الصافات ٦٦

از الکتاب
کپی متن آیه
فَإِنَّهُمْ‌ لَآکِلُونَ‌ مِنْهَا فَمَالِئُونَ‌ مِنْهَا الْبُطُونَ‌

ترجمه

آنها [= مجرمان‌] از آن می‌خورند و شکمها را از آن پر می‌کنند!

|پس [دوزخيان‌] حتما از آن مى‌خورند و شكم‌ها را از آن پر مى‌كنند
پس [دوزخيان‌] حتماً از آن مى‌خورند و شكمها را از آن پر مى‌كنند،
اهل دوزخ از آن درخت (خباثت) آن طور می‌خورند که شکمها پر می‌سازند.
پس این منکران لجوج حتماً از آن می خورند و شکم ها را از آن پر می کنند.
دوزخيان از آن مى‌خورند و شكم انباشته مى‌سازند،
آنگاه ایشان خورنده از آنند، و پرکننده شکمهای خویش از آن‌
پس همانان- دوزخيان- از آن بخورند و شكمها را از آن پر كنند.
دوزخیان از آن می‌خورند و شکمها را از آن پر و آکنده می‌سازند.
پس بی‌گمان آنان [:دوزخیان] بی‌‌چون خورندگان از آن و پُرکنندگان شکم‌هاشان از آنند.
هر آینه ایشانند از آن خورندگان پس شکمها را از آنند آکندگان‌

They will eat from it, and fill their bellies with it.
ترتیل:
ترجمه:
الصافات ٦٥ آیه ٦٦ الصافات ٦٧
سوره : سوره الصافات
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَالِئُونَ»: پُر کُنندگان.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


طَلْعُها كَأَنَّهُ رُؤُسُ الشَّياطِينِ «65» فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ «66»

خوشه‌ها و شكوفه‌ى آن مانند سرهاى شياطين است. پس دوزخيان از آن مى‌خورند و شكم‌ها را از آن پر مى‌كنند.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ (66)

فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها: پس بدرستى كه جهنميان هر آينه خورند از آن شجره يا ثمره.

فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ‌: پس پر كنند از آن شكمها را به اجبار و اكراه يا از شدت گرسنگى.

مروى است كه حق تعالى علت جوع را برايشان مسلط سازد بر وجهى كه به جهت شدت آن عذابهاى ديگر را فراموش كنند و از مالك طلب طعام كنند.

مالك ميوه درخت زقوم با برگهاى آن به خورد ايشان دهد، و آنها از غايت گرسنگى شكمها را پر كنند. بعد از آن تشنگى بر آنها غالب شود، طلب آب كنند، مالك بعد از مدتى آبى كه در غايت گرمى است به آنها نشان دهد. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


لِمِثْلِ هذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ (61) أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ (62) إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ (63) إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ (64) طَلْعُها كَأَنَّهُ رُؤُسُ الشَّياطِينِ (65)

فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ (66) ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْها لَشَوْباً مِنْ حَمِيمٍ (67) ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِيمِ (68) إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ (69) فَهُمْ عَلى‌ آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ (70)

ترجمه‌

براى مثل اين پس بايد عمل كنند عمل كنندگان‌

آيا اين بهتر است براى تشريفات وارد يا درخت زقّوم‌

همانا ما قرار داديم آنرا امتحانى براى ستمكاران‌

همانا آن درختى است كه بيرون ميآيد در قعر دوزخ‌

بار آن گويا سرهاى شيطانها است‌

پس همانا آنها هر آينه خورندگانند از آن پس پركنندگانند از آن شكمها را

پس همانا براى آنها است بر روى آن هر آينه آميخته‌اى از آب گرم‌

پس همانا بازگشت آنها بسوى دوزخ است‌

همانا آنها يافتند پدرانشان را گمراهان‌

پس آنها در پيروى كارهاى آنان شتابان ميشوند.

تفسير

ظاهرا آيه اوّل نقل كلام اهل بهشت است در ضمن آيات سابقه چنانچه بيان شد و محتمل است كلام الهى باشد از قبل خود يعنى براى مانند اين نعيم كه در آيات اولئك لهم رزق معلوم تا كأنّهنّ بيض مكنون ذكر شد بايد كار كنند كاركنان و در هر حال خداوند ميفرمايد آيا اين نعيم مذكور در آيات سابقه مفصّلا خوب است كه تشريفات ورودى مهمان باشد يا درخت زقّوم كه در مقابل آن تشريفات ورودى كه براى اهل بهشت تهيّه شده بود براى اهل جهنّم تهيّه شده و پذيرائيهاى بعدى هر يك از دو دسته هم بهمين مناسبت خواهد بود و گفته شده زقوم نام درختى است كه در نهامه ميرويد و داراى برگهاى كوچك تلخ بدبو است و در مجمع نقل نموده كه قريش وقتى آيه انّ شجرة الزّقوم طعام الأثيم را شنيدند گفتند ما چنين درختى را نمى‌شناسيم و ابو جهل گفت محمد گمان ميكند آتش درخت ميروياند در صورتى كه درخت را ميسوزاند پس نازل شد انّا جعلناها فتنة


جلد 4 صفحه 434

للظّالمين يعنى ما آن درخت را موجب آزمايش كفّار قرار داديم كه بدون تأمّل در قدرت خدا آنرا منكر شدند و موجب مزيد عذاب آخرت آنها گرديد پس فتنه هم بمعناى امتحان و هم بمعناى عذاب اينجا مناسب است علاوه بر آنكه چنين نزل يعنى تهيّه بدوى براى وارد بخودى خود هم عذاب و بلا است و اگر اين شأن نزول نبود حمل بر عذاب و بلا ميشد و گفته شده چون آنها اظهار عدم اطّلاع از چنين درختى نمودند خدا آنرا معرّفى فرموده كه آن درختى است كه از ته جهنّم بيرون مى‌آيد و شاخه‌هايش بلند ميشود و بتمام طبقات جهنّم ميرسد و چون از آتش ميرويد در آتش نميسوزد و ميوه آن در وقت طلوع از شاخه مانند سرهاى شياطين است و اين يك نوع تشبيه لطيفى از امر حسّى است بامر خيالى مانند تشبيه سر نيزه بدندان غول در شعر امرء القيس يا روى خوب برخسار پرى كه رايج است با آنكه نه غول را كسى ديده نه پرى را شياطين را هم نمى‌بينند ولى در عالم خيال صورت قبيحى براى آنها تصوّر مينمايند كه ترس آور است و كفّار قبل از ورود بجهنّم از شدّت گرسنگى شكم را از آن پر ميكنند و عطش بر آنها غلبه مينمايد پس مدّتى تشنه ميمانند تا مايعى مركّب از چرك و خون بد بوى مشوب و مخلوط بزرداب جوشانى بآنها داده ميشود كه امعائشان متلاشى ميگردد و بعدا بجايگاه خودشان از جهنّم منتقل خواهند شد و گناه آنها آنستكه ديدند پدرانشان در ضلالت و گمراهى كفر و شرك بسر ميبرند و بدون تأمّل و تفكر و تحقيق و تدقيق تقليد از آنها نمودند و در پيروى آنها شتابان شدند مانند آنكه كسى آنها را تعقيب نموده و بسرعت ميراند بسوى آن و گفته شده حميم جاى مخصوصى دارد خارج از جهنّم آنها را مانند شتر ميبرند بر سر آن مايع جوشان و سيراب نموده بجهنّم برميگردانند بدليل قول خداوند هذه جهنّم الّتى يكذّب بها المجرمون يطوفون بينها و بين حميم آن پناه مى‌بريم بخداى مهربان.


جلد 4 صفحه 435

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِنّا جَعَلناها فِتنَةً لِلظّالِمِين‌َ (63) إِنَّها شَجَرَةٌ تَخرُج‌ُ فِي‌ أَصل‌ِ الجَحِيم‌ِ (64) طَلعُها كَأَنَّه‌ُ رُؤُس‌ُ الشَّياطِين‌ِ (65) فَإِنَّهُم‌ لَآكِلُون‌َ مِنها فَمالِؤُن‌َ مِنهَا البُطُون‌َ (66) ثُم‌َّ إِن‌َّ لَهُم‌ عَلَيها لَشَوباً مِن‌ حَمِيم‌ٍ (67)

محققا ‌ما قرار داديم‌ ‌آن‌ شجره زقوم‌ ‌را‌ فتنه‌ و عذاب‌ و بلاء ‌از‌ ‌براي‌ ظلم‌ كننده‌گان‌ بدرستي‌ ‌که‌ ‌آن‌ شجره زقوم‌ روئيده‌ ميشود و بيرون‌ ميآيد ‌در‌ قعر جهنم‌ ‌يعني‌ ريشه ‌آن‌ ‌در‌ ته‌ جهنم‌ ‌است‌ ميوه ‌او‌ كأنه‌ سرهاي‌ شياطين‌ ‌است‌ ‌يعني‌ شبيه‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌پس‌ اهل‌ جهنم‌ ‌هر‌ آينه‌ ميخورند ‌از‌ ‌آنها‌ ‌پس‌ پر ميكنند ‌از‌ ‌آنها‌ شكمهاي‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ ‌بر‌ ‌آن‌ شجره زقوم‌ مخلوط ‌است‌ بحميم‌.

إِنّا جَعَلناها مرجع‌ ضمير همان‌ شجره زقوم‌ ‌است‌.

فِتنَةً لِلظّالِمِين‌َ فتنه‌ ‌در‌ اينجا بمعني‌ گرفتاريست‌ ‌يعني‌ ظالمين‌ گرفتار و مبتلا بآن‌ ميشوند و مراد ‌از‌ ظالمين‌ ظالمين‌ بدين‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌هم‌ بمقدسات‌ دين‌ ظلم‌ كردند ‌هم‌ بنفس‌ ‌خود‌ و ‌هم‌ بانبياء و اوصياء و مؤمنين‌.

إِنَّها شَجَرَةٌ تَخرُج‌ُ فِي‌ أَصل‌ِ الجَحِيم‌ِ ‌يعني‌ ‌از‌ ته‌ جهنم‌ روئيده‌ ميشود كانه‌ ريشه ‌او‌ فرو رفته‌ ‌در‌ قعر جهنم‌ ‌که‌ اسفل‌ السافلين‌ ‌است‌ و جاي‌ منافقين‌ ‌است‌ إِن‌َّ المُنافِقِين‌َ فِي‌ الدَّرك‌ِ الأَسفَل‌ِ مِن‌َ النّارِ نساء آيه 144 و بيرون‌ آمده‌ جميع‌ طبقات‌ جهنم‌ شاخه‌هاي‌ ‌او‌ فرو گرفته‌.

طَلعُها كَأَنَّه‌ُ رُؤُس‌ُ الشَّياطِين‌ِ ‌از‌ ‌براي‌ تشبيه‌ برءوس‌ شياطين‌ وجوهي‌ گفتند «1» اينكه‌ خداوند صورت‌ شياطين‌ ‌را‌ ‌در‌ جهنم‌ بنحوي‌ قرار داده‌ ‌که‌ بنگاه‌ بآن‌ وحشت‌ پيدا ميشود ميوه ‌اينکه‌ درخت‌ ‌اينکه‌ نحوه‌ ‌است‌ «2» اينكه‌ سرهاي‌

جلد 15 - صفحه 160

شياطين‌ مثل‌ سر مار و حيّه‌ ‌است‌ گزنده‌گي‌ دارد و وحشتناك‌ ‌است‌ «3» ميوه‌اي‌ ‌است‌ متغير الطعم‌ ‌او‌ ‌را‌ آسن‌ ميگويند و بهمين‌ مناسبت‌ ميفرمايد مِن‌ ماءٍ غَيرِ آسِن‌ٍ ‌يعني‌ ‌غير‌ متغير ‌در‌ صفت‌ آب‌ بهشت‌.

فَإِنَّهُم‌ لَآكِلُون‌َ مِنها فَمالِؤُن‌َ مِنهَا البُطُون‌َ روايت‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌آن‌ قدر گرسنه‌ ميشوند ‌که‌ الم‌ گرسنگي‌ ‌بر‌ الم‌ عذاب‌ آتش‌ برتري‌ ميكند ‌از‌ ‌اينکه‌ شجره‌ زقوم‌ شكم‌‌-‌ هاي‌ ‌خود‌ ‌را‌ پر ميكنند و ‌هر‌ چه‌ ميخورند الم‌ جوع‌ برطرف‌ نميشود و ‌در‌ دل‌ ‌آنها‌ جوشش‌ پيدا ميكند آب‌ ميطلبند آب‌ ‌آنها‌ ‌از‌ حميم‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد ثُم‌َّ إِن‌َّ لَهُم‌ عَلَيها لَشَوباً مِن‌ حَمِيم‌ٍ و توصيف‌ ‌اينکه‌ شجره زقوم‌ و حميم‌ ‌را‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ آيات‌ فرموده‌ مثل‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌ لَآكِلُون‌َ مِن‌ شَجَرٍ مِن‌ زَقُّوم‌ٍ فَمالِؤُن‌َ مِنهَا البُطُون‌َ فَشارِبُون‌َ عَلَيه‌ِ مِن‌َ الحَمِيم‌ِ واقعه‌ آيه 52 ‌الي‌ 54 و مثل‌ إِن‌َّ شَجَرَةَ الزَّقُّوم‌ِ طَعام‌ُ الأَثِيم‌ِ كَالمُهل‌ِ يَغلِي‌ فِي‌ البُطُون‌ِ كَغَلي‌ِ الحَمِيم‌ِ دخان‌ آيه 43 ‌الي‌ 46.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 66)- سر انجام قرآن می‌گوید: آنها [مجرمان] از آن می‌خورند و شکمها را از آن پر می‌کنند»! (فَإِنَّهُمْ لَآکِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ).

این همان فتنه و عذابی است که در آیات قبل به آن اشاره شد، خوردن از این گیاه دوزخی با آن بوی بد و طعم تلخ با آن شیره‌ای که تماسش با بدن مایه سوزندگی

ج4، ص145

و تورم است، آن هم خوردن به مقدار زیاد، عذابی است دردناک.

نکات آیه

۱ - درخت زقّوم، غذا و خوراک دوزخیان ستمگر است. (شجرة الزقّوم ... للظلمین ... فإنّهم لأکلون منها)

۲ - دوزخیان ستمگر، شکم هاى خود را از درخت زقّوم پرخواهند کرد. (فمالئون منها البطون)

۳ - دوزخیان ستمگر، در حال گرسنگى شدید به سر خواهند برد. (فمالئون منها البطون) پر کردن شکم از خوراکى هاى بسیار ناگوار، نشانه شدت گرسنگى است.

۴ - خورد و خوراک دوزخیان ستمگر، خود وسیله عذاب آنان است. (فإنّهم لأکلون منها فمالئون منها البطون)

موضوعات مرتبط

  • جهنم: خوردنیهاى جهنم ۱، ۲، ۴; عذابهاى جهنم ۴
  • جهنمیان: گرسنگى جهنمیان ۳
  • درخت زقوم: تغذیه از درخت زقوم ۱، ۲
  • ظالمان: ظالمان در جهنم ۱، ۲، ۳، ۴; عذاب اخروى ظالمان ۴

منابع