گمنام

الأعراف ١٣٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۶٬۱۹۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۱: خط ۳۱:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۴#link179 | آيات ۱۳۸ - ۱۵۴، سوره اعراف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۴#link179 | آيات ۱۳۸ - ۱۵۴، سوره اعراف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۴#link180 | اشاره به اينكه بنى اسرائيل مردمى مادى و حس گرا و تحت تاءثير مرام بت پرستىقبطيان بوده اند.]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۴#link180 | اشاره به اينكه بنى اسرائيل مردمى مادى و حس گرا و تحت تاءثير مرام بت پرستىقبطيان بوده اند.]]
خط ۷۳: خط ۷۴:
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۸#link219 | توضيح فقرات ديگرى از روايت كه معرفت با واسطه به خدا را شرك دانسته است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲۸#link219 | توضيح فقرات ديگرى از روايت كه معرفت با واسطه به خدا را شرك دانسته است]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۶۰#link57 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۶۰#link57 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ جاوَزْنا بِبَنِي إِسْرائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلى‌ قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلى‌ أَصْنامٍ لَهُمْ قالُوا يا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ «138»
و بنى‌اسرائيل را از دريا گذرانديم، تا به قومى برخوردند كه بر پرستش بت‌هاى خويش پايبند بودند، (با ديدن اين صحنه) گفتند: اى موسى! براى ما خدايى قرار بده، همان گونه كه براى اينان معبودها (و بت‌هايى) است.
موسى گفت: براستى، شما گروهى نادان (و جهالت پيشه) هستيد.
تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 159
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ جاوَزْنا بِبَنِي إِسْرائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلى‌ قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلى‌ أَصْنامٍ لَهُمْ قالُوا يا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ (138)
بعد از آن از بلادت و جهالت بنى اسرائيل و كفران آنان اخبار فرمايد:
وَ جاوَزْنا بِبَنِي إِسْرائِيلَ الْبَحْرَ: و بگذرانيديم بنى اسرائيل را به دريا و قطع فرموديم به سبب ايشان دريا را و اطراف يابسه مقرر، تا سبطيان نجات و قبطيان غرق و از آب به آتش داخل شدند، فَأَتَوْا عَلى‌ قَوْمٍ‌: پس از عبور، مرور نمودند بر قومى، يَعْكُفُونَ عَلى‌ أَصْنامٍ لَهُمْ‌: متعبد و ملازم بودند بتان را كه براى ايشان بود. ابن جريح گويد: اصنام به صورت بقر، و اين اوّل شأن عجل بود.
قالُوا يا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً: گفتند اى موسى، قرار ده براى ما خدائى.
كَما لَهُمْ آلِهَةٌ: چنانكه براى ايشان الهه است، و نصب نما براى ما تمثيلى مانند آنان تا ما هم عبادت كنيم او را؛ و حال آن كه اين كفر عظيمى است. آيه شريفه دلالت بزرگى است بر جهالت و كفران ايشان بعد از ديدن آيات مترادفه و معجزات باهره، كه توهّم نمودند جواز عبادت غير خدا را و عدم تعقل اينكه مجعول و مصنوع، قابل الوهيت نيست، و اگر زعم تقرب به سبب آنان باشد، اين هم خارج از مقام تجويز عقل است؛ زيرا جماد دانى مصور به دست انسانى، چگونه شفيع و موجب تقرب عالى گردد در ساحت قدس ربوبى.
قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ‌: موسى عليه السّلام در جواب آنها فرمود: بدرستى كه شما قومى هستيد تجاهل مى‌كنيد عظمت پروردگار خود را، و اگر بشناسيد ذات احديت را به آثار صفات و حق معرفت، هر آينه نگوئيد اين قول شنيع را.
ابن عباس گويد: تجاهل مى‌نمائيد نعم سبحانى را كه نسبت به شما منظور
----
جلد 4 صفحه 184
فرموده.
در نهج‌البلاغه: قال له بعض اليهود ما دفنتم نبيّكم حتّى اختلفتم فيه! فقال عليه السّلام له: انّما اختلفنا عنه لا فيه و لكنّكم ما جفّت ارجلكم من البحر حتّى قلتم لنبيّكم اجعل لنا الها كما لهم الهة فقال انّكم قوم تجهلون: «1» بعض از يهود خدمت حضرت امير المؤمنين عليه السّلام عرض كرد: دفن ننموديد پيغمبر خود را تا اين كه اختلاف كرديد در او. پس حضرت به او فرمود: ما اختلاف نموديم از او نه در او، يعنى در تفسير كلام پيغمبر خلاف كرديم نه در نبوت او؛ و لكن شما خشك نشد اقدام شما از دريا، پيغمبر خود را گفتيد: قرار ده براى ما خدائى مانند اصنام بت پرستان. موسى عليه السّلام فرمود: بدرستى كه شما تجاهل مى‌كنيد و جاهليد عظمت پروردگار و صفات او را. يهودى بدين فرمايش گويا سنگى در دهن او انداختند.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
سوره الأعراف «7»: آيات 138 تا 140
وَ جاوَزْنا بِبَنِي إِسْرائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلى‌ قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلى‌ أَصْنامٍ لَهُمْ قالُوا يا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ (138) إِنَّ هؤُلاءِ مُتَبَّرٌ ما هُمْ فِيهِ وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (139) قالَ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إِلهاً وَ هُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ (140)
ترجمه‌
و گذرانديم بنى اسرائيل را از دريا پس گذشتند بر گروهى كه قيام مينمودند بر عبادت بتان خودشان گفتند اى موسى قرار ده براى ما معبودى چنانچه از براى آنها است معبودها گفت همانا شما گروهى نادانيد
همانا اين جماعت ويران كرده شود آنچه آنها در آنند و باطل است آنچه هستند كه بجا مى‌آورند
گفت آيا غير خدا را بجويم براى شما معبود با آنكه او فضيلت داد شما را بر جهانيان.
تفسير
پس از آنكه خداوند بنى اسرائيل را از رود نيل عبور داد و فرعون و فرعونيان را غرق كرد در بين راه مصادف با قبيله شدند كه اشتغال بعبادت بتان داشتند حس تقليد نور ايمان را از قلب آنها خارج نمود بطوريكه مقصد و مقصود خودشان و حضرت موسى را با آن آيات بيّنات فراموش نمودند و از آنحضرت تقاضا كردند كه بتى براى آنها اختراع نمايد تا مانند آنقبيله مشغول بعبادت آن بت شوند گويا تصور ميكردند كه عبادت بت منافى با عبادت خدا نيست بلكه وسيله تقرب باو است و اين از فرط جهالت آنها بود
----
جلد 2 صفحه 469
