گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:


==مقصود از مقام پروردگار و خوف از آن ==
==مقصود از مقام پروردگار و خوف از آن ==
و در آيه «'''و اما من خاف مقام ربه ...'''»، كلمه «'''مقام '''» اسم مكان است ، و منظور مكانى است كه در آن جسمى از اجسام بايستد، اين اصل در معناى كلمه مقام است ، همچنان كه اسم زمان و مصدر ميمى نيز معناى اصلى آن است ، و ليكن بسا مى شود كه صفات و احوال چيزى به نوعى عنايت محل و قرارگاه آن چيز اعتبار مى شود، و به آن صفات و احوال ، مقام و منزلت اطلاق مى شود، مثل آن آيه اى كه در مورد شهادت مى فرمايد: «'''فاخران يقومان مقامهما'''»، و قول نوح كه به حكايت قرآن به قوم خود گفت «'''ان كان كبر عليكم مقامى و تذكيرى بايات الله '''»، و قول ملائكه كه بنا به حكايت خداى تعالى گفتند: «'''و ما منا الا له مقام معلوم '''»، كه در اين چند مورد كلمه مقام نه اسم مكان واقعى است ، و نه اسم زمان و نه مصدر ميمى ، بلكه همانطور كه گفتيم صفات ، به نوعى عنايت محل استقرار و مكان فرض شده است .
و در آيه «وَ أمّا مَن خَافَ مَقَامَ رَبّه ...»، كلمۀ «مَقَام» اسم مكان است، و منظور مكانى است كه در آن جسمى از اجسام بايستد. اين اصل در معناى كلمه مقام است، همچنان كه اسم زمان و مصدر ميمى نيز معناى اصلى آن است، وليكن بسا مى شود كه صفات و احوال چيزى به نوعى عنايت محل و قرارگاه آن چيز اعتبار مى شود، و به آن صفات و احوال، مقام و منزلت اطلاق مى شود. مثل آن آيه اى كه در مورد شهادت مى فرمايد: «فَآخَرَانِ يَقُومَانِ مَقَامَهُمَا»، و قول نوح كه به حكايت قرآن به قوم خود گفت: «إن كَانَ كَبُرَ عَلَيكُم مَقَامِى وَ تَذكِيرِى بِآيَاتِ الله»، و قول ملائكه كه بنا به حكايت خداى تعالى گفتند: «وَ مَا مِنّا إلّا لَهُ مَقَامٌ مَعلُومٌ»، كه در اين چند مورد، كلمه «مقام»، نه اسم مكان واقعى است، و نه اسم زمان و نه مصدر ميمى؛ بلكه همان طور كه گفتيم صفات، به نوعى عنايت محل استقرار و مكان فرض شده است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۱۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۱۳ </center>
در آيه مورد بحث هم مقام خداى تعالى به همين معنا است ، يعنى صفت ربوبيت و ساير صفات كريمه او چون علم و قدرت مطلقه اش و قهر و غلبه اش و رحمت و غضبش كه از لوازم ربوبيت او است ، مقام او است ، كه در آيه «'''و لا تطغوا فيه فيحل عليكم غضبى و من يحلل عليه غضبى فقد هوى و انى لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحاثم اهتدى '''»، و آيه «'''نبى ء عبادى انى انا الغفور الرحيم و ان عذابى هو العذاب الاليم '''»، مقام خود را به بندگانش اعلام مى دارد.
در آيه مورد بحث هم، «مقام خداى تعالى» به همين معنا است. يعنى صفت ربوبيت و ساير صفات كريمۀ او - چون علم و قدرت مطلقه اش و قهر و غلبه اش و رحمت و غضبش كه از لوازم ربوبيت اوست - مقام اوست، كه در آيه: «وَ لا تَطغَوا فِيهِ فَيَحِلّ عَلَيكُم غَضَبِى وَ مَن يَحلُل عَلَيه غَضَبِى فَقَد هَوى وَ إنّى لَغُفّارٌ لِمَن تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً ثُمّ اهتَدى»، و آيه: «نَبِّئ عِبَادِى أنّى أنَا الغَفُورُ الرّحِيم وَ أنّ عَذَابِى هُوَ العَذَابُ الألِيم»، مقام خود را به بندگانش اعلام مى دارد.
پس مقام خداى تعالى كه بندگان خود را از آن مى ترساند همان مرحله ربوبيت او است كه مبداء رحمت و مغفرت او نسبت به كسانى است كه ايمان آورده تقوى پيشه كنند، و نيز مبداء عذاب سخت و عقاب شديد او است ، نسبت به كسانى كه آيات او را تكذيب نموده و نافرمانيش ‍ كنند.
 
بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از مقام رب ، مقام پروردگار در قيامت است ، آن هنگامى كه از اعمال او سؤ ال مى كند، ولى اين نظريه بطورى كه ملاحظه مى كنيد درست نيست ، چون در آن جا نيز خداى تعالى مكان قيام ندارد.
پس «مقام خداى تعالى» - كه بندگان خود را از آن مى ترساند - همان مرحلۀ ربوبيّت اوست كه مبداء رحمت و مغفرت او نسبت به كسانى است كه ايمان آورده، تقوا پيشه كنند، و نيز مبدأ عذاب سخت و عقاب شديد اوست، نسبت به كسانى كه آيات او را تكذيب نموده و نافرمانی اش ‍ كنند.
و بعضى ديگر گفته اند: معناى اينكه فرمود: «'''از مقام پروردگارش ‍ مى ترسد'''» ترس بطريق ديدن عظمت است همچنان كه همين سخن را در معناى جمله «'''اكرمى مثواه '''» بعضى گفته اند منظور از مثوا اطاق زندگى نيست بلكه مقام و منزلت است .
 
بعضى از مفسّران گفته اند: مراد از «مقام رب»، مقام پروردگار در قيامت است، آن هنگامى كه از اعمال او سؤال مى كند، ولى اين نظريه به طورى كه ملاحظه مى كنيد، درست نيست. چون در آن جا نيز خداى تعالى، مكان قيام ندارد.
 
و بعضى ديگر گفته اند: معناى اين كه فرمود: «از مقام پروردگارش ‍مى ترسد»، ترس به طريق ديدن عظمت است، همچنان كه همين سخن را در معناى جمله: «أكرِمِى مَثوَاهُ» بعضى گفته اند: منظور از «مثوا»، اطاق زندگى نيست، بلكه مقام و منزلت است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۱۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۱۴ </center>
بحث روائى
<span id='link203'><span>
<span id='link203'><span>
<center> «'''بحث روایى'''» </center>
==رواياتى درباره سوگندهاى سوره نازعات و ... ==
==رواياتى درباره سوگندهاى سوره نازعات و ... ==
در كتاب فقيه آمده كه على بن مهزيار گفته به امام جواد (عليه السلام ) عرضه داشتم سوگند «'''و الليل اذا يغشى و النهار اذا تجلى '''» و «'''و النجم اذا هوى '''» و نظائر آن چه معنا دارد؟ فرمود: خداى تعالى مى تواند به هر يك از مخلوقاتش كه بخواهد سوگند ياد كند ولى خلق او جز به خود او نمى توانند سوگند بخورند.
در كتاب فقيه آمده كه على بن مهزيار گفته به امام جواد (عليه السلام ) عرضه داشتم سوگند «'''و الليل اذا يغشى و النهار اذا تجلى '''» و «'''و النجم اذا هوى '''» و نظائر آن چه معنا دارد؟ فرمود: خداى تعالى مى تواند به هر يك از مخلوقاتش كه بخواهد سوگند ياد كند ولى خلق او جز به خود او نمى توانند سوگند بخورند.
۱۳٬۷۵۳

ویرایش