گمنام

النحل ٥٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۳٬۸۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۱: خط ۳۱:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link248 | آيات ۴۱ - ۶۴،سوره نحل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link248 | آيات ۴۱ - ۶۴،سوره نحل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link249 | مقصود از حسنه در دنيا كه خداوند به مهاجرين وعده داده مجتمع صالح اسلامى است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link249 | مقصود از حسنه در دنيا كه خداوند به مهاجرين وعده داده مجتمع صالح اسلامى است]]
خط ۶۶: خط ۶۷:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link281 | چند روايت در معناى : ((فاسئلوا اهل الذكر))، ((افا من الذين مكروا))، ((له الدين واصبا)) و ((لله المثل الاعلى ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۳۲#link281 | چند روايت در معناى : ((فاسئلوا اهل الذكر))، ((افا من الذين مكروا))، ((له الدين واصبا)) و ((لله المثل الاعلى ))]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۵۷#link68 | آيه ۵۶ - ۶۰]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۵۷#link68 | آيه ۵۶ - ۶۰]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۵۷#link69 | تفسير :]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۵۷#link69 | تفسير :]]
خط ۷۳: خط ۷۶:
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۵۷#link72 | ۲ - چرا عرب جاهلى دختران را زنده بگور مى كرد؟]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۵۷#link72 | ۲ - چرا عرب جاهلى دختران را زنده بگور مى كرد؟]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۵۷#link73 | ۳ - نقش اسلام در احياى ارزش مقام زن]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۱_بخش۵۷#link73 | ۳ - نقش اسلام در احياى ارزش مقام زن]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ يَجْعَلُونَ لِما لا يَعْلَمُونَ نَصِيباً مِمَّا رَزَقْناهُمْ تَاللَّهِ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَفْتَرُونَ «56»
و (مشركان) سهمى از آنچه را ما روزى آنان كرده‌ايم براى بت‌هايى قرار مى‌دهند كه هيچ نمى‌دانند. به خدا سوگند حتماً از آنچه افتراء مى‌بنديد بازخواست خواهيد شد.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ يَجْعَلُونَ لِما لا يَعْلَمُونَ نَصِيباً مِمَّا رَزَقْناهُمْ تَاللَّهِ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَفْتَرُونَ (56)
بعد از بيان دلائل قاهره بر فساد اقوال مشركين، شرح تفصيلى اقوال آنان و سخافت و ركاكت آنان را بيان مى‌فرمايد:
نوع اول از معتقدات باطله آنها آنكه:
وَ يَجْعَلُونَ لِما لا يَعْلَمُونَ‌: و قرار مى‌دادند مشركين براى بتانى كه نمى‌دانند ضرر و نفع خود را. نَصِيباً مِمَّا رَزَقْناهُمْ‌: بهره‌اى از آنچه روزى داديم ايشان را.
در تفسير «نصيب» وجوهى است‌ «1»: 1- مراد نصيبى از زراعت و احشام و اغنام. 2- مراد بحيره و سائبه و وصيله و حام 3- مراد نصيب از معتقدات چنانچه اعتقاد داشتند حصول بعض اشياء به اعانت بتان باشد، نظير جمعى از منجمين كه تأثيرات را نسبت به كواكب دهند. بعد تهديد شديد فرمايد: تَاللَّهِ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَفْتَرُونَ‌: قسم به خدا هرآينه البته البته بپرسند ايشان را از آنچه بوديد كه دروغ مى‌بستيد و افترا مى‌نموديد تا حجت بر شما لازم، و عقاب بر شما ثابت آيد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ يَجْعَلُونَ لِما لا يَعْلَمُونَ نَصِيباً مِمَّا رَزَقْناهُمْ تَاللَّهِ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَفْتَرُونَ (56) وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ سُبْحانَهُ وَ لَهُمْ ما يَشْتَهُونَ (57) وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى‌ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ (58) يَتَوارى‌ مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ يُمْسِكُهُ عَلى‌ هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرابِ أَلا ساءَ ما يَحْكُمُونَ (59) لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَ لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلى‌ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (60)
ترجمه‌
و قرار ميدهند براى چيزيكه نميدانند بهره‌اى از آنچه روزى داديمشان سوگند بخدا هر آينه پرسيده ميشويد از آنچه بوديد كه افتراء ميزديد
و قرار ميدهند براى خدا دختران را منزّه است او و براى خودشان چيزيرا كه مايل بآنند
و چون مژده داده شود يكى از آنها بدختر ميگردد رويش سياه با آنكه او باشد خشمناك‌
پنهان شود از خويشان از بدى آنچه مژده داده شد بآن كه آيا نگهدارد او را بخوارى يا پنهان كند او را در خاك آگاه باشيد بد است آنچه حكم ميكنند
از براى آنانكه نميگروند بآخرت صفت بد است و از براى خدا است صفت برتر و او است قادر درست كردار.
تفسير
قمّى ره فرموده كه مشركين عرب قرار ميدادند از براى بتهاى خودشان سهمى در زرع و شتر و گوسفند خودشان و قريش ميگفتند ملائكه دختران خدايند چنانچه در سوره انعام و غيره ذكر شد و بنابراين خداوند ملامت فرموده است آنها را باين بيان كه قرار ميدهند براى بتهائى كه علم و شعور ندارند در صورتى كه ضمير جمع در لا يعلمون راجع بمعناى ما باشد بملاحظه آنكه مراد ذوى العقولند در اعتقاد اهل شرك با آنكه غير ذوى العقولند در واقع يا براى بتهائى كه علم ندارند اهل شرك بحال و اوصاف آنها در صورتى كه ضمير در لا يعلمون راجع بخود اهل شرك باشد كه اظهر است و احتياج بتوجيه ندارد مگر حذف مفعول كه فضله است يعنى قرار ميدهند براى بتهائى كه نميدانند شافع و نافع و مضر بودن آنها را نصيب و بهره‌اى از ارزاق ما پس روى خطاب را متوجّه بآنها نمود براى مزيد تهديد و و عيد و ميفرمايد قسم بذات خدا مسئول خواهيد شد در مقابل افترائات خودتان كه ميگوئيد آنها خدا و مستحق عبادت و پرستش و ستايشند و آنها شفعاء و خصماء مايند و ما بايد در اموال خودمان سهمى براى آنها قرار دهيم و قرار ميدهند براى خدا دختران را با آنكه خدا منزه است از والد و ولد و همسر و همتا و تمام لوازم‌
----
جلد 3 صفحه 294
جسمانى و براى خودشان پسران را كه مطلوب و مرغوب است نزد آنها و بآن اشتها و ميل دارند و بقدرى از دختر متنفّرند كه چون بيكى از آنها بشارت داده شود كه خدا دخترى بتو داده از اندوه و خجلت رويش سياه ميشود با آنكه پر است از خشم بطوريكه نتواند با كسى سخن بگويد و خود را پنهان كند از كسانش از براى پيش آمد بدى كه باو روى آورده و متحيّر و متفكّر ميشود در امر خود كه آيا او را نگهدارد و تن بذلّت و خوارى خود در دهد يا آنكه او را زنده بگور كند و بپوشاند از انظار تا از اهانت بيرون آيد حال ملاحظه كنيد چه توهمات و احكام بدى كردند كه دخترى را كه اين اندازه از آن برى بودند و بد ميدانستند براى خدا اثبات نمودند و پسرى را كه مايل بآن بودند و خوب ميدانستند براى خودشان با آنكه دختر مانند پسر نعمت خدا است رزقش با او است و موجب سر گرمى و دلخوشى و استيناس است نبايد او را بدو موجب وهن و خوارى دانست و نبايد از بشارت ولادتش غمناك و خشمگين شد و نبايد در امرش متحير و متفكر گشت اينها همه كفران نعمت خدا و احكام مذمومه ركيكه و توهمات باطله فاسده است از براى كسانيكه ايمان بآخرت ندارند اين عقائد و صفات ناپسنديده است كه بصراحت و اشارت ذكر شد از قبيل احتياج و خوف فقر و دلخوشى و غرور به پسر و ناخوشى و كراهت از دختر و غير اينها و از براى خدا است امثال و اوصاف الهيه كه برتر و بالاتر از تمام صفات حسنه است و از آن جمله است غنى و بى‌نيازى از ولد و شريك و همسر و همتا و منزّه بودن از صفات خلق و تفرّد بكمال عزّت و قدرت و علم و حكمت تعالى شأنه و عظم برهانه.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ يَجعَلُون‌َ لِما لا يَعلَمُون‌َ نَصِيباً مِمّا رَزَقناهُم‌ تَاللّه‌ِ لَتُسئَلُن‌َّ عَمّا كُنتُم‌ تَفتَرُون‌َ (56)
و قرار ميدهند ‌از‌ ‌براي‌ بتهاي‌ ‌خود‌ نصيبي‌ و سهمي‌ ‌از‌ آنچه‌ ‌که‌ بودند افتراء ميزدند و دروغ‌ مي‌بستند ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ يك‌ كفر ديگري‌ ‌از‌ مشركين‌ و عمل‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بيان‌ ميفرمايد ‌که‌ ‌در‌ سوره‌ انعام‌ ميفرمايد: وَ جَعَلُوا لِلّه‌ِ مِمّا ذَرَأَ مِن‌َ الحَرث‌ِ وَ الأَنعام‌ِ نَصِيباً فَقالُوا هذا لِلّه‌ِ بِزَعمِهِم‌ وَ هذا لِشُرَكائِنا فَما كان‌َ لِشُرَكائِهِم‌ فَلا يَصِل‌ُ إِلَي‌ اللّه‌ِ وَ ما كان‌َ لِلّه‌ِ فَهُوَ يَصِل‌ُ إِلي‌ شُرَكائِهِم‌ ساءَ ما يَحكُمُون‌َ شرحش‌ ‌در‌ مجلد خامس‌ گذشت‌.
وَ يَجعَلُون‌َ مشركين‌ ‌که‌ اينهم‌ يكي‌ ‌از‌ اقسام‌ شرك‌ و كفر ‌آنها‌ ‌است‌ لِما لا يَعلَمُون‌َ بتها و آلهه‌ ‌آنها‌ ‌که‌ مدركي‌ ندارند و ‌از‌ روي‌ جهالت‌ و حماقت‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ سهم‌ قرار ميدهند نصيبا ‌که‌ يك‌ نوع‌ عبادت‌ ‌آنها‌ ‌است‌ چنانچه‌ صرف‌ مال‌ ‌در‌ راه‌ ‌خدا‌ عبادت‌ ‌او‌ ‌است‌ ‌که‌ صرف‌ ‌في‌ سبيل‌ اللّه‌ ‌است‌ و ‌در‌ باب‌ زكاة گفته‌ايم‌ ‌که‌ مصارفي‌ ‌که‌ مرضي‌ الهيست‌ مثل‌ بناء مسجد و مدارس‌ و پل‌ و صرف‌ اعلاء كلمه‌ اسلام‌ و ترويج‌ دين‌ بداعي‌ قربت‌ ‌في‌ سبيل‌ اللّه‌ ‌است‌ و اينها بداعي‌ تقرب‌ باصنام‌ ‌خود‌ يك‌ قسمت‌ ‌از‌ اموال‌ ‌خود‌ ‌را‌ بمصارف‌ بت‌ كده‌ها و بت‌تراشها و خدّام‌ بتكده‌ و چراغ‌ و فرش‌ بتكده‌ و بت‌ پرستان‌ رسانيدند مِمّا رَزَقناهُم‌ ‌که‌ خداوند بآنها عنايت‌ فرموده‌ و روزي‌ ‌آنها‌ قرار داده‌ و ‌آنها‌ صرف‌ بتها ميكنند تاللّه‌ خداوند بذات‌ مقدس‌ ‌خود‌ قسم‌ ياد فرموده‌ چنانچه‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ احاديث‌ قدسيه‌ و ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ آيات‌ شريفه‌ ‌براي‌ تاكيد ‌در‌ امر قسم‌ بذات‌ مقدسش‌ ياد فرموده‌ مثل‌ فَوَ رَبِّك‌َ لَنَسئَلَنَّهُم‌ أَجمَعِين‌َ حجر ‌آيه‌ 92 و مثل‌ حديث‌
و عزتي‌ و جلالي‌ ‌لا‌ يجوزني‌ ظلم‌ ظالم‌
و بسيار موارد ديگر عَمّا كُنتُم‌ تَفتَرُون‌َ افترا دروغ‌ بستن‌ بغير ‌است‌ باصنام‌ و نحوه‌.
141
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 56)- در تعقیب بحثهای مستدل پیرامون نفی شرک و بت پرستی، در اینجا به سه قسمت از بدعتها و عادات شوم مشرکان اشاره کرده، می‌گوید: آنها برای بتهایی که هیچ گونه سود و زیانی از آنها سراغ ندارند، سهمی از آنچه به آنان روزی داده‌ایم قرار می‌دهند» (وَ یَجْعَلُونَ لِما لا یَعْلَمُونَ نَصِیباً مِمَّا رَزَقْناهُمْ).
این سهم، قسمتی از شتران و چهارپایان و بخشی از زراعت بوده که در سوره انعام آیه 136 به آن اشاره شده که مشرکان در جاهلیت آنها را مخصوص بتان می‌دانستند و در راه آنها خرج می‌کردند.
سپس اضافه می‌کند: «به خدا سوگند (در دادگاه عدل قیامت) از این دروغها و تهمتها بازپرسی خواهید شد»! (تَاللَّهِ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَفْتَرُونَ).
بنابراین عمل زشت و شوم شما هم زیان دنیا دارد زیرا قسمتی از سرمایه‌های شما را می‌بلعد و هم زیان مجازات در جهان دیگر.
}}


|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس