يَومَ هُم بَارِزُونَ لا يَخفَى عَلَى اللّه مِنهُم شَئ» است. روزى است كه سريره ها آشكار و همۀ مردم براى خدا ظاهر مى شوند، و از آنان چيزى بر خدا پوشيده نمى ماند.
از ظاهر كلام بر مى آيد كه مراد از جمله «تُعرَضُونَ - عرضه مى شويد»، عرضه شدن بر خداى تعالى باشد. همچنان كه در جاى ديگر فرموده: «وَ عُرِضُوا عَلى رَبّكَ صَفّاً»، و كلمۀ «عَرض» در لغت، به معناى اين است كه فروشنده جنس خود را جلو مشترى بگسترد و به او نشان دهد. در نتيجه معناى عرض بر خداى تعالى در روز قيامت، كه روز جدايى حق از باطل، و روز داورى است، اين است كه:  
 
آنچه نزد هر انسان از عقيده و عمل هست، براى خداى تعالى فاش و سفرۀ دلِ آدمى باز مى گردد، به طورى كه هيچ عقيده و هيچ فعلى از او براى خدا پنهان نماند، و همه غيب ها، شهادت و همه سرها، علن و آشكار گردد. و اين، از خصائص قيامت است. آرى، قيامت «يَومَ تُبلَى السّرَائِر» است، و «يَومَ هُم بَارِزُونَ لا يَخفَى عَلَى اللّه مِنهُم شَئ» است. روزى است كه سريره ها آشكار و همۀ مردم براى خدا ظاهر مى شوند، و از آنان چيزى بر خدا پوشيده نمى ماند.


و ما در بحث سابق خود گفتيم كه آنچه در قرآن از خصائص قيامت آمده، اختصاص به قيامت ندارد. مثلا اگر فرموده روز قيامت، مِلك مخصوص خداست، معنايش اين نيست كه در دنيا، غير خدا كسانى ديگر نيز مالك باشند، و اگر فرموده: آن روز امر به دست خداست، و يا از عذاب او براى كسى پناهگاهى نيست، و يا خلائق برايش بارز و ظاهر مى شوند و يا چيزى از خلائق بر او پوشيده نمى ماند، و خصائص ديگر؛ معنايش اين نيست كه خدا تنها در روز قيامت چنين است. زيرا اين صفات دائما براى خدا هست، بلكه مراد اين است كه: مردم آن روز فاش و هويدا مى بينند كه خداى تعالى، چنين خدايى است. پس معناى آيه اين مى شود كه: در آن روز براى شما آشكار مى شود كه در دنيا هم، در معرض علم خدا بوديد، و آن روز همه فعل هايتان ظاهر مى گردد، و هيچ يك از آن ها پنهان نمى ماند.
و ما در بحث سابق خود گفتيم كه آنچه در قرآن از خصائص قيامت آمده، اختصاص به قيامت ندارد. مثلا اگر فرموده روز قيامت، مِلك مخصوص خداست، معنايش اين نيست كه در دنيا، غير خدا كسانى ديگر نيز مالك باشند، و اگر فرموده: آن روز امر به دست خداست، و يا از عذاب او براى كسى پناهگاهى نيست، و يا خلائق برايش بارز و ظاهر مى شوند و يا چيزى از خلائق بر او پوشيده نمى ماند، و خصائص ديگر؛ معنايش اين نيست كه خدا تنها در روز قيامت چنين است. زيرا اين صفات دائما براى خدا هست، بلكه مراد اين است كه: مردم آن روز فاش و هويدا مى بينند كه خداى تعالى، چنين خدايى است. پس معناى آيه اين مى شود كه: در آن روز براى شما آشكار مى شود كه در دنيا هم، در معرض علم خدا بوديد، و آن روز همه فعل هايتان ظاهر مى گردد، و هيچ يك از آن ها پنهان نمى ماند.
۱۳٬۸۰۰

ویرایش