الأنعام ١٣٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۴۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

همین‌گونه شرکای آنها [= بتها]، قتل فرزندانشان را در نظرشان جلوه دادند؛ (کودکان خود را قربانی بتها می‌کردند، و افتخار می‌نمودند!) سرانجام آنها را به هلاکت افکندند؛ و آیینشان را بر آنان مشتبه ساختند. و اگر خدا می‌خواست، چنین نمی‌کردند؛ (زیرا می‌توانست جلو آنان را بگیرد؛ ولی اجبار سودی ندارد.) بنابر این، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار (و به آنها اعتنا مکن)!

و معبودانشان اين گونه براى بسيارى از مشركان، كشتن فرزندانشان را جلوه دادند تا هلاكشان كنند و دينشان را بر آنان مشوش سازند. و اگر خدا مى‌خواست چنين نمى‌كردند، پس ايشان را با دروغ‌هايى كه مى‌بافند رها كن
و اين گونه براى بسيارى از مشركان، بتانشان كشتن فرزندانشان را آراستند، تا هلاكشان كنند و دينشان را بر آنان مشتبه سازند؛ و اگر خدا مى‌خواست چنين نمى‌كردند. پس ايشان را با آنچه به دروغ مى‌سازند رها كن.
و همچنین در نظر بسیاری از مشرکان، عمل کشتن فرزندان را بتهای ایشان نیکو جلوه داده تا آنکه آنان را با این عمل هلاک سازند و در دین فطریشان به غلط و اشتباه اندازند. و اگر خدا می‌خواست چنین نمی‌کردند، پس آنها را با آنچه (از خرافات) می‌بافند واگذار.
مانند [این سهم بندی بی اساس که هوای نفسشان در نظرشان آراست] بتان، کشتن فرزندانشان را در نظرشان آراستند تا سرگردان و هلاکشان سازند و دینشان را بر آنان مُشتبه [و آمیخته به بدعت ها و خرافات] کنند؛ اگر خدا می خواست [اجباراً] آن کار را نمی کردند [ولی اجبار به عمل و ترک آن مشمول خواست خدا نیست؛] پس آنان را با آنچه دروغ می سازند واگذار.
همچنين، كاهنان، كشتن فرزند را در نظر بسيارى از مشركان بياراستند تا هلاكشان كنند و درباره دينشان به شك و اشتباهشان افكنند. اگر خدا مى‌خواست چنين نمى‌كردند. پس با دروغى كه مى‌بافند رهايشان ساز.
و بدین‌سان بتانشان در نظر بسیاری از آنان قتل فرزندانشان را آراسته جلوه دادند تا سرانجام آنان را نابود کنند و دینشان را بر آنان مشتبه سازند، و اگر خداوند [به قضای حتمی‌] می‌خواست، چنین نمی‌کردند، پس ایشان را با افترایی که می‌بندند، واگذار
و همچنين شريكان آنها- بتها يا خادمان بتخانه- در نظر بسيارى از مشركان كشتن فرزندانشان را- به عنوان قربانى براى خدايان- بياراستند تا آنان را هلاك كنند- گمراهشان گردانند- و دينشان را بر آنها آشفته و پوشيده سازند. و اگر خدا مى‌خواست اين كار را نمى‌كردند- يعنى به اجبار جلو آنان را مى‌گرفت اما سنّت الهى چنين نيست- پس آنان را با آن دروغها كه مى‌سازند واگذار.
همان گونه (که اوهام و خیالبافیهایشان تقسیم‌بندی ستمگرانه فوق را در نظرشان آراسته بود، گمانهای نادرستی که درباره‌ی بتهایشان داشتند کار را بدانجا کشانده بود که) بتهایشان کشتن فرزندانشان را در نظر بسیاری از مشرکان زیبا جلوه داده بود (و دسته‌ای فرزندانشان را قربانی بتان می‌کردند و دسته‌ای دخترانشان را زنده بگور می‌نمودند) تا سرانجام آنان را هلاک گردانند و آئین ایشان را بر آنان مشتبه کنند (و یگانه‌پرستی را با خرافه‌پرستی بیامیزند و راه را از چاه باز نشناسند). اگر خدا می‌خواست آنان چنین نمی‌کردند. (حال که مشیّت خدا چنین می‌خواهد) پس بگذار آنان (بر خدا و رسول او) دروغ بندند (چرا که عقاب و عذاب در انتظار ایشان است).
و این‌گونه برای بسیاری از مشرکان، شریکانشان، کشتن فرزندانشان را آراستند، تا (در پایان) هلاکشان کنند و دینشان را بر آنان مشتبه سازند و اگر خدا می‌خواست چنان نمی‌کردند. پس ایشان را با آنچه (به خدا) افترا می‌زنند واگذار.
و بدینسان آراستند برای بسیاری از مشرکان کشتن فرزندانشان را شریکان ایشان تا بلغزانندشان و تا آشفته سازند بر ایشان دینشان را و اگر می‌خواست خدا نمی‌کردندش پس بگذار ایشان را با آنچه دروغ می‌بندند


الأنعام ١٣٦ آیه ١٣٧ الأنعام ١٣٨
سوره : سوره الأنعام
نزول : ١٠ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لِیُرْدُوهُمْ»: تا این که آنان را به هلاکت اندازند. از ماده (رَدی) به معنی هلاک. «لِیَلْبِسُوا»: تا مشتبه کنند. تا این که به هم آمیزند و مخلوط سازند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- فرزند کشى و قربانى براى شریکان پندارى خداوند، از سنتهاى زشت مشرکان عصر جاهلیت بوده است. (ساء ما یحکمون. و کذلک زین لکثیر من المشرکین قتل أولدهم) در آیه شریفه تزیین کشتن فرزندان به «شرکاء» نسبت داده نشده، لذا محتمل است مراد قربانى کردن فرزندان براى بتها باشد، گر چه اعراب جاهلى به انگیزه هاى دیگرى نیز، مانند فقر، عار از دختر داشتن و ... فرزندان خود را مى کشتند.

۲- کشتن فرزند در نظر بسیارى از مشرکان عصر جاهلیت کارى زیبا و شایسته بوده است. (و کذلک زین لکثیر من المشرکین قتل أولدهم)

۳- اعتقاد مشرکان به بتها و معبودهاى پندارى، عامل زیبا جلوه نمودن فرزندکشى در نظر ایشان (و کذلک زین ... قتل أولدهم شرکاؤهم)

۴- نقش جهانبینى در توجیه و تعیین زشتى و زیبایى عمل * (و کذلک زین لکثیر من المشرکین قتل أولدهم شرکاؤهم)

۵- انطباق دقیق با واقعیت و پرهیز از مبالغه، معیارهایى که باید در نقل خبر مراعات کرد. (زین لکثیر من المشرکین)

۶- عقاید شرک آلود و جاهلانه موجب گرایش انسان به اعمال ناشایست و خلاف فطرت و وجدان است. (و کذلک زین ... قتل أولدهم شرکاؤهم)

۷- فرزندکشى در نظر گروهى از مشرکان عصر جاهلیت، على رغم نظر بسیارى دیگر، کارى شایسته تلقى نمى شده است. (کذلک زین لکثیر من المشرکین قتل أولدهم)

۸- زیبا پنداشتن عمل نقشى عمده در انگیزش انسان براى عمل دارد. (زین لکثیر من المشرکین قتل أولدهم شرکاؤهم)

۹- تعیین سهمى در اموال براى خداوند و سهمى براى شریکان موهوم او و تجویز مصرف سهم خداوند براى شریکان، کارهایى زیبا و شایسته از دیدگاه مشرکان عصر جاهلیت (و جعلوالله مما ذراً من الحرث ... کذلک زین لکثیر من المشرکین) اسم اشاره «کذلک» به آیه قبل اشارت دارد و مفاد «کاف» تشبیه در آن، بیان شباهت تزیین در این کار (قتل فرزند) با تزیین در آیه قبل (تعیین سهام و ...) است.

۱۰- تزیین اعمال زشت، از ترفندهاى گمراهگران براى به هلاکت افکندن مردم و به اشتباه انداختن آنها در دین (و کذلک زین ... لیردوهم و لیلبسوا علیهم دینهم)

۱۱- شریکان موهوم خداوند با تزیین اعمال ناروا موجبات هلاکت و سردرگمى و اشتباه در دین را براى مشرکان فراهم مى سازند. (و کذلک زین ... لیردوهم و لیلبسوا علیهم دینهم) «ردى» به معناى هلاکت و «لبس» به معناى اشتباه است.

