ق ٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۲۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

ولی ما می‌دانیم آنچه را زمین از بدن آنها می‌کاهد؛ و نزد ما کتابی است که همه چیز در آن محفوظ است!

قطعا ما مى‌دانيم كه زمين از اجسادشان چه مى‌كاهد، و پيش ما كتابى است كه [همه چيز در آن‌] محفوظ است
قطعاً دانسته‌ايم كه زمين [چه مقدار] از اجسادشان فرو مى‌كاهد. و پيش ما كتاب ضبطكننده‌اى است.
(تعجب نکنند که) ما به آنچه زمین از آنها بکاهد کاملا آگاهیم و کتابی نگاهدارنده (لوح محفوظ که مشتمل بر همه حقایق عالم است) نزد ماست.
بی تردید ما آنچه را که زمین از اجسادشان می کاهد، می دانیم و نزد ما کتابی ضبط کننده [همه امور چون لوح محفوظ] است.
ما مى‌دانيم كه خاك چگونه از آنها خواهد كاست. و كتابى كه همه چيز در آن نگهدارى شده، نزد ماست.
به راستی می‌دانیم که زمین از ایشان چه می‌کاهد، و نزد ما کتابی است محفوظ
همانا ما مى‌دانيم كه زمين چه چيز از ايشان مى‌كاهد. و نزد ما كتابى است نگاهدارنده- لوح محفوظ-.
ما می‌دانیم (بعد از این که مردند) زمین چه اندازه از (پیکر) آنان را (می‌خورد و) می‌کاهد، و نزد ما کتابی است (به نام لوح محفوظ که همه چیز را) دقیقاً حساب می‌کند.
(ما) همانا دانسته‌ایم آنچه را که زمین از (کیفیت) اجسادشان فرو می‌کاهد. و پیش ما کتابی [:نوشته‌ای] نگهبان است.
هر آینه دانستیم آنچه را می‌کاهد زمین از ایشان و نزد ما است کتابی نگهبان‌


ق ٣ آیه ٤ ق ٥
سوره : سوره ق
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«کِتَابٌ»: مراد لوح محفوظ است (نگا: انعام / ، یس / ). «حَفِیظٌ»: صیغه مبالغه است و به معنی بسیار نگاهدارنده تفصیلات و دقائق هر چیزی است (نگا: هود / ) و یا این که فَعیل به معنی فاعِل، یعنی حافِظ است (نگا: انعام / . یا فَعیل به معنی مَفْعول، یعنی مَحْفوظ از خطر اشتباه و بدور از دسترس است (نگا: بروج / ).


تفسیر

نکات آیه

۱- آگاهى خداوند، از کاستى هایى که زمین، پس از مرگ در جسم آدمیان ایجاد مى کند. (قد علمنا ما تنقص الأرض منهم)

۲- علم الهى، به سازمان و اجزاى وجودى انسان، علمى ازلى است. (قد علمنا ما تنقص الأرض منهم) ماضى آمدن فعل «قد علمنا»، اشاره به ازلیت علم الهى دارد.

۳- آگاهى خداوند، به شمار مشخّصات یکایک انسان هاى نهفته در دل خاک * (قد علمنا ما تنقص الأرض منهم) برداشت یاد شده بر این اساس است که مراد از «ما تنقص الأرض»، اجزاى بدن انسان نباشد; بلکه مراد انسان هایى باشد که از جمع زندگان به دل خاک مى پیوندند. در این احتمال، بیشتر نظر به افراد است تا به اجزا.

۴- توجّه به علم گسترده الهى، زداینده شبهات انسان در امکان معاد (ذلک رجع بعید . قد علمنا ما تنقص الأرض منهم) از این که خداوند، در قبال شبهه کافران نسبت به معاد، علم ازلى خود را یاد آور شده است، مطلب بالا استفاده مى شود.

۵- اضمحلال بخشى از اجزاى وجود انسان در خاک و نه همه آن * (قد علمنا ما تنقص الأرض منهم) برداشت بالا در صورتى است که «منهم» براى تبعیض باشد که احتمال مى رود منظور از جمله «علمنا ما تنقص...» این باشد که: «شما گمان مى کنید همه وجود آدمى در خاک مضمحل مى شود; در حالى که چنین نیست و ما مقدارى را که اضمحلال پذیر است و جذب خاک مى شود، مى دانیم».

۶- وجود کتابى بس دقیق و نگهدارنده آمار و جزئیات هستى، نزد خداوند (و عندنا کتب حفیظ)

۷- نظام هستى و برنامه حیات و معاد، داراى قوانینى دقیق و تخلف ناپذیر* (و عندنا کتب حفیظ) برداشت بالا بدان احتمال است که واژه «کتاب»، اشاره به قوانین تنظیم شده از سوى خداوند، داشته باشد. گفتنى است که نظام هستى براساس آن قوانین، به گونه اى دقیق راه خود را مى پیماید; یعنى، با همان قانونى که نخستین بار آمده اند، دوباره گردآورى مى شوند.

۸- اعمال آدمیان، محفوظ در کتابى نزد خداوند* (و عندنا کتب حفیظ) برداشت یاد شده بنابراین نکته است که صدر آیه «قد علمنا...» نظر به معاد خود انسان و «عندنا...» نظر به احضار و نمایاندن اعمال وى داشته باشد; زیرا تعبیر «کتاب...» در مورد ثبت اعمال به کار رفته است.

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: قانونمندى آفرینش ۷
  • انسان: انسان پس از مرگ ۱; کاستیهاى جسد انسان ۱
  • بدن: اعضاى بدن ۲; تلاشى بدن در قبر ۵
  • حیات: قانونمندى حیات ۷
  • خدا: ازلیت علم خدا ۲; علم خدا ۱; علم خدا به مردگان ۳
  • ذکر: آثار ذکر علم خدا ۴
  • زمین: نقش زمین ۱
  • عمل: ثبت عمل ۸
  • لوح محفوظ: نقش لوح محفوظ ۸
  • معاد: زمینه رفع شبهات معاد ۴; قانونمندى معاد ۷
  • موجودات: بانک اطلاعات موجودات ۶

منابع