الأعراف ١٩٢

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ لاَ يَسْتَطِيعُونَ‌ لَهُمْ‌ نَصْراً وَ لاَ أَنْفُسَهُمْ‌ يَنْصُرُونَ‌

ترجمه

و نمی‌توانند آنان را یاری کنند، و نه خودشان را یاری می‌دهند.

و نه مى‌توانند آنها را يارى دهند و نه خودشان را يارى كنند
و نمى‌توانند آنان را يارى كنند و نه خويشتن را يارى دهند.
در صورتی که آنها نه هرگز به مشرکان و نه به خود یاری توانند کرد.
و [این شریکانی که برای خدا قرار می دهند] نه می توانند پرستش کنندگان خود را یاری دهند، ونه قدرت دارند خودشان را یاری کنند.
نه مى‌توانند ياريشان كنند و نه مى‌توانند به يارى خود برخيزند.
و نمی‌توانند به ایشان و نه به خودشان یاری‌ای برسانند
و نه مى‌توانند آنان را يارى دهند و نه خودشان را يارى توانند كرد
انبازهای آنان نه می‌توانند ایشان را یاری دهند و نه می‌توانند خویشتن را کمک نمایند.
و نمی‌توانند آنان را یاری کنند و نه خویشتن را یاری دهند.
و نتوانندشان یاریی و نه خویشتن را یاری‌ای کنند

And can neither help them, nor help their own selves?
ترتیل:
ترجمه:
الأعراف ١٩١ آیه ١٩٢ الأعراف ١٩٣
سوره : سوره الأعراف
نزول : ١٠ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْراً وَ لا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ «192»

و (اين معبودها) قدرت يارى آنان را ندارند و حتّى خودشان را هم نمى‌توانند حمايت كنند.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْراً وَ لا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ (192)

وَ لا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْراً: و استطاعت ندارند معبودين براى عابدين يارى و نصرتى را در جلب منفعت و دفع مضرت، وَ لا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ‌: و نه نفوس خود را يارى مى‌كنند در وقتى كه آنها را مى‌كشند و به اوراث و ادناس ملوث نمايند.


«1» تفسير نور الثقلين، جلد دوّم، صفحه 107، حديث 397- عيون اخبار الرضا عليه السّلام، جزء اوّل، باب پانزدهم.

«2» تفسير عياشى، جلد دوّم، صفحه 43، حديث 125.


جلد 4 صفحه 268

نكته: ايراد جمع ذوى العقول با آنكه راجع به جماد است، به جهت آنكه مشركان تعظيم آنها مى‌نمودند بر صورت ذوى العقول، لذا حق تعالى بر طبق عقلاء نسبت به آنها فرمايش فرمود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سوره الأعراف «7»: آيات 191 تا 193

أَ يُشْرِكُونَ ما لا يَخْلُقُ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ (191) وَ لا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْراً وَ لا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ (192) وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى‌ لا يَتَّبِعُوكُمْ سَواءٌ عَلَيْكُمْ أَ دَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صامِتُونَ (193)

ترجمه‌

آيا شريك ميگردانند آنچه را كه نمى‌آفريند چيزى را و آنها آفريده ميشوند

و نميتوانند مر ايشانرا يارى كردن و نه خودهاشان را يارى مى‌كنند

و اگر بخوانيد ايشانرا بسوى هدايت متابعت نمى‌كنند شما را يكسان است بر شما خواه بخوانيد آنها را خواه شما خاموش باشيد.

تفسير

استفهام براى ملامت اهل شرك است بر آنكه شريك قرار دادند با خدا نوع بت را كه مخلوق است و خالق چيزى نيست و نمى‌توانند آنها چون جمادند با كسى يارى كنند و از خود دفاع نمايند و اينكه بدوا تعبير بكلمه ما شده است براى اشاره بآنستكه شريك از غير ذوى العقول است پس معلوم ميشود شيطان نيست بلكه بت است و تضعيف ميكند قول عامّه را كه در آيه سابقه گذشت و اينكه اخيرا ارجاع ضمير ذوى العقول بآنها شده‌


جلد 2 صفحه 504

است براى اجراء كلام است بر طبق اصطلاح بت پرستان كه مقصود بخطابند و با بت‌هاشان معامله ذوى العقول مينمودند و آيه اخيره ظاهرا خطاب بمسلمانان است و از ضمير هم اراده اهل شرك شده است و محتمل است از آن اراده بتها شده باشد يعنى اگر بخوانيد آنها را براى هدايت خودتان اجابت نمى‌كنند شما را ولى خدا اجابت ميكند و نيز در اينصورت محتمل است خطاب باهل شرك باشد و در هر حال خواندن و نخواندن آنها براى اجابت دعا يكسان است و بنابر معنى اول مراد دعوت مسلمانان است اهل شرك را بدين اسلام و عدم قبول آنها و مساوات دعوت و سكوت بالنّسبه بحال آنان.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لا يَستَطِيعُون‌َ لَهُم‌ نَصراً وَ لا أَنفُسَهُم‌ يَنصُرُون‌َ (192)

و ‌اينکه‌ شركايي‌ ‌که‌ ‌براي‌ ‌خدا‌ قرار داده‌اند قدرت‌ اينكه‌ كوچك‌ترين‌ نصرتي‌ بمشركين‌ بكنند ندارند و ‌خود‌ ‌را‌ ‌هم‌ نگاهداري‌ و نصرت‌ كنند ندارند وَ لا يَستَطِيعُون‌َ دليل‌ ‌بر‌ كمال‌ عجز ميكنند ‌که‌ سرتاسر ممكنات‌ ‌را‌ فرو گرفته‌ (الممكن‌ ‌في‌ حدّ ذاته‌ ‌ان‌ ‌يکون‌ ليس‌ و ‌له‌ ‌من‌ علته‌ ‌ان‌ ‌يکون‌ ايس‌)

سيه‌رويي‌ ز ممكن‌ ‌در‌ دو عالم‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 192))- به علاوه «این معبودهای ساختگی (در هیچ یک از مشکلات) قادر نیستند پرستش کنندگان خود را یاری کنند، و حتی قادر نیستند خود را نیز (در برابر مشکلات) یاری دهند» (وَ لا یَسْتَطِیعُونَ لَهُمْ نَصْراً وَ لا أَنْفُسَهُمْ یَنْصُرُونَ).

نکات آیه

۱- مشرکان موجوداتى را مى پرستیدند و شریک خدا مى پنداشتند که بر یارى رسانى به ایشان ناتوان بودند. (أیشرکون ما ... لایستطیعون لهم نصرا) ضمیر فاعلى در «لایستطیعون» به «ما»ى موصوله در «ما لایخلق» برمى گردد و «هم» در «لهم» به مشرکان ارجاع مى شود. یعنى معبودان اهل شرک توانایى یارى رسانى به پرستش کنندگان خود را ندارند.

۲- معبودان مشرکان حتى قادر به دفاع از خویش نبودند. (أیشرکون ما ... لا أنفسهم ینصرون) ضمیرهاى «أنفسهم» و «ینصرون» به «ما لایخلق»، که همان معبودان اهل شرک است، برمى گردد. یعنى معبودان، خود را یارى نمى کنند. یارى از خود به معناى دفاع از خویشتن است.

۳- توانا بودن بر یارى رسانى به بندگان و دفاع کردن از خویش، از ملاکهاى ربوبیت و معبود راستین است. (لایستطیعون لهم نصرا و لا أنفسهم ینصرون)

۴- عاجز بودن معبودان اهل شرک بر دفاع از خود و پرستشگران خویش، دلیل عدم لیاقت آنها براى ربوبیت و پرستش (أیشرکون ما ... لایستطیعون لهم نصرا و لا أنفسهم ینصرون)

موضوعات مرتبط

  • ربوبیت: قدرت در ربوبیت ۳، ۴ ; ملاکهاى ربوبیت ۳، ۴
  • مشرکان: خدایان مشرکان ۱ ; معبودان مشرکان ۱، ۲، ۴
  • معبود: قدرت در معبود راستین ۴ ; ملاکهاى معبود راستین ۳
  • معبودان باطل: عجز معبودان باطل ۱، ۲، ۴

منابع