التوبة ٦٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۲۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

مردان منافق و زنان منافق، همه از یک گروهند! آنها امر به منکر، و نهی از معروف می‌کنند؛ و دستهایشان را (از انفاق و بخشش) می‌بندند؛ خدا را فراموش کردند، و خدا (نیز) آنها را فراموش کرد (، و رحمتش را از آنها قطع نمود)؛ به یقین، منافقان همان فاسقانند!

مردان و زنان منافق همه از يكديگرند كه امر به منكر و نهى از معروف مى‌كنند و دست‌هاى خود را [از انفاق‌] بسته مى‌دارند. خدا را فراموش كرده‌اند و او هم فراموششان كرده است. آرى، منافقان همان فاسقانند
مردان و زنان دو چهره، [همانند] يكديگرند. به كار ناپسند وامى‌دارند و از كار پسنديده باز مى‌دارند، و دستهاى خود را [از انفاق‌] فرو مى‌بندند. خدا را فراموش كردند، پس [خدا هم‌] فراموششان كرد. در حقيقت، اين منافقانند كه فاسقند.
مردان و زنان منافق، متّفق با همدیگر و طرفدار یکدیگرند، مردم را به کار بد وا می‌دارند و از کار نیکو منع می‌کنند و دست خود را (از انفاق در راه خدا) می‌بندند، و چون خدا را فراموش کردند خدا نیز آنها را فراموش کرد (یعنی به خود واگذاشت تا از هر سعادت محروم شوند)، در حقیقت منافقان بدترین زشتکاران عالمند.
مردان و زنان منافق همانند و مشابه یکدیگرند، به کار بد فرمان می دهند و از کار نیک باز می دارند و از انفاق در راه خدا امساک می ورزند، خدا را فراموش کردند و خدا هم آنان را [از لطف و رحمت خود] محروم کرد؛ یقیناً منافقانند که فاسق اند.
مردان منافق و زنان منافق، همه همانند يكديگرند. به كارهاى زشت فرمان مى‌دهند و از كارهاى نيك جلو مى‌گيرند و مشت خود را از انفاق در راه خدا مى‌بندند. خدا را فراموش كرده‌اند. خدا نيز ايشان را فراموش كرده است، زيرا منافقان نافرمانانند.
مردان و زنان منافق همه از یکدیگرند که امر به منکر و نهی از معروف می‌کنند و دستانشان را [از انفاق‌] بسته می‌دارند، خداوند را فراموش کرده‌اند و خداوند هم [به کیفر آن‌] فراموششان کرده است، بی‌گمان منافقان فاسقند
مردان و زنان منافق برخى‌شان از برخى ديگرند- بر آيين و روش يكديگرند-، به كار بد و ناشايست فرمان مى‌دهند و از كار نيك و شايسته باز مى‌دارند، و دست خويش [از انفاق در راه خدا] بسته مى‌دارند، خداى را فراموش كردند پس خداى نيز آنان را به فراموشى سپرد، زيرا كه منافقان، بدكاران و بيرون‌شدگان از فرمانند.
مردان منافق و زنان منافق همه از یک گروه (و یک قماش) هستند. آنان همدیگر را به کار زشت فرا می‌خوانند و از کار خوب باز می‌دارند و (از بذل و بخشش در راه خیر) دست می‌کشند. خدا را فراموش کرده‌اند (و از پرستش او روی‌گردان شده‌اند)، خدا هم ایشان را فراموش کرده است (و رحمت خود را از ایشان بریده و هدایت خویش را از آنان دریغ داشته است). واقعاً منافقان فرمان‌ناپذیر (و سرکش و گناهکار) هستند.
مردان و زنان منافق همانند یکدیگرند؛ (دیگران و خودشان را) به کار ناشناخته [:ناپسند] وا می‌دارند و از کار شناخته شده [:پسندیده] باز می‌دارند، و دست‌های خود را (از خوبی‌ها) فرو می‌بندند. خدا را فراموش کردند، پس او (هم) فراموششان کرد. منافقان، بی‌گمان (هم)اینان فاسقانند.
مردان دوروی و زنان دوروی برخیشان از آن برخی است فرمان دهند به زشتی و بازدارند از نیکی و بسته دارند دستهای خود را فراموش کردند خدای را پس فراموششان کرد همانا دورویانند نافرمانان‌


التوبة ٦٦ آیه ٦٧ التوبة ٦٨
سوره : سوره التوبة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَقْبِضُونَ أَیْدِیَهُمْ»: دست خود را باز می‌دارند. مراد این است که بخل می‌ورزند و به احسان و انفاق و بذل و بخشش نمی‌پردازند. «الْفَاسِقُونَ»: کسانی که از فرمان خدا بیرون می‌روند و عاصی و کافر و گمراه می‌شوند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - وجود زنان منافق، در میان منافقان عصر پیامبر(ص) (المنفقون و المنفقت)

۲ - همگونى زنان و مردان منافق صدر اسلام، در مواضع ضد اسلامى و برخورد با مسلمانان (المنفقون و المنفقت بعضهم من بعض یأمرون بالمنکر)

۳ - همگونى زنان و مردان منافق، در مجازات و کیفر جرم نفاق (نعذب طائفة بأنهم کانوا مجرمین. المنفقون و المنفقت بعضهم من بعض)

۴ - مواضع و عملکرد سیاسى، اجتماعى و دینى زنان منافق، داراى اهمیّتى همانند مواضع و عملکرد مردان منافق (المنفقون و المنفقت بعضهم من بعض یأمرون بالمنکر) مطرح شدن زنان منافق، در کنار مردان منافق و هم سطح شمرده شدن با آنان، بیانگر برداشت فوق است.

۵ - وجود رابطه و پیوند قوى، میان منافقان (المنفقون و المنفقت بعضهم من بعض)

۶ - عدم استقلال برخى از منافقان در مشى خویش و تأثیرپذیرى آنان از عناصرخط دهنده نفاق (بعضهم من بعض) برداشت فوق بر این اساس است که «من» نشویه باشد که در این صورت، آیه مى رساند برخى از منافقان نفاق خویش را از برخى دیگر کسب مى کردند.

۷ - منافقان، گروهى متشکل از دو دسته: خط دهنده و جریان ساز ; خط گیرنده و تأثیرپذیر (المنفقون و المنفقت بعضهم من بعض) برداشت فوق با توجّه به کلمه «من» که براى ابتدائیت (نشویه) است، استفاده مى شود.

۸ - امکان عفو عناصر غیر اصلى و خط گیرنده نفاق و غیر قابل بخشش بودن جرم عناصر اصلى و خط دهنده* (إن نعف عن طائفة ... نعذب طائفة ... بعضهم من بعض) «بعضهم من بعض» تحت تأثیر بودن برخى منافقان از برخى دیگر را افاده مى کند و نیز این آیه تفسیر آیه قبل مى باشد و علت عفو گروهى و کیفر گروهى دیگر را بیان مى نماید.

۹ - شیوه منافقان، ترویج امور زشت و منکر و پیشگیرى از تحقق معروف (ارزشها و نیکیها) (المنفقون و المنفقت ... یأمرون بالمنکر و ینهون عن المعروف)

۱۰ - منافقان، مردمى داراى خصلت بخل و امتناع از انفاق در راه خدا (المنفقون و المنفقت ... و یقبضون أیدیهم)

۱۱ - منافقان، هم خود خیرى به جامعه نمى رسانند و هم دیگران را از کار نیک بازمى دارند. (و ینهون عن المعروف و یقبضون أیدیهم)

۱۲ - اهتمام اسلام به انفاق و تأمین نیازهاى معیشتى جامعه (و یقبضون أیدیهم)

۱۳ - منافقان، محروم از عنایت و توجّه خدا به خاطر نسیان و غفلت آنان از او (المنفقون و المنفقت ... نسوا اللّه فنسیهم)

۱۴ - غفلت از خدا و فرمانهاى او، عامل سلب شدن عنایت خدا نسبت به انسان و نیازهایش (نسوا اللّه فنسیهم)

۱۵ - نقش اصلى عملکرد انسان، در محرومیتش از لطف و عنایت الهى (نسوا اللّه فنسیهم)

۱۶ - ترویج زشتیها و فساد (منکر) و پیشگیرى از تحقق نیکیها و ارزشها و نیز امتناع از انفاق، نشانه هاى غفلت از خدا (یأمرون بالمنکر و ینهون عن المعروف و یقبضون أیدیهم نسوا اللّه)

۱۷ - ترویج زشتیها و فساد (منکر) و پیشگیرى از تحقق نیکیها و ارزشها و فراموشى خدا و فرمانهاى او، از عملکردها و اوصاف منافقان (المنفقون ... یأمرون بالمنکر و ینهون عن المعروف و یقبضون أیدیهم نسوا اللّه)

۱۸ - تناسب کیفرها و مجازاتهاى الهى با عملکرد انسان (نسوا اللّه فنسیهم)

۱۹ - توجّه انسان به خدا و فرمانهایش، زمینه ساز جلب لطف و رحمت او (نسوا اللّه فنسیهم) با استفاده از مفهوم جمله «نسوا اللّه ... » برداشت فوق به دست مى آید.

۲۰ - منافقان، مشخص ترین نمونه فاسقان (إن المنفقین هم الفسقون)

۲۱ - ترویج زشتیها (منکر)، پیشگیرى از کارهاى نیک، امتناع از انفاق و غفلت از یاد خدا، فسق واقعى است. (یأمرون بالمنکر و ینهون عن المعروف و یقبضون أیدیهم نسوا اللّه ... إن المنفقین هم الفسقون)

۲۲ - ترویج زشتیها، پیشگیرى از نیکیها و امتناع از انفاق، جرم و موجب عذاب حتمى (نعذب ... مجرمین ... یأمرون بالمنکر و ینهون عن المعروف و یقبضون أیدیهم) آیه شریفه، بیانگر خصوصیات مجرمانى است که در آیه پیشین آمده است.

روایات و احادیث

۲۳ - عبدالعزیز بن مسلم گوید: از امام رضا (ع) درباره سخن خدا که مى فرماید: «نسوا اللّه فنسیهم» سؤال کردم فرمود: «ان اللّه تعالى لا ینسى و لا یسهو ... و انما یجازى من نسیه و نسى لقاء یومه بان ینسیهم أنفسهم ... ;[۱] خداى تعالى نه فراموشى دارد و نه اشتباه ... همانا خداوند کسانى را که او و دیدار قیامت را فراموش کرده اند به این صورت مجازات مى کند که خودشان را از یادشان ببرد ... ».

۲۴ - از حضرت على (ع) روایت شده که درباره سخن خدا: «نسوا اللّه فنسیهم» فرمود: فانما یعنى انهم نسوا اللّه فى دار الدنیا فلم یعملوا له بالطاعة و لم یؤمنوا به و برسوله فنسیهم فى الآخرة اى لم یجعل لهم فى ثوابه نصیباً فصاروا منسیین من الخیر ;[۲] على (ع) درباره سخن خدا که مى فرماید: «آنان خدا را فراموش کردند، پس خدا آنان را فراموش کرد» فرمود: همانا مقصود خدا این است که آنان خدا را در دنیا فراموش نمودند و از او اطاعت نکردند و به او و رسولش ایمان نیاوردند، خدا نیز در قیامت آنان را فراموش کرد ; یعنى، براى آنان بهره اى از ثواب خود قرار نداد، پس آنان از خیر فراموش شدند».

موضوعات مرتبط

  • اسلام: اسلام و اقتصاد ۱۲ ; تاریخ صدر اسلام ۱، ۲ ; ویژگیهاى اسلام ۱۲
  • انفاق: آثار ترک انفاق ۱۶، ۲۱، ۲۲ ; اهمیّت انفاق ۱۲
  • بخیلان: ۱۰
  • جرایم: جرایم غیر قابل عفو ۸ ; عفو معاونان جرایم ۸ ; موارد جرایم ۲۲
  • خدا: آثار فراموشى خدا ۱۳، ۱۴، ۲۱ ; زمینه لطف خدا ۱۹ ; عوامل محرومیت از لطف خدا ۱۴، ۱۵ ; کیفر فراموشى خدا ۲۳ ; کیفرهاى خدا ۱۸ ; مراد از فراموشى خدا ۲۴ ; نشانه هاى فراموشى خدا ۱۶
  • خودفراموشى: زمینه خودفراموشى ۲۳
  • خیر: محرومان از خیر ۲۴
  • ذکر: آثار ذکر خدا ۱۹
  • زن: تساوى زن و مرد ۳ ; زنان منافق در صدر اسلام ۱، ۲ ; کیفر زنان منافق ۳ ; موضعگیرى زنان منافق ۴
  • عذاب: موجبات عذاب ۲۲
  • عمل: آثار عمل ۱۵
  • غفلت: آثار غفلت از خدا ۱۳، ۱۴
  • فاسقان: ۲۰
  • فساد: جرم اشاعه فساد ۲۲ ; مجازات اشاعه فساد ۲۲
  • فسق: موارد فسق ۲۱
  • قیامت: کیفر فراموشى قیامت ۲۳
  • کیفر: تساوى در کیفر ۳ ; تناسب کیفر با گناه ۱۸ ; نظام کیفرى ۳، ۱۸
  • لطف خدا: محرومان از لطف خدا ۱۳
  • معروف: آثار نهى از معروف ۱۶، ۲۲ ; جرم نهى از معروف ۹ ; فسق نهى از معروف ۲۱
  • منافقان: آمرزش منافقان پیرو ۸ ; اسلام ستیزى منافقان صدر اسلام ۲ ; بخل منافقان ۱۰ ; تأثیرپذیرى منافقان ۶ ; جرایم منافقان ۹ ; رذایل منافقان ۱۰ ; روابط منافقان ۵ ; روش برخورد منافقان ۹ ; رهبران منافقان ۷ ; صفات منافقان ۱۰، ۱۷ ; فسق منافقان ۲۰ ; کیفر رهبران منافقان ۸ ; کیفر منافقان ۳ ; گروههاى منافقان ۷ ; محرومیت منافقان ۱۳ ; منافقان پیرو ۷ ; منافقان صدر اسلام ۱ ; منافقان و امر به منکر ۹، ۱۷ ; منافقان و انفاق ۱۰ ; منافقان و فراموشى خدا ۱۷ ; منافقان و نهى از معروف ۹، ۱۱، ۱۷ ; موضعگیرى اجتماعى منافقان ۴ ; نقش رهبران منافقان ۶ ; ویژگیهاى منافقان ۱۱
  • منکر: آثار امر به منکر ۱۶، ۲۲ ; جرم امر به منکر ۹ ; فسق امر به منکر ۲۱
  • نفاق: جرم نفاق ۸
  • نیازها: تأمین نیازهاى اقتصاى ۱۲

منابع

  1. عیون اخبارالرضا، ج ۱، ص ۱۲۵، ح ۱۸ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۲۳۹، ح ۲۲۷.
  2. تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۹۶، ح ۸۶ ; تفسیر برهان، ج ۲، ص ۱۴۴، ح ۴.