۱۲- شریکان پندارى به اذن خداوند مشرکان را به هلاکت و سردرگمى مى اندازند. (و لو شاء الله ما فعلوه فذرهم)

۱۳- گمراه شدن مشرکان و به هلاکت افکندن آنان از سوى شریکان موهوم خداوند (جنیان و بتها) در قلمرو مشیّت الهى است. (و لو شاء الله ما فعلوه)

۱۴- مشیت الهى تخلف ناپذیر است. (و لو شاء الله ما فعلوه)

۱۵- اختیار تکوینى انسان در انتخاب مسیر شرک و توحید (و لو شاء الله ما فعلوه)

۱۶- پیامبر (ص) مسؤول هدایت و ارشاد است و نه رساندن قهرى انسان به مقصد. (و لو شاء الله ما فعلوه فذرهم)

۱۷- پیامبر (ص) مأمور بى اعتنایى به مشرکان و دروغپردازى آنان است. (فذرهم و ما یفترون)

۱۸- هدایت ناپذیرى برخى از مردم حقیقتى است که باید آن را در تبلیغ مد نظر داشت. (و لو شاء الله ما فعلوه فذرهم و ما یفترون)

۱۹- شریک پنداشتن براى خداوند افترا به اوست. (فذرهم و ما یفترون)

موضوعات مرتبط

  • افترا: به خدا ۱۹; موارد افترا ۱۹
  • انسان: اختیار انسان ۱۵; انسان هاى هدایت ناپذیر ۱۸
  • انگیزش: عوامل انگیزش ۸
  • بت پرستى: آثار بت پرستى ۳
  • تبلیغ: شرایط تبلیغ ۱۸
  • توحید: اختیار در توحید ۱۵
  • جاهلیت: رسوم جاهلیت ۱، ۷
  • جبر و اختیار:۱۵
  • جهان بینى: آثار جهان بینى ۴; جهان بینى و ایدئولوژى ۴
  • خبر: شرایط نقل خبر ۵
  • خدا: اذن خدا ۱۲; تعیین سهم المال براى خدا ۹; حتمیت مشیّت خدا ۱۴; مشیّت خدا ۱۳
  • دین: اکراه در دین ۱۶; عوامل تحیر در دین ۱۱
  • رسوم: ناپسند ۱
  • شبهات: القاى شبهه در دین ۱، ۱۱; عوامل شبهه ۱۰
  • شرک: آثار شرک ۶، ۱۹; اختیار در شرک ۱۵
  • عقیده: آثار عقیده باطل ۳; آثار عقیده جاهلانه ۶; عقیده به معبودان باطل ۳
  • عمل: آثار تزیین عمل ۸; تحلیل زشتى عمل ۴; تحلیل زیبایى عمل ۴; تزیین عمل ناپسند ۲، ۳، ۱۰، ۱۱; عوامل عمل ناپسند ۶
  • غلو: اجتناب از غلو ۵
  • فرزندکشى: در جاهلیت ۱، ۲، ۷
  • قربانى: فرزند براى بتها ۱
  • گرایشها: عوامل گرایشهاى ناپسند ۶
  • گمراهگران: توطئه گمراهگران ۱۰
  • محمّد (ص): محدوده مسؤولیت محمّد (ص) ۱۶; محمّد (ص) و مشرکان ۱۷; مسؤولیت محمّد (ص) ۱۷; هدایتگرى محمّد (ص) ۱۶
  • مشرکان: بى اعتنایى به مشرکان ۱۷; تحیر مشرکان ۱۱، ۱۲; تزیین عمل مشرکان ۹; تزیین فرزندکشى مشرکان ۳; دروغگویى مشرکان ۱۷; عقیده باطل مشرکان ۳; گمراهى مشرکان ۱۳; مشرکان دوران جاهلیت ۱، ۲، ۷، ۹; هلاکت مشرکان ۱۱، ۱۲، ۱۳
  • معبودان باطل: سهم المال معبودان باطل ۹; نقش معبودان باطل ۱۱، ۱۲، ۱۳
  • هلاکت: عوامل هلاکت ۱۱

منابع