گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۸۳: خط ۸۳:
<center> «'''بحث روایی'''» </center>
<center> «'''بحث روایی'''» </center>


==رواياتى راجع به جمله «انّ المساجد للّه» و اين كه پيغمبر«ص» و ائمه «ع»، عالم غيب بوده اند==
==رواياتى راجع به معنای «مساجد» و علم غیب پيغمبر«ص» و امامان «ع»==
در تفسير عياشى از امام جواد (عليه السلام ) روايت كرده كه معتصم (خليفه عباسى ) از بريدن دست سارق پرسش نمود، كه از كجا بايد دستش را قطع كنند؟ فرمود: بايد از آخرين بند انگشتان قطع كنند، و كف دست را باقى بگذارند. معتصم پرسيد دليل بر اين معنا چيست ؟ فرمود: كلام رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است ، كه فرمود سجده بايد بر هفت موضع بدن واقع شود. پيشانى و دو كف دست و دو سر زانو و دو انگشت پا، پس اگر دست دزد را از مچ و يا از آرنج قطع كنند، دستى باقى نمى ماند تا با آن سجده كند، خداى تعالى هم فرموده : «'''ان المساجد لله '''» و منظورش از مساجد همان عضوهاى هفتگانه اى است كه بر آن سجده مى شود، و معناى جمله «'''فلا تدعوا مع اللّه حدا هم '''» همين است كه چيزى كه خاص خدا است نبايد قطع شود (تا آخر حديث ).
در تفسير عياشى، از امام جواد «عليه السلام» روايت كرده كه: معتصم (خليفۀ عباسى)، از بُريدن دست سارق پرسش نمود، كه از كجا بايد دستش را قطع كنند؟ فرمود: بايد از آخرين بند انگشتان قطع كنند، و كفِ دست را باقى بگذارند. معتصم پرسيد: دليل بر اين معنا چيست؟ فرمود: كلام رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» است كه فرمود: سجده بايد بر هفت موضع بدن واقع شود: پيشانى و دو كفِ دست و دو سرِ زانو و دو انگشت پا. پس اگر دست دزد را از مچ و يا از آرنج قطع كنند، دستى باقى نمى ماند تا با آن سجده كند. خداى تعالى هم فرموده: «أنّ المَسَاجِدَ لله»، و منظورش از «مساجد»، همان عضوهاى هفتگانه اى است كه بر آن سجده مى شود. و معناى جمله «فَلا تَدعُوا مَعَ اللّه أحداً» هم، همين است كه چيزى كه خاصِّ خدا است، نبايد قطع شود (تا آخر حديث).


و در كافى به سند خود از حماد بن عيسى از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه در حديثى گفت : و سجده كرد، امام صادق (عليه السلام ) بر هشت استخوان ، يعنى دو كف دست و دو سر زانو و دو انگشت ابهام پا و پيشانى و بينى ، و آنگاه فرمود هفت موضع آن واجب است ، و آنها همان مواضعى است كه خداى تعالى در كتابش آورده و فرموده : «'''و ان المساجد لله فلا تدعوا مع اللّه حدا'''» و آن عبارت است از پيشانى و دو كف دست و دو سر زانو و دو ابهام پا، و اما نهادن بى نى بر خاك مستحب است .
و در كافى، به سند خود، از حمّاد بن عيسى، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه در حديثى گفت: و سجده كرد امام صادق «عليه السلام» بر هشت استخوان. يعنى دو كفِ دست، و دو سرِ زانو، و دو انگشتِ ابهام پا، و پيشانى و بينى، و آنگاه فرمود: هفت موضع آن واجب است، و آن ها همان مواضعى است كه خداى تعالى، در كتابش آورده و فرموده: «وَ أنّ المَسَاجِدَ لله فَلا تَدعُوا مَعَ اللّه أحداً»، و آن عبارت است از: پيشانى و دو كفِ دست و دو سرِ زانو و دو ابهام پا، و اما نهادن بىنى بر خاك مستحب است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۹۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۹۱ </center>
و از كتاب خرائج و جرائح از محمد بن فضل هاشمى ، از حضرت رضا (عليه السلام ) روايت شده كه آن جناب نظر كرد به ابن هذاب ، و سپس فرمود: اگر به تو خبر دهم كه در همين روزها يكى از ارحامت كشته مى شود، آيا تصديقم مى كنى ؟ گفت : نه ، براى اينكه كسى به جز خداى تعالى غيب نمى داند. فرمود: مگر اين خداى تعالى نيست كه مى فرمايد: «'''عالم الغيب فلا يظهر على غيبه احدا الا من ارتضى من رسول '''»، پس رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) كه مرضى نزد خدا است غيب مى داند، ما هم ورثه همان رسولى هستيم كه خدا او را به هر مقدار از غيب خود خواسته آگاه كرده ، پس ما هم مى دانيم آنچه شده و آنچه كه تا روز قيامت خواهد شد.
و از كتاب خرائج و جرائح، از محمد بن فضل هاشمى، از حضرت رضا «عليه السلام» روايت شده كه آن جناب نظر كرد به ابن هذاب، و سپس فرمود: اگر به تو خبر دهم كه در همين روزها، يكى از ارحامت كشته مى شود، آيا تصديقم مى كنى؟ گفت: نه، براى اين كه كسى به جز خداى تعالى، غيب نمى داند. فرمود: مگر اين خداى تعالى نيست كه مى فرمايد: «عَالِمُ الغَيبِ فَلا يُظهِرُ عَلى غَيبِهِ أحداً إلّا مَنِ ارتَضى مِن رَسُولٍ». پس رسول اللّه «صلى اللّه عليه و آله و سلم» كه مرضىِّ نزد خدا است، غيب مى داند. ما هم ورثۀ همان رسولى هستيم كه خدا او را به هر مقدار از غيب خود خواسته، آگاه كرده. پس ما هم مى دانيم آنچه شده و آنچه كه تا روز قيامت خواهد شد.
 
مولف: روايات در اين باب از حدّ شمار بيرون است، و مدلول آن ها اين است كه: رسول اللّه «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، علم غيب را از راه وحى از خداى تعالى گرفته، و امامان «عليهم السلام» از آن جناب به ارث گرفته اند.


مولف: روايات در اين باب از حد شمار بيرون است ، و مدلول آنها اين است كه : رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) علم غيب را از راه وحى از خداى تعالى گرفته ، و امامان (عليهم السلام ) از آن جناب به ارث گرفته اند.
<center> '''* * * ''' </center>
<center> '''* * * ''' </center>


۱۳٬۷۸۶

ویرایش