نتایج جستجو

سخاوت‌ حد وسط ‌است‌ زياده‌ روي‌ اسراف‌ و تبذير ‌است‌ و كوتاهي‌ بخل‌ ‌است‌ تواضع‌ حد وسط ‌است‌ زياده‌ روي‌ كبر و نخوت‌ ‌است‌ و كوتاهي‌ ذلت‌ و خفت‌ ‌است‌ و

بعد از توحيد آيه در مقام انحصار حكم به دوران پيرى پدر ومادر نيست ! امر به تواضع وخضوع در برابر والدين ودعا براى آنها اشاره به وجه اينكه فرمود: اسرافكاران

است، و به تأنّى رفتن نشانه تكبر و تبختر باشد، بلكه ميانه‌رو باش كه علامت تواضع و بزرگوارى است. در منهج- از ابن عمر نقل است كه در جاهليت مردى از روى نخوت

requires Javascript to function. آيات ۶۳ - ۷۷، سوره فرقان صفات مؤ منين : تواضع و فروتنى ، و برخورد سالم درمقابل برخورد زشت و لغو جاهلان با ايشان رعايت اعتدال

مى‏فرمود: به راستى در آسمان دو فرشته‏اند كه بر بنده گماشته‏اند، هر كه براى خدا تواضع كند او را بالا برند و هر كه تكبّر كند او را پَست كنند. امام صادق عليه السلام

requires Javascript to function. آيات ۶۳ - ۷۷، سوره فرقان صفات مؤ منين : تواضع و فروتنى ، و برخورد سالم درمقابل برخورد زشت و لغو جاهلان با ايشان رعايت اعتدال

requires Javascript to function. آيات ۶۳ - ۷۷، سوره فرقان صفات مؤ منين : تواضع و فروتنى ، و برخورد سالم درمقابل برخورد زشت و لغو جاهلان با ايشان رعايت اعتدال

«أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي»* 5- پاكى، امانت، صداقت و عفاف، پادشاهان را نيز به تواضع وا مى‌دارد. «أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي»* 6- تا مرد سخن نگفته باشد، عيب وهنرش

سلطان ستمگرى را به خاطر طمع داشتن به او، ستایش کند و در برابر او کوچکى و تواضع نماید در آتش همنشین او گردد ... خداوند عزوجل فرمود: و لاترکنوا ...». ۱۶-

پذيرش دار و در تنهائى بسيار يادم كن و بدان كه شادى من در اين است كه براى من تواضع كنى و در آن زنده و برازنده باشى و فسرده و مرده نباشى. ابن فضال در حديث مرفوعى

ميگذارند در حال گريه و زارى و توبه و انابه و اين معرفت موجب مزيد خضوع و خشوع و تواضع و فروتنى آنها در پيشگاه احديّت خواهد بود و اينكه از رويها بأذقان تعبير فرموده

ميگذارند در حال گريه و زارى و توبه و انابه و اين معرفت موجب مزيد خضوع و خشوع و تواضع و فروتنى آنها در پيشگاه احديّت خواهد بود و اينكه از رويها بأذقان تعبير فرموده

مادّى بى‌اثر است. «فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ» 7- براى ايجاد روحيّه‌ى تعبّد و تواضع، گاهى بايد نقاط ضعف را به رخ كشيد، تا غرورهاى بيجا بشكند. «ثُمَّ وَلَّيْتُمْ

بعد از توحيد آيه در مقام انحصار حكم به دوران پيرى پدر ومادر نيست ! امر به تواضع وخضوع در برابر والدين ودعا براى آنها اشاره به وجه اينكه فرمود: اسرافكاران

وسط خمود و شهوت‌. و سخاوت‌ ‌که‌ حد وسط اسراف‌ و تبذير و بخل‌ و تقتير، و تواضع‌ ‌که‌ حد وسط تكبّر و تذليل‌ ‌است‌ و هكذا ‌در‌ ساير صفات‌ نفساني‌ و ‌در‌ افعال‌

خداوند كسى عزيز يا ذليل نمى‌سازد. مثلًا در روايات مى‌خوانيم: هركس براى خداوند تواضع و فروتنى كند، خداوند او را عزيز مى‌كند و هركس تكبّر نمايد، خدا او را ذليل

بعد از توحيد آيه در مقام انحصار حكم به دوران پيرى پدر ومادر نيست ! امر به تواضع وخضوع در برابر والدين ودعا براى آنها اشاره به وجه اينكه فرمود: اسرافكاران

خوارى نكند (و خود را پست نشمرد) و بلندى ندارد آن كس كه براى خداى عز و جل تواضع نكند. و بمردى فرمود: كار دينت را محكم كن چنانچه اهل دنيا كار دنياشان را محكم

يريدون علوا فى الارض و لا فسادا(( و مى فرمود: اين آيه درباره اهل عدالت و تواضع از واليان امور، و درباره قدرتمندان از ساير مردم نازل شده و نيز در مجمع البيان

اللَّهَ لا يُحِبُّ مَنْ كانَ مُخْتالًا فَخُوراً» 7- احسان، بايد همراه با تواضع باشد. در ابتداى آيه سفارش به احسان شد و در پايان از تكبّر نهى شد. «لا يُحِبُّ

وسط خمود و شهوت‌. و سخاوت‌ ‌که‌ حد وسط اسراف‌ و تبذير و بخل‌ و تقتير، و تواضع‌ ‌که‌ حد وسط تكبّر و تذليل‌ ‌است‌ و هكذا ‌در‌ ساير صفات‌ نفساني‌ و ‌در‌ افعال‌

ميخواهد بياران خود خدمتى كند، و براى ايشان خدمتى انجام دهد، ولى يارانش از روى تواضع- به او ميگويند، تو را بخدا اين كار را مكن، پس او ميگويد: بخدا قسم هر آينه

مطلق علم نيست حقيقت علم و تمامى آن نزد خداوند است و بس ! جواب پيامبران نوعى تواضع در برابر كبريائى خداوند است گفتارى در معناى شهادت اعتبار شهادت در ميان ملل

تفسيرالميزان. جلد 4 - صفحه 195 9- انسان به طور فطرى در برابر بزرگى و بزرگوارى، تواضع مى‌كند. «أَكْبَرْنَهُ» 10- زليخا خواست به زنان مصر تفهيم كند كه شما يك لحظه

جميع‌ صفات‌ كمال‌ اكمل‌ ‌از‌ جميع‌ بشر بوده‌: سخاوت‌، شجاعت‌، حلم‌ صبر، تواضع‌، رحم‌ و ‌غير‌ اينها و خوارق‌ عادات‌ و معجزات‌ صادره‌ ‌از‌ حضرتش‌ ‌که‌ حدّ

تلافي‌ بقدر وسع‌ ‌خود‌ بكنند و ‌لو‌ بدعاء خير ‌ يا ‌ اطاعت‌ ‌آنها‌ ‌ يا ‌ تواضع‌ و فروتني‌ نسبت‌ بآنها ‌که‌ ميفرمايد: هَل‌ جَزاءُ الإِحسان‌ِ إِلَّا الإِحسان‌ُ

1- موسی خود را به عنوان تابع خضر معرفی می‌کند «أَتَّبِعُکَ». 2- در مقام تواضع، علم استاد را بسیار معرفی می‌کند و خود را طالب فرا گرفتن گوشه‌ای از علم او

آرى ، انسان داراى هواى نفسى است كه دائما او را دعوت مى كند به اينكه از هر چيزى كه برايش ميسور است كام دل بگيرد، و آنچه را كه هوس مى كند مرتكب شود، چه اينكه

وادارى مشركين موكدتر باشد (دقّت بفرمائيد) اين را نيز بايد دانست كه تذلل و تواضع همه موجودات در برابر ساحت پروردگارشان خضوع و تذلل ذاتى است ، كه هيچ موجودى

و بدخواهى آن، اگر سرى به دلش كشى، از پارسائى او در شگفت اندر شوى و هم از تواضع و دورانديشى او، و اما راغب و مشتاق به دنيا باك ندارد كه از چه راهى به دست

اللّه عليه و آله و سلّم ) چنين قدرت ظاهرى نداشت كه مشركان در برابرش اينچنين تواضع كنند. قطع نظر از اين موضوع بى اساس بودن بعضى ديگر از آنها نيز از توضيحاتى

در) عيوب برادران با ايمانش باز دارد. خوشا بحال كسى كه براى خداى عز ذكره تواضع و فروتنى كند، و در آنچه خداوند بر او حلال كرده بدون آنكه از روش من منحرف

عبوديت‌ مختص‌ّ بذات‌ اقدس‌ حق‌ ‌است‌ و ‌بر‌ ‌غير‌ ‌او‌ شرك‌ و كفر ‌است‌ و سجده تواضع‌ ‌در‌ شرايع‌ سابقه‌ جايز ‌بود‌ مثل‌ سجده‌ يعقوب‌ و پسران‌ ‌او‌ ‌از‌ ‌براي‌

آنها فرياد مزن ، و گفتار لطيف و سنجيده بزرگوارانه به آنها بگو. ۲۴ - بالهاى تواضع خويش را در برابرشان از محبت و لطف فرود آر، و بگو پروردگارا همانگونه كه آنها

اهل دنيا و آخرت، و از جمله اوامر مؤكده در شريعت مى‌باشد. فرمود: از آثار تواضع است سلام نمودن با هر كه ملاقات كنى. «1» و نيز فرمود: بخيل كسى باشد كه بخل

آنها در تمام امور زندگى و حتى در مطالعات فكرى و خط سير انديشه ها توام با تواضع است . برنامه عملى پيشوايان اسلام سرمشق بسيار آموزنده اى براى هر مسلمان راستين

ما بعيد نيست كه مراد از آن اين باشد كه : خواسته است آن جناب سيماى خشوع و تواضع را به خود بگيرد، چون عادت مردم متكبر و خودپسند اين است كه همواره بازوها را

عِزُّكَ وَ نَفَذَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ أَمْرُكَ وَ قَامَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ بِكَ وَ تَوَاضَعَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لِعَظَمَتِكَ وَ ذَلَّ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لِعِزَّتِكَ وَ اِسْتَسْلَمَ

پستان و خضوع و تسليم آن در برابر دوشنده است ، سپس به معنى تسليم آميخته با تواضع و خضوع آمده است ! يعنى اين حوادث دردناك را بخاطر آن ايجاد مى كرديم ، كه آنها

«ايمان » يعنى اعتقادى كه در اعماق قلب انسان نفوذ كند، و سپس حالت «قنوت » يعنى تواضع و اطاعت از همسر و بعد از آن «توبه » يعنى اگر كار خلافى از او سر زند در اشتباه

علم‌ حدّ وسط ‌بين‌ جربزه‌ و جهل‌، و سخاوت‌ حدّ وسط ‌بين‌ اسراف‌ و بخل‌، و تواضع‌ حدّ وسط ‌بين‌ تكبر و ذلت‌ و همچنين‌ ساير اخلاق‌ امّا ‌از‌ حيث‌ اعمال‌: داراي‌

عِزُّكَ وَ نَفَذَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ أَمْرُكَ وَ قَامَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ بِكَ وَ تَوَاضَعَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لِعَظَمَتِكَ وَ ذَلَّ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لِعِزَّتِكَ وَ اِسْتَسْلَمَ

الرحمن ، الذين يمشون على الارض هونا»، (بندگان رحمان كسانى هستند كه در زمين با تواضع و ذلت قدم بر ميدارند) الخ . و بنابراين اگر كسى باشد كه علاوه بر بندگى ذاتى

بـزرگـى كه داشت (پيامبر اولوا العزم و صاحب رسالت و كتاب بـود) ايـنـهـمـه تواضع مى كند يعنى هر كه هستى و هر مقامى دارى در مقام كسب دانش بايد فروتن باشى

جبروتيش به ستيز و منازعه برخاست ، لباس خود بزرگ بينى بر تن پوشانيد، و پوشش تواضع و فروتنى را كنار گذاشت . آيا نمى بينيد چگونه خداوند او را به خاطر تكبرش كوچك

نبوده است ، زيرا پرستش مخصوص ‍ خدا است ، بلكه سجده در اينجا به معنى خضوع و تواضع است (يعنى در برابر عظمت آدم خضوع كردند) و يا به معنى سجده براى خداوندى است

از ما قبول كن ، تنها گفتند خدايا از ما قبول كن ، تا در مقام بندگى رعايت تواضع و ناقابلى خدمت خود يعنى بناى كعبه را برسانند، پس معناى كلامشان اين مى شود،

در گذشته نيز ذيل آيات مربوط به آفرينش آدم گفته ايم اين سجده يكنوع خضوع و تواضع به خاطر عظمت خلقت آدم و امتياز او بر ساير موجودات و يا سجده اى بوده است به

مخادعه‌ ‌در‌ امور نفسانيه‌ مثل‌ اينكه‌ دعوي‌ عدالت‌ و علم‌ و اجتهاد و سخاوت‌ و تواضع‌ و شجاعت‌ و زهد و خوف‌ ‌از‌ ‌خدا‌ و توكّل‌ و انقياد و تسليم‌ و ورع‌ و تقوي‌

كه ابراهيم (عليه السلام ) هر چه باشد بالاخره بنده است ، و طبع بنده ذلت و تواضع است ، لذا ايجاب مى كند كه خود را در اين مقام آزاد و رها نبيند، بلكه در عوض

نادانى و غفلت و بيخبرى ! « خاشعة » از ماده « خشوع » در اصل به معنى تضرع و تواضع توام با ادب است ، و به كار بردن اين تعبير در مورد زمين خشكيده در حقيقت يك

دو تن، به طوع و رغبت آمديم»، بعيد نيست براى اين بوده كه خواسته اند اظهار تواضع كنند و خود را از ساير مخلوقات خدا كه آن ها نيز مطيع امر اويند، متمايز و جدا

دلش‌ رام‌ و بيمناك‌ ‌در‌ تحت‌ سلطنت‌ ‌او‌ و باعضايش‌ متواضع‌ ‌باشد‌ مانند تواضع‌ كسي‌ ‌که‌ ترسناك‌ و اندوهناك‌ ‌است‌ ‌بر‌ آنچه‌ ‌از‌ ‌او‌ فوت‌ ‌شده‌ ‌از‌

وجـودى غـالب داشـت ، شـعـارش خـدمـت انـسـانـيـت و خـوى او بذل عدالت بود، و تواضع و سماحت در وجود او جاى كبر و عجب را گرفته بود. جالب اينكه اين مورخان كه كورش

وسط خمود و شهوت‌. و سخاوت‌ ‌که‌ حد وسط اسراف‌ و تبذير و بخل‌ و تقتير، و تواضع‌ ‌که‌ حد وسط تكبّر و تذليل‌ ‌است‌ و هكذا ‌در‌ ساير صفات‌ نفساني‌ و ‌در‌ افعال‌

بهره گيريد) و بگوئيد خداوندا! گناهان ما را بريز، و از در (بيت المقدس ) با تواضع وارد شويد، اگر چنين كنيد گناهان شما را مى بخشيم و نيكوكاران را پاداش بيشتر

نام مخوان، بلكه بگو: اى پدر و اى مادر)، و فرو گذار براى ايشان بالِ خوارى و تواضع و فروتنى را، و با ايشان نهايت عجز و انكسار به عمل آور از فرط مهربانى يا به