گمنام

آل عمران ٤٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۵٬۶۸۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۱: خط ۳۱:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۲۳#link197 | آيات ۶۰ - ۴۲، سوره آل عمران<br> ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۲۳#link197 | آيات ۶۰ - ۴۲، سوره آل عمران<br> ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۲۳#link198 | منظور از اصطفا (برگزيدن ) و تطهير مريم سلام اللّه عليها<br> ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۲۳#link198 | منظور از اصطفا (برگزيدن ) و تطهير مريم سلام اللّه عليها<br> ]]
خط ۷۴: خط ۷۵:
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۲۷#link238 | توضيح اينكه : ((محدث صوت فرشته را مى شنود ولى فرشته را نمى بيند))<br> ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۳_بخش۲۷#link238 | توضيح اينكه : ((محدث صوت فرشته را مى شنود ولى فرشته را نمى بيند))<br> ]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲_بخش۸۵#link450 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲_بخش۸۵#link450 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
«47» قالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قالَ كَذلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ ما يَشاءُ إِذا قَضى‌ أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ‌
(مريم) گفت: پروردگارا! چگونه براى من فرزندى باشد، در حالى كه هيچ انسانى با من تماس نداشته است؟ خداوند فرمود: چنين است (كار) پروردگار، او هر چه را بخواهد مى‌آفريند. هرگاه اراده كارى كند، فقط به آن مى‌گويد: باش! پس (همان لحظه) موجود مى‌شود.
===نکته ها===
اراده‌ى خداوند سبب پيدايش وآفرينش موجودات است و مى‌تواند بدون اسباب و وسيله‌ى مادّى نيز بيافريند. او سبب‌ساز و سبب‌سوز است، گاهى تأثير چيزى را از آن مى‌گيرد و گاهى به چيزى اثر مى‌بخشد. پيدايش وبقا و آثار همه چيز بسته به اراده و خواست اوست.
===پیام ها===
1- ريشه سؤال و تعجّب، اگر انكار و لجاجت نباشد مانعى ندارد. «أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ» اولياى خدا نيز اراده خداوند در امور جهان را بر پايه‌ى اسباب و علل طبيعى مى‌دانند و لذا اگر بشارت ويژه‌اى بر خلاف آن آمد، چگونگى آن را از خداوند مى‌پرسند.
2- آفرينش خداوند از راه غير معمول، كار تازه‌اى نيست و عوامل طبيعى نيز منحصر در امور شناخته شده نيست. «كَذلِكِ»
3- شرط آفرينش، اراده‌ى حتمى الهى است. «قَضى‌ أَمْراً ... كُنْ فَيَكُونُ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قالَ كَذلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ ما يَشاءُ إِذا قَضى‌ أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (47)
چون مريم استماع بشارت فرزند را نمود، از روى تعجب و استبعاد در مقام استفهام برآمد:
قالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ: گفت: پروردگارا از كجا و به چه وجه مرا فرزندى باشد، وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ: و حال آنكه مس ننموده است مرا هيچ بشرى. و وجود فرزند از زن بدون شوهر، خارق عادت بشر مى‌باشد. قالَ كَذلِكِ‌:
گفت جبرئيل بر همين حال كه هستى، بى‌مساس بشرى، اللَّهُ يَخْلُقُ ما يَشاءُ: خدا ايجاد فرمايد آنچه مى‌خواهد. و قدرت سبحانى بر وجهى است كه، إِذا قَضى‌ أَمْراً: چون حكم فرمايد امرى را و مشيتش به فعلى تعلق يابد، فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ‌: پس جز اين نيست كه امر فرمايد آن چيز را كه معلوم او است باش، پس مى‌باشد، يعنى از عدم به وجود آيد.
تنبيه: اراده حق تعالى مر فعلى را، عبارت از همان احداث فعل و ايجاد آن است بنابراين «كن»، صنع حق تعالى؛ و «يكون»، مصنوع او است. و تعبير به اين عبارت، اخبار است از سرعت تكوّن اشياء به تكوين او، بر اسرع زمان بدون سببى و ماده‌اى، و چون در وهم بندگان هيچ لفظى در نمى‌آيد كه اسرع از لفظ «كن» باشد، لذا براى درك و فهم امر ذكر شد. و آيه شريفه دال است بر آنكه حق تعالى چنانچه قادر است كه خلق فرمايد اشياء را به تسبيب و مواد بر سبيل تدريج، همچنين قدرت دارد بر آنكه به يكدفعه ايجاد چيزى فرمايد بدون تسبيب و تدريج.
تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 104
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قالَ كَذلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ ما يَشاءُ إِذا قَضى‌ أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (47)
ترجمه‌
پروردگار من كجا باشد مرا ولد با آنكه مس نكرده است مرا بشرى گفت اين چنين خدا مى‌آفريند هر كه را ميخواهد چون مقرر فرمايد امريرا پس همانا ميگويد مر آنرا بشو پس ميشود..
تفسير
حضرت مريم بعد از شنيدن بشارت الهى تعجب فرمود و خواست بداند كه بچه وسيله خداوند اين چنين پسرى باو كرامت ميفرمايد عرض كرد بار الها از كجا چنين پسرى بمن كرامت ميفرمائى با آنكه تاكنون دست بشرى بمن نرسيده است خداوند فرمود كار خدا اينطور است وقتى قضا و حكم الهى جارى شد بر امرى احتياج بماده و مدت و شرايط عاديه ندارد همين قدر كه بگويد بشو ميشود و اين دلالت بر كمال قدرت و عظمت الهى دارد كه بدون اسباب كارگر است حقير عرض مى‌كنم ظاهرا احتياج بگفتن كن هم نباشد و اين كنايه باشد از تعلق اراده تكوينيه بچيزى و براى آنكه مطلب بفهم ما نزديك شود كه خيلى سريع است باين بيان فرموده‌اند چون ما زودتر از اينكه يك كلمه بشو بگويند و بشود تصور نمى‌كنيم و الا خداوند
----
جلد 1 صفحه 418
باراده خلق ميفرمايد چنانچه در علوم عقليه مبرهن است و از ابن عباس روايت شده است كه حضرت مريم در غرفه خود پشت پرده بود ناگاه مرد سفيد پوشى را ديد و پناه برد بخدا كه آنمرد پرهيزگارى باشد پس دميد او در گريبان پيراهنش و رسيد آن نفخه برحمش و آبستن شد و او جبرئيل عليه السلام بود كه براى او به صورت مرد تام الخلقه ممثل شده بود.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قالَت‌ رَب‌ِّ أَنّي‌ يَكُون‌ُ لِي‌ وَلَدٌ وَ لَم‌ يَمسَسنِي‌ بَشَرٌ قال‌َ كَذلِك‌ِ اللّه‌ُ يَخلُق‌ُ ما يَشاءُ إِذا قَضي‌ أَمراً فَإِنَّما يَقُول‌ُ لَه‌ُ كُن‌ فَيَكُون‌ُ (47)
مريم‌ ‌گفت‌ پروردگار ‌من‌ ‌از‌ كجا و چگونه‌ ‌براي‌ ‌من‌ ولدي‌ ‌باشد‌ ‌با‌ اينكه‌ بشري‌ ‌با‌ ‌من‌ تماس‌ نگرفته‌ خداوند فرمود ‌که‌ همين‌ نحو خداوند خلق‌ ميفرمايد آنچه‌ ‌را‌ بخواهد زماني‌ ‌که‌ قضاي‌ الهيّة اقضاء فرمود چيزي‌ موجود گردد بمجرّد اراده‌ ‌او‌ موجود ميشود قالَت‌ رَب‌ِّ أَنّي‌ يَكُون‌ُ لِي‌ وَلَدٌ اشكال‌ كردند مگر مريم‌ قدرت‌ الهي‌ ‌را‌ منكر ‌بود‌ ‌ يا ‌ بوعده‌ الهي‌ مطمئن‌ نبود.
جواب‌‌-‌ نه‌ منكر قدرت‌ ‌بود‌ و نه‌ وعده‌ الهي‌ ‌را‌ متزلزل‌ ‌بود‌ بلكه‌ ‌در‌ دو ‌آيه‌ قبل‌ مجرّد بشارت‌ بولد باو داده‌ بودند و امّا كيفيّت‌ ‌آن‌ ‌که‌ بچه‌ نحوه‌ باو عنايت‌ ميشود ‌با‌ اينكه‌ مقتضاي‌ عادت‌ ‌از‌ صدر خلقت‌ ‌تا‌ دامنه‌ قيامت‌ ‌در‌ انسان‌ و ‌در‌ جميع‌ حيوانات‌
جلد 3 - صفحه 202
بلكه‌ جميع‌ موجودات‌ دو نحوه‌ بيش‌ نبوده‌ ‌ يا ‌ خلقت‌ تكويني‌ مثل‌ آدم‌ و حوّا و ملائكه‌ و بسياري‌ ‌از‌ موجودات‌ ‌ يا ‌ خلقت‌ توليدي‌ مثل‌ اولاد آدم‌ و بسياري‌ ‌از‌ حيوانات‌ و نباتات‌، ‌اگر‌ ‌اينکه‌ ولد تكوينا خلق‌ شود مساسي‌ بمريم‌ ندارد و ‌اگر‌ توليدي‌ ‌باشد‌ شرطش‌ تماس‌ ‌با‌ بشر ‌است‌ لذا ‌گفت‌:
وَ لَم‌ يَمسَسنِي‌ بَشَرٌ خداوند خواست‌ بمريم‌ بنمايد ‌که‌ ‌اينکه‌ ولد ‌هم‌ تكويني‌ ‌است‌ و ‌هم‌ توليدي‌، تكويني‌ ‌از‌ جهت‌ عدم‌ مس‌ّ بشر و توليدي‌ ‌از‌ جهت‌ خروج‌ ‌از‌ رحم‌ لذا فرمود:
كذلك‌ ‌که‌ كاف‌ كذلك‌ خطاب‌ بمريم‌ ‌است‌ لذا بكسره‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌اينکه‌ نحوه‌ ‌از‌ تو بدون‌ مس‌ّ بشر.
اللّه‌ُ خداوند قادر متعال‌ يَخلُق‌ُ ما يَشاءُ ‌هر‌ نحوي‌ ‌که‌ مشيّة بالغة ‌او‌ اقتضاء كند و اراده‌ حتميّه‌اش‌ قرار گيرد خلق‌ ميفرمايد.
و ‌از‌ كلمه‌ كذلك‌ ممكن‌ ‌است‌ استفاده‌ كنيم‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ نحو خلقت‌ ‌از‌ خصيصه‌ مريم‌ ‌است‌ نه‌ قبل‌ ‌از‌ ‌آن‌ سابقه‌ داشته‌ و نه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌تا‌ قيامت‌ وقوع‌ پيدا ميكند ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ مريم‌ زني‌ نتواند بگويد ‌من‌ ‌هم‌ مثل‌ مريم‌ بدون‌ شوهر و مس‌ّ بشري‌ فرزند آوردم‌ بلي‌ ممكن‌ ‌است‌ زن‌ جذب‌ نطفه‌ كند ‌در‌ رحم‌ ‌ يا ‌ باسباب‌ معموله‌ امروزه‌ ‌در‌ حيوانات‌ ‌ يا ‌ بوسائل‌ ديگر و بچه‌ بزايد لكن‌ بدون‌ نطفه‌ نر ممكن‌ نيست‌.
إِذا قَضي‌ أَمراً گذشت‌ ‌که‌ لفظ قَضي‌ ‌در‌ قرآن‌ ‌در‌ موارد زيادي‌ استعمال‌ ‌در‌ معاني‌ مختلفه‌ ‌شده‌ لكن‌ ‌در‌ اينجا بمعني‌ اراده‌ ‌است‌ ‌يعني‌ اذا اراد امرا و مراد ‌از‌ امر بمعني‌ فعل‌ ‌است‌ ‌يعني‌ زماني‌ ‌که‌ ارادة فعلي‌ كند.
فَإِنَّما يَقُول‌ُ لَه‌ُ كُن‌ فَيَكُون‌ُ كلمه‌ انما ‌از‌ ادات‌ حصر ‌است‌ ‌يعني‌ هيچ‌ اسبابي‌ و معدّاتي‌ و مقدّماتي‌ و وسائلي‌ احتياج‌ ندارد حتّي‌ بگفتن‌ كلمه‌ كُن‌، و ‌اينکه‌ جمله‌ كنايه‌ ‌از‌ ايجاد ‌است‌ چنانچه‌ سابقا متذكّر شديم‌ ‌که‌ ‌در‌ افعال‌ الهي‌ سه‌ چيز بيش‌
جلد 3 - صفحه 203
نيست‌. اوّل‌ فعل‌ قابليّت‌ وجود داشته‌ ‌باشد‌ ‌پس‌ مثل‌ محالات‌ ‌که‌ بالذات‌ قابليّت‌ وجود ندارند زيرا ‌اگر‌ قابليّت‌ داشته‌ ‌باشد‌ ممكن‌ الوجود ميشود ‌از‌ فرض‌ محال‌ خارج‌ ميشود و همچنين‌ فعل‌ قبيح‌ و لغو و ظلم‌ نيز قابليّت‌ وجود ندارد زيرا محال‌ ‌است‌ ‌از‌ خداوند صادر شود ثاني‌ بايد مصلحت‌ ‌در‌ وجود فعل‌ بمعني‌ اسم‌ مصدري‌ ‌که‌ عبارت‌ ‌از‌ ‌ما حصل‌ فعل‌ مصدري‌ ‌است‌ و بعبارت‌ ديگر ‌در‌ وجود شيئي‌ ‌باشد‌ ‌تا‌ فعل‌ بمعني‌ مصدري‌ ‌که‌ عبارت‌ ‌از‌ ايجاد ‌باشد‌ صلاح‌ ‌باشد‌ و باصطلاح‌ حكماء ‌که‌ تعبير ‌از‌ ايجاد بوجود منبسط ميكنند و باصطلاح‌ اخبار تعبير بمشيّت‌ ميكنند ‌که‌ گفتند
(خلقت‌ الاشياء بالمشيّة و خلقت‌ المشيّة بنفسها)
‌يعني‌ (خلقت‌ الموجودات‌ بالايجاد و خلقت‌ الايجاد بنفسه‌) ‌يعني‌ ايجاد ايجاد ديگري‌ لازم‌ ندارد چون‌ علم‌ بمصلحت‌ فعل‌ ‌که‌ عبارت‌ ‌از‌ حكمت‌ ‌باشد‌ و علم‌ بصلاح‌ ‌در‌ ايجاد ‌که‌ عبارت‌ ‌از‌ اراده‌ ‌باشد‌، سوم‌ نفس‌ ايجاد ‌که‌ فعل‌ بمعناي‌ مصدري‌ ‌باشد‌.
و بعبارت‌ ساده‌ ‌اگر‌ فعل‌ قابليّت‌ وجود داشته‌ ‌باشد‌ و داراي‌ مصلحت‌ ‌باشد‌ و صلاح‌ ‌در‌ ايجادش‌ ‌باشد‌ خداوند ايجاد ميفرمايد و بايجاد ‌او‌ موجود ميشود.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 47)- باز در این آیه داستان مریم ادامه می‌یابد، او هنگامی که بشارت تولد عیسی (ع) را شنید، چنین «گفت: پروردگارا! چگونه فرزندی برای من خواهد بود، در حالی که هیچ انسانی با من تماس نگرفته» و هرگز همسری نداشته‌ام. (قالَتْ رَبِّ أَنَّی یَکُونُ لِی وَلَدٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ).
ولی خداوند به این شگفتی حضرت مریم پایان داد و «فرمود: این گونه خدا هر چه را بخواهد می‌آفریند» (قالَ کَذلِکِ اللَّهُ یَخْلُقُ ما یَشاءُ).
سپس برای تکمیل این سخن می‌فرماید: «هنگامی که چیزی را مقرر کند (و فرمان وجود آن را صادر نماید) تنها به آن می‌گوید: موجود باش، آن نیز فورا موجود می‌شود» (إِذا قَضی أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس