النساء ١٦٥: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۵_بخش۱۳#link1 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۵_بخش۱۳#link1 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۳۹#link194 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۳۹#link194 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً «165» پيامبرانى (را فرستاديم) كه بشارتدهنده و بيمدهنده بودند، تا پس از پيامبران، براى مردم بر خدا حجّتى نباشد و خداوند همواره شكستناپذير و حكيم است. | |||
===نکته ها=== | |||
اين آيه، كلّيات دعوت انبيا و شيوهى كار و هدف از بعثت آنان را بيان مىكند. | |||
عقل همچون وحى، حجّت الهى است، ولى چون مدار ادراكاتش محدود است، به تنهايى كافى نيست و حجّت تمام نيست. لذا انبيا از دانستنىهاى غيبى و ملكوتى و اخروى كه دست عقل از آن كوتاه است خبر مىدهند. | |||
قرآن در جاى ديگر مىفرمايد: «وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولًا» «1» اگر ما پيش از فرستادن رسولان، عذابشان كنيم، مىگويند: چرا براى ما رسولى بيانگر و هشدار دهنده نفرستادى؟ | |||
===پیام ها=== | |||
1- شيوهى تبليغ انبيا بر دو محور بيم و اميد استوار است. «مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ» | |||
2- فلسفهى بعثت پيامبران، اتمام حجّت خدا بر مردم است، تا نگويند: رهبر و راهنما نداشتيم و نمىدانستيم. «لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ» | |||
---- | |||
«1». طه، 134. | |||
جلد 2 - صفحه 214 | |||
3- انبيا از نظر صفات شخصى و جسمى، و سوابق زندگى و موقعيّت اجتماعى، سياسى و خانوادگى، و نيز از جهت داشتن معجزه، بيان صريح و برخوردارى از امدادهاى غيبى، بايد در مرحلهاى باشند كه كسى نتواند در هيچ زمينه بهانهاى بر آنان بگيرد. «لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ» | |||
4- چون خداوند عزيز وحكيم است، هيچ كس حجّتى بر او ندارد. «عَزِيزاً حَكِيماً» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
رُسُلاً مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً (165) | |||
رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ: فرستاديم رسولان را در حالتى كه بشارت دهندگان بودند اهل ايمان و طاعت را به نعيم دائمى، و ترسانندگان مر كفار و منافقين را به جحيم ابدى، لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ: تا نباشد مردمان را بر خدا، حجتى بعد از آمدن پيغمبران، يعنى نگويند ما را رسولى نبود كه به ايمان دعوت كند و از شرك باز دارد و خير و شر را بيان نمايد. وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً: و هست خداوند، غالب در آنچه بخواهد | |||
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 654 | |||
از ارسال رسل و انزال كتب، حكيم و محكم كار در آنچه تدبير كند از امر نبوت، و رعايت حكمت در اختصاص هر پيغمبرى به نوعى از وحى و اعجاز. | |||
تبصره: بدان كه از آيه شريفه دو مطلب مهم استنباط مىشود: | |||
مطلب اول- قوله رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ، دلالت دارد بر ثبوت بعثت انبياء، زيرا مسلم است فياض على الاطلاق، نوع بشر را محض جود و لطف ايجاد فرموده. و اتمام جود و لطف، موقوف است بر آنكه آنچه صلاح معاش و معاد بندگان و راه وصول به سعادات باشد از بيان معارف الهيه و صفات محموده و اخلاق مذمومه و راه هدايت و ضلالت را مبين فرمايد تا مردم را بر ذات اقدس الهى حجت نباشد. و انجام اين امور منوط است به بعث جماعتى كه صاحب دو جنبه باشند: يكى جنبه ملكيه كه بدان سبب ارتباط به ملأ اعلى داشته و احكام مذكوره را استفاضه نمايد. و ديگر جنبه بشريه كه به آن جهت جنسيت با مردم داشته، اوامر و نواهى منزله را به ايشان افاضه نمايد. و بايد هر پيغمبرى صفات خاصه را داشته باشد: 1- آنكه صحيح النسب و طاهر المولود باشد. | |||
2- تام الخلقه و در اعضاى اصليه او نقص نباشد. 3- واجد صفات حسنه و فاقد اخلاق رذيله باشد. 4- آنكه معصوم و به هيچ وجه گناه صغيره و كبيره از اول عمر تا به آخر سر نزند از ايشان. 5- عارى از سهو و نسيان و خطا باشد. | |||
6- بايد اعلم از تمام اهل عصر خود باشد. 7- آنكه از حيث عمل هم بايد مقدم بر اهل زمان خود باشد و به هر چه امر نمايد، عامل، و از هر چه نهى كند، محترز باشد. | |||
مطلب دوم- قوله لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ، دال است بر بطلان قول اشاعره كه قائلند بر اينكه خدا بندگان را كافر نمايد؛ و اين جبر و كفر مىباشد، زيرا اگر هر آينه جعل كفر در كافر، و معصيت در عاصى را خدا بنمايد و در آخرت ايشان را به سبب كفر و عصيان معذب سازد، اين جماعت را بر خدا حجت باشد. و حال آنكه مىفرمايد: ارسال رسل و انزال كتب را نموديم تا مردم را بر خداى تعالى حجت نباشد. و ديگر آنكه نهى كافر از كفر، | |||
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 655 | |||
و امر به ايمان، با وجود جعل الهى تكليفى لغو و كار لغو از حضرت حكيم على الاطلاق محال است. و اين چنان ماند كه شخصى را دست و پاى بسته، به دريا اندازند و گويند: مبادا تر شوى: القاه فى اليمّ ملفوفا و قال ايّاك ان تبتّل بالماء. و ايضا چه سان مىشود، نعوذ باللّه خدا بنده را كافر نمايد و بفرمايد: | |||
كيف تكفرون. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
رُسُلاً مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً (165) | |||
ترجمه | |||
پيغمبرانى بشارت دهندگان و بيم دهندگان تا نباشد براى مردم بر خدا حجتى بعد از پيغمبران و باشد خدا غالب درستكردار. | |||
تفسير | |||
فائده و مقصود از ارسال رسل و انزال كتب دو چيز است اولا ارشاد و هدايت بمصالح و مفاسد امور خلق ثانيا اتمام حجت از طرف خداوند بر آنها و باين جهت وظيفه انبيا بشارت دادن بنعيم جاويد است و بيم دادن از عذاب ابدى خواه مردم هدايت بشوند و بفرمايشات آنها گوش بدهند خواه ندهند چون اگر هدايت شوند كه مقصود كلى از بعثت حاصل شده است و اگر هم گوش ندهند از طرف خداوند حجت بر آنها تمام شده و راه عذر آنها مسدود گشته و نميتوانند بگويند چرا براى ما پيغمبرى نفرستادى كه راه صواب و خطا را بما بنمايد و آگاه كند ما را از عذاب اخروى تا ما معصيت نكنيم و بعذاب گرفتار نشويم و چون فائده اولى واضح و غرض ثانوى خفى بود خداوند در اين آيه تصريح باين مقصود فرموده تا تصور نشود كه در صورتى كه مردم قابل ارشاد و هدايت نباشند فائده بعث رسل چيست و بدانند كه بر هر تقدير مقصود حاصل و فائده مرتب است و حجت خدا غالب و افعالش مطابق حكمت است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
رُسُلاً مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ لِئَلاّ يَكُونَ لِلنّاسِ عَلَي اللّهِ حُجَّةٌ بَعدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللّهُ عَزِيزاً حَكِيماً (165) | |||
انبيايي بودند که كار آنها بشارت دادن باعمال خير و انذار از اعمال قبيحه که مورد مثوبات و عقوبات ميشود که راه عذري بر احدي باقي نباشد و حجتي بر خدا نداشته باشند و خداوند عزيز مقتدر و حكيم علي الاطلاق است. | |||
رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ وظيفه مرسلين راه نمايي امة است باموري که موجب سعادت آنها است از بيان عقائد حقه و اخلاق فاضله و اعمال حسنه که عبارت از دين حق مبين و صراط مستقيم است و آگاه كردن آنها و دور باش از اموري که مورث شقاوت آنها است از عقائد باطله و اخلاق رذيله و اعمال سيئه که سبل شيطان است لذا ميفرمايد وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ انعام آيه 152، اول بشارت است و دوم انذار و اينکه دو موضوع در تمام مراحل دو نقطه مقابل است بهشت و جهنم، ثواب و عقاب، اطاعت و معصيت، خير و شرّ، نفع و ضرر، حسن و قبح، سعادت و شقاوت، نجات و هلاكت، ايمان و كفر، عدالت و فسق، صلاح و فساد. | |||
لِئَلّا يَكُونَ لِلنّاسِ عَلَي اللّهِ حُجَّةٌ بَعدَ الرُّسُلِ اگر انبياء نيامده بودند | |||
جلد 6 - صفحه 274 | |||
بشر راه حق و باطل را دست نميآورد و مجرد عقل كافي نيست زيرا محسنات و مقبحات عقلي اگر چه عقل درك ميكند لكن بر مخالفتش يك ذمّ و لومي بيش نيست و النّاس يستسهلون الذم في قضاء الوتر بعلاوه عقل پي نميبرد بجميع مصالح و قبايح و ما در مجلد اول كلم الطيب در مسئله نبوت عامه ادلّه بر لزوم ارسال رسل بر خداوند تبارك و تعالي و بر احتياج بشر به انبياء و رسل را بيان كردهايم لذا اگر ارسال رسل نبود هر آينه حجة براي عباد بود که نميدانستيم و راه نما نداشتيم خداوند ارسال فرمود که حجة بر آنها باقي نباشد و حجة او بر خلق تمام شود و بر طبق اينکه مفاد در قرآن آيات بسياري نازل شده مثل لَقالُوا رَبَّنا لَو لا أَرسَلتَ إِلَينا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِن قَبلِ أَن نَذِلَّ وَ نَخزي طه آيه 134، و مثل فَيَقُولُوا رَبَّنا لَو لا أَرسَلتَ إِلَينا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آياتِكَ وَ نَكُونَ مِنَ المُؤمِنِينَ قصص آيه 47، و مثل وَ ما كُنّا مُعَذِّبِينَ حَتّي نَبعَثَ رَسُولًا بني اسرائيل آيه 17، و غير اينها. | |||
وَ كانَ اللّهُ عَزِيزاً حَكِيماً مكرر تفسير آن ذكر شده. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||