نتایج جستجو

ستمكاران را دوست ندارد. و جزای هر بدی، بدیی همانند آن است، پس هر که عفو و نیکوکاری پیشه کند، پاداش او بر خداوند است، که ستمکاران را دوست ندارد و كيفر بدى

بد و یا تعدّی و نافرمانی پیامبر است با همدیگر محرمانه گفتگو نکنید و به نیکوکاری و پرهیزگاری نجوا کنید و از خدایی که سویش محشور خواهید شد پروا بدارید. ای

صابئان (پیروان حضرت یحیی) که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچ گاه بیمناک و اندوهگین

مى‌دارد شما را پند مى‌دهد شايد كه ياد كنيد و پند گيريد. خداوند به دادگری، و نیکوکاری، و نیز بخشش به نزدیکان دستور می‌دهد، و از ارتکاب گناهان بزرگ (چون شرک و

بازپسین ایمان می‌آورند و به نیکی فرمان می‌دهند و از ناشایستی بازمی‌دارند و به نیکوکاری می‌شتابند و اینان از شایستگانند به خدا و روز بازپسين ايمان دارند و به كار

(عمر و) سعی‌شان در راه دنیای فانی تباه گردید و به خیال باطل می‌پنداشتند که نیکوکاری می‌کنند. [آنان] کسانی هستند که کوششان در زندگی دنیا به هدر رفته [و گم شده

بی‌گمان این قرآن به آیینی که استوارتر است، راه می‌نمایاند و به مؤمنانی که نیکوکاری می‌کنند بشارت می‌دهد که برای آنان پاداش بزرگی هست‌ همانا اين قرآن به آيينى

بوديم. گفتند: به خدا سوگند! خداوند تو را (به سبب پرهیزگاری و شکیبائی و نیکوکاری) بر ما برگزیده و برتری داده است، و ما بی‌گمان (در کاری که در حق تو و برادرت

پسنديده فرمان ده، و از نادانان رخ برتاب. طریقه عفو و بخشش پیش‌گیر و امت را به نیکوکاری امر کن و از مردم نادان روی بگردان. عفو و گذشت را پیشه کن، و به کار پسندیده

یهودیان و صابئین و مسیحیان، هر کس که به خداوند و روز بازپسین ایمان آورده و نیکوکاری کرده باشد، نه بیمی بر آنهاست و نه اندوهگین می‌شوند همانا كسانى كه ايمان

دارند، کتابی استوار که از سوی او عقوبتی سخت را هشدار دهد، و به مؤمنانی که نیکوکاری می‌کنند بشارت دهد که پاداشی نیک [در پیش‌] دارند [كتابى‌] راست و استوار

که زره‌های بلند و رسا بساز و در زره‌بافی سنجیده و بسامان کار کن، و همگان نیکوکاری کنید، که من به آنچه می‌کنید آگاهم‌ كه زره‌هايى فراخ و گشاده بساز و در بافتن

انجام مى‌دهيد دانايم. ای رسولان، از غذاهای پاکیزه (حلال) تناول کنید و به نیکوکاری و اعمال صالح پردازید که من به هر چه می‌کنید آگاهم. ای پیامبران! از خوردنی

ترجمه Tabber requires Javascript to function. هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمی‌رسید مگر اینکه از آنچه دوست می‌دارید، (در راه خدا) انفاق کنید؛ و آنچه انفاق

نيكو دارد. و در باره او فرمانهاى آسان خواهيم راند. و اما هرکس ایمان آورد و نیکوکاری کند، او را پاداش نیکو باشد و کار را بر او آسان می‌گیریم‌ و اما هر كه ايمان

برای روز محشر گردتان آورد، آن روز تغابن است و هر کس به خداوند ایمان آورد و نیکوکاری کند، گناهانش را از او می‌زداید، و او را به بوستانهایی که جویباران از فرودست

مادّه «إِحسان» در اینجا به معناى مؤمن و مطیع فرمان خدا است، و چه احسان و نیکوکارى از این برتر تصور مى شود؟ حسن‌ (۱۹۴ بار) وَ هُو وَجْهَه لِلّه اللّه إِلَى

بد و یا تعدّی و نافرمانی پیامبر است با همدیگر محرمانه گفتگو نکنید و به نیکوکاری و پرهیزگاری نجوا کنید و از خدایی که سویش محشور خواهید شد پروا بدارید. (اینگونه)

شمرده شده است. علی علیه السّلام می‌فرماید: «راستگویی دعوت به نیکوکاری می‌کند، و نیکوکاری دعوت به بهشت». و نیز امام عسکری علیه السّلام می‌فرماید: «تمام

کرده‌اند، از تاریکیها به سوی روشنایی برآورد، و هر کس به خداوند ایمان آورد و نیکوکاری کند، او را به بوستانهایی که جویباران از فرودست آن جاری است، درآورد، و جاودانه

کنند، سپس همچنان تقوا ورزند و ایمان داشته باشند، و همواره تقوا ورزیده و نیکوکاری کنند، در آنچه در گذشته [خمر] خورده‌اند، گناهی بر آنان نیست، و خداوند نیکوکاران

ماه چیست؟ جواب ده که در آن تعیین اوقات عبادات حج و معاملات مردم است. و نیکوکاری بدان نیست که از پشت دیوار به خانه درآیید (چه این کاری ناشایسته است) ولی

و خیال و پندار به دست نمی‌آید، تنها به وسیله تقوا، اعمال صالح و احسان و نیکوکاری فراهم می‌شود. «هنی‌ء» هر چیزی است که مشقتی به دنبال ندارد، و ناراحتی تولید

غيره تطبيق مى‏شود كه گناهكار از حد خويش تجاوز كرده و گرنه حدّ او انسانيت و نيكوكارى است. [طه:24]،[حاقة:11]، [اسراء:60]. طغوى: اسم است از طغيان چنانكه در مفردات

الهى به نیکوکاران (فى ظلل و عیون ... إنّا کذلک نجزى المحسنین) ۳ - احسان و نیکوکارى، عامل بهره مندى از موهبت هاى بهشت (فى ظلل و عیون ... إنّا کذلک نجزى المحسنین)

غيره تطبيق مى‏شود كه گناهكار از حد خويش تجاوز كرده و گرنه حدّ او انسانيت و نيكوكارى است. [طه:24]،[حاقة:11]، [اسراء:60]. طغوى: اسم است از طغيان چنانكه در مفردات

غيره تطبيق مى‏شود كه گناهكار از حد خويش تجاوز كرده و گرنه حدّ او انسانيت و نيكوكارى است. [طه:24]،[حاقة:11]، [اسراء:60]. طغوى: اسم است از طغيان چنانكه در مفردات

جویای یاری می‌باشند. و جزای بدی، بدی‌ای همانند آن است. پس هر کس درگذرد و نیکوکاری کند، پاداش او بر خداست. بی‌گمان او ستمگران را دوست نمی‌دارد. و کسانی که

فوق آن را وابسته به روحیه نیکوکاری و احسان کرده و می‌گوید: «این عمل بر نیکوکاران لازم است» یعنی باید آمیخته با روح نیکوکاری و مسالمت باشد. تفسیر آیات ۱

الْمُحْسِنِينَ» 9- انفاق به محرومان و گذشت از خطاى مردم، از مصاديق احسان و نيكوكارى است. «يُنْفِقُونَ، الْكاظِمِينَ، الْعافِينَ، الْمُحْسِنِينَ» الَّذِينَ

علم ، پاداشى الهى بر نیکوکارى او بود. (ءاتینه حکمًا و علمًا و کذلک نجزى المحسنین) «جزاء»(مصدر نجزى) به معناى سزا و پاداش است. ۱۰- نیکوکارى یوسف(ع) ، مایه رسیدن

زودی به مؤمنان پاداش بزرگی می‌بخشد مگر كسانى كه توبه كنند و راه اصلاح- نيكوكارى و درستكارى- پيش گيرند و به [كتاب‌] خدا چنگ زنند و دين- اعتقاد و عبادت-

وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ). چنین کسانی نیکوکاری وصف آنها شده و در عمق جانشان نفوذ کرده است، و بنابراین «چنین کسانی نه ترسی

نخواسته‌ایم. (إِنْ) حرف نفی و به معنی (ما) است. «إِحْسَاناً»: خیرخواهی. نیکوکاری. «تَوْفِیقاً»: صلح و صفا راه‌انداختن. اتّحاد و اتّفاق بخشیدن. أَ لَمْ‌

نمی‌کند» (وَ اصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ). یعنی نیکوکاری بدون صبر و ایستادگی میسر نیست. واژه «صبر» هرگونه شکیبایی در برابر مشکلات،

الاسلامیه) - جلد ۲ بخش : - عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) درباره نيكوكارى موضوعات : نیکوکاری، نیکى

ص 130. «3». كافى، ج 3، ص 500. جلد 9 - صفحه 248 8- لازمه‌ى تقوا، احسان و نيكوكارى است. الْمُتَّقِينَ‌ ... مُحْسِنِينَ‌ 9- پاداش الهى، با عملكرد انسان همگون

ص 130. «3». كافى، ج 3، ص 500. جلد 9 - صفحه 248 8- لازمه‌ى تقوا، احسان و نيكوكارى است. الْمُتَّقِينَ‌ ... مُحْسِنِينَ‌ 9- پاداش الهى، با عملكرد انسان همگون

متوجه آن نشده‏اند چنين اشخاص اگر دردين خود معتقد به خدا و آخرت باشند و نيكوكارى كنند به مضمون آيات، پيش خدا مأجورند. اتفاقاً چنين كسان از روى جهل غير مسلمان

(نیز) هدایت و رحمت و بشارت برای اسلام آورندگان است. محققاً خدا به دادگری و نیکوکاری و بخشش به خویشان نزدیکتر فرمان می‌دهد و از زشتکاری آشکار و (کار) ناپسند

اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‌» هر نيكوكارى كه خالصانه جهت‌گيرى الهى داشته باشد، به ريسمان محكمى چنگ زده است. در آيه‌اى

ص 130. «3». كافى، ج 3، ص 500. جلد 9 - صفحه 248 8- لازمه‌ى تقوا، احسان و نيكوكارى است. الْمُتَّقِينَ‌ ... مُحْسِنِينَ‌ 9- پاداش الهى، با عملكرد انسان همگون

کوتاهی نورزند. بعدا برای بیان دلیل این موضوع می‌فرماید: این گونه افراد مردان نیکوکاری هستند و «برای نیکوکاران هیچ راه ملامت و سرزنش و مجازات و مؤاخذه وجود ندارد»

از پاداش هاى الهى بهره مند خواهد شد. ۵ - تشویق و ترغیب خداوند به احسان و نیکوکارى (إنّا کذلک نجزى المحسنین) احسان: تشویق به احسان ۵ الگوگیرى: الگوگیرى از

أَصْحابُ الْجَنَّةِ» 4- انجام يك عمل صالح كفايت نمى‌كند، بلكه داشتن خوى نيكوكارى و انجام هرگونه كار صالحى لازم است. «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»، «الصالحات»

رحمت خدا مخصوص فرزندان بى‌واسطه نيست، بلكه در نسل‌هاى بعدى هم تأثير دارد و نيكوكارى اجداد، موجب عنايت خدا به ذريّه‌ى آنان مى‌شود. «2» امام صادق عليه السلام

.. إنّا کذلک نجزى المحسنین . إنّه من عبادنا المؤمنین) ۵ - ارزش احسان و نیکوکارى، به توأم بودن آن با عبودیت و ایمان به خداوند است. (إنّا کذلک نجزى المحسنین

، رعد / ، نحل / ). «رَضِیَ اللهُ ...»: رضایت خدا به خاطر فرمانبرداری و نیکوکاری مؤمنان از خدا، در حقیقت رضایت از اجر و پاداش و انعام و الطاف بی‌حدّ و حصر

به صلاح‌آور، من به درگاه تو توبه کرده‌ام و من از مسلمانانم‌ و آدمى را به نيكوكارى با پدر و مادر خويش سفارش كرديم [بويژه مادر، زيرا كه‌] مادرش او را به دشوارى

امانت و صداقت ، یکتاپرستى ، کتمان نکردن دانش و مسؤولیت پذیرى، از مصادیق نیکوکارى است. (و لانضیع أجر المحسنین) از مصداقهاى مورد نظر براى «المحسنین» یوسف(ع)

المؤمنین»، گروه اول نیز داراى پاداش هستند; امّا نه پاداش عظیم. ۱۰- تقوا و نیکوکارى، مایه ازدیاد پاداش مجاهدان مؤمن (للّذین احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظیم)

و قضاوت دارند. «آتَيْناهُمُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ» 2- نيكوكارى، صلاح پيشگى و راه يافتن به راه مستقيم، از اوصاف انبياست. نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ‌

مراد بهترين عمل است و آن انجام عمل است همراه با خشيت الهى و نيّت صادق و نيكوكارى. «6» 1- گرچه قرآن درباره خودش و پيامبرى كه بر وى نازل شده، كلمه‌ «تَبارَكَ»

(و ما یستوى ... و الذین ءامنوا و عملوا الصلحت و لا المسىء) ۴ - ایمان و نیکوکارى، از فضایل و ارزش هاى انسانى و الهى (و ما یستوى ... الذین ءامنوا و عملوا

منزلت ابرار منزلتى غیر از تقواپیشگى و والاتر از آن است. ۱۸- ارزشمندى تقوا و نیکوکارى و مقام والاى پرهیزکاران و نیکوکاران (لکن الّذین اتّقوا ربّهم ... و ما عند

اطلاق ميشود و در زير آن ديوار گنجى بود مال آن دو يتيم و پدرشان مرد صالح نيكوكارى بود خداوند بملاحظه صلاح آن پدر خواست گنج آن دو پسر محفوظ بماند تا بحد بلوغ

نگرانیم. ۴ - ایمان به قیامت و بیم از آن، زمینه ساز گرایش و عامل انگیزش به نیکوکارى و نیک کردارى (اخلاص، ایثار، انفاق و...)    و یطعمون الطعام ... أسیرًا

خداوند وجود ندارد. «لا نُضِيعُ» 9- رسيدن به حكومت و قدرت در دنيا، منافاتى با نيكوكارى و ايمان و تقوا ندارد. مَكَّنَّا لِيُوسُفَ‌ ... أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ* 10-

اطلاق ميشود و در زير آن ديوار گنجى بود مال آن دو يتيم و پدرشان مرد صالح نيكوكارى بود خداوند بملاحظه صلاح آن پدر خواست گنج آن دو پسر محفوظ بماند تا بحد بلوغ

جزاء المحسنین) ۱۱- ایمان به خدا، قرآن و پیامبر (ص) و پرهیز از استکبار و نیکوکارى مایه رسیدن به مقام محسنین است. (و انهم لایستکبرون ... و ذلک جزاء المحسنین)

کامل به کفایت خداوند، در گرو اطاعت از خدا و رسول، پیشه ساختن صبر و تقوا و نیکوکارى است. (الّذین استجابوا للّه ... للّذین احسنوا منهم و اتّقوا ... و قالوا

مراد بهترين عمل است و آن انجام عمل است همراه با خشيت الهى و نيّت صادق و نيكوكارى. «6» 1- گرچه قرآن درباره خودش و پيامبرى كه بر وى نازل شده، كلمه‌ «تَبارَكَ»

‌اينکه‌ ‌آيه‌ خداوند ذكر فرموده‌ «بدرستي‌ ‌که‌ خداوند امر ميكند بعدل‌ و نيكوكاري‌ و دادن‌ حقوق‌ خويشاوندان‌ و نهي‌ ميكند ‌از‌ كارهاي‌ ناهنجار و زشت‌ و ستم‌،

اطلاق ميشود و در زير آن ديوار گنجى بود مال آن دو يتيم و پدرشان مرد صالح نيكوكارى بود خداوند بملاحظه صلاح آن پدر خواست گنج آن دو پسر محفوظ بماند تا بحد بلوغ

مقام را بى‌سبب باو عنايت‌ جلد 3 صفحه 133 نفرموده بود بلكه اين پاداش نيكى و نيكوكارى او بود كه بر مصائب صبر و با نفس امّاره مخالفت فرمود چنانچه بيايد انشاء

بیان احاطه علمى خداوند به کارهاى نیک بندگان، کنایه از ضمانت پاداش در قبال نیکوکارى آنان است. ۸ - حج، میدان انجام اعمال خیر و کسب توشه براى آخرت (و ما تفعلوا

خدا) مژده ده. و خدا را در معرض سوگندهای خود قرار مدهید، (به این منظور) که نیکوکاری و پرهیزگاری کنید. و میان مردمان سازش دهید. حال آنکه خدا بس شنوای بسیار

فَضْلِ الصَّدَقَة و قال ابو جعفر ع : و امام ابو جعفر عليه السّلام فرمود: نيكوكارى و صدقه فقر را از ميان ميبرند، و بر عمر مى‏افزايند، و هفتاد احتمال مردن

مِن شىْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ(۹۲) ترجمه : ۹۲ - هرگز به (حقيقت ) نيكوكارى نمى رسيد مگر اينكه از آنچه دوست مى داريد (در راه خدا) انفاق كنيد، و آنچه

خنده، و سرگرم بازى باشد. و به خدا قسم كه اگر پرده برداشته ميشد، هر آينه هر نيكوكارى به‏ افزودن در نيكوكاريش، و هر تبهكارى به جبران تبهكاريش همى كوشيد.

صفحه ۱۳۱ محسن در اينجا به معنى مؤ من و مطيع فرمان خدا است ، و چه احسان و نيكوكارى از اين برتر تصور مى شود؟ و ظالم به معنى كافر و گنهكار است و تعبير به لنفسه

«4» آيه 103 توبه. تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 57 را به پرهيزكاران و صاحبان نيكوكارى از اهل ايمان. تتمه: آيه شريفه دلالت صريحى است بر آنكه انفاقى كه موجب ثواب

مهربانى و نيكى كنيد و كسانى كه شما را از خير خود محروم ساخته‏اند شما با نيكوكارى و احسان و تفضّل بسوى ايشان برويد». (يا بنا بر قراءت ديگر: تفضّل بر ديگران

بخدا بشناسيد و رسول را برسالتش و صاحبان فرمان را بامر بمعروف و دادگرى و نيكوكارى. (مؤلف كتاب مرحوم كلينى- ره- فرمايد): معنى سخن حضرت كه «خدا را بخدا بشناسيد»

سهم‏ امام صادق عليه السّلام فرمود: خداى عز و جل ايمان را هفت سهم كرد: ۱- نيكوكارى ۲- راستگوئى ۳- يقين. ۴- رضا. ۵- وفاء. ۶- علم. ۷- بردبارى. سپس آن را ميان

راسخ وجود نداشته باشد، نيكوكارى به معنى وسيع كلمه حاصل نخواهد شد. تفسير نمونه ، جلد۱، صفحه :۴۰۴ ضمنا اين جمله نشان مى دهد كه نيكوكارى براى اين افراد با ايمان

است زيرا افراد رياكار باطن خشن و بى ثمر خود را با چهرهاى از خير خواهى و نيكوكارى مى پوشانند و اعمالى كه هيچگونه ريشه ثابتى در وجود آنها ندارد انجام مى دهند

و كرامت انسان در پيشگاه پروردگار است . در دومين دستور به مساله «احسان و نيكوكارى » در اين دنيا كه دار عمل است پرداخته ، و از طريق بيان نتيجه احسان ، مردم

بگذران مرا بر آن، و روزى كن به من علم سودمند و يقين راست و پرهيزگارى و نيكوكارى و پارسايى و ترس از تو، و بيمى كه برساند مرا نسبت به تو، در حالى كه نزديك

الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۲۲ «إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ»: اين جمله، نيكوكارى نوح «عليه السلام» را كه از جمله قبلى استفاده مى شد، تعليل مى كند كه چگونه

معناى آن، اين است كه: آنچه براى ابرار مقدّر شده و قضايش رانده شده، تا جزاى نيكوكاری هاى آنان باشد، در عليّين قرار دارد. و تو اى پيامبر! نمى دانى «عليّين» چيست

اسم ظاهر بجاى ضمير اشاره به اين است كه علت اصلى اين پاداشها همان احسان و نيكوكارى آنها است . دومين و سومين پاداش به آنان را به اين صورت بيان مى كند: «آنها

فى السراء و الضراء) آنها با اين عمل ثابت مى كنند كه روح كمك به ديگران و نيكوكارى در جان آنها نفوذ كرده است و به همين دليل تحت هر شرائطى اقدام به اينكار

گفت: ابدا، چيزى نيست، خدا هرگز تو را خوار نمى كند. براى اين كه تو شخصى نيكوكارى، و صله رحم مى كنى و زحمت ديگران را تحمّل مى نمايى و برهنگان را مى پوشانى،

وعد و وعيد بى معنا خواهد شد. ديگر هيچ بدكارى را نمى توان ملامت كرد، و هيچ نيكوكارى را نمی توان ستود؛ بلكه نيكوكار سزاوارتر به ملامت می شود از بدكار، و بدكار

مى فرمايد: «و الله يحب الصابرين » و در آيه ديگر مى فرمايد اشاره به اينكه نيكوكارى بدون استقامت ممكن نيست ، زيرا در برابر هر شخص نيكوكار، هزاران مشكل وجود

ولكن البر من آمن بالله و اليوم الاخر و الملائكة و الكتاب و النبيين : ((نيكوكارى اين نيست كه صورتتان را به طرف شرق و غرب كنيد، بلكه به اين است كه ايمان

خدا آنان را از ميان بندگان برگزيند و به منصب نبوت و رسالت مفتخر سازد، و نيكوكارى آنها به حدى رسيده كه عنوان اخيار (نيكان ) را به طور مطلق پيدا كرده اند،

اينكه اين تمكين اجرى بوده كه خداوند به يوسف داد، و وعده جميلى است كه به هر نيكوكارى مى دهد، تا بدانند او اجرشان را ضايع نمى كند. وَ لاَجْرُ الاَخِرَةِ خَيرٌ

هاست، جداسازى صفاتى است كه در باطن نفوس است. يعنى صفات ايمان از كفر و رسم نيكوكارى از بدكارى، همچنان كه در جاى ديگر فرموده «يوم تبلى السرائر». ولى بعضى از

بود از ناحيه پروردگار تو» (رحمة من ربك ). و مـن مـاءمـور بـودم بـه خـاطـر نيكوكارى پدر و مادر اين دو يتيم آن ديوار را بسازم ، مبادا سقوط كند و گنج ظاهر شود