گمنام

الأحقاف ١٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۲۰٬۱۵۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۲: خط ۲۲:
__TOC__
__TOC__


== نزول ==
«شیخ طوسى» گویند: عده اى گویند: این آیه درباره عبدالرحمن بن ابى‌بکر پیش از آن که مسلمان بشود، نازل شده است.<ref> در تفسیر على بن ابراهیم از عباس بن محمد او از حسن بن سهل و او بعد از چند سند مرفوعا از جابر بن زید و او از جابر بن عبدالله نقل نماید که گفت: خداوند بعد از مدح حسین بن على در آیه ۱۵ به ذکر مذمت از عبدالرحمن بن ابى‌بکر در این آیه پرداخت و نیز صاحب کشف البیان بعد از ذکر شأن و نزول براى عبدالرحمن بن ابى‌بکر چنین افزاید که گویند: این آیه درباره ابوبکر قبل از مسلمان شدن او نازل شده است و نیز صاحب مجمع البیان و صاحب کشف الاسرار از ابن عباس و ابوالعالیة و سدى و مجاهد نقل نماید که این آیه درباره عبدالرحمن بن ابى‌بکر نازل شده که پدر و مادرش گفته بودند، مسلمان شود. او امتناع می‌کرد و مى گفت: شما عبدالله بن جدعان و مشایخ قریش را که مرده اند، زنده کنید تا از آن‌ها سؤال کنم که شما چه مى گوئید، حسن بصرى و زجاج و قتاده گویند: این آیه از براى هر کافرى که مورد عاق پدر و مادر خویش قرار بگیرد، عمومیت خواهد داشت.</ref><ref> در تفسیر ابن ابى حاتم حدیث عبدالرحمن بن ابى‌بکر از سدى نیز روایت شده است، و نظیر این شأن و نزول در آیه ۱۷ سوره انعام نیز موجود است.</ref>


== تفسیر ==
== تفسیر ==
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۴#link205 | آيات ۱۵ - ۲۰ سوره احقاف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۴#link205 | آيات ۱۵ - ۲۰ سوره احقاف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۴#link206 | معناى آيه : ((و وصينا الانسان بوالديه احسانا...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۴#link206 | معناى آيه : ((و وصينا الانسان بوالديه احسانا...))]]
خط ۴۰: خط ۴۵:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۵#link217 | دو روايت درباره كيفيت زندگى پيامبر (ص ) درذيل آيه : ((اذهبتم طيباتكم فى حياتكم الدنيا))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۵#link217 | دو روايت درباره كيفيت زندگى پيامبر (ص ) درذيل آيه : ((اذهبتم طيباتكم فى حياتكم الدنيا))]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۱۷#link150 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۱۷#link150 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ الَّذِي قالَ لِوالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُما أَ تَعِدانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَ قَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي وَ هُما يَسْتَغِيثانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ ما هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «17»
بعد از آن در باره انسان حق ناشناس فرمايد:
وَ الَّذِي قالَ لِوالِدَيْهِ‌: و آن كسى كه گفت مر پدر و مادر خود را، يعنى آن كافرى كه وقتى پدر و مادر او را ترغيب به ايمان و معتقدات حقه نمايند از قبيل حشر و نشر، در جواب گويد: أُفٍّ لَكُما: دلتنگى و كراهت باد شما را، أَ تَعِدانِنِي أَنْ أُخْرَجَ‌: آيا مى‌ترسانيد مرا آنكه بيرون آورده شوم از قبر يعنى مرا زنده نمايند و از آنجا بيرون آرند، وَ قَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي‌: و حال آنكه گذشته باشد قرنهاى بسيار پيش از من و يكى باز نيامده و زنده نشده، يعنى چون هيچكس را تا حال زنده نساختند پس مرا چگونه باز آرند. يا قرون بسيار پيش از من منكر حشر و نشر بوده‌اند پس من چگونه تصديق كنم. وَ هُما يَسْتَغِيثانِ اللَّهَ‌:
و پدر و مادر استغاثه نمايند از خدا تا ايمان را به فرزندانشان نمايد، يا از خدا فرياد رسى خواهند از او و از گفتار او و گويند به او لازم حال تو گرداند خدا، وَيْلَكَ آمِنْ‌: هلاكت تو را، ايمان بياور به قيامت و احوال آن، إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌ‌: بدرستى كه وعده خدا در باب بعث و حشر حق و درست باشد و البته واقع خواهد شد. فَيَقُولُ ما هذا: پس گويد آن كافر نيست اينكه وعده مى‌دهيد و به آن مى‌خوانيد، إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ‌: مگر افسانه‌هاى پيشينيان و اباطيل ايشان كه در دفاتر نوشته‌اند و آن را اصلى نباشد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أُولئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ فِي أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ «16» وَ الَّذِي قالَ لِوالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُما أَ تَعِدانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَ قَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي وَ هُما يَسْتَغِيثانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ ما هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «17» أُولئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرِينَ «18» وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «19» وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ «20»
ترجمه‌
آنگروه آنانند كه ميپذيريم از ايشان بهترين آنچه را بجا آوردند و در ميگذريم از بديهاى ايشان در زمره اهل بهشت بوعده راستى كه بودند بآن وعده داده ميشدند
و آن كه گفت به پدر و مادرش افّ بر شما آيا وعده ميدهيد مرا كه بيرون آورده ميشوم با آنكه گذشته است قرنها پيش از من و آن دو بفرياد رسى ميطلبيدند خدا را واى بر تو ايمان آور پس مى‌گفت نيست اين مگر افسانه‌هاى پيشينيان‌
آنگروهند آنانكه سزاوار شد بر آنها وعده عذاب در امّتهائى كه گذشتند پيش از آنها از جن و انس همانا آنها بودند زيانكاران‌
و براى هر يك درجه و مرتبه‌ها است از آنچه كردند و تا تمام دهد بآنان جزاى كردارهاشان را و آنها ستم كرده نميشوند
و روز كه عرضه كرده شوند آنانكه كافر شدند بر آتش برديد
----
جلد 4 صفحه 652
لذّت‌هاى خود را در زندگانى دنياتان و بهره برديد بآن پس امروز جزا داده ميشويد عذاب خوارى را بسبب آنكه بوديد كه تكبر و سركشى مينموديد در زمين بنا حقّ و بسبب آنكه بوديد كه نافرمانى ميكرديد.
تفسير
خداوند متعال بكسانيكه مانند انسان مذكور در آيات سابقه باشند وعده فرموده كه اعمال حسنه آنها را اعمّ از واجب و مستحب قبول فرمايد و از گناهان آنها بگذرد و در زمره اهل بهشت قرار دهد وعده راست درستى كه در دنيا بآنها داده ميشد بلسان انبياء و اولياء و بنابر اين وعد الصّدق منصوب بمصدريّت فعل محذوف است و در مقابل چنين انسان شاكر ذاكر تائب مخلص انسان ديگرى است كه گفت يا ميگويد بپدر و مادر خود اف بر شما و آن كلمه‌ئى است كه در لسان عرب براى اظهار خشم و نفرت از كسى يا چيزى گفته ميشود آيا شما وعده ميدهيد بمن كه روزى از قبر بيرون ميآيم و بجزاى اعمالم ميرسم با آنكه قرنها و سالهاى دراز گذشته پيش از وجود من و يكنفر سر از قبر بيرون نياورده بگويد با من چه كرده‌اند و پدر و مادر او استغاثه و زارى بدرگاه خدا ميكنند و باو ميگويند واى بر تو ايمان بياور بروز جزا وعده خدا حقّ و محقّق است كتب سماوى و لسان انبياء و اولياء بآن گويا شده و او ميگويد نيست اين گفتارها مگر مانند حكايات دروغى كه از پيشينيان نقل ميكنند در كتب قصه و افسانه كه قابل اعتماد و اعتناء نيست و خداوند در باره اين قبيل اشخاص فرموده كه مستحق عذاب الهى شدند در زمره كفّار امم سابقه از جن و انس كه زيانكار بودند و در آيه قبل قمّى ره فرموده در باره عبد الرّحمن بن ابى بكر نازل شده و در مجمع اين قول را از جمعى از مفسّرين نقل نموده و نسبت ببعضى داده كه آنرا عامّ دانسته‌اند نسبت بهر كافريكه عاقّ والدين باشد و اين آيه را شاهد بر مدّعاى خود قرار داده‌اند و گفته‌اند جنّ هم ميميمرد و از براى هر يك از دو دسته سعداء و اشقياء كه در آيات سابقه و اين آيات مذكور شدند درجات و دركاتى است از بهشت و جهنّم كه حاصل شده است براى آنها در نتيجه اعمالشان در دنيا از اعلى علّيّين جنان تا اسفل السّافلين نيران بحسب مراتب استحقاقشان و اطلاق درجات بر دركات يا بمراعات عموم اصلى لفظ است اگر چه غلبه در مثوبات پيدا كرده يا باعتبار تغليب كه آنهم معمول به‌
----
جلد 4 صفحه 653
است و اين براى آنستكه خداوند هر كس را بجزاى كامل اعمالش برساند و ذرّه‌اى از ميزان استحقاق كسى در ثواب كاسته نشود و در عقاب افزوده نگردد چون خداوند عادل است و ظالم نيست و روز كه كفّار را بر آتش جهنّم عرضه دارند چون بزبانه كشيدن سوى آنها طلب مينمايد آنانرا يا آتش را بر آنها عرضه دارند براى آنكه مطّلع از اهوال آن شوند بآنها گفته شود برديد لذّتهاى خوب خوش خودتان را در زندگانى دنياتان يا صرف نموديد نعمتهاى پاكيزه خودتان را كه خدا بشما داده بود در شهوت رانى و بوالهوسى و منغمر شديد در آنها و بهره‌مند گشتيد از آنها كاملا در دنيا و ديگر لذّت و خوشى براى شما باقى نمانده پس امروز با كمال خفّت و خوارى جزاى شما عذاب جهنّم است براى آنكه در دنيا تكبّر و سركشى نموديد از قبول حكم حق بناحق و تمرّد نموديد از فرمان خدا و پيغمبر او و آيه مشعر است بر آنكه هر قدر در دنيا انسان لذّت ببرد و عيش كند از مقامات آخرت او كاسته ميشود و در بعضى از روايات كه در آنها ترغيب به زهد در دنيا شده باين آيه استشهاد شده است.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ الَّذِي‌ قال‌َ لِوالِدَيه‌ِ أُف‌ٍّ لَكُما أَ تَعِدانِنِي‌ أَن‌ أُخرَج‌َ وَ قَد خَلَت‌ِ القُرُون‌ُ مِن‌ قَبلِي‌ وَ هُما يَستَغِيثان‌ِ اللّه‌َ وَيلَك‌َ آمِن‌ إِن‌َّ وَعدَ اللّه‌ِ حَق‌ٌّ فَيَقُول‌ُ ما هذا إِلاّ أَساطِيرُ الأَوَّلِين‌َ «17»
و كسي‌ ‌که‌ ‌گفت‌ ‌براي‌ والدين‌ ‌خود‌ اف‌ ‌بر‌ ‌شما‌ آيا بمن‌ وعده‌ ميدهيد ‌که‌ ‌من‌ ‌پس‌ ‌از‌ مردن‌ بيرون‌ ميآيم‌ ‌براي‌ بعث‌ و زنده‌ مي‌شوم‌ و حال‌ آنكه‌ قروني‌ گذشت‌ پيش‌ ‌از‌ ‌من‌ و هيچكدام‌ زنده‌ نشدند و ‌از‌ قبور ‌خود‌ بيرون‌ نيامدند، و پدر و مادر ‌او‌ استغاثه‌ ميكردند خداوند ‌را‌ و ميگفتند واي‌ برتر ايمان‌ بياور ‌به‌ پيغمبر و قرآن‌ و بعث‌ روز قيامت‌ وعده ‌خدا‌ حق‌ ‌است‌ تخلف‌ پذير نيست‌ ‌پس‌ ميگويد بآنها ‌که‌ ‌اينکه‌ وعده‌ها نيست‌ مگر حرفها و كتاب‌ها و نوشتجات‌ پيشينيان‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ حرف‌ها زده‌ ‌شده‌.
تنبيه‌: ‌اينکه‌ بحث‌ ‌اينکه‌ فرزند كافر ‌با‌ پدر و مادر مؤمن‌ ‌خود‌ امروز بسيار رواج‌ دارد، ‌هر‌ چه‌ پدر و مادر باين‌ جوان‌هاي‌ امروز پسران‌ و دختران‌ ميگويند: نماز بخوانيد، بي‌حجاب‌ نباشيد، ‌در‌ فسق‌ و فجور و بي‌حيايي‌ و بي‌عفتي‌ فرو نرويد، ‌از‌ ‌خدا‌ بترسيد، بوظايف‌ دين‌ عمل‌ كنيد ‌در‌ جواب‌ ‌آنها‌ ميگويند: ‌شما‌ امّل‌ و كهنه‌ پرست‌ هستيد آب‌ و هواي‌ امروز و مد امروزه‌ ‌را‌ خبر نداريد همچو اقتضايي‌ ندارد ‌اينکه‌ حرف‌ها تمام‌ بي‌مغز ‌است‌ و هيچ‌ جا خبري‌ نيست‌ بگذاريم‌ و بگذريم‌.
وَ الَّذِي‌ قال‌َ لِوالِدَيه‌ِ فرزند كافر ‌به‌ پدر و مادر مؤمن‌ ميگويد أُف‌ٍّ لَكُما اف‌ كلمه انزجار ‌است‌ ‌يعني‌ ‌من‌ ‌از‌ ‌شما‌ منزجر هستم‌ بدا بحال‌ ‌شما‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ كلمه‌ علاوه‌ ‌بر‌ كفر عاق‌ والدين‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ خبر دارد: بوي‌ بهشت‌ بمشامش‌ نميرسد ‌با‌ اينكه‌ پانصد سال‌ راه‌ بوي‌ بهشت‌ ميآيد.
أَ تَعِدانِنِي‌ بمن‌ وعده‌ ميدهيد و مرا ميترسانيد أَن‌ أُخرَج‌َ ‌که‌ ‌من‌ زنده‌ ميشوم‌ و بعذاب‌ الهي‌ ابد الاباد معذب‌ ‌در‌ جهنم‌ ميشوم‌ و ‌از‌ قبر بيرون‌ ميآيم‌.
وَ قَد خَلَت‌ِ القُرُون‌ُ مِن‌ قَبلِي‌ ‌از‌ زمان‌ آدم‌ ‌تا‌ ‌اينکه‌ زمان‌ چندين‌ هزار ميليون‌ مردند و هيچكدام‌ زنده‌ نشدند و بيرون‌ ‌از‌ قبر نيامدند.
جلد 16 - صفحه 148
وَ هُما يَستَغِيثان‌ِ اللّه‌َ و ‌اينکه‌ پدر و مادر مؤمن‌ استغاثه‌ مي‌كنند و ‌هر‌ چه‌ ناله‌ و فرياد ميزنند و باو ميگويند:
وَيلَك‌َ آمِن‌ واي‌ ‌بر‌ تو ايمان‌ بياور بفرمايشات‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ و قرآن‌ و دست‌ ‌از‌ كفر بردار.
إِن‌َّ وَعدَ اللّه‌ِ حَق‌ٌّ اينها دروغ‌ نيست‌ وعده‌ الهي‌ ‌است‌ تخلف‌ ندارد ‌پس‌ ‌در‌ جواب‌ اينها فَيَقُول‌ُ ميگويد: تمام‌ ‌اينکه‌ وعده‌ها كذب‌ و بي‌مغز ‌است‌ هيچ‌ حقيقتي‌ ندارد.
ما هذا إِلّا أَساطِيرُ الأَوَّلِين‌َ پيشينيان‌ نوشتند مثل‌ قصه رستم‌ و حسين‌ كرد ‌است‌ بهم‌ بافته‌ و نوشته‌ و ميگويند.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 17)- پایمال کنندگان حقوق پدر و مادر: در آیات قبل سخن از مؤمنانی در میان بود که در پرتو ایمان و عمل صالح و شکر نعمتهای حق، و توجه به
ج4، ص430
حقوق پدر و مادر و فرزندان، به مقام قرب الهی راه می‌یابند، و مشمول الطاف خاص او می‌شوند. در اینجا سخن از کسانی است که در نقطه مقابل آنها قرار دارند، افرادی بی‌ایمان و حق نشناس و عاق پدر و مادر.
می‌فرماید: «و آن کسی که به پدر و مادرش می‌گوید: اف بر شما! آیا به من وعده می‌دهید که من (روز قیامت) مبعوث می‌شوم؟ در حالی که قبل از من اقوام زیادی بودند» و مردند و هرگز مبعوث نشدند! (وَ الَّذِی قالَ لِوالِدَیْهِ أُفٍّ لَکُما أَ تَعِدانِنِی أَنْ أُخْرَجَ وَ قَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِی).
اما پدر و مادر مؤمن در مقابل این فرزند خیره‌سر تسلیم نمی‌شدند «آنها فریاد می‌کشند و خدا را به یاری می‌طلبند که وای بر تو (ای فرزند!) ایمان بیاور که وعده خدا حق است» (وَ هُما یَسْتَغِیثانِ اللَّهَ وَیْلَکَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ).
اما او همچنان به لجاجت و خیره سری خود ادامه می‌دهد، و با تکبر و بی‌اعتنائی «می‌گوید: اینها چیزی جز افسانه‌های پیشینیان نیست»! (فَیَقُولُ ما هذا إِلَّا أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ).
این که می‌گویید معاد و حساب و کتابی در کار است از خرافات و داستانهای دروغین اقوام گذشته است، و من هرگز در برابر آن تسلیم نخواهم شد.
آری! پدر و مادر دلسوز او هر چه تلاش و کوشش می‌کنند تا این فرزند دلبند گرفتار عذاب دردناک الهی نشود او همچنان در کفر خود پا فشاری می‌کند و سر انجام ناچار او را رها می‌کنند.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس