العلق ٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۳۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

چنین نیست (که شما می‌پندارید) به یقین انسان طغیان می‌کند،

چنين نيست [كه مى‌پندارند]، بى‌شك آدمى طغيان مى‌كند
حقاً كه انسان سركشى مى‌كند،
راستی که انسان سرکش و مغرور می‌شود.
این چنین نیست [که انسان سپاس گزار باشد] مسلماً انسان سرکشی می کند.
حقا كه آدمى نافرمانى مى‌كند،
چنین نیست، بی‌گمان انسان سر به طغیان برآورد
آرى، هر آينه آدمى سركشى مى‌كند و از حد مى‌گذرد،
قطعاً (اغلب) انسانها سرکشی و تمرّد می‌آغازند.
چنان نیست (که انسان سرنهد). همواره انسان بی‌گمان سرکشی می‌کند،
نه چنین است همانا انسان سرکشی کند


العلق ٥ آیه ٦ العلق ٧
سوره : سوره العلق
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«کَلاّ»: حَقّا. قطعاً. این واژه را نباید همواره به معنی زجر و ردع بدانیم. بلکه می‌تواند حرف تحقیق و تنبیه و جواب باشد و (به راستی) و (حقّا) و (هان) و (آری) معنی شود (نگا: نوین). «الإِنسَانَ»: غالب انسانها مراد است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - واکنش بیشتر انسان ها در برابر نعمت دانش و هنر نویسندگى، واکنشى نامناسب و به دور از انتظار است. (کلاّ) حرف «کلاّ»، براى باز داشتن از رویه اى است که یا در جملات پیش از آن، تشریح یا اشاره شده باشد و یا از سیاق آیات به دست آید و در آیه - به قرینه «لیطغى» - ناظر به حالتى است که نوع انسان ها در برابر نعمت علم و قلم به خود مى گیرند. تعبیر «الإنسان - که براى جنس به کار رفته - ناظر به غالب افراد آن است که از آن به عموم عرفى تعبیر مى شود.

۲ - بیشتر انسان ها، گرفتار طغیان و تجاوز از حدود خویش اند. (انّ الإنسن لیطغى) طغیان; یعنى، از حد گذشتن و هر چیزى را که در نافرمانى از حد و اندازه بیرون رود، «طاغى» گویند. (مصباح)

۳ - خلقت ویژه انسان و برخوردارى او از دانش و هنر نویسندگى، دور ماندن او را از هر گونه انحراف تضمین نمى کند. (خلق الإنسن ... علّم بالقلم ... کلاّ) حرف «کلاّ» مانع پیدایش پندارى است که ممکن است با شنیدن آیات پیشین که درباره آفرینش انسان و علم او بود، براى مخاطب به وجود آید و انسان را از خطر هر انحرافى دور بداند.

۴ - افراط در گناه و طغیان گرى، در کنار بهره بردن از نعمت ها و کرم الهى، دور از انتظار و امرى ناشایسته است. (کلاّ إنّ الإنسن لیطغى) مى توان گفت: حرف «کلاّ» ناظر به جمله هاى بعد است; نه آیه هاى قبل، زیرا زمان نزول آنها با زمان نزول این آیه و آیات پس از آن، فاصله زیادى داشته است. در این صورت مفاد «کلاّ»، باز داشتن انسان از طغیان و سایر کارهایى است که تا «کلاّ لئن لم تنته ...» آمده است. در نتیجه حرف «کلاّ» در آن آیه نیز، تأکید این کلمه خواهد بود.

۵ - دانستن و توانایى بر خواندن و نوشتن، براى باز داشتن انسان از طغیان گرى کافى نیست. (علّم بالقلم . علّم الإنسن ما لم یعلم . کلاّ إنّ الإنسن لیطغى)

۶ - توجه به آفرینش انسان از خون لخته و وابستگى تمام دانش هاى او به خداوند، مایه ترک طغیان است. (خلق الإنسن من علق ... علّم الإنسن ما لم یعلم . کلاّ إنّ الإنسن لیطغى)

موضوعات مرتبط

  • اکثریت: تجاوزگرى اکثریت ۲; طغیان اکثریت ۲
  • انسان: انسان از علقه ۶; انسان ها و نعمت علم ۱; انسان ها و نعمت کتابت ۱; نقش خلقت انسان ۳; نقش علم انسان ۳، ۵; نقش کتابت انسان ۳، ۵; ویژگیهاى اکثریت انسان ۱
  • خدا: کرامت خدا ۴
  • ذکر: آثار ذکر خلقت انسان ها ۶; آثار ذکر نیازمندى انسان ۶; ذکر نیاز به خدا ۶
  • طغیان: افراط در طغیان ۴; زمینه طغیان ۵; عوامل اجتناب از طغیان ۶
  • عمل: عمل ناپسند ۴
  • کتابت: نقش کتابت ۵
  • گمراهى: زمینه گمراهى ۳
  • گناه: افراط در گناه ۴
  • نعمت: استفاده از نعمت ۴

منابع