نتایج جستجو

آیات شامل این کلمه «طائِفٌ» از مادّه «طواف» به معناى «طواف کننده» است، گویا وسوسه هاى شیطانى همچون طواف کننده اى پیرامون فکر و روح انسان پیوسته گردش مى

واجب است: 1- احرام. 2- طواف. 3- نماز طواف. 4- سعى بين صفا ومروه. 5- كوتاه كردن مو يا ناخن. البته در عمره مفرده، طواف نساء و نماز طواف نساء نيز بر اين پنج

السُّجُودِ 12- حقّ مسجد الحرام، طواف و قيام و نماز است و از ميان اينها طواف، پاداش بيشترى دارد. «لِلطَّائِفِينَ» (اين‌كه نام طواف قبل از ركوع آمده شايد اشاره

رفت و آمد ميان دو شى‏ء را نيز طواف گويند كه سعى بين صفا و مروه دور زدن در اطراف آن دو نيست بلكه گردش ميان آنها است. طائف: طواف كننده. [اعراف:201] طائف شيطان

حال بارگیری... «طوفان» از مادّه «طوف» (بر وزن خوف) به معناى موجود گردنده و طواف کننده است; سپس به هر حادثه اى که انسان را احاطه کند، طوفان گفته شده. ولى

از ميقات احرام بسته وارد مكّه مى‏شود هفت بار كعبه را طواف كرده در مقام ابراهيم«عليه‏السلام»نماز طواف مى‏خواند آنگاه ميان دو تلّ صفاومروه هفت بارسعى و رفت

زدن نبود. از ابن عباس نقل است كه قريش عريان و كف زنان و صفيرزنان كعبه را طواف مى‏كردند. ظاهرا مراد آن است كه صفير و كف زدن را به جاى نماز گرفته بودند.

برهنه طواف نمودن چه زن و چه مرد و طواف مشركين مگر كسانيكه معاهده داشتند با پيغمبر (ص) در اين چهار ماه و در روايت ديگر از آنحضرت اشاره بتعارف طواف برهنه

صدا و کف زدن و داد و فریاد کشیدن مشغول طواف شدند و این آیه نازل گردید. عبدالله بن عمر گوید: کفار در خانه خدا به طواف مى پرداختند در حالى که کف می‌زدند و صدا

ازدحام است و بّكه ازدحام است بنابراين چون محلّ بيت و اطراف آن، محل ازدحام براى طواف و استلام و نماز و دعاست، به آن بّكه گفته شده و آن به معنى وصف است نه عَلَم

آن است كه پا برهنه بودن علامت تواضع و فروتنى است و لذا بزرگان سلف پا برهنه طواف مى‏كردند و آنرا از اصّم نقل مى‏كند. اين وجه نيز قابل قبول و طبع پسند است

امام عليه السّلام و بايد طواف نساء نمايند تا زن بر آنان حلال شود بعد از طواف زيارت و سعى كه موجب حلّيّت بوى خوش است و آداب طواف در مناسك حج ذكر شده و مراد

عادت بر آن بود كه با حالت برهنگى خانه كعبه را طواف می‌نمودند مردان در همه اوقات و زنان در اوقات شب و طواف با حالت برهنگى و جامه كندن را نوعى از عبادت محسوب

امام عليه السّلام و بايد طواف نساء نمايند تا زن بر آنان حلال شود بعد از طواف زيارت و سعى كه موجب حلّيّت بوى خوش است و آداب طواف در مناسك حج ذكر شده و مراد

حجّ تمتع آن است كه در اشهر حجّ از ميقات احرام عمره مى‏بندد و پس از طواف بيت و نماز طواف و سعى بين صفا و مروه تقصير كرده از احرام خارج مى‏شود سپس مثلا روز

(حجر اسماعيل) از آن است طبرسى گويد علّت اين تسميه ممنوع الدخول بودن آن در طواف است و ديار ثمود را از آن حجر گفته‏اند [حجر:80]. بدين اعتبار حجر را منع معنى

امام عليه السّلام و بايد طواف نساء نمايند تا زن بر آنان حلال شود بعد از طواف زيارت و سعى كه موجب حلّيّت بوى خوش است و آداب طواف در مناسك حج ذكر شده و مراد

قصد كند (عمل حجّ آورد) يا عمره انجام دهد بر او گناهى نيست كه بر صفا و مروه طواف كند. راغب در مفردات قرآن گفته كه: حجّ به فتح اوّل مصدر و به كسر اوّل اسم

در صورت مسخره نمودن باید آن‌ها را ترك نمائیم و داخل مسجدالحرام نشویم و نیز طواف به بیت‌الحرام ننمائیم سپس این آیة نازل گردید و فرمان داده شد كه مسلمین در

برهنه طواف نمودن چه زن و چه مرد و طواف مشركين مگر كسانيكه معاهده داشتند با پيغمبر (ص) در اين چهار ماه و در روايت ديگر از آنحضرت اشاره بتعارف طواف برهنه

حجّ تمتع آن است كه در اشهر حجّ از ميقات احرام عمره مى‏بندد و پس از طواف بيت و نماز طواف و سعى بين صفا و مروه تقصير كرده از احرام خارج مى‏شود سپس مثلا روز

said, “Praise be to Allah, Lord of the Worlds.” ترتیل: ترجمه: «حَآفِّینَ»: طواف کنندگان و گردندگان. حلقه زنندگان. فراگیرندگان. «قُضِیَ بَیْنَهُمْ»: (نگا:

يَتَخَيَّرُونَ «20» وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ‌: و ديگر آنكه ولدان طواف كنند بهشتيان به ميوه‌ها از آنچه اختيار و برگزينند. يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ

و زيبا، همچون مرواريد در صدف. وَ حُورٌ عِينٌ «22» وَ حُورٌ عِينٌ‌: و نيز طواف كنند سابقان را در بهشت زنان سفيد اندام گشاده چشمان يا سفيدى چشم ايشان در

قربانى در منى. 6- تراشيدن سر. 7- طواف زيارت. 8- دو ركعت نماز طواف. 9- سعى بين صفا و مروه. 10- طواف نساء. 11- دو ركعت نماز طواف نساء. 12- ماندن در منى در شب

به نام ابرهه در يمن معبدى از سنگ مرمر ساخت و دستور داد مردم آن را زيارت و طواف كنند. مرد عربى به اين معبد جسارت كرد. او لشكرى فيل سوار را تا نزديك مكه آورد

ص: 422 يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ «17» يَطُوفُ عَلَيْهِمْ‌: طواف كنند و دور گردند بر ايشان براى خدمت. وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ‌: كودكان جاويد

422 بِأَكْوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ «18» بهر تقدير اين ولدان طواف كنند بر اهل بهشت، بِأَكْوابٍ وَ أَبارِيقَ‌: به كوزه‌هاى بى‌دسته و لوله «تنگ»

همه طوايف و قبايل را در ولايت يمن به طواف آن تكليف نمود و به نجاشى نوشت: من به نام تو كنيسه ساخته‌ام و مردم آن را طواف كنند. اميد است مردم از كعبه منصرف شوند

است كه چون حضرت ابراهيم از بناى كعبه فارغ شد طواف فرمود آنرا و حضرت اسمعيل نيز اقتدا بپدر معظم خود نموده طواف بجا آورد و جبرئيل در روز هشتم ذو الحجه نزد

به نام ابرهه در يمن معبدى از سنگ مرمر ساخت و دستور داد مردم آن را زيارت و طواف كنند. مرد عربى به اين معبد جسارت كرد. او لشكرى فيل سوار را تا نزديك مكه آورد

به نام ابرهه در يمن معبدى از سنگ مرمر ساخت و دستور داد مردم آن را زيارت و طواف كنند. مرد عربى به اين معبد جسارت كرد. او لشكرى فيل سوار را تا نزديك مكه آورد

تعالى اعمال ايشان را كه به اجر و ثواب آن اميدوار بودند از عمارت مسجد الحرام و طواف و مهمانى عساكر و اعانت مظلومين و اكرام يتيمان و غير آن، زيرا ترتب ثواب، منوط

به نام ابرهه در يمن معبدى از سنگ مرمر ساخت و دستور داد مردم آن را زيارت و طواف كنند. مرد عربى به اين معبد جسارت كرد. او لشكرى فيل سوار را تا نزديك مكه آورد

رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً «19» وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ‌: و طواف كنند بر ابرار، وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ‌: پسران به حالت طفوليت كه به گردش روزگار

.; محمدبن مروان از امام صادق(ع) روایت نموده است که فرمود: با پدرم در حال طواف خانه خدا بودیم که مردى به طرف ما آمد ... و گفت: ... مرا از سخن خداوند: «و فى

آنان عجیب می‌نمود که چسان به آنان گذشته است. دوم سؤال درباره مردى بود که طواف بوده و از اثر طوف و سیر، به مشارق و مغارب زمین رسیده بود و می‌خواستند خبر

اميه‌اند و ملائكه عظيم الشّأنى كه حمله عرش الهى هستند و ملائكه‌ئى كه در اطراف آن طواف مينمايند و آنانرا كرّ و بيان خوانند تسبيح مينمايند خدا را بحمد و ثنا و معتقدند

اميه‌اند و ملائكه عظيم الشّأنى كه حمله عرش الهى هستند و ملائكه‌ئى كه در اطراف آن طواف مينمايند و آنانرا كرّ و بيان خوانند تسبيح مينمايند خدا را بحمد و ثنا و معتقدند

باشد و حضرت ختمى مرتبت مشاهده فرمايد ملائكه رحمت را كه گرد عرش الهى حلقه زده طواف مينمايند و تسبيح و تنزيه ميكنند او را بحمد و ثنا براى لذّت و شوق خدمت و متذكّرند

مرکز توحید و عبادت پروردگار در اینجا ساخته شده، و انبیای بزرگ گرد این خانه طواف کرده‌اند، ولی جمله «و انت حل بهذا البلد» مطلب تازه‌ای در بر دارد، می‌گوید:

شدند و در شعاب مكه بگشتند، او را نيافتند. اسلحه را بيانداخت. به بيت آمد، طواف نمود، روى به آسمان كرد، گفت: «يا ربّ ردّ ولدى محمّدا ردّ الىّ و اتّخذ عندى

مي‌گوئيم‌ ‌در‌ موضوع‌ حج‌ ‌تا‌ طواف‌ نساء و نماز ‌آن‌ نشده‌ نزد زنهاي‌ ‌خود‌ حرام‌ ‌است‌ و اولاد حرام‌زاده‌ مي‌شود، و عامه‌ طواف‌ نساء ندارند چون‌ خليفه‌ ثاني‌

هر چه خواستى بگذار. و اگر طواف واجب باشد، پس طواف را اعاده كن.پس اگر در طواف واجب بر گرد كعبه گشتى، و ندانستى كه شش دور طواف كرده‏اى يا هفت دور، در اين

‌در‌ طواف‌ ‌است‌! فرمود آري‌، و خبر دهم‌ ترا بچيزي‌ ‌که‌ بهتر ‌از‌ ‌آن‌ ‌باشد‌، برآوردن‌ حاجت‌ مسلمان‌ بهتر ‌از‌ طواف‌ و طواف‌ و طواف‌ ‌است‌، و طواف‌ ‌را‌

اين فضيلت، همه در طواف است؟ فرمود: آرى و من تو را به بهتر از آن خبر دهم، برآوردن حاجت مسلمانى بهتر است از طواف و طواف تا برسد به ده طواف. اسحاق بن عمار گويد:

عتبة بن ربيعه گفت: آيا مدد و كمينشان را نبينى. پس عمير بن وهب را فرستاده طواف عسكر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و مراجعت نموده گفت: كمينى و مددى

استماع نمود متعظ شد. پس من اعرابى را نديدم تا زمانى كه به حج رفتم. روزى در طواف بودم از پشت سر كسى مرا صدا نمود، نگاه كردم همان اعرابى را ديدم كه بواسطه

صادق (ع) طواف مى‏كردم، يك مردى از اصحاب ما جلو مرا گرفت، او از من خواسته‏ بود به همراه او براى كارى بروم و به من اشاره كرد، من بد داشتم كه طواف با امام

مقاربت كند.و در باره كسى كه طواف نساء را ترك كرده باشد، روايت شده است كه اگر او طواف وداع را بجا آورده باشد، همان طواف براى او طواف نساء محسوب خواهد شد.

او را بر آورده سازد. گويد: سپس فرمود: و بر آوردن حاجت مؤمن بهتر است از طواف و طواف و تا ده تا شمرد. ابان بن تغلب گويد: شنيدم امام صادق عليه السلام ميفرمود:

مردى در حال طواف از ابو ابراهيم عليه السّلام سؤال كردم كه بخشى از آن را انجام داده، و بخشى ديگر بر عهده او مانده است، و او در اين حال از طواف بسوى حجر يا

به نام ابرهه در يمن معبدى از سنگ مرمر ساخت و دستور داد مردم آن را زيارت و طواف كنند. مرد عربى به اين معبد جسارت كرد. او لشكرى فيل سوار را تا نزديك مكه آورد

باشد و حضرت ختمى مرتبت مشاهده فرمايد ملائكه رحمت را كه گرد عرش الهى حلقه زده طواف مينمايند و تسبيح و تنزيه ميكنند او را بحمد و ثنا براى لذّت و شوق خدمت و متذكّرند

اميه‌اند و ملائكه عظيم الشّأنى كه حمله عرش الهى هستند و ملائكه‌ئى كه در اطراف آن طواف مينمايند و آنانرا كرّ و بيان خوانند تسبيح مينمايند خدا را بحمد و ثنا و معتقدند

مي‌دهيم و اسيران را بازخريد مى نمائيم و خانه كعبه را تعمير مى كنيم و دور آن طواف مي‌نمائيم و اهل حرم هستيم و بر دين آباء و اجداد خود باقى مانده ايم ولى محمد

را كه مريض بود به دوش كشيدم، و طواف دادم، و من در طواف واجب او را بر گرد كعبه طواف دادم و بسعى صفا و مروه بردم، و آن طواف و سعى را براى خودم بحساب آوردم،

حضرت در باره مردمى سؤال كرد كه شش دور بر گرد كعبه طواف كرد، (حكم آن چيست) امام گفت: و چگونه شش دور طواف ميكند؟ سليمان گفت: رو به حجر الاسود كرده، و آنگاه

پديد مى‏آورد، اينست كه مناديش ندا ميدهد كه صاحبان طواف مستحبّ حجر الأسود و طواف بيت را بصاحبان طواف واجب تسليم كنند.

عليه السّلام گفتم: مردى طواف نسا را فراموش كرده، تا بخانه و خانواده‏اش بازگشته است امام‏ گفت: اگر حج نكرده دستور ميدهد تا طواف به نيابت از او برگزار شود

آن حال كه طواف ميكردم مقدارى خون در لباس خود ديدم، گفت: محل خود در طواف را شناسائى كن و آنگاه بيرون شو و آن را بشوى، سپس بازگرد، و بقيه طواف را بر همان

(ع) بوديم و در حال طواف كه همراه آن حضرت بوديم، آن زنديق به ما برخورد، نامش عبد الملك بود و كنيه‏اش ابو عبد الله. در همان حال طواف، شانه به شانه حضرت زد

این آیه پس از گفتار او نازل شده است. ابن عباس گوید: مشرکین دور خانه کعبه طواف می‌کردند و مى گفتند: غفرانک غفرانک یعنى آمرزش و بخشش تو را اى خداوند می‌خواهیم،

كه او طواف را قطع كند، و در پى حاجت خود، يا حاجت غير خود روان شود. و چون بخواهد كه در طواف خود خستگى بگيرد، و بنشيند مانعى ندارد، پس چون بكار طواف بازگردد

باز آمدم، و طواف را از سر گرفتم، پس چون اين ماجرا را با امام صادق عليه السّلام بازگفتم، گفت: كار بدى كردى! براى تو سزاوار آن بود كه شوطهاى طواف را بر همان

آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۲، كِتَابُ الْحَج : و يك طواف قبل از حجّ بهتر از هفتاد طواف بعد از حجّ است.

بيرون «حجر» طواف ميكردند و در داخل آن طواف بجا نمى‏آوردند، زيرا كه مادر اسماعيل در حجر مدفون شده، و قبر او هم اكنون در داخل حجر است، پس طواف را بدين گونه

کارهای خیر است. در حدیثی می‌خوانیم که امام صادق علیه السّلام از شب تا صبح طواف خانه خدا به جا می‌آورد و پیوسته می‌فرمود: «اللّهمّ ق شحّ نفسی خداوندا! مرا

بود؟ زیرا آنها سر گذشت عجیبی داشتند! و نیز از او سؤال کنید: مردی که زمین را طواف کرد و به شرق و غرب جهان رسید که بود و داستانش چه بود؟ و نیز سؤال کنید: حقیقت

شده است كه گفت: به امام صادق عليه السّلام گفتم: مردى هشت دور در طواف واجب گرد كعبه طواف كرد، امام گفت: بنا بر اين ميبايد شش دور بر آن بيفزايد، و پس از آن

زوال خورشيد پيرامون كعبه طواف كند، در حالى كه سر و پايش برهنه باشد، و گامها را نزديك بهم بردارد و ديدگانش را فروپوشد، و در هر طواف حجر الأسود را- بى‏آنكه

عليه السّلام سؤال كرد، و گفت: من طواف بيت و سعى بين صفا و مروه را بجا آوردم، سپس بمنى آمدم، و با همسرم مقاربت كردم، و طواف نساء را انجام نداده بودم، پس امام

گونه كه نماز در مثل آن جايز نيست بوده است، و او در آن جامه طواف كرده است. پس امام فرمود: طواف در آن جامه براى او كفايت كرده است، آنگاه آن را از تن بدر ميكند،

روايت كرده است كه گفت: به امام ابو الحسن عليه السّلام گفتم: من چهار اسبوع طواف كردم، و پس از آن خسته شدم، آيا جايز است كه نمازهاى آن را نشسته بجا آورم؟

حرامزاده‌ مي‌شود و همچنين‌ ‌از‌ زنا ‌اگر‌ منعقد شود، و لذا نوع‌ عامه‌ ‌که‌ طواف‌ نساء ندارند حرام‌ زاده‌ هستند، آنهم‌ بقدرة كامله‌ ‌در‌ رحم‌ مخلوط ‌به‌ نطفه‌

مسلمانان عرضه داشتند اگر بخواهيم ما از مجالس كفار اجتناب نمائيم بايد ترك جلوس و طواف در مسجد الحرام را بنمائيم چون هميشه آنها هستند و اين قبيل صحبتها را مينمايند

زنى باشد كه از حائض شدن بيم كند، آيا جايز است كه پيش از آمدن‏ بمنى در انجام طواف حج تعجيل كند؟ امام گفت: آرى. كسى كه چنين باشد بايد تعجيل كند. گفت: و از آن

شبى در (مسجد الحرام) خدمت امام كاظم عليه السّلام نشسته بودم و مردم مشغول طواف بودند پس آن حضرت بمن فرمود: اى سماعة بازگشت خلق (در قيامت) بسوى ما است و

كه هشت دور بر گرد كعبه طواف كرد، پس امام گفت: بعنوان مستحب يا واجب؟ آن سائل گفت: واجب، فرمود: شش دور به آن مى‏افزايد، پس از طواف كه فراغت يافت در مقام ابراهيم

كه كمكت به برادر مسلمانت دوست‏تر است نزد من از اينكه يك هفته به خانه كعبه طواف آغاز كنى. سپس فرمود: مردى نزد حسن بن على (ع) آمد و عرض كرد: پدر و مادرم قربانت،

روضه پيغمبر شدم و بر دور قبر رسول خدا طواف مى‏كردم، پس محمد بن على بن موسى الرضا عليه السلام را ديدم كه بر دور قبر طواف مى‏كرد. من با آن حضرت در باب مسائلى

مى‌گذرد و هر سال ميليون‌ها نفر عاشقانه، پر هيجان‌تر از پروانه، دور آن خانه طواف مى‌كنند. چه بسيار افرادى كه براى راضى كردن مردم خود را به آب و آتش مى‌زنند،

ميوجات خدا امر فرمود به قطعه از اردن كه از بلاد شام بود حركت كند از جاى خود و طواف خانه كعبه را بجا آورد و در موضعى كه فعلا معروف بطائف است قرار گيرد و آن اطاعت

اوّاه». 11- شعبه روايت نموده از ابو يونس و او از قاضى مدينه از أبو ذر كه مردى طواف خانه نمودى و ميان دعا گفتنى: «اواه، اواه» أبو ذر (رحمه الله) عرض كرد: يا

بيت‌ المعمور ‌که‌ ‌براي‌ طواف‌ ملائكه‌ ‌است‌ ‌اينکه‌ خانه‌ ‌براي‌ طواف‌ اهل‌ ارض‌ قرار داده‌ شد و آدم‌ ابو البشر ‌آن‌ ‌را‌ طواف‌ نمود و حضرت‌ ابراهيم‌ و

زندگيت براى تو مى‏نويسند، و چون هفت شوط گرد كعبه طواف كردى و بعد در مقام ابراهيم عليه السّلام دو ركعت نماز طواف بگزاردى فرشته‏اى بزرگوار دست بر دو كتف تو ميزند

مثل‌ ابرو و چشم‌ و لب‌ و ساير اعضاء صورت‌ ‌ يا ‌ دست‌ و پا، و ‌در‌ نماز و طواف‌ ‌هم‌ ستر واجب‌ ‌است‌، و يكي‌ ‌بر‌ محارم‌ ‌از‌ رجال‌ ‌از‌ ناف‌ ‌تا‌ زانو

رسيد و ‌گفت‌: ‌اينکه‌ چه‌ عمليست‌ ‌شما‌ مسلمانان‌ مي‌كنيد! دور يك‌ خانه‌ طواف‌ ميكنيد ‌بين‌ دو كوه‌ سعي‌ ميكنيد ‌به‌ جمره‌ ريگ‌ مي‌زنيد! حضرت‌ فرمود: امر

‌غير‌ ‌ذلک‌ ‌که‌ مفاد اخبار ‌است‌ و اقسام‌ بسياري‌ دارد فرائض‌ يوميّه‌ صلاة طواف‌ عمره‌ و حج‌ّ و نساء صلاة آيات‌ صلواتي‌ ‌که‌ باجاره‌ ‌ يا ‌ وصيّت‌ واجب‌

تا آنگاه كه بخانه‏اش باز مى‏گردد، در مقام و منزلت كسى است كه بر گرد كعبه طواف ميكند.

الفقيه، جلد ۲، كِتَابُ الْحَج و روي : و روايت شده است كه: هر كس كه بكعبه طواف كند از گناهانش بيرون مى‏آيد.

عمّار از آن بزرگوار عليه السّلام روايت كرده است كه فرمود: مستحب است كه (در طواف) اسبوع خود را در هر روز و شب شماره كنى.

كِتَابُ الْحَج و روي عنه رفاعه انه قال : و رفاعه در باره مردى كه نميداند شش دور طواف كرده است يا هفت دور از آن امام روايت كرده است كه گفت: بنا را بر يقين خود

الفقيه، جلد ۲، كِتَابُ الْحَج و قال الصادق ع : و امام صادق عليه السّلام فرمود: طواف را در حالى كه هنوز به ادامه آن شائق و مايل باشى واگذار

مثل‌ ابرو و چشم‌ و لب‌ و ساير اعضاء صورت‌ ‌ يا ‌ دست‌ و پا، و ‌در‌ نماز و طواف‌ ‌هم‌ ستر واجب‌ ‌است‌، و يكي‌ ‌بر‌ محارم‌ ‌از‌ رجال‌ ‌از‌ ناف‌ ‌تا‌ زانو

يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ: روز حج بزرگ يعنى عيد قربان كه معظم افعال حج مانند طواف و نحر و حلق و رمى و اتمام حج در آن روز است، و مؤيد آن در مجمع روايت حضرت

الفقيه، جلد ۲، كِتَابُ الْحَج : و كسى كه بقصد حجّ بمكّه وارد شود و بر گرد كعبه طواف كند، و دو ركعت نماز بگزارد، خدا هفتاد هزار ثواب براى او مينويسد، و هفتاد

كه فرمود: همانا كه مردم مأمور شده‏اند تا بسوى اين سنگها بيايند، و به آنها طواف كنند، و آنگاه بسوى ما آيند، و ما را از ولايتشان خبر دهند، و نصرت خود را بر

گفت: من حجّ‏ و عمره‏اى را مقرون بيكديگر ساخته‏ام. امام فرمود: آيا گرد كعبه طواف كرده‏اى؟ گفت: آرى. گفت: آيا قربانى سوق داده‏اى؟ گفت: نه. پس امام عليه السّلام

روايت كرده است كه گفت: از امام صادق عليه السّلام در باره مردى سؤال كردم كه در طواف نساء ميبود كه نماز اقامه شد، امام گفت: نماز فريضه را با ايشان بجا مى‏آورد،