گمنام

النساء ٩٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۴۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴
افزودن سال نزول
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و نیست برای مؤمنی که بکشد مؤمنی را مگر به خطا و کسی که مؤمنی را به خطا بکشد بر او است آزاد کردن بنده مؤمنی و خونبهائی که پرداخت شود به خاندانش مگر آنکه تصدق کنند و اگر از گروهی باشند که دشمن شما هستند و او مؤمن باشد پس آزاد کردن بنده مؤمنی و اگر از گروهی باشد که میان شما و ایشان است پیمانی پس دیه‌ای پرداخت شده به خویشان او و آزاد ساختن بنده مؤمن و آن کس که ندارد پس روزه دو ماه پی در پی توبه است از نزد خدا و خدا است دانای حکیم‌
|-|معزی=و نیست برای مؤمنی که بکشد مؤمنی را مگر به خطا و کسی که مؤمنی را به خطا بکشد بر او است آزاد کردن بنده مؤمنی و خونبهائی که پرداخت شود به خاندانش مگر آنکه تصدق کنند و اگر از گروهی باشند که دشمن شما هستند و او مؤمن باشد پس آزاد کردن بنده مؤمنی و اگر از گروهی باشد که میان شما و ایشان است پیمانی پس دیه‌ای پرداخت شده به خویشان او و آزاد ساختن بنده مؤمن و آن کس که ندارد پس روزه دو ماه پی در پی توبه است از نزد خدا و خدا است دانای حکیم‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره النساء | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::92|٩٢]] | قبلی = النساء ٩١ | بعدی = النساء ٩٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::68|٦٨]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره النساء | نزول = [[نازل شده در سال::20|٨ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::92|٩٢]] | قبلی = النساء ٩١ | بعدی = النساء ٩٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::68|٦٨]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«تَحْرِیر»: حرّیّت بخشیدن. آزاد کردن. «رَقَبَةٍ»: گردن. مراد نفْس است و تسمیه کلّ به اسم جزء است. یا این که (رَقَبَة) برای تعبیر از تعداد بردگان بوده است، همچون: رأس. قبضه. دست. نفر. باب.و ... «دِیَةٌ»: خون‌بها. از ماده (ودی). «مُسَلَّمَةٌ»: پرداخت شده. «یَصَّدَّقُوا»: تصدّق‌کنند. عفو کنند. فعل مضارع باب تفعّل است. «تَوْبَةً»: قبول. تخفیف. پشیمانی. مفعولٌ‌له یا مفعول مطلق یا حال ضمیر (ه) در (عَلَیْهِ) محذوف است.
«تَحْرِیر»: حرّیّت بخشیدن. آزاد کردن. «رَقَبَةٍ»: گردن. مراد نفْس است و تسمیه کلّ به اسم جزء است. یا این که (رَقَبَة) برای تعبیر از تعداد بردگان بوده است، همچون: رأس. قبضه. دست. نفر. باب.و ... «دِیَةٌ»: خون‌بها. از ماده (ودی). «مُسَلَّمَةٌ»: پرداخت شده. «یَصَّدَّقُوا»: تصدّق‌کنند. عفو کنند. فعل مضارع باب تفعّل است. «تَوْبَةً»: قبول. تخفیف. پشیمانی. مفعولٌ‌له یا مفعول مطلق یا حال ضمیر (ه) در (عَلَیْهِ) محذوف است.
کاربر ناشناس