الروم ٣٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۱۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

هنگامی که رنج و زیانی به مردم برسد، پروردگار خود را می‌خوانند و توبه‌کنان بسوی او بازمی‌گردند؛ امّا همین که رحمتی از خودش به آنان بچشاند، بناگاه گروهی از آنان نسبت به پروردگارشان مشرک می‌شوند.

|و چون مردم را زيانى رسد، پروردگار خود را با حال انابه مى‌خوانند، و آن‌گاه كه از جانب خود رحمتى به آنها چشاند، به ناگاه دسته‌اى از ايشان به پروردگار خود شرك مى‌ورزند
و چون مردم را زيانى رسد، پروردگار خود را، در حالى كه به درگاه او توبه مى‌كنند، مى‌خوانند، و آنگاه كه از جانب خود رحمتى به آنان چشانيد، بناگاه دسته‌اى از ايشان به پروردگارشان شرك مى‌آورند.
و مردم (عادتشان این است که) هر گاه رنج و المی سخت به آنها رسد در آن حال خدای خود را به دعا می‌خوانند و به درگاه او با تضرع و اخلاص روی می‌کنند و پس از آنکه خدا به آنها رحمت خود را چشانید (و از آن سختی نجاتشان داد) آن‌گاه باز گروهی از آنها به خدای خود مشرک می‌شوند.
هنگامی که به مردم آسیب و گزندی برسد، پروردگارشان را در حالی که به سوی او روی آورده اند، می خوانند، سپس زمانی که رحمتی از سوی خود [چون نعمت، ثروت، اولاد و امنیت] به آنان بچشاند، ناگهان گروهی از آنان به پروردگارشان شرک می ورزند.
چون بر آدميان زيانى رسد، پروردگارشان را بخوانند و به درگاه او توبه كنند؛ و چون رحمت خويش به آنها بچشاند، گروهى را بينى كه به پروردگارشان شرك مى‌آورند.
و چون بلایی به مردم رسد انابت کنان پروردگارشان را می‌خوانند و رو به سوی او می‌آورند، سپس چون رحمتی از سوی خویش به ایشان بچشاند، آنگاه است که گروهی از آنان به پروردگارشان شرک می‌آورند
و چون مردم را گزندى رسد پروردگار خويش را در حالى كه روى دل بدو مى‌كنند بخوانند، و چون آنان را از سوى خود رحمتى- مِهر و آسايشى- بچشاند آنگاه گروهى از آنها به پروردگار خويش انباز مى‌آرند
هر زمان که مصائب و بلایای بزرگی (همچون طوفانها و زلزله‌ها و شداید دیگر) به انسانها برسد، پروردگارشان را به فریاد می‌خوانند (و جز او را کاشف مصائب و دافع بلایا نمی‌دانند) و بدو پناهنده می‌گردند. سپس به مجرّد این که (حوادث زیانبار و مصائب برطرف شد و) خداوند مرحمتی از جانب خود در حق ایشان روا دید (و نعمتی بدیشان داد) ناگهان گروهی از آنان برای پروردگارشان شریک و انباز قرار می‌دهند (و به خداگونه‌ها و بتها معتقد می‌شوند و از راستای راه به در می‌روند).
و هنگامی که مردمان را زیانی در رسد، پروردگارشان را - در حالی که به درگاه او برگشت می‌کنند - می‌خوانند. سپس آن‌گاه که از خود رحمتی به آنان چشاند، به ناگاه دسته‌ای از ایشان با پروردگارشان شریک برمی‌گیرند،
و هر گاه رسد مردم را رنجی خوانند پروردگار خود را زاری کنان بسویش تا آنگاه که چشاندشان از خویش رحمتی ناگهان گروهی از ایشانند به پروردگار خویش شرک‌ورزان‌


الروم ٣٢ آیه ٣٣ الروم ٣٤
سوره : سوره الروم
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَسَّ»: لمس کرد. دست داد. «ضُرٌّ»: ضرر و زیان عظیم. مراد حوادث زیانبار و وقائع گرانبار است. «إِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ ...»: مراد این است که به هنگام مصائب سخت و بلایای شدید، مردم به یادخدا می‌افتند و این یکی از نشانه‌های فطرت توحیدی است (نگا: عنکبوت / ). «أَذَاقَهُمْ»: بدیشان چشاند. مراد از چشاندن، رساندن و دادن است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - مواجه شدن با سختى ها و ناملایمات، موجب توجّه انسان ها به خدا و دعا به پیشگاه او است. (و إذا مسّ الناس ضرّ دعوا ربّهم منیبین إلیه) «ضرّ» در لغت، به معناى «بدحالى روحى و یا بدنى» است (مفردات راغب).

۲ - انسان هاى گرفتار در سختى ها و تنگناها، مرجع خود را، خداوند مى دانند و براى نجات خویش، به او روى مى آورند. (و إذا مسّ الناس ضرّ دعوا ربّهم منیبین إلیه) «إنابة» مصدر «منیب» به معناى «رجوع مکرّر در مکرّر» است (مفردات راغب).

۳ - توجّه و رویکرد به خدا، به هنگام مواجه شدن با سختى ها و دشوارى ها، دلیل سرشت توحیدى آدمیان است. (فطرت اللّه الّتى فطر الناس علیها ... و إذا مسّ الناس ضرّ دعوا ربّهم)

۴ - مشرکان نیز، براى نجات خود از سختى ها و ناملایمات، به خداوند روى مى آورند و به درگاه او دعا مى کنند. (المشرکین ... و إذا مسّ الناس ضرّ دعوا ربّهم) «ال» در «الناس» مى تواند عهد باشد و مراد از آن، مشرکانى باشد که در آیات قبل از آنها سخن گفته شده است.

۵ - ربوبیّت خداوند، متقضى پناه جستن به او در خطرات و سختى ها است. (و إذا مسّ الناس ضرّ دعوا ربّهم)

۶ - سختى ها و ناملایمات، بروزدهنده هویّت اصلى نهاد انسان است. (و إذا مسّ الناس ضرّ دعوا ربّهم)

۷ - فطرت خداجویى، قوى ترین گرایش در وجود انسان ها است. (و إذا مسّ الناس ضرّ دعوا ربّهم منیبین إلیه) از این که انسان ها، در تماس با دشوارى ها و مشکل ها، به خدا روى مى آورند، نشان دهنده این گرایش قوى است.

۸ - بطلان شرک و ناکارامدى عقیده به آن، به هنگام مواجهه با سختى ها بروز مى کند. (و إذا مسّ الناس ضرّ دعوا ربّهم) بنابراین که مراد از «الناس» مشرکان باشد، روى آوردن آنان به خداوند، براى نجات خویش از ناملایمات نشان دهنده حقیقت یاد شده است.

۹ - دعا به پیشگاه خداوند، زمینه نجات از ناملایمات و سختى ها است. (و إذا مسّ الناس ضرّ دعوا ربّهم ... ثمّ إذا أذاقهم منه رحمة) اِعطاى رحمت به بندگان گرفتار در ناملایمات، در پى دعاى آنان براى نجات از آن وضعیّت، احتمال دارد به خاطر دعا و تأثیر آن باشد.

۱۰ - دعاى خالصانه، زمینه ساز برخوردارى انسان از رحمت الهى است. (دعوا ربّهم منیبین إلیه ثمّ إذا أذاقهم منه رحمة)

۱۱ - گروهى از مردم، به هنگام برخوردارى از رفاه و آسایش و رهیدن از خطرات و سختى ها، ناسپاسى مى کنند و شرک مىورزند. (و إذا مسّ الناس ضرّ ... ثمّ إذا أذاقهم ... إذا فریق منهم بربّهم یشرکون)

۱۲ - برخى از مشرکان، به رغم رویکرد به خدا، به هنگام ابتلا به ناملایمات و سختى ها، به محض احساس رهایى از آن و دست یابى به اندک آسایش، شرک ربوبى پیدا مى کنند. (و إذا مسّ الناس ضرّ دعوا ربّهم ... ثمّ إذا أذاقهم منه رحمة إذا فریق منهم بربّهم یشرکون) تعبیر «أذاق» - که به معناى «چشاند» است و معمولا، براى «خوردن کم» به کار مى رود - به جاى «برخوردار کردن» و «عطا کردن» و امثال آنها و نیز تنوین تنکیر «رحمة» - که دلالت بر قِلّت مى کند - حکایت از دست یابى به رفاه اندک دارد.

۱۳ - رویکرد به خداوند و اجتناب از شرک، در وضعیّت آسایش، مانند وضعیت سختى و ناگوارى امرى بایسته و لازم است. (و إذا مسّ الناس ضرّ ... ثمّ إذا أذاقهم منه رحمة ... یشرکون) از آن جایى که آیه، درصدد سرزنش کسانى است که به هنگام مواجهه با سختى ها، به خداوند روى مى آورند، اما همین که از آن مى رهند، شرک مىورزند، نکته یاد شده به دست مى آید.

۱۴ - رویکرد افراد رهیده از سختى ها و ناملایمات به شرک، به رغم توجّه شان به خداوند، به هنگام ابتلا، امرى غیر منتظره و ناشایست است. (ثمّ إذا أذاقهم منه رحمة إذا فریق منهم بربّهم یشرکون) «إذا» در عبارت «إذا فریق...» فجاییه است. کاربرد آن، در جایى است که حادثه اى به صورت غیرمنتظره رخ بدهد. تکرار «ربّهم» با این بیان که ذکر «ربّهم» اِشعار به این نکته دارد که آنان به رغم این که خداوند، پروردگارشان است، چنان کردند، مؤید این مطلب است.

۱۵ - رفاه و آسایش، زمینه ساز غفلت از فطرت توحیدى است. (ثمّ إذا أذاقهم منه رحمة إذا فریق منهم بربّهم یشرکون)

۱۶ - انسان هایى که در هر شرایط عقیده توحیدى خود را حفظ مى کنند، وجود دارد. (و إذا مسّ الناس ضرّ دعوا ربّهم ... إذا فریق منهم بربّهم یشرکون)

۱۷ - بیان واقعیّت در اظهار نظرها، امرى بایسته و پسندیده است. (ثمّ إذا أذاقهم منه رحمة إذا فریق منهم بربّهم یشرکون) از این که در بیان روى آوردن به شرک، از سوى انسان هاى رهیده از ناملایمات، فرموده است که «گروهى چنین کردند»، و به همه نسبت نداده است، نکته فوق قابل استفاده است.

۱۸ - انسان ها، در برخورد با آسایش و ناملایمات، یکسان نیستند. (و إذا مسّ الناس ضرّ دعوا ربّهم ... ثمّ إذا أذاقهم منه رحمة إذا فریق منهم بربّهم یشرکون)

۱۹ - توجّه به عوامل غیر الهى، در نجات از ناملایمات، عامل روى آوردن به شرک است. (إذا فریق منهم بربّهم یشرکون) احتمال دارد مراد از «یشرکون» این باشد که آنان، عامل نجات خویش را از سختى ها، عوامل مادى تلقى مى کنند و به جاى این که سر منشأ همه امور را، خداوند بدانند، عوامل ظاهرى را نجات بخش مى دانند.

موضوعات مرتبط

  • ابتلا: آثار ابتلا به سختى ۱۲
  • اخلاص: آثار اخلاص ۱۰
  • استعاذه: استعاذه به خدا ۵; استعاذه در سختى ۵
  • انسان: انسان هاى مبتلا به سختى ۲; انسان هاى موحد ۱۶; تفاوت انسان ها ۱۸; فطریات انسان ۷
  • ایمان: زمینه ایمان به خدا ۱
  • توحید: توحید در آسایش ۱۳; توحید در سختى ۱۳
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۵; رحمت خدا ۱۰
  • دعا: آثار دعا ۹; اخلاص در دعا ۱۰; زمینه دعا ۱، ۲، ۳
  • دین: آسیب شناسى دینى ۱۱
  • رحمت: زمینه جلب رحمت ۱۰
  • رفاه: آثار رفاه ۱۱، ۱۵
  • سختى: آثار سختى ۱، ۳، ۶، ۸; آثار نجات از سختى ۱۱، ۱۲; زمینه نجات از سختى ۹; نجات از سختى ۴، ۱۹
  • شرک: اجتناب از شرک ۱۳; زمینه شرک ۱۱، ۱۹; شرک در آسایش ۱۴; شرک ربوبى ۱۲; عوامل ظهور بطلان شرک ۸
  • عمل: عمل پسندیده ۱۷
  • غفلت: زمینه غفلت از فطرت ۱۵
  • فطرت: دلایل فطرت توحیدى ۳; عوامل تنبه فطرت ۶; فطرت خداجویى ۷; فطرت دینى ۷
  • مشرکان: دعاى مشرکان ۴; مشرکان و خدا ۴
  • نجات: منشأ نجات ۲
  • نجات یافتگان: شگفتى شرک نجات یافتگان از خطر ۱۴; ناپسندى شرک نجات یافتگان از خطر ۱۴
  • نظر: اظهار نظر صحیح ۱۷

منابع