گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۷۱: خط ۱۷۱:
<span id='link29'><span>
<span id='link29'><span>


==افترائات و احتجاجات قوم نوح «ع»، در مقام انكار رسالت آن حضرت ==
==احتجاج های قوم نوح «ع»، در مقام انكار رسالت آن حضرت ==
مطالبى كه اين دو آيه از گفته هاى آنان حكايت كرده اگر تجزيه و تحليل شود برگشت به چهار يا پنج اشكال مى كند كه يا جنبه افتراء دارد، يا مغالطه.
مطالبى كه اين دو آيه از گفته هاى آنان حكايت كرده اگر تجزيه و تحليل شود برگشت به چهار يا پنج اشكال مى كند كه يا جنبه افتراء دارد، يا مغالطه.


اول اينكه گفتند: «'''ما هذا الا بشر مثلكم يريد ان يتفضل عليكم '''» و حاصلش اين است كه نوح يك فرد بشر است مثل خود شما، اگر او در ادعاى وحى الهى خود راست مى گفت و راستى با عالم غيب اتصال داشت ، شما هم بايد مثل او اتصال مى داشتيد، چون شما در بشريت و لوازم آن هيچ دست كمى از او نداريد و چون چنين اتصالى در شما نيست پس او در ادعاى خود كاذب است ؟
اول اين كه گفتند: «'''ما هذا الا بشر مثلكم يريد ان يتفضل عليكم '''» و حاصلش اين است كه نوح يك فرد بشر است مثل خود شما، اگر او در ادعاى وحى الهى خود راست مى گفت و راستى با عالم غيب اتصال داشت، شما هم بايد مثل او اتصال مى داشتيد، چون شما در بشريت و لوازم آن هيچ دست كمى از او نداريد و چون چنين اتصالى در شما نيست پس او در ادعاى خود كاذب است ؟


زيرا ممكن نيست كمالى در خور طاقت بشر باشد، ولى در ميان تمامى افراد بشر فقط بك نفر به آن كمال برسد و بدون هيچ شاهدى مدعى آن گردد، پس ديگر هيچ وجهى براى عمل او نمى ماند، مگر اينكه بخواهد بر شما برترى يافته و رياست كند. دليلش هم همين است كه به بانگ بلند مى گويد: همه بايد از من پيروى نموده و مرا اطاعت كنيد، كه در حقيقت حجتى كه آورده اند منحل به دو حجت مى شود.
زيرا ممكن نيست كمالى در خور طاقت بشر باشد، ولى در ميان تمامى افراد بشر فقط بك نفر به آن كمال برسد و بدون هيچ شاهدى مدعى آن گردد، پس ديگر هيچ وجهى براى عمل او نمى ماند، مگر اينكه بخواهد بر شما برترى يافته و رياست كند. دليلش هم همين است كه به بانگ بلند مى گويد: همه بايد از من پيروى نموده و مرا اطاعت كنيد، كه در حقيقت حجتى كه آورده اند منحل به دو حجت مى شود.
خط ۱۹۲: خط ۱۹۲:
«'''قَالَ رَب انصرْنى بِمَا كذَّبُونِ'''»:
«'''قَالَ رَب انصرْنى بِمَا كذَّبُونِ'''»:


نوح (عليه السلام) از خدا درخ واست نصرت مى كند، و حرف باء در «'''بما'''» بدليه است ، و معناى آن اين مى شود كه: خدايا! عوض و بدل تكذيب ايشان تو مرا يارى بده . ممكن هم هست «'''باء'''» را براى آلت بگيريم، كه بنابر آن معنا چنين مى شود: خدايا! مرا با همان
نوح (عليه السلام) از خدا درخواست نصرت مى كند، و حرف باء در «'''بما'''» بدليه است ، و معناى آن اين مى شود كه: خدايا! عوض و بدل تكذيب ايشان تو مرا يارى بده . ممكن هم هست «'''باء'''» را براى آلت بگيريم، كه بنابر آن معنا چنين مى شود: خدايا! مرا با همان
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۳۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۳۹ </center>
وسيله اى كه اين مردم آن را تكذيب كردند يارى ده ، يعنى با آن عذابى كه اينها تكذيبش كردند و گفتند: «'''فاتنا بما تعدنا ان كنت من الصادقين'''» مرا نصرت بده ، مؤ يد اين احتمال اين است كه نوح (عليه السلام) درخواست كرده بود كه «'''رب لا تذر على الارض من الكافرين ديارا'''» و نيز مؤيد ديگرش اين كه آيه را به طور فصل آورد، چون در معناى جواب سؤال و درخواست بود. و دورى گزيدن از قوم خود كه بعد از انكار و تكذيبشان محكوم به عذاب شده بودند.
وسيله اى كه اين مردم آن را تكذيب كردند يارى ده ، يعنى با آن عذابى كه اينها تكذيبش كردند و گفتند: «'''فاتنا بما تعدنا ان كنت من الصادقين'''» مرا نصرت بده ، مؤيد اين احتمال اين است كه نوح (عليه السلام) درخواست كرده بود كه «'''رب لا تذر على الارض من الكافرين ديارا'''» و نيز مؤيد ديگرش اين كه آيه را به طور فصل آورد، چون در معناى جواب سؤال و درخواست بود. و دورى گزيدن از قوم خود كه بعد از انكار و تكذيبشان محكوم به عذاب شده بودند.


«'''فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصنَع الْفُلْك بِأَعْيُنِنَا وَ وَحْيِنَا...'''»:
«'''فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصنَع الْفُلْك بِأَعْيُنِنَا وَ وَحْيِنَا...'''»:
خط ۲۱۲: خط ۲۱۲:
ليكن اين اشكال وارد نيست ، براى اينكه كلمه «'''من كل'''» در تقدير، حال از «'''زوجين'''» و در نتيجه رتبه متاءخر از آن است ، همچنان كه ما نيز متاءخر در تقدير گرفتيم و وقتى متاءخر شد در نتيجه «'''اهلك'''» عطف به زوجين مى شود، بدون اين كه دوباره «'''من كل '''» بر سر آن درآيد.
ليكن اين اشكال وارد نيست ، براى اينكه كلمه «'''من كل'''» در تقدير، حال از «'''زوجين'''» و در نتيجه رتبه متاءخر از آن است ، همچنان كه ما نيز متاءخر در تقدير گرفتيم و وقتى متاءخر شد در نتيجه «'''اهلك'''» عطف به زوجين مى شود، بدون اين كه دوباره «'''من كل '''» بر سر آن درآيد.


و مراد از «'''اهل'''» خاصه و خانواده است ، و از ظاهر كلام برمى آيد كه مراد از آن هم خانواده او و هم مؤ منين به اويند، چون در سوره هود گروندگان و مؤ منين به او را با خانواده او ذكر كرده و در اينجا همه را با كلمه «'''اهل'''» تعبير آورده. پس معلوم مى شود در اين جا همه آن هايى كه با نوح به كشتى درآمدند، اهل آن جناب به حساب آمده اند.
و مراد از «'''اهل'''» خاصه و خانواده است ، و از ظاهر كلام برمى آيد كه مراد از آن هم خانواده او و هم مؤمنين به اويند، چون در سوره هود گروندگان و مؤ منين به او را با خانواده او ذكر كرده و در اينجا همه را با كلمه «'''اهل'''» تعبير آورده. پس معلوم مى شود در اين جا همه آن هايى كه با نوح به كشتى درآمدند، اهل آن جناب به حساب آمده اند.


و مراد از «'''من سبق عليه القول منهم '''»، همسر او و پسر او است ، چون نوح از اين جمله همان را فهميده بود، و اين دو تن كافر بودند و فرزندش از سوار شدن بر كشتى امتناع ورزيد، و با اينكه به كوه پناهنده شد غرق گشته ، قضاى حتمى درباره اش جريان يافت.
و مراد از «'''من سبق عليه القول منهم '''»، همسر او و پسر او است ، چون نوح از اين جمله همان را فهميده بود، و اين دو تن كافر بودند و فرزندش از سوار شدن بر كشتى امتناع ورزيد، و با اين كه به كوه پناهنده شد غرق گشته ، قضاى حتمى درباره اش جريان يافت.
   
   
«'''وَ لا تخَاطِبْنى فى الَّذِينَ ظلَمُوا إِنهُم مُّغْرَقُونَ'''»:
«'''وَ لا تخَاطِبْنى فى الَّذِينَ ظلَمُوا إِنهُم مُّغْرَقُونَ'''»:
خط ۲۲۸: خط ۲۲۸:
همچنان كه فرموده: «'''سبحان اللّه عما يصفون الا عباد الله المخلصين'''»و
همچنان كه فرموده: «'''سبحان اللّه عما يصفون الا عباد الله المخلصين'''»و


و اگر خداى عزوجل از نقل داستان نوح و طوفانش تنها به فرمان خود اكتفا كرد كه فرمان به غرق آنان داد، و ديگر از غرق شدن آنان چيزى نفرمود، براى اشاره به اين بوده كه آنچنان محو و نابود شدند كه خبرى از ايشان باقى نماند كه به گفته آيد. و نيز اشاره به عظمت قدرت الهى است. و هم براى اين بوده كه مردم ديگر را از سخط خود بيمناك سازد و كفار و نابودى آنان را امرى ناچيز و بى اهميت جلوه دهد، و به همين جهت است كه از داستان هلاكت آنها چيزى نگفت ، و به سكوت گذراند. حتى سكوت در اينجا در رساندن آن غرض هايى كه شمرديم به چند وجه بليغتر است از اشاره اجمالى كه در آيه «'''و جعلناهم احاديث فبعدا لقوم لا يؤمنون'''» آمده.
و اگر خداى عزوجل از نقل داستان نوح و طوفانش تنها به فرمان خود اكتفا كرد كه فرمان به غرق آنان داد، و ديگر از غرق شدن آنان چيزى نفرمود، براى اشاره به اين بوده كه آنچنان محو و نابود شدند كه خبرى از ايشان باقى نماند كه به گفته آيد. و نيز اشاره به عظمت قدرت الهى است. و هم براى اين بوده كه مردم ديگر را از سخط خود بيمناك سازد و كفار و نابودى آنان را امرى ناچيز و بى اهميت جلوه دهد، و به همين جهت است كه از داستان هلاكت آنها چيزى نگفت ، و به سكوت گذراند. حتى سكوت در اينجا در رساندن آن غرض هايى كه شمرديم به چند وجه بليغ تر است از اشاره اجمالى كه در آيه «'''و جعلناهم احاديث فبعدا لقوم لا يؤمنون'''» آمده.


«'''إِنَّ فى ذَلِك لاَيَاتٍ وَ إِن كُنَّا لَمُبْتَلِينَ'''»:
«'''إِنَّ فى ذَلِك لاَيَاتٍ وَ إِن كُنَّا لَمُبْتَلِينَ'''»:
خط ۲۳۸: خط ۲۳۸:
كلمه «'''قرن'''» به معناى اهل يك عصر است، و جمله «'''ان اعبدوا اللّه'''» تفسير ارسال رسول و از قبيل تفسير فعل به نتيجه فعل است، مثل آيه «'''تتنزل عليهم الملائكة الا تخافوا و لا تحزنوا'''»)
كلمه «'''قرن'''» به معناى اهل يك عصر است، و جمله «'''ان اعبدوا اللّه'''» تفسير ارسال رسول و از قبيل تفسير فعل به نتيجه فعل است، مثل آيه «'''تتنزل عليهم الملائكة الا تخافوا و لا تحزنوا'''»)
<span id='link31'><span>
<span id='link31'><span>
==اشراف و بزرگان قوم نوح، عامه مردم را عليه پيامبراشان مى شورانند ==
==اشراف و بزرگان قوم نوح، عامه مردم را عليه پيامبراشان مى شورانند ==
«'''و قال الملأ من قومه الّذين كفروا و كذبوا بلقاء الاخرة و اترفناهم فى الحياة الدنيا'''»:
«'''و قال الملأ من قومه الّذين كفروا و كذبوا بلقاء الاخرة و اترفناهم فى الحياة الدنيا'''»:
۱۳٬۷۲۸

ویرایش