گمنام

المائدة ٢٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۹٬۱۹۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۱: خط ۳۱:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۵_بخش۲۱#link1 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۵_بخش۲۱#link1 | تفسیر آیات]]
}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۴۶#link267 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۴۶#link267 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
قالُوا يا مُوسى‌ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ما دامُوا فِيها فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ «24»
(بنى‌اسرائيل) گفتند: اى موسى! تا وقتى كه آنها (جباران ستمگر) در آن شهرند، ما هرگز وارد آن نخواهيم شد. پس تو و پروردگارت برويد (و با آنان) بجنگيد، ما همانا همين جا نشسته‌ايم.
جلد 2 - صفحه 271
===نکته ها===
مكّه وبيت‌المقدّس، هر دو سرزمين مقدّسند؛ امّا موسى عليه السلام كه به قوم خود فرمود: وارد آن شويد و با دشمن بجنگيد، بهانه آورده، از فرمان او تخلّف كردند، ولى مسلمانان در سال ششم هجرى كه به قصد عمره در ركاب پيامبر صلى الله عليه و آله تا نزديكى مكّه آمدند، اگر ممانعت آن حضرت نبود به شهر حمله مى‌كردند. در اين سفر، «صلح حديبيه» واقع شد. آرى، هر دو قوم به دروازه دو شهر مقدّس رسيدند، ولى يكى چنان گريزان از جنگ ويكى چنين سلحشور.
سستى بنى‌اسرائيل در مبارزه با دشمن، چنان مشهور بود كه مسلمانان نيز پيش از شروع جنگ بدر (در سال دوم هجرى) وهنگام ورود به مكّه (سال ششم) مى‌گفتند: ما همچون بنى‌اسرائيل نيستيم كه‌ «إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ» بگوييم، همواره در ركاب تو آماده‌ى جنگيم.
تلاش رهبران الهى در انجام وظايفى كه بر عهده دارند، تنها در صورت همراهى مردم به ثمر مى‌رسد.
===پیام ها===
1- بنى‌اسرائيل، نمونه‌ى بى‌ادبى، بهانه‌جويى، ضعف و رفاه‌طلبى بودند. يا مُوسى‌ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ...
در كلمه‌ «لَنْ نَدْخُلَها»، جسارت آنان در مقابل فرمان خدا آشكار است.
در كلمه‌ى‌ «أَبَداً»، اصرار بر جسارت ديده مى‌شود.
در كلمه‌ى‌ «فَاذْهَبْ»، توهين به حضرت موسى مشاهده مى‌شود.
در كلمه‌ى‌ «رَبُّكَ»، توهين به ذات پروردگار وجود دارد و نشانگر ضعف ايمان آنان است.
«قاعِدُونَ»، رفاه‌طلبى آنان را مى‌رساند، نه عزّت‌جويى را.
2- مردم بايد خود به اصلاح جامعه بپردازند، نه آنكه تنها از خداوند و رهبران دينى توقّع اصلاح داشته باشند. «فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ»
3- آرزوى پيروزى بدون كوشش، خردمندانه نيست. «فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 272
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قالُوا يا مُوسى‌ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ما دامُوا فِيها فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ «24»
قالُوا يا مُوسى‌ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً: بنى اسرائيل گفتند: اى موسى بتحقيق كه ما در نمى‌آئيم و داخل نمى‌شويم به اين شهر هرگز ما دامُوا فِيها: مادامى كه ايشان در اين موضع‌اند، و تو دو نفر را تصديق، و سخن ده نفر را باور ندارى. پس از روى استهانت به خدا و رسول او و عدم مبالات به امر الهى گفتند: فَاذْهَبْ‌
تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 58
أَنْتَ وَ رَبُّكَ‌: پس برو تو و پروردگارت‌ فَقاتِلا: پس جنگ كنيد با جبابره‌ إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ‌: بدرستى كه ما اينجا نشسته‌ايم، يا مراد از «رب» هارون بوده و «رب» به معنى سيد است، چون هارون از موسى بزرگتر بود سيد گفتند، و كلمه «قاتلا» مؤيد اين قول است. خلاصه، ايشان متفرق الكلمه، و بر حرب جبابره اجتماع نكردند و اگر متفق مى‌شدند غلبه، و از حيرانى و سرگردانى «تيه» نجات مى‌يافتند.
