گمنام

النساء ١٣٩: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۲٬۰۵۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۷: خط ۲۷:


</div>
</div>
== نزول ==
'''محل نزول:'''
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۳، ص ۳.</ref>
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص ۲۵۴.</ref>
على بن ابراهيم گويد: درباره بنى اميه نازل شده كه سوگند ياد كرده بودند كه دست بنى‌هاشم را از كارها كوتاه نموده و كارى از امور را به آنان واگذار ننمايند.<ref> البرهان في تفسير القرآن.</ref>


== تفسیر ==
== تفسیر ==
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۵_بخش۱۰#link1 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۵_بخش۱۰#link1 | تفسیر آیات]]
}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۳۷#link156 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۳۷#link156 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً «139»
منافقان را بشارت ده كه برايشان عذابى دردناك است. آنان كه كافران را بجاى مؤمنان، سرپرست و دوست خود مى‌گيرند آيا عزّت را نزد آنان مى‌جويند؟ همانا عزتّ به تمامى از آن خداست.
===نکته ها===
مضمون اين آيه كه انتقاد شديد از ايجاد رابطه با كفّار است، در آيه‌ى 28 آل‌عمران نيز بيان شده است.
در صدر اسلام، منافقان با يهود مدينه و مشركان مكّه رابطه داشتند تا اگر مسلمانان شكست خوردند، آنها ضررى نبينند و جايگاه خود را از دست ندهند.
----
«1». كتاب مسلم‌بن عقيل آيةاللَّه‌كمره‌اى ص 178، قاموس‌الرجال تسترى، معجم‌رجال‌الحديث آيةاللَّه خويى.
جلد 2 - صفحه 188
عزّت تنها به دست خداست. چون سرچشمه‌ى عزّت يا علم است يا قدرت، و ديگران از علم و قدرت بى‌بهره‌اند. در مناجات شعبانيّه مى‌خوانيم: «الهى بيدك لا بيد غيرك زيادتى و نقصى» خداوندا! زيادى و يا كاستى من تنها در دست توست، نه در دست ديگرى.
===پیام ها===
1- عزّت را در وابستگى به كفّار جستن، خصلتى منافقانه است. الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ ...
2- هرگونه ايجاد رابطه با كفار ممنوع است. «يَتَّخِذُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ»
3- در سياست خارجى، به جاى گسترش روابط با كشورهاى كفر، در فكر برقرارى روابط با كشورهاى اسلامى باشيم. «يَتَّخِذُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً (139)
بعد از آن بيان منافقين را فرمايد:
الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ‌: منافقان آنانند كه اتخاذ كنند و فرا مى‌گيرند كافران را دوستان خود از غير مؤمنان. بعد بر سبيل انكار مى‌فرمايد: أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ: آيا اين متحابين با كفار، ميطلبند نزد كافران عزت و بزرگوارى را، يعنى از دوستى با ايشان، ارجمندى و قوت و شوكت و غلبه و نصرت را مى‌خواهند. فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً: پس بدرستى كه عزت و ارجمندى مر خداى راست به تمامه يعنى در حالتى كه جميع عزت از جانب حضرت عزت مى‌باشد لا غير، پس متعزز نيست كسى كه خدا او را عزيز نگردانيده و حق تعالى عزت را براى اولياء خود خواسته، چنانچه فرمايد: وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ‌: بنابراين عزت غير، نسبت به عزت اولياى الهى، هيچ نمى‌نمايد.
----
«1» شبيه به اين مضمون از امام باقر عليه السّلام روايت شده است: اصول كافى، جلد 4، صفحه 43، حديث 2.
تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 611
تنبيه: چون آيات قرآنى، عبرت آن به عموم لفظ است نه خصوص سبب، لذا آيه شريفه عموميت دارد به تمام مكلفين. و كأنّه هاتف غيبى الهى و لسان ناطق قرآنى، السّاعه مخاطبه نمايد با كسانى كه مصاحبت و مجالست و معاشرت و مرافقت با كفار مى‌كنند از غير مؤمنان، و مى‌فرمايد: آيا اين جماعت طلب عزت مى‌كنند از كفار، و حال آنكه جميع عزت از خدا است، و طالبين آن بايد دوستى با خدا و طاعت او را نمايند تا عزت يابند.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً (139)
ترجمه‌
آنانكه مى‌گيرند كافران را دوستان غير از اهل ايمان آيا مى‌جويند نزد ايشان عزت را پس همانا عزت مر خدا راست بتمامى..
تفسير
كوته‌نظران همينكه ديدند كفار داراى ثروت و مكنت و رياست ميباشند مايل بدوستى با آنها ميشوند بگمان آنكه حشر و معاشرت و رفاقت با آنها موجب عزت و افتخار است در صورتى كه از ثروت و مكنت و رياست آنها بهره نميبرند و بوبال عقائد فاسده و اعمال كاسده آنها گرفتار ميشوند و ناچار ميشوند كه در اوضاع زندگانى از آنها تقليد و تبعيت كنند و خود را از هر جهت كه ممكن است شبيه بآنها نمايند كم كم آداب دينى خود را از دست داده رفتار خود را فراموش ميكنند و رفتار آنها را هم ياد نميگيرند و اگر هم ياد بگيرند چون تقليدى است دوام و ثبات ندارد و چون با قواعد و آداب دينى و اوضاع مملكتى آنها سازش ندارد نمى‌توانند كاملا تبعيت نمايند ناچار از اين در رانده و از آن راه مانده ميشوند با آنكه خداوند فرموده مر خدا راست عزت بتمامى در هر جا و براى هر كس باشد و بهر كس خواهد عنايت فرمايد و مقرر داشته است آنرا براى دوستان خود و قمى فرموده نازل شده است در باره بنى اميّه كه هم قسم شده‌
----
جلد 2 صفحه 140
بودند كه نگذارند بنى هاشم بر مسند خلافت متمكن شوند و اللّه اعلم.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
الَّذِين‌َ يَتَّخِذُون‌َ الكافِرِين‌َ أَولِياءَ مِن‌ دُون‌ِ المُؤمِنِين‌َ أَ يَبتَغُون‌َ عِندَهُم‌ُ العِزَّةَ فَإِن‌َّ العِزَّةَ لِلّه‌ِ جَمِيعاً (139)
جلد 6 - صفحه 241
كساني‌ ‌که‌ ميگيرند كفار ‌را‌ دوست‌ و ناصر و معين‌ ‌خود‌ ‌از‌ ‌غير‌ مؤمنين‌ آيا طلب‌ ميكنند ‌از‌ نزد كفار عزّت‌ و بزرگي‌ ‌را‌ ‌پس‌ بدانند ‌که‌ محققا جميع‌ انحاء عزّت‌ اختصاص‌ بخداوند دارد ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ بخواهد عزيز ميكند و ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ بخواهد ذليل‌ وَ تُعِزُّ مَن‌ تَشاءُ وَ تُذِل‌ُّ مَن‌ تَشاءُ آل‌ عمران‌ ‌آيه‌ 36.
الّذين‌ صفت‌ منافقين‌ ‌است‌ ‌که‌ ظاهر مسلمان‌ و باطن‌ كافر يَتَّخِذُون‌َ اخذ بمعني‌ دوستي‌ و رفاقت‌ ‌با‌ ‌آنها‌ ‌است‌ الكافرين‌ و ‌آنها‌ ‌را‌ دوست‌ ‌خود‌ پنداشتن‌ (اولياء) ولي‌ّ دوست‌ و ناصر و معين‌ و صاحب‌ اختيار ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ تحت‌ اطاعة كفار ميروند و تصور ميكنند ‌که‌ ‌آنها‌ اينان‌ ‌را‌ عزت‌ و شوكت‌ و رفعت‌ ميدهند، ‌آنها‌ ‌در‌ گرفتاريها باو كمك‌ ميدهند و ‌او‌ ‌را‌ نجات‌ ميدهند مِن‌ دُون‌ِ المُؤمِنِين‌َ ‌يعني‌ ‌با‌ مؤمنين‌ آميزش‌ و محبت‌ و رفاقت‌ نميكنند و ‌آنها‌ ‌را‌ دوست‌ و ناصر ‌خود‌ نميپندارند أَ يَبتَغُون‌َ عِندَهُم‌ُ العِزَّةَ استفهام‌ انكاريست‌ مثل‌ أَ إِله‌ٌ مَع‌َ اللّه‌ِ قُل‌ هاتُوا بُرهانَكُم‌ نمل‌ ‌آيه‌ 64، ابتغاء بمعني‌ طلب‌ و تحصيل‌ ‌است‌، عندهم‌ نزد ‌آنها‌ ‌يعني‌ تصور ميكنيد ‌که‌ عزة نزد كفار ‌است‌ چنانچه‌ امروز بسياري‌ ‌با‌ كفار و ظلمه‌ آميزش‌ دارند بطمع‌ مال‌ و جاه‌ ‌که‌ ‌از‌ پرتو ‌آنها‌ بهره‌مند شوند و ‌با‌ اهل‌ ايمان‌ و تقوي‌ و علماء كناره‌گيري‌ ميكنند و ‌آنها‌ ‌را‌ خوار و خفيف‌ ميپندارند غافل‌ ‌از‌ اينكه‌ للباطل‌ جولة و للحق‌ دولة.
فَإِن‌َّ العِزَّةَ لِلّه‌ِ جَمِيعاً خداوند تمام‌ عزة بدست‌ ‌او‌ ‌است‌ لَهُوَ العَزِيزُ الرَّحِيم‌ُ عزتش‌ ‌غير‌ متناهيست‌ و تمام‌ مخلوقات‌ ‌در‌ جنب‌ قدرتش‌ ذليل‌ و خوار هستند و بخاصان‌ خودش‌ عنايت‌ ميفرمايد وَ لِلّه‌ِ العِزَّةُ وَ لِرَسُولِه‌ِ وَ لِلمُؤمِنِين‌َ منافقين‌ ‌آيه‌ 8.
242
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس