الحجر ٥٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=هنگامی که درآمدند بر او پس گفتند سلامی گفت همانا مائیم از شما هراسان‌
|-|معزی=هنگامی که درآمدند بر او پس گفتند سلامی گفت همانا مائیم از شما هراسان‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الحجر | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::52|٥٢]] | قبلی = الحجر ٥١ | بعدی = الحجر ٥٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الحجر | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::52|٥٢]] | قبلی = الحجر ٥١ | بعدی = الحجر ٥٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«سَلاماً»: درودتان باد! مترسید و آرام باشید. مفعول مطلق یا صفت مصدر محذوفی است. تقدیر چنین است: سَلِّمُوا سَلاماً. قالُوا قَوْلاً سَلاماً. «وَجِلُونَ»: بیمناکان. ترسندگان.
«سَلاماً»: درودتان باد! مترسید و آرام باشید. مفعول مطلق یا صفت مصدر محذوفی است. تقدیر چنین است: سَلِّمُوا سَلاماً. قالُوا قَوْلاً سَلاماً. «وَجِلُونَ»: بیمناکان. ترسندگان.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۶


ترجمه

هنگامی که بر او وارد شدند و سلام کردند؛ (ابراهیم) گفت: «ما از شما بیمناکیم!»

|هنگامى كه بر او وارد شدند و سلام گفتند. گفت: همانا ما از شما بيمناكيم
هنگامى كه بر او وارد شدند و سلام گفتند. [ابراهيم‌] گفت: «ما از شما بيمناكيم.»
که چون آن مهمانان بر ابراهیم وارد شدند و بر او سلام دادند ابراهیم (مضطرب شده) گفت: ما از شما (که بدون اذن و بی‌موقع بر ما در آمدید) بیمناکیم.
هنگامی که بر او وارد شدند، پس سلام گفتند. [ابراهیم] گفت: ما از شما ترسانیم.
آنگاه كه بر او داخل شدند و گفتند: سلام. ابراهيم گفت: ما از شما مى‌ترسيم.
هنگامی که [فرشتگان‌] بر او وارد شدند و سلام گفتند، گفت ما از شما هراسانیم‌
آنگاه كه بر او در آمدند و سلام گفتند. [ابراهيم‌] گفت: ما از شما هراسانيم.
زمانی (را بیان کن) که به پیش او آمدند و گفتند: درود! ابراهیم گفت: ما از شما می‌ترسیم!
چون بر او وارد شدند پس (بدو) سلام گفتند. (ابراهیم) گفت: «ما از شما بیمناکیم.»
هنگامی که درآمدند بر او پس گفتند سلامی گفت همانا مائیم از شما هراسان‌


الحجر ٥١ آیه ٥٢ الحجر ٥٣
سوره : سوره الحجر
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«سَلاماً»: درودتان باد! مترسید و آرام باشید. مفعول مطلق یا صفت مصدر محذوفی است. تقدیر چنین است: سَلِّمُوا سَلاماً. قالُوا قَوْلاً سَلاماً. «وَجِلُونَ»: بیمناکان. ترسندگان.


تفسیر

نکات آیه

۱- مهمانان حضرت ابراهیم (فرشتگان) به هنگام ورود بر وى، به او سلام و درود گفتند. (و نبّئهم عن ضیف إبرهیم . إذ دخلوا علیه فقالوا سلمًا)

۲- سلام کردن به هنگام ملاقات و وارد شدن بر یکدیگر، از آداب و اخلاق پسندیده (و نبّئهم عن ضیف إبرهیم . إذ دخلوا علیه فقالوا سلمًا)

۳- ابراهیم(ع) و خانواده وى با مشاهده ورود مهمانان (فرشتگان) به محضر ایشان، هراسناک و مضطرب شدند. (إذ دخلوا علیه ... قال إنا منکم وجلون) با اینکه ملائکه بر شخص حضرت ابراهیم(ع) وارد شدند (دخلوا علیه) امّا آن حضرت هراس و اضطراب را به صورت جمع (إنا منکم وجلون) بیان کرده است و این نشان دهنده هراس خود او و خانواده اش مى باشد. لازم به ذکر است که «وجل» به آن ترسى گفته مى شود که سراپاى وجود انسان را فراگیرد (مفردات راغب).

۴- حضرت ابراهیم(ع) ترس و اضطراب خویش را که ناشى از حضور مهمانان (فرشتگان) در محضر او بود، به آنان اظهار کرد. (إذ دخلوا علیه ... قال إنا منکم وجلون)

۵- پذیرش مهمان - هر چند که ناشناس باشد - از خلق و خوى ابراهیم(ع) بود. (و نبّئهم عن ضیف إبرهیم . إذ دخلوا علیه ... قال إنا منکم وجلون) ترس و اضطراب ابراهیم(ع) از حضور مهمانان (إنا منکم وجلون) نشان مى دهد که آنان براى ابراهیم(ع) ناشناخته بودند و اگر آن حضرت آنان را مى شناخت هراس برنمى داشت. پذیرش مهمان ناشناخته گویاى برداشت فوق است.

۶- امکان عارض شدن ترس و اضطراب بر پیامبران الهى (قال إنا منکم وجلون)

۷- آگاهى پیامبران حتى پیامبران اولواالعزم از امور، محدود بود. (إذ دخلوا علیه ... قال إنا منکم وجلون)

۸- فرشتگان وارد شده بر حضرت ابراهیم(ع)، در قالب و شکل انسان بوده و به عنوان مهمان وارد شدند. (و نبّئهم عن ضیف إبرهیم . إذ دخلوا علیه فقالوا سلمًا قال إنا منکم وجلون)

۹- گفت و گوى مستقیم فرشتگان با حضرت ابراهیم(ع) (فقالوا سلمًا قال إنا منکم وجلون . قالوا لاتوجل)

۱۰- امکان ظاهر شدن فرشتگان در قالب جسمانى و قابل رؤیت (إذ دخلوا علیه فقالوا سلمًا قال إنا منکم وجلون)

روایات و احادیث

۱۱- «... قال أبوجعفر(ع): ... بعث الله رسلاً إلى إبراهیم ... فدخلوا علیه لیلاً ففزع منهم و خاف أن یکونوا سُرّاقاً، قال: فلمّا أن رأته الرسل فزعاً وجلاً «قالوا سلاماً» ... «قال إنا منکم وجلون قالوا لاتوجل...»...;[۱] از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود:... خداوند فرستادگانى را به سوى ابراهیم(ع) گسیل داشت ... پس شبانه بر او وارد شدند و او از آنان وحشت کرد و ترسید که دزد باشند. امام فرمود: پس چون فرستادگان آن حضرت را وحشت زده و هراسان دیدند، به او سلام کردند ... او [گفت:] قال إنا منکم وجلون...».

موضوعات مرتبط

  • ابراهیم(ع): اضطراب ابراهیم(ع) ۳; اضطراب خانواده ابراهیم(ع) ۳; ترس ابراهیم(ع) ۳، ۱۱; ترس خانواده ابراهیم(ع) ۳; سلام به ابراهیم(ع) ۱، ۱۱; صفات ابراهیم(ع) ۵; قصه ابراهیم(ع) ۱، ۳، ۴، ۸، ۹، ۱۱; گفتگوى ملائکه با ابراهیم(ع) ۹; منشأ اضطراب ابراهیم(ع) ۴; منشأ ترس ابراهیم(ع) ۴; مهمانان ابراهیم(ع) ۱، ۳، ۴، ۱۱; مهمان نوازى ابراهیم(ع) ۵; ورود ملائکه بر ابراهیم(ع) ۸; ویژگیهاى مهمانان ابراهیم(ع) ۸
  • انبیا: انبیا و اضطراب ۶; انبیا و ترس ۶; محدوده علم انبیا ۷; محدوده علم انبیای اولواالعزم ۷
  • رسولان خدا ۱۱:
  • سلام: اهمیت سلام ۲
  • صفات: صفات پسندیده ۲
  • معاشرت: آداب معاشرت ۲
  • ملائکه: تجسم ملائکه ۸، ۱۰; رؤیت ملائکه ۱۰; سلام ملائکه ۱، ۱۱

منابع

  1. تفسیرعیاشى، ج ۲، ص ۲۴۶، ح ۲۶; نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۱، ح ۷۴.