گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۴: خط ۲۴:


==آيات ۱۵ - ۲۶ سوره فاطر ==
==آيات ۱۵ - ۲۶ سوره فاطر ==
يَأَيهَا النَّاس أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنىُّ الْحَمِيدُ(۱۵)
يَا أَيهَا النَّاس أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنىُّ الْحَمِيدُ(۱۵)
إِن يَشأْ يُذْهِبْكمْ وَ يَأْتِ بخَلْقٍ جَدِيدٍ(۱۶)
إِن يَشأْ يُذْهِبْكمْ وَ يَأْتِ بخَلْقٍ جَدِيدٍ(۱۶)
وَ مَا ذَلِك عَلى اللَّهِ بِعَزِيزٍ(۱۷)
وَ مَا ذَلِك عَلى اللَّهِ بِعَزِيزٍ(۱۷)
خط ۳۱: خط ۳۱:
وَ لا الظلُمَت وَ لا النُّورُ(۲۰)
وَ لا الظلُمَت وَ لا النُّورُ(۲۰)
وَ لا الظلُّ وَ لا الحَْرُورُ(۲۱)
وَ لا الظلُّ وَ لا الحَْرُورُ(۲۱)
وَ مَا يَستَوِى الاَحْيَاءُ وَ لا الاَمْوَت إِنَّ اللَّهَ يُسمِعُ مَن يَشاءُ وَ مَا أَنت بِمُسمِعٍ مَّن فى الْقُبُورِ(۲۲)
وَ مَا يَستَوِى الاَحْيَاءُ وَ لا الاَمْوَات إِنَّ اللَّهَ يُسمِعُ مَن يَشاءُ وَ مَا أَنت بِمُسمِعٍ مَّن فى الْقُبُورِ(۲۲)
إِنْ أَنت إِلا نَذِيرٌ(۲۳)
إِنْ أَنت إِلا نَذِيرٌ(۲۳)
إِنَّا أَرْسلْنَك بِالحَْقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ إِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلا خَلا فِيهَا نَذِيرٌ(۲۴)
إِنَّا أَرْسلْنَاك بِالحَْقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ إِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلا خَلا فِيهَا نَذِيرٌ(۲۴)
وَ إِن يُكَذِّبُوك فَقَدْ كَذَّب الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ جَاءَتهُمْ رُسلُهُم بِالْبَيِّنَتِ وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْكِتَبِ الْمُنِيرِ(۲۵)
وَ إِن يُكَذِّبُوك فَقَدْ كَذَّب الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ جَاءَتهُمْ رُسلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْكِتَابِ الْمُنِيرِ(۲۵)
ثُمَّ أَخَذْت الَّذِينَ كَفَرُوا فَكَيْف كانَ نَكِيرِ(۲۶)
ثُمَّ أَخَذْت الَّذِينَ كَفَرُوا فَكَيْف كانَ نَكِيرِ(۲۶)
ترجمه آيات  
 
اى مردم ! شما محتاج به خداييد و خدا تنها بى نياز و ستوده است (۱۵).
«'''ترجمه آيات'''»
 
اى مردم! شما محتاج به خداييد و خدا تنها بى نياز و ستوده است (۱۵).
 
اگر بخواهد شما را مى برد و خلق تازه اى مى آورد (۱۶).
اگر بخواهد شما را مى برد و خلق تازه اى مى آورد (۱۶).
و اين براى خدا دشوار نيست (۱۷).
و اين براى خدا دشوار نيست (۱۷).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۴ </center>
هيچ بار بردارى بار گناه ديگرى را برنمى دارد و اگر كسى كه بارش سنگين الميزان آن كسى را دعوت كند چيزى از آن را برندارد اگر چه خويشاوند باشد، تو فقط كسانى را كه ناديده از پروردگار خود مى ترسند و نماز برپا كنند بيم مى دهى ، هر كه تذكيه كند براى خويش تزكيه مى كند و سرانجام به سوى خدا است (۱۸).
هيچ بار بردارى بار گناه ديگرى را برنمى دارد و اگر كسى كه بارش سنگين الميزان آن كسى را دعوت كند چيزى از آن را برندارد اگر چه خويشاوند باشد، تو فقط كسانى را كه ناديده از پروردگار خود مى ترسند و نماز برپا كنند بيم مى دهى، هر كه تذكيه كند براى خويش تزكيه مى كند و سرانجام به سوى خدا است (۱۸).
 
(هرگز) كور و بينا يكسان نيستند (۱۹).
(هرگز) كور و بينا يكسان نيستند (۱۹).
و (همچنين ) ظلمات و نور (۲۰).
 
و (همچنين) ظلمات و نور (۲۰).
 
و سايه و آفتاب (يكسان نيستند) (۲۱).
و سايه و آفتاب (يكسان نيستند) (۲۱).
و زندگان و مردگان نيز يكسان نيستند، كه همانا خدا هدايت خويش را به هر كه خواهد مى شنواند و تو چيزى را به كسانى كه در گورستان (كفر و جهالت ) فرو رفته اند نمى شنوانى (۲۲).
 
و زندگان و مردگان نيز يكسان نيستند، كه همانا خدا هدايت خويش را به هر كه خواهد مى شنواند و تو چيزى را به كسانى كه در گورستان (كفر و جهالت) فرو رفته اند نمى شنوانى (۲۲).
 
تو جز بيم رسانى بيش نيستى (۲۳).
تو جز بيم رسانى بيش نيستى (۲۳).
ما ترا به حق بشارت دهنده و بيم رسان فرستاديم و هيچ امتى نيست مگر بيم رسانى در آن بوده (۲۴).
 
اگر ترا تكذيب كنند، كسانى كه پيش از ايشان بوده اند نيز پيغمبرانشان را كه با معجره ها و پيامها و كتاب روشن به سويشان آمده بودند تكذيب كردند (۲۵).
ما تو را به حق بشارت دهنده و بيم رسان فرستاديم و هيچ امتى نيست مگر بيم رسانى در آن بوده (۲۴).
آنگاه من هم از كسانى كه انكار ورزيدند مؤ اخذه كردم و تعرض من چه قدر سخت بود (۲۶).
 
بيان آيات  
اگر تو را تكذيب كنند، كسانى كه پيش از ايشان بوده اند نيز پيغمبرانشان را كه با معجزه ها و پيام ها و كتاب روشن به سويشان آمده بودند، تكذيب كردند (۲۵).
بعد از آنكه براى مشركين بيان كرد كه خلقت و تدبير مستند به خداى تعالى است و نتيجه گرفت كه رب ايشان همان خدا است ، و تنها مالك اوست ، نه آلهه اى كه به جاى او مى پرستند، پس آلهه ، مالك چيزى نيستند تا آنكه مدبر آن چيز باشند. اينك در اين آيات ، شروع كرده همان مطلب را با بيانى آميخته با وعده و وعيد افاده كند. و خلاصه اش اين است كه خدا از ايشان بى نياز، و ايشان محتاج خدايند، پس او مى تواند ايشان را به كيفر اعمالى كه كردند از بين ببرد و اگر خواست خلقى جديد بياورد.
 
آنگاه خطاب را متوجه رسول گرامى خود مى كند، خطابى كه حاصلش ‍ اين است كه : اين مؤ اخذه و نابود كردن ما، شامل نمى شود مگر تنها همين هايى را كه تكذيب مى كنند، و اما مؤ منين كه انذار تو در آنان اثر مى كند، با مشركين فرقى روشن دارند، و پيامبر نذيرى است مانند نذيران گذشته ، و حال آنان را دارد. بنابراين اگر او را تكذيب مى كنند، انبياى گذشته را تكذيب كردند، و (همانطورى كه ) خداى تعالى تكذيب كنندگان از امت آنان را به اخذ شديدى بگرفت ، مكذبين اين امت را هم خواهد گرفت .
آنگاه من هم از كسانى كه انكار ورزيدند، مؤاخذه كردم و تعرض من چه قدر سخت بود (۲۶).
 
«'''بيان آيات'''»
 
بعد از آن كه براى مشركين بيان كرد كه خلقت و تدبير مستند به خداى تعالى است و نتيجه گرفت كه رب ايشان همان خدا است، و تنها مالك اوست، نه آلهه اى كه به جاى او مى پرستند، پس آلهه، مالك چيزى نيستند تا آنكه مدبر آن چيز باشند. اينك در اين آيات، شروع كرده همان مطلب را با بيانى آميخته با وعده و وعيد افاده كند. و خلاصه اش اين است كه خدا از ايشان بى نياز، و ايشان محتاج خدايند، پس او مى تواند ايشان را به كيفر اعمالى كه كردند از بين ببرد و اگر خواست خلقى جديد بياورد.
 
آنگاه خطاب را متوجه رسول گرامى خود مى كند، خطابى كه حاصلش ‍ اين است كه: اين مؤاخذه و نابود كردن ما، شامل نمى شود مگر تنها همين هايى را كه تكذيب مى كنند، و اما مؤمنين كه انذار تو در آنان اثر مى كند، با مشركين فرقى روشن دارند، و پيامبر نذيرى است مانند نذيران گذشته، و حال آنان را دارد. بنابراين اگر او را تكذيب مى كنند، انبياى گذشته را تكذيب كردند، و (همان طورى كه) خداى تعالى تكذيب كنندگان از امت آنان را به اخذ شديدى بگرفت، مكذبين اين امت را هم خواهد گرفت.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۵ </center>
يَأَيهَا النَّاس أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنىُّ الْحَمِيدُ
يَأَيهَا النَّاس أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنىُّ الْحَمِيدُ
هيچ شكى نيست كه در اين آيه نوعى زمينه چينى براى دو آيه بعد است ، و مى خواهد مضمون آن دو را روشن كند، در عين اينكه خودش در مفادش مستقل مى باشد.
هيچ شكى نيست كه در اين آيه نوعى زمينه چينى براى دو آيه بعد است، و مى خواهد مضمون آن دو را روشن كند، در عين اين كه خودش در مفادش مستقل مى باشد.
<span id='link33'><span>
<span id='link33'><span>
==توضيح اينكه فقر و نياز منحصر در انسان و غنا و بى نيازى منحصر در خداى تعالىاست انتم الفقراء الى الله و الله هو الغنى الحميد ==
==توضيح اينكه فقر و نياز منحصر در انسان و غنا و بى نيازى منحصر در خداى تعالىاست انتم الفقراء الى الله و الله هو الغنى الحميد ==
توضيح اينكه : سياق ، به اين نكته اشعار دارد كه اعمال تكذيب كنندگان رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) كاشف از اين است كه خيال كرده اند مى توانند با پرستش بت ها از بندگى خدا بى نياز شوند، در نتيجه اگر خدا ايشان را به پرستش خود دعوت مى كند، لابد احتياج به عبادت ايشان دارد، پس در اين قضيه از يك طرف بى نيازى است ، و از طرف ديگر فقر و احتياج ، به همان مقدار كه آنان از بى نيازى بهره مند هستند، خدا به همان مقدار فقير و محت اج ايشان است (تعالى اللّه عن ذلك ).
توضيح اينكه : سياق ، به اين نكته اشعار دارد كه اعمال تكذيب كنندگان رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) كاشف از اين است كه خيال كرده اند مى توانند با پرستش بت ها از بندگى خدا بى نياز شوند، در نتيجه اگر خدا ايشان را به پرستش خود دعوت مى كند، لابد احتياج به عبادت ايشان دارد، پس در اين قضيه از يك طرف بى نيازى است ، و از طرف ديگر فقر و احتياج ، به همان مقدار كه آنان از بى نيازى بهره مند هستند، خدا به همان مقدار فقير و محت اج ايشان است (تعالى اللّه عن ذلك ).
۱۴٬۰۶۶

ویرایش