يوسف ٥٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۵۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و این‌گونه ما به یوسف در سرزمین (مصر) قدرت دادیم، که هر جا می‌خواست در آن منزل می‌گزید (و تصرّف می‌کرد)! ما رحمت خود را به هر کس بخواهیم (و شایسته بدانیم) میبخشیم؛ و پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌کنیم!

|و بدين گونه يوسف را در [آن‌] سرزمين قدرت داديم كه در هر جا از آن مى‌خواست منزل مى‌كرد. [و همه جا نفوذ داشت‌] ما رحمت خود را به هر كس بخواهيم ارزانى مى‌داريم و اجر نيكوكاران را ضايع نمى‌سازيم
و بدين گونه يوسف را در سرزمين [مصر] قدرت داديم، كه در آن، هر جا كه مى خواست سكونت مى‌كرد. هر كه را بخواهيم به رحمت خود مى‌رسانيم و اجر نيكوكاران را تباه نمى‌سازيم.
و این چنین ما یوسف را در زمین (مصر) بدین منزلت رسانیدیم که هر جا خواهد جای گزیند و فرمان براند، که هر کس را ما بخواهیم به لطف خاص خود مخصوص می‌گردانیم و اجر هیچ کس از نیکوکاران را (در دنیا) ضایع نمی‌گذاریم.
این گونه یوسف را در [آن] سرزمین مکانت و قدرت دادیم که هر جای آن بخواهد اقامت نماید. رحمت خود را به هر کس که بخواهیم می رسانیم و پاداش نیکوکاران را تباه نمی کنیم.
اينچنين يوسف را در آن سرزمين مكانت داديم. هر جا كه مى‌خواست جاى مى‌گرفت. رحمت خود را به هر كس كه بخواهيم ارزانى مى‌داريم و پاداش نيكوكاران را ضايع نمى‌كنيم.
و بدین‌سان یوسف را در آن سرزمین تمکن بخشیدیم که در آن هر جا که خواهد قرار گیرد، هر که را خواهیم رحمت خویش بر او ارزانی داریم، و پاداش نیکوکاران را فرونگذاریم‌
و اينچنين يوسف را در آن سرزمين- مصر- جاى و توان داديم تا هر جا از آن كه بخواهد جاى گزيند مهر و بخشايش خويش را به هر كه خواهيم مى‌رسانيم، و پاداش نيكوكاران را تباه نمى‌كنيم،
(شاه پیشنهاد یوسف را پذیرفت و او وزیر اقتصاد و دارائی شد) و بدین منوال یوسف را در سرزمین (مصر بالا بردیم و جاه و جلال و) نعمت و قدرت دادیم. در آنجا هرکجا که می‌خواست منزل می‌گزید (و هرگونه که می‌خواست دخل و تصرّف می‌کرد. آری!) ما نعمت خود را به هرکس که بخواهیم (و شایسته بدانیم) می‌بخشیم و پاداش نیکوکاران را ضائع نمی‌گردانیم.
و بدین‌گونه یوسف را در سرزمین (مصر) مقام و منزلت دادیم، که از آن - هر جا که بخواهد - سکونتی هموار و راهوار می‌کرد. (این‌گونه‌) هر که را بخواهیم رحمت خود را به او می‌رسانیم و اجر نیکوکاران را تباه نمی‌سازیم.
بدینسان فرمانروائی دادیم یوسف را در زمین تا نشیمن گزیند از آن در هرجا که خواهد رسانیم به رحمت خویش هرکه را خواهیم و تباه نکنیم پاداش نکوکاران را


يوسف ٥٥ آیه ٥٦ يوسف ٥٧
سوره : سوره يوسف
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَکَّنَّا»: سلطه و قدرت و جاه و نعمت دادیم. مسلّط و متصرّف در امور کردیم. «یَتَبَوَّأُ»: منزل و مأوی می‌گزید. «حَیْثُ»: هرجا. هرگونه.


تفسیر

نکات آیه

۱- پادشاه مصر ، پیشنهاد یوسف(ع) را پذیرفت و مدیریت کشت و برداشت محصولات و ذخیره سازى و توزیع آنها را به او سپرد. (اجعلنى على خزائن الأرض ... و کذلک مکّنّا لیوسف فى الأرض)

۲- یوسف(ع) در سرزمین مصر به منزلتى والا و قدرتى بلامنازع دست یافت. (مکّنّا لیوسف فى الأرض یتبوّأ منها حیث یشاء) «تمکین» (مصدر مکّنّا) به معناى مکان دادن و نیز به معناى قدرت بخشیدن است. مناسبت حکم و موضوع و نیز قید «فى الأرض» مى رساند که معناى دوم اراده شده است. بنابراین «مکّنّا لیوسف فى الأرض» ; یعنى، به یوسف در سراسر سرزمین مصر قدرت و سلطنت بخشیدیم. و «حیث یشاء» حاکى از نبود قدرتى در برابر اوست.

۳- یوسف(ع) آزاد و متمکن براى استقرار و تصرف در هر نقطه از سرزمین مصر (مکّنّا لیوسف فى الأرض یتبوّأ منها حیث یشاء) «یتبوّأ» به معناى منزل گرفتن و اقامت کردن است. جمله «یتبوّأ منها حیث یشاء» (در هر جاى مصر که مى خواست منزل مى گرفت و اقامت مى کرد) به منزله تفسیر براى «مکّنّا...» است و لذا کنایه از اقتدار او براى دخل و تصرف در سراسر سرزمین مصر مى باشد.

۴- یوسف(ع) داراى ولایت از جانب خداوند براى تصرف در تمامى سرزمین مصر (و کذلک مکّنّا لیوسف فى الأرض یتبوّأ منها حیث یشاء) جمله «مکّنّا لیوسف ...» هم شامل اقتدار تکوینى است و هم گویاى اقتدار تشریعى ; یعنى ، خداوند به او اجازه دخل و تصرف در همه سرزمین مصر را عطا کرد.

۵- سرگذشت یوسف(ع) (نجات از چاه کنعان تا رسیدن به وزارت و نیل به قدرت) به اراده خداوند و بر اساس تدبیر او بود. (و کذلک مکّنّا لیوسف فى الأرض)

۶- جریان اسباب و علّتها ، به دست خدا و در اختیار اوست. (و کذلک مکّنّا لیوسف فى الأرض)

۷- حاکمیت اراده الهى بر جریان تاریخ و حوادث آن (و کذلک مکّنّا لیوسف فى الأرض)

۸- حکومتها در شرایط بحرانى کشور ، مى توانند آزادى مردم را در تصرّف اموال و املاک خویش محدود ساخته ، آنان را به سمت مصالح همگانى سوق دهند. (اجعلنى على خزائن الأرض ... کذلک مکّنّا لیوسف فى الأرض یتبوّأ منها حیث یشاء)

۹- خداوند ، هر کس را بخواهد از رحمت خاص خویش برخوردار مى کند. (نصیب برحمتنا من نشاء)

۱۰- اقتدار کامل و بدون منازع یوسف(ع) در مصر ، پرتوى از رحمت خاص خداوند بر او بود. (کذلک مکّنّا لیوسف ... نصیب برحمتنا من نشاء)

۱۱- به قدرت رسیدن یوسف(ع) پس از بردگى و اسارت در زندان ، دلیلى متقن بر حاکمیت مشیّت الهى بر تمامى اسباب و علّتهاست. (کذلک مکّنّا لیوسف فى الأرض یتبوّأ منها حیث یشاء نصیب برحمتنا من نشاء) جمله «رحمت خویش را بر هر کس که خواهیم شامل مى گردانیم و به او قدرت مى بخشیم» - که مفاد «نصیب برحمتنا...» است - به منزله ادعایى است که با «کذلک مکّنّا ...» بر آن استدلال شده است ; یعنى، خداوند برده اى را که اختیاردار خودش نیز نبود به جایى رسانید که اختیار همگان را دارا شد، و این دلیلى روشن بر حاکمیت مطلق الهى است.

۱۲- حاکمیت مشیّت خدا و نفوذ اراده او (نصیب برحمتنا من نشاء)

۱۳- قدرت و مکنت دانشمندان نیکوکار ، نعمت و رحمت الهى بر آنان است. (إنى حفیظ علیم. و کذلک مکّنّا لیوسف ... نصیب برحمتنا من نشاء) از مصداقهاى رحمت الهى (رحمتنا) به قرینه «مکّنّا لیوسف فى الأرض» دستیابى انسانهایى چون یوسف(ع) به قدرت و مکنت است.

۱۴- خداوند ، نیکوکاران را در دنیا از پاداشهاى خویش بهره مند مى سازد. (و لانضیع أجر المحسنین) به قرینه آیه بعد ، مراد از «أجر» پاداشهاى دنیوى است.

۱۵- خداوند در اعطاى پاداش به نیکوکاران ، ذره اى از پاداش آنان نمى کاهد. (و لانضیع أجر المحسنین)

۱۶- یوسف(ع) از زمره محسنان بود. (و لانضیع أجر المحسنین)

۱۷- دستیابى یوسف(ع) به قدرت در سرزمین مصر و بهره مندى او از رحمت خاص الهى ، پاداش کارهاى نیک او بود. (کذلک مکّنّا ... نصیب برحمتنا ... و لانضیع أجر المحسنین)

۱۸- به قدرت رسیدن یوسف(ع) در سرزمین مصر ، دلیلى روشن بر ضایع نشدن اجر نیکوکاران از ناحیه خداوند است. (و کذلک مکّنّا لیوسف فى الأرض ... و لانضیع أجر المحسنین)

۱۹- عفت و پاکدامنى ، امانت و صداقت ، یکتاپرستى ، کتمان نکردن دانش و مسؤولیت پذیرى، از مصادیق نیکوکارى است. (و لانضیع أجر المحسنین) از مصداقهاى مورد نظر براى «المحسنین» یوسف(ع) است. بنابراین توصیفها و ویژگیهاى یاد شده براى او ، مصادیق احسان و نیکوکارى در دیدگاه قرآن مى باشد.

۲۰- برخوردارى محسنان از رحمت خاص خداوند در دنیا ، مشیّت و خواست اوست. (نصیب برحمتنا من نشاء و لانضیع أجر المحسنین)

۲۱- مشیّت الهى، نظام دار و قانونمند است. (نصیب برحمتنا من نشاء و لانضیع أجر المحسنین) جمله «لانضیع ...» و نیز «لأجر الأخرة ...» پس از «من نشاء» بیان مى کند که خداوند خواسته که رحمت خویش را به محسنان مؤمن و با تقوا عطا کند ; یعنى ، اعطاى رحمت بدون دلیل و قابلیت نیست.

موضوعات مرتبط

  • آزادى: شرایط محدودیت آزادى ۸
  • آفرینش: منشأ تحولات آفرینش ۶
  • احسان: اهمیت احسان ۲۰; موارد احسان ۱۹
  • احکام: احکام حکومتى ۸
  • امانتدارى: اهمیت امانتدارى ۱۹
  • پاداشهاى خدا: مشمولان پاداشهاى خدا ۱۴
  • پادشاه مصر: پادشاه مصر و خواسته هاى یوسف(ع) ۱
  • تاریخ: منشأ تحولات تاریخ ۷، ۱۱
  • توحید: اهمیت توحید عبادى ۱۹
  • حکومت: اختیارات حکومت ۸; حکومت در شرایط بحرانى ۸
  • خدا: اختیارات خدا ۶; اراده خدا ۵; پاداشهاى خدا ۱۵، ۱۸; پاداشهاى دنیوى خدا ۱۴; حاکمیت اراده خدا ۷، ۱۲; حاکمیت مشیت خدا ۱۲،۱۱; دلایل عدالت خدا ۱۸; عدالت خدا ۱۵، ۱۸; عطایاى خدا ۱۵; قانونمندى مشیت خدا ۲۱; مشیت خدا ۹، ۲۰; نشانه هاى رحمت خدا ۱۰
  • رحمت: مشمولان رحمت ۹، ۱۰، ۱۳، ۱۷; مشمولان رحمت خاص ۲۰
  • صداقت: اهمیت صداقت ۱۹
  • عفت: اهمیت عفت ۱۹
  • علم: اهمیت اظهار علم ۱۹
  • علما: قدرت علماى محسن ۱۳
  • عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۶
  • مال: محدوده تصرف در اموال ۸
  • محسنان: ۱۶ پاداش دنیوى محسنان ۱۴; پاداش محسنان ۱۵; رحمت بر محسنان ۲۰
  • مسؤولیت: اهمیت مسؤولیت پذیرى ۱۹
  • مصالح عمومى: اهمیت مصالح عمومى ۸
  • نعمت: مشمولان نعمت ۱۳
  • یوسف(ع): احسان یوسف(ع) ۱۷; اقتدار یوسف(ع) ۲، ۳، ۱۰; پاداش یوسف(ع) ۱۷; خزانه دارى یوسف(ع) ۱; رحمت بر یوسف(ع) ۱۷; فضایل یوسف(ع) ۱۰; قصه یوسف(ع) ۱، ۲، ۳، ۵، ۱۱; مقامات یوسف(ع) ۲; منشأ قدرت یوسف(ع) ۵، ۱۱، ۱۷، ۱۸; منشأ نجات یوسف(ع) ۵; ولایت تشریعى یوسف(ع) ۴; ولایت تکوینى یوسف(ع) ۴; یوسف(ع) از محسنان ۱۶; یوسف(ع) در مصر ۲، ۳، ۴; یوسف(ع) و وزارت کشاورزى ۱

منابع