گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۱۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۰: خط ۵۰:
و آن دانشمند طبيعیدانى هم كه در اين گونه مسائل غيرطبيعى دخل و تصرفى كرده، و اظهار نظرى نموده، نيز فضولى كرده، و بيهوده سخن گفته است. و به كسى می ماند كه عالِم به علم لغت است، و بخواهد از علم خودش احكام فلكى را اثبات و يا نفى كند. به نظرم همين مقدار براى روشن شدن خواننده عزيز كافى است و بيشترش، اطالۀ سخن است. لذا به تفسير بقيه آيات مورد بحث مى پردازيم.
و آن دانشمند طبيعیدانى هم كه در اين گونه مسائل غيرطبيعى دخل و تصرفى كرده، و اظهار نظرى نموده، نيز فضولى كرده، و بيهوده سخن گفته است. و به كسى می ماند كه عالِم به علم لغت است، و بخواهد از علم خودش احكام فلكى را اثبات و يا نفى كند. به نظرم همين مقدار براى روشن شدن خواننده عزيز كافى است و بيشترش، اطالۀ سخن است. لذا به تفسير بقيه آيات مورد بحث مى پردازيم.


توضيح «'''فاتّقوا النّار الّتى وقودها النّاس والحجارة ...'''»:
==توضيح «فاتّقوا النّار الّتى وقودها النّاس والحجارة ...»==
 
«'''فاتّقوا النّار الّتى وقودها النّاس و الحجارة '''» الخ؛ هرچند سوق آيات از اول سوره به منظور بيان حال منافقان و كفّار و متّقين بود، و مى خواست حال هر سه طایفه را بيان كند، لیكن خداى سبحان، از آن جایی كه در آيه : «يا أيّها النّاس ‍ اعبدوا ربّكم» الخ، خطاب را متوجه هر سه كرد، و همۀ مردم را به سوى پرستش خود دعوت نمود، قهرا مردم در مقابل اين دعوت، به دو قسم تقسيم شدند: پذيرنده و نپذيرنده.  
«'''فاتّقوا النّار الّتى وقودها النّاس و الحجارة '''» الخ؛ هرچند سوق آيات از اول سوره به منظور بيان حال منافقان و كفّار و متّقين بود، و مى خواست حال هر سه طایفه را بيان كند، لیكن خداى سبحان، از آن جایی كه در آيه : «'''يا أيّها النّاس ‍ اعبدوا ربّكم '''» الخ، خطاب را متوجه هر سه كرد، و همۀ مردم را به سوى پرستش خود دعوت نمود، قهرا مردم در مقابل اين دعوت، به دو قسم تقسيم شدند: پذيرنده و نپذيرنده.  


چون به طور كلى، دعوت از حيث اجابت و عدم اجابت، به غير از اين دو طائفه تقسيم نمى پذيرد و مردم، در برابر آن، يا مؤمن اند و يا كافر. و اما در منافق، سخن از ظاهر و باطن به ميان مى آيد؛ و وقتى شخصى منافق شناخته می شود كه زبان و دلش يكسان نباشد. و در نتيجه، مردم در دعوت نامبرده يا زبان و قلبشان با هم آن را مى پذيرند، و بدان ايمان مى آورند، و يا هم با زبان و هم با قلب آن را انكار مى كنند، و يا آن كه به زبان مى پذيرند، و با قلب انكار مى كنند. و شايد به همين جهت بود كه در آيه مورد بحث و آيه بعدش، مردم را دو دسته كرد، و منافقين را نام نبرد، و نيز به همين جهت، به جاى عنوان «متقين»، عنوان «مؤمنين» را ذكر كرد.
چون به طور كلى، دعوت از حيث اجابت و عدم اجابت، به غير از اين دو طائفه تقسيم نمى پذيرد و مردم، در برابر آن، يا مؤمن اند و يا كافر. و اما در منافق، سخن از ظاهر و باطن به ميان مى آيد؛ و وقتى شخصى منافق شناخته می شود كه زبان و دلش يكسان نباشد. و در نتيجه، مردم در دعوت نامبرده يا زبان و قلبشان با هم آن را مى پذيرند، و بدان ايمان مى آورند، و يا هم با زبان و هم با قلب آن را انكار مى كنند، و يا آن كه به زبان مى پذيرند، و با قلب انكار مى كنند. و شايد به همين جهت بود كه در آيه مورد بحث و آيه بعدش، مردم را دو دسته كرد، و منافقين را نام نبرد، و نيز به همين جهت، به جاى عنوان «متقين»، عنوان «مؤمنين» را ذكر كرد.


و اما الفاظ آيه: كلمۀ «وقود» به معناى آتشگيرانه است، (كه در قديم به صورت سنگ و چخماق بود، و در امروز به صورت فندك درآمده) و در آيه مورد بحث تصريح كرده به اين كه: آتشگيرانه دوزخ، انسان هايند، كه خود بايد در آن بسوزند. پس انسان ها، هم آتشگيرانه اند و هم هيزم آن، و اين معنا در آيه: «'''ثمّ فى النّار يسجرون'''» نيز آمده. چون مى فرمايد: سپس در آتش افروخته مى شوند. و همچنين آيه: «'''نار اللّه الموقدة الّتى تطّلع على الأفئدة'''»: (آتش ‍ افروخته كه از دل ها سر مى زند).
و اما الفاظ آيه: كلمۀ «وقود» به معناى آتشگيرانه است، (كه در قديم به صورت سنگ و چخماق بود، و در امروز به صورت فندك درآمده) و در آيه مورد بحث تصريح كرده به اين كه: آتشگيرانه دوزخ، انسان هايند، كه خود بايد در آن بسوزند. پس انسان ها، هم آتشگيرانه اند و هم هيزم آن، و اين معنا در آيه: «ثمّ فى النّار يسجرون» نيز آمده. چون مى فرمايد: سپس در آتش افروخته مى شوند. و همچنين آيه: «نار اللّه الموقدة الّتى تطّلع على الأفئدة»: (آتش ‍ افروخته كه از دل ها سر مى زند).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۳۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۳۹ </center>
پس معلوم می شود كه: انسان در آتشى معذّب مى شود، كه خودش افروخته.
پس معلوم می شود كه: انسان در آتشى معذّب مى شود، كه خودش افروخته.
۱۴٬۳۱۷

ویرایش