كه نميدانستند سجده در برابر غير خدا جائز نيست و بت وسيله تقرب بخدا نمى‌شود و كيفيت عبادت بايد از خدا اعلام شود و از پيش خود نمى‌شود تعيين نمود لذا حضرت موسى آنها را مخاطب بخطاب و عتاب فرمود و نسبت جهل و نادانى بآنها داد و گوشزد نمودشان كه بناى دين اينها را خدا خراب و ويران ميكند و بتانشان شكسته و خورد و نابود ميشود و عباداتشان باطل است اگر چه قصد تقرب بخدا را نمايند و فائده براى آنها ندارد پس از آن فرمود آيا سزاوار است با اينهمه انعام و اكرامى كه خداوند نسبت بشما فرمود كه دشمنان شما را ذليل و خوار و نيست و نابود كرد و شما را وارث ملك و مال آنها نمود و دو نفر از شما را در يك زمان بخلعت نبوت آراست كه موجب مزيّت و افتخار شما بر جهانيان زمان خودتان شد من غير او را براى شما معبود قرار دهم و شما بجاى شكر نعمت كفران كنيد و خسران يابيد و از كشاف نقل شده است كه يهودى بحضرت امير المؤمنين (ع) عرض كرد كه هنوز آب غسل پيغمبرتان خشك نشده بود كه شما با يكديگر اختلاف نموديد حضرت در جواب فرمود شما هنوز قدمتان از آب رود نيل خشك نشده بود كه از پيغمبرتان تقاضاى بت‌پرستى كرديد حقير عرض مى‌كنم مقصود حضرت اين بود كه ما در توحيد و نبوت اختلاف نكرديم اختلاف ما در امامت بود آنهم بعد از رحلت پيغمبر ولى شما در حيات پيغمبرتان ميخواستيد كافر بخدا شويد پس حال شما خيلى بدتر از ما است و نكته تكرار كلمه قال بنظر حقير فاصله آيه قبل و استقلال آيه اخير است بجواب‌
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ جاوَزنا بِبَنِي‌ إِسرائِيل‌َ البَحرَ فَأَتَوا عَلي‌ قَوم‌ٍ يَعكُفُون‌َ عَلي‌ أَصنام‌ٍ لَهُم‌ قالُوا يا مُوسَي‌ اجعَل‌ لَنا إِلهاً كَما لَهُم‌ آلِهَةٌ قال‌َ إِنَّكُم‌ قَوم‌ٌ تَجهَلُون‌َ (138)
و گذرانيديم‌ بني‌ اسرائيل‌ ‌را‌ ‌از‌ دريا ‌پس‌ آمدند و وارد شدند ‌بر‌ قومي‌ ‌که‌ بت‌پرست‌ بودند و ثابت‌ بودند ‌بر‌ بتهاي‌ ‌خود‌ بني‌ اسرائيل‌ گفتند بموسي‌ ‌که‌ قرار ده‌ ‌براي‌ ‌ما ‌هم‌ يك‌ بتي‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ عبادت‌ كنيم‌ چنانچه‌ اينها بتهايي‌ دارند ‌که‌ ميپرستند فرمود موسي‌ ‌شما‌ قوم‌ جاهل‌ هستيد.
وَ جاوَزنا بِبَنِي‌ إِسرائِيل‌َ البَحرَ تجاوز بمعني‌ گذشت‌ ‌است‌ چون‌ فرعونيان‌ غرق‌ شدند و بني‌ اسرائيل‌ نجات‌ پيدا كردند و ‌از‌ دريا خارج‌ شدند و بيرون‌ رفتند فَأَتَوا عَلي‌ قَوم‌ٍ وارد شدند ‌بر‌ جماعتي‌ ‌از‌ بت‌پرستان‌ و مشركين‌ يَعكُفُون‌َ عَلي‌ أَصنام‌ٍ لَهُم‌ عكوف‌ بمعني‌ ثبات‌ و استقرار ‌بر‌ امريست‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ باب‌ ‌است‌ مسئله‌ اعتكاف‌ ‌در‌ مساجد جامعه‌ ‌که‌ بايد سه‌ روز ‌در‌ ‌آن‌ مسجد وقوف‌ كنند و روزها روزه‌ بگيرند و شبها مشغول‌ عبادت‌ باشند و ‌از‌ مسجد خارج‌ نشوند مگر ‌براي‌ قضاء حاجت‌ و دو روز اول‌ مستحب‌ّ ‌است‌ و روز سوم‌ واجب‌ و هكذا چهارم‌ و پنجم‌ مستحب‌ّ و ششم‌ واجب‌ و هكذا و ‌از‌ جماع‌ خودداري‌ كنند ‌يعني‌ ‌اينکه‌ جماعت‌ بشرك‌ و پرستش‌ بت‌ ثابت‌ و پابرجا بودند.
قالُوا يا مُوسَي‌ بني‌ اسرائيل‌ ‌از‌ حضرت‌ موسي‌ توقع‌ و خواهش‌ نمودند ‌که‌ اجعَل‌ لَنا إِلهاً ‌اينکه‌ اولين‌ تمايل‌ بني‌ اسرائيل‌ ‌بود‌ بشرك‌ و بت‌پرستي‌ بمجرد اينكه‌ ‌از‌ چنگال‌ فرعونيان‌ نجات‌ پيدا كردند ‌با‌ ‌اينکه‌ همه‌ معجزات‌ ‌که‌ ‌از‌ حضرت‌ موسي‌ ‌عليه‌ السّلام‌ مشاهده‌ كرده‌ بودند ثابت‌ قدم‌ ‌بر‌ توحيد نبودند و متمايل‌ بشرك‌ بودند چنانچه‌
جلد 7 - صفحه 444
‌ما ‌در‌ كلم‌ الطيب‌ مجلد اول‌ شرح‌ حال‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ كتب‌ ‌خود‌ ‌آنها‌ داده‌ايم‌ ‌که‌ ‌در‌ اطوار متماديه‌ اينها ‌در‌ كفر و شرك‌ سير ميكردند و ‌از‌ تورات‌ و موسي‌ هيچ‌ نام‌ و نشاني‌ نبود و سه‌ مرتبه‌ بكلي‌ تواتر ‌آنها‌ منقطع‌ شد رجوع‌ كنيد كَما لَهُم‌ آلِهَةٌ ببينيد ‌از‌ موسي‌ توقع‌ كنند ‌که‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ بت‌ بتراشد و بشرك‌ ‌آنها‌ ‌را‌ دعوت‌ كند قال‌َ إِنَّكُم‌ قَوم‌ٌ تَجهَلُون‌َ بعيد نيست‌ ‌که‌ مراد ‌از‌ جهل‌ اينها مجرد ندانستن‌ نيست‌ ‌که‌ تعبير بجهل‌ بسيط ميكنند بلكه‌ مراد حماقت‌ و كم‌عقلي‌ ‌است‌ ‌که‌ جهل‌ مركب‌ ‌باشد‌ الان‌ برداريد تورات‌ رائج‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌که‌ خدايي‌ ‌که‌ دروغ‌ بآدم‌ و حوي‌ بگويد و ‌در‌ بهشت‌ قدم‌ زند و نداند ‌که‌ ‌آنها‌ ‌از‌ شجره‌ منهيه‌ خورده‌اند و ‌آنها‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌خدا‌ مخفي‌ كنند و خدايي‌ ‌که‌ ‌با‌ يعقوب‌ كشتي‌ بگيرد و بالاخره‌ زمين‌ خورد و صدها مزخرفات‌ ديگر آيا دليل‌ ‌بر‌ حماقت‌ ‌آنها‌ نيست‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 138)- پیشنهاد بت سازی به موسی! در اینجا به قسمت حساس دیگری از سرگذشت بنی اسرائیل که به دنبال پیروزی آنها بر فرعونیان واقع شد، اشاره شده است، نخست می‌گوید: «ما بنی اسرائیل را از دریا (رود عظیم نیل) عبور دادیم» (وَ جاوَزْنا بِبَنِی إِسْرائِیلَ الْبَحْرَ).
«اما در مسیر خود به قومی برخورد کردند که با خضوع و تواضع، اطراف بتهای خود را گرفته بودند» (فَأَتَوْا عَلی قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلی أَصْنامٍ لَهُمْ).
افراد جاهل و بیخبر آنچنان تحت تأثیر این صحنه قرار گرفتند که بلافاصله نزد موسی آمدند و «گفتند: ای موسی! تو، هم برای ما معبودی قرار بده همانطور که آنها معبودانی دارند»! (قالُوا یا مُوسَی اجْعَلْ لَنا إِلهاً کَما لَهُمْ آلِهَةٌ).
موسی (ع) از این پیشنهاد جاهلانه و نابخردانه، بسیار ناراحت شد، به آنها رو کرد و «گفت: شما جمعیت جاهل و بی‌خبری هستید»! (قالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ).
چرا که سر چشمه بت پرستی، جهل و نادانی بشر است.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس