گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۳۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۷۸: خط ۷۸:
<span id='link325'><span>
<span id='link325'><span>


==مراد از آمدن پروردگار در قيامت (و جاء ربّك و الملك ...) ==
==مراد از آمدن پروردگار در قيامت: «وَ جَاء رَبُّك و المَلَك...» ==
وَ جَاءَ رَبُّك وَ الْمَلَك صفًّا صفًّا
«'''وَ جَاءَ رَبُّك وَ الْمَلَك صفًّا صفًّا'''»:
در اين جمله نسبت آمدن به خداى تعالى داده ، و اين تعبير از متشابهات است كه آيه «'''ليس كمثله شى ء'''»، و آياتى كه خواص قيامت را ذكر مى كند، و مثلا مى فرمايد آن روز همه سبب ها از كار مى افتد، و همه حجابها كنار مى رود، و بر همه مكشوف مى شود كه خدا حق مبين است ، اين متشابه را تفسير مى كند، و تشابه آن را بر طرف مى سازند.
 
رواياتى هم كه مى گويد منظور از آمدن خدا آمدن امر خدا است و قرآن هم مى فرمايد: «'''و الامر يومئذ لله '''» همه در مقام رفع اين تشابه است .
در اين جمله، به خدای تعالی نسبت «آمدن» داده و اين تعبير، از متشابهات است - كه آيه «ليس كمثله شئ»، و آياتى كه خواص قيامت را ذكر مى كند و مثلا مى فرمايد: «آن روز، همۀ سبب ها از كار مى افتد و همۀ حجاب ها كنار مى رود، و بر همه مكشوف مى شود كه خدا حق مبين است» - اين متشابه را تفسير مى كند، و تشابه آن را بر طرف مى سازند.
و به وجهى ، مويد اينكه گفتيم منظور از آمدن خدا اين است كه در آن روز با از كار افتادن اسباب ، همه كاره خود خدا بدون هيچ واسطه است ، آيه زير است كه مى فرمايد: «'''هل ينظرون الا ان ياتيهم اللّه فى ظلل من الغمام و الملئكه و قضى الامر'''» چون اگر اين آيه ضميمه شود به آيه زير كه مى فرمايد: «'''هل ينظرون الا ان تاتيهم الملئكه او ياتى امر ربك '''»
 
چنين به دست مى آيد كه منظور از آمدن خدا در آيه سوره بقره آمدن امر خدا است ، كه در آيه سوره نحل آمده . پس معلوم شد در آيه مورد بحث مضافى حذف شده ، و تقدير آيه «'''جاء امر ربك '''» است ، و يا نسبت آمدن به خدا دادن در آيه شريفه از باب مجاز عقلى است ، و اما بحث درباره آمدن ملائكه و اينكه آمدنشان صف به صف است ، نظير بحثى است كه در سابق گذشت .
رواياتى هم كه مى گويد: منظور از «آمدن خدا»، آمدن «امر خدا» است و قرآن هم مى فرمايد: «و الأمر يومئذ لله»؛ همه در مقام رفع اين تشابه است.
 
و به وجهى، مؤيّد اين كه گفتيم منظور از «آمدن خدا» اين است كه در آن روز، با از كار افتادن اسباب، همه كاره، خود خدا بدون هيچ واسطه است، آيه زير است كه مى فرمايد: «هل ينظرون إلّا أن يأتيهم اللّه فى ظلل من الغمام و الملائكة و قضى الأمر». چون اگر اين آيه ضميمه شود به آيه زير كه مى فرمايد: «هل ينظرون إلّا أن تأتيهم الملائكة أو يأتى أمر ربّك»، چنين به دست مى آيد كه: منظور از «آمدن خدا» در آيه سوره بقره، آمدن امر خداست، كه در آيه سوره نحل آمده.
پس معلوم شد: در آيه مورد بحث، مضافى حذف شده و تقدير آيه «جَاء أمر ربّك» است، و يا نسبت آمدن به خدا دادن در آيه شريفه از باب مجاز عقلى است. و اما بحث درباره آمدن ملائكه و اين كه آمدنشان صف به صف است، نظير بحثى است كه در سابق گذشت.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۷۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۷۶ </center>
وَ جِاى ءَ يَوْمَئذِ بجَهَنَّمَ ...
«'''وَ جِیئَ يَوْمَئذِ بجَهَنَّمَ...'''»:
بعيد نيست كه مراد از «'''آوردن جهنم '''»، پرده بردارى از روى آن باشد، همچنان كه در آيه زير همين تعبير آمده فرموده : «'''و برزت الجحيم لمن يرى '''» و نيز آيه زير كه مى فرمايد: «'''و برزت الجحيم للغاوين '''» و آيه زير كه مى فرمايد: «'''لقد كنت فى غفله من هذا فكشفنا عنك غطائك فبصرك اليوم حديد'''».
 
متذكّر شدن و «'''يا ليتنى '''» گفتن انسان در قيامت
بعيد نيست كه مراد از «آوردن جهنّم»، پرده بردارى از روى آن باشد، همچنان كه در آيه زير، همين تعبير آمده فرموده: «و بُرّزَت الجَحِيمُ لمن يَرى»؛ و نيز آيه زير كه مى فرمايد: «و بُرّزَت الجَحِيمُ للغاوين»؛ و آيه زير كه مى فرمايد: «لقد كُنتَ فیى غفلة مِن هذا فكشفنا عنك غطائك فبصرك اليوم حديد».
«'''يومئذ يتذكر الانسان '''» - يعنى در آن روز انسان به روشن ترين وجه متذكر مى شود، كه آنچه در دنيا به او دادند چه خيرش و چه شرش همه از باب امتحان بوده و او در كار خود كوتاهى كرده اين آن معنايى است كه سياق آيه مى دهد.
 
«'''و انى له الذكرى '''» - يعنى از كجا مى تواند متذكر شود، و اين كنايه است از اينكه تذكرش در آن روز هيچ سودى به حالش ندارد، چون وقتى تذكر سودمند است كه بتواند به وسيله توبه با عمل صالح آنچه را فوت شده جبران كند، و روز جزا جاى توبه و عمل نيست .
* «'''متذكّر شدن و «يا ليتنى» گفتن انسان در قيامت'''»:
يَقُولُ يَلَيْتَنى قَدَّمْت لحَِيَاتى
 
يعنى اى كاش در دنيا براى اين زندگيم كه زندگى آخرت است توشه اى فرستاده بودم ، ممكن هم هست معنايش اين باشد كه اى كاش در دنيا براى اين زندگيم كه حقيقت زندگى است توشه اى فرستاده بودم ، چون قرآن كريم زندگى دنيا را لهو و بازى يعنى سرگرمى بيهوده خوانده و فرموده : «'''و ان الدار الاخره لهى الحيوان لو كانوا يعلمون '''».
«'''يومئذ يتذكّر الإنسان'''»: يعنى در آن روز، انسان به روشن ترين وجه متذكر مى شود، كه آنچه در دنيا به او دادند، چه خيرش و چه شرّش، همه از باب امتحان بوده و او در كار خود كوتاهى كرده. اين آن معنايى است كه سياق آيه مى دهد.
و مراد از تقديم در جمله «'''قدمت '''» از پيش فرستادن عمل صالح است براى زندگى آخرت ، و مضمون آيه آرزويى است كه انسان در هنگام رسيدن به قيامت و متذكر شدن از ديدن حقايق آن از خود سر مى دهد، و به راى العين مى بيند كه تلاشش در دنيا سودى به حالش ‍ نمى دهد.
 
«'''و أنّى له الذكرى'''»: يعنى از كجا مى تواند متذكر شود، و اين كنايه است از اين كه تذكرش در آن روز هيچ سودى به حالش ندارد. چون وقتى تذكر سودمند است كه بتواند به وسيلۀ توبه با عمل صالح آنچه را فوت شده جبران كند؛ و روز جزا، جاى توبه و عمل نيست.
 
«'''يَقُولُ يَا لَيْتَنى قَدَّمْت لحَِيَاتى'''»:
 
يعنى: اى كاش در دنيا براى اين زندگی ام - كه زندگى آخرت است - توشه اى فرستاده بودم. ممكن هم هست معنايش اين باشد كه اى كاش در دنيا براى اين زندگی ام - كه حقيقت زندگى است - توشه اى فرستاده بودم. چون قرآن كريم، زندگى دنيا را لهو و بازى، يعنى سرگرمى بيهوده خوانده و فرموده: «و إنّ الدّار الآخرة لهى الحيوان لو كانوا يعلمون».
 
و مراد از تقديم در جملۀ «قَدّمتُ»، از پيش فرستادن عمل صالح است براى زندگى آخرت. و مضمون آيه، آرزويى است كه انسان در هنگام رسيدن به قيامت و متذكر شدن از ديدن حقايق آن، از خود سر مى دهد و به رأى العين مى بيند كه تلاشش در دنيا، سودى به حالش ‍ نمى دهد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۷۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۷۷ </center>
فَيَوْمَئذٍ لا يُعَذِّب عَذَابَهُ أَحَدٌ وَ لا يُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ
«'''فَيَوْمَئذٍ لا يُعَذِّب عَذَابَهُ أَحَدٌ وَ لا يُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ'''»:
ضمير در «'''عذابه '''» و در «'''وثاقه '''» به خداى تعالى بر مى گردد، و معناى آيه اين است كه در امروز عذاب خدا آنچنان سخت است كه احدى از خلق كسى را آنطور عذاب نكرده ، و در بند كردنش آنچنان سخت است كه احدى از خلق كسى را آنطور در بند نكرده ، و اين تعبير كنايه است از شدت در تهديد.
 
بعضى از قاريان دو كلمه «'''لا يعذب '''» و «'''لا يوثق '''» را به فتحه ذال و فتحه ثاء قرائت كرده اند و آن دو را صيغه مجهول دانسته اند كه بنابر اين قرائت دو ضمير در «'''عذابه '''» و «'''وثاقه '''» به انسان بر مى گردد و معناى آيه چنين مى شود هيچ كس در امروز عذاب اين انسان و گرفتارى او را ندارد.
ضمير در «عذابه» و در «وثاقه» به خداى تعالى بر مى گردد. و معناى آيه اين است كه: در امروز عذاب خدا آن چنان سخت است كه احدى از خلق، كسى را آن طور عذاب نكرده، و در بند كردنش، آن چنان سخت است كه احدى از خلق، كسى را آن طور در بند نكرده. و اين تعبير، كنايه است از شدّت در تهديد.
 
بعضى از قاريان، دو كلمۀ «لا يُعَذّبُ» و «لا يُوثِقُ» را، به فتحه «ذال» و فتحه «ثاء» قرائت كرده اند و آن دو را صيغه مجهول دانسته اند كه بنابراين، قرائت دو ضمير در «عذابه» و «وثاقه» به انسان بر مى گردد. و معناى آيه چنين مى شود: هيچ كس در امروز، عذاب اين انسان و گرفتارى او را ندارد.
 
«'''نفس مطمئنة '''» نفسى است كه با ايمان به پروردگار و ياد او سكونت يافته ، به مقامرضا رسيده است و...
«'''نفس مطمئنة '''» نفسى است كه با ايمان به پروردگار و ياد او سكونت يافته ، به مقامرضا رسيده است و...
يَأَيَّتهَا النَّفْس الْمُطمَئنَّةُ
يَأَيَّتهَا النَّفْس الْمُطمَئنَّةُ
خط ۱۰۹: خط ۱۲۳:
بحث روائى
بحث روائى
<span id='link328'><span>
<span id='link328'><span>
==(رواياتى درباره مراد از شفع و وتر، تسميه فرعون به ذى الاءوتاد، آورده شدن جهنم ،آمدن خدا، و...) ==
==(رواياتى درباره مراد از شفع و وتر، تسميه فرعون به ذى الاءوتاد، آورده شدن جهنم ،آمدن خدا، و...) ==
در مجمع البيان در تفسير آيه «'''و الشفع و الوتر'''» آمده كه بعضى گفته اند منظور از شفع ، خلق است ، چون فرموده : «'''و خلقناكم ازواجا'''»، و منظور از كلمه «'''وتر'''»، خداى تعالى است ، نقل از ابن عباس و عطيه عوفى و ابى صالح و مجاهد و اين تفسير روايت ابى سعيد خدرى است ، از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ). بعضى ديگر گفته اند شفع و وتر هر دو نمازند، بعضى شفع و بعضى وترند، و اين روايت ابن حصين است ، از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ).
در مجمع البيان در تفسير آيه «'''و الشفع و الوتر'''» آمده كه بعضى گفته اند منظور از شفع ، خلق است ، چون فرموده : «'''و خلقناكم ازواجا'''»، و منظور از كلمه «'''وتر'''»، خداى تعالى است ، نقل از ابن عباس و عطيه عوفى و ابى صالح و مجاهد و اين تفسير روايت ابى سعيد خدرى است ، از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ). بعضى ديگر گفته اند شفع و وتر هر دو نمازند، بعضى شفع و بعضى وترند، و اين روايت ابن حصين است ، از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ).
۱۳٬۷۵۱

ویرایش