در خبر است كه عام حديبيه، چون مشركان پيغمبر صلى اللّه عليه و آله را از خانه كعبه منع كردند، مقداد اسود گفت: يا رسول اللّه به خدا ما ترا سخنى نگوئيم كه به موسى عليه السّلام گفتند «فاذهب انت و ربّك» بلكه ما از چهار جانب تو قتال كنيم، اگر در دريا شوى درآييم، و اگر بر آسمان روى برآئيم، و اصلا قدم از بيعت تو باز نداريم. چون صحابه اين را شنيدند همه يك زبان شدند و بدين جهت فتح مكه ايشان را دست داد. «1»
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قالُوا يا مُوسى‌ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ما دامُوا فِيها فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ «24»
ترجمه‌
گفتند اى موسى همانا ما هرگز داخل نمى‌شويم در آن هيچ وقت ماداميكه آنها در آن باشند پس برو تو و پروردگارت پس كارزار كنيد همانا ما اينجا نشسته‌گانيم.
تفسير
بنى اسرائيل از كثرت جهالت و فرط ضعف نفس بعد از آنكه آن دو مرد متقى طريق اتكال بوسائل ظاهرى و توكل بخدا را براى آنها بيان فرمودند با كمال بى‌شرمى در مقام لجاج برآمده تمرد و عصيان بلكه كفر باطنى خود را آشكار نموده‌
----
جلد 2 صفحه 195
صريحا امتناع از ورود و التزام بقعود نمودند و بطور استخفاف بلكه استهزاء بخدا و پيغمبر گفتند آنچه نميتوان گفت خداوند ما را از وساوس شيطان و ضعف نفس و ايمان نجات دهد انشاء اللّه تعالى و بعضى گفته‌اند مراد از ربّ هرون بوده زيرا رب بمعنى سيد است و هرون چون بزرگتر از حضرت موسى بود از او برب تعبير نموده‌اند ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قالُوا يا مُوسي‌ إِنّا لَن‌ نَدخُلَها أَبَداً ما دامُوا فِيها فَاذهَب‌ أَنت‌َ وَ رَبُّك‌َ فَقاتِلا إِنّا هاهُنا قاعِدُون‌َ «24»
گفتند اي‌ موسي‌ محققا ‌ما داخل‌ نخواهيم‌ شد هرگز مادامي‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌در‌ آنجا هستند تو ‌با‌ خداي‌ ‌خود‌ برويد و بجنگيد ‌ما مي‌نشينيم‌.
‌اينکه‌ كلام‌ علاوه‌ ‌بر‌ اينكه‌ مخالفت‌ و معصيت‌ امر الهي‌ ‌است‌ دلالة ‌بر‌ كفر و عدم‌ ايمان‌ ‌آنها‌ ميكند مثل‌ ساير كلمات‌ ‌آنها‌ ‌که‌ گفتند اجعَل‌ لَنا إِلهاً كَما لَهُم‌ آلِهَةٌ اعراف‌ ‌آيه‌ 138، و گفتند لَن‌ نُؤمِن‌َ لَك‌َ حَتّي‌ نَرَي‌ اللّه‌َ جَهرَةً بقره‌ ‌آيه‌ 55، فَقالُوا أَرِنَا اللّه‌َ جَهرَةً نساء ‌آيه‌ 153، و پرستش‌ گوساله‌ سامري‌ و ‌غير‌ اينها زيرا ‌اينکه‌ كلام‌ ‌ يا ‌ ‌از‌ روي‌ سخريه‌ و استهزاء ‌است‌ ‌ يا ‌ ‌از‌ روي‌ عدم‌ اعتقاد و نظائر اينها امروز ‌در‌ مسلمين‌ فراوان‌ ‌است‌ نعوذ باللّه‌.
340
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس