آل عمران ٨١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که خداوند، از پیامبران (و پیروان آنها)، پیمان مؤکّد گرفت، که هرگاه کتاب و دانش به شما دادم، سپس پیامبری به سوی شما آمد که آنچه را با شماست تصدیق می‌کند، به او ایمان بیاورید و او را یاری کنید! سپس (خداوند) به آنها گفت: «آیا به این موضوع، اقرار دارید؟ و بر آن، پیمان مؤکّد بستید؟» گفتند: «(آری) اقرار داریم!» (خداوند به آنها) گفت: «پس گواه باشید! و من نیز با شما از گواهانم.»

و هنگامى كه خدا از پيامبران [و امّت‌هاى آنان‌] پيمان گرفت كه چون به شما كتاب و حكمت بخشيدم، آن‌گاه پيامبرى سويتان آمد كه گواهى دهنده بر كتاب آسمانى شما گرديد، بر شماست كه به او ايمان آوريد و حتما يارى‌اش دهيد آن‌گاه گفت: آيا گردن نهاديد و پيمانم را پ
و [ياد كن‌] هنگامى را كه خداوند از پيامبران پيمان گرفت كه هر گاه به شما كتاب و حكمتى دادم، سپس شما را فرستاده‌اى آمد كه آنچه را با شماست تصديق كرد، البته به او ايمان بياوريد و حتماً ياريش كنيد. آنگاه فرمود: «آيا اقرار كرديد و در اين باره پيمانم را پذيرفتيد؟» گفتند: «آرى، اقرار كرديم.» فرمود: «پس گواه باشيد و من با شما از گواهانم.»
و (یاد کن) آن گاه که خدا از پیغمبران (و امّتهاشان) پیمان گرفت که چون به شما کتاب و حکمت بخشیدم سپس بر شما (اهل کتاب) رسولی از جانب خدا آمد که گواهی به راستی کتاب و شریعت شما می‌داد به او ایمان آورده و یاری او کنید؛ خدا فرمود: آیا اقرار داشته و پیمان مرا بر این امر پذیرفتید؟ همه گفتند: اقرار داریم. خدا فرمود: گواه باشید، من هم با شما گواهم.
و [یاد کنید] هنگامی که خدا از همه پیامبران [و امت هایشان] پیمان گرفت که هرگاه کتاب و حکمت به شما دادم، سپس [در آینده] پیامبری برای شما آمد که آنچه را [از کتاب های آسمانی] نزد شماست تصدیق کرد، قطعاً باید به او ایمان آورید و وی را یاری دهید. [آن گاه خدا] فرمود: آیا اقرار کردید و بر این [حقیقت] پیمان محکم مرا [به صورتی که به آن وفا کنید] دریافت نمودید؟ گفتند: اقرار کردیم. فرمود: پس [بر این پیمان] گواه باشید و من هم با شما از گواهانم.
و خدا از پيامبران پيمان گرفت كه شما را كتاب و حكمت داده‌ام؛ به پيامبرى كه آيين شما را تصديق مى‌كند و به رسالت نزد شما مى‌آيد بگرويد و يارى‌اش كنيد. گفت: آيا اقرار كرديد و عهد مرا پذيرفتيد؟ گفتند: اقرار كرديم. گفت: پس شهادت دهيد و من نيز با شما از شاهدانم.
و چنین بود که خداوند از پیامبران پیمان گرفت که چون به شما کتاب و حکمت بخشیدم، آنگاه پیامبری به سویتان آمد که گواهی‌دهنده بر [حقانیت‌] کتب آسمانی شما گردید، بر شماست که به او ایمان آورید و یاریش دهید، آنگاه فرمود آیا گردن نهادید و بر این [امر] با من پیمان بستید؟ گفتند آری گردن نهادیم، فرمود پس هم شما گواهی دهید و هم من همراه با شما، شاهدم‌
و [ياد كن‌] آنگاه كه خدا از پيامبران [و امتهاى ايشان‌] پيمان گرفت كه چون شما را كتاب و حكمت دادم سپس پيامبرى نزد شما آمد كه آنچه را با شماست باور داشت و راست انگاشت بايد به او بگرويد و يارى‌اش كنيد. [آنگاه‌] گفت: آيا اقرار داريد و بر اين [كار] پيمان مرا پذيرفتيد؟ گفتند: اقرار داريم. فرمود: پس گواه باشيد و من هم با شما از گواهانم.
(به خاطر بیاورید) هنگامی را که خداوند پیمان مؤکّد از (یکایک) پیغمبران (و پیروان آنان) گرفت که چون کتاب و فرزانگی به شما دهم و پس از آن پیغمبری آید و (دعوت او موافق با دعوت شما بوده و) آنچه را که با خود دارید تصدیق نماید، باید بدو ایمان بیاورید و وی را یاری دهید. (و بدیشان) گفت: آیا (بدین موضوع) اقرار دارید و پیمان مرا بر این کارتان پذیرفتید؟ گفتند: اقرار داریم (و فرمان را پذیرائیم. خداوند بدیشان) گفت: پس (برخی بر برخی از خود) گواه باشید و من هم با شما از زمره‌ی گواهانم.
و چون خدا از تمامی پیامبران برجسته(ی صاحب کتاب) پیمان گرفت، که هرگاه به شما کتاب و حکمتی دادم، سپس شما را فرستاده‌ای آمد در حالی که آنچه را با شماست تصدیق‌‌کننده است، بی‌چون و بی‌گمان به او ایمان بیاورید، و به‌راستی و درستی یاریش کنید. (آن‌گاه) فرمود: «آیا اقرار کردید و بر این (جریان پیمانِ) بار گرانم را برگرفتید؟» گفتند: «(آری،) اقرار (پایدار) کردیم.» فرمود: «پس گواه باشید و من با شما از گواهانم.»
و هنگامی که برگرفت خدا پیمان پیمبران را که آنچه آوردم شما را از کتاب و حکمت پس آمد شما را فرستاده‌ای تصدیق‌کننده آنچه با شما است البته بدو ایمان آرید و البته یاریش کنید گفت آیا اقرار کردید و گرفتید بر این پیمان مرا گفتند اقرار کردیم گفت پس گواه باشید و منم با شما از گواهان‌


آل عمران ٨٠ آیه ٨١ آل عمران ٨٢
سوره : سوره آل عمران
نزول : ٢ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مِیثَاق»: پیمان استوار. «لَمَآ آتَیْتُکُم مِّن کِتَابٍ»: اگر کتاب برای شما فرستادم. (لَ) حرف تأکید است و (مَا) شرطیّه و فعل (آتَیْتُکُمْ) شرط و فعل (لَتُؤْمِنُنَّ) جواب شرط می‌باشد. «مَا»: اگر. آنچه. واژه (مَا) می‌تواند شرطیّه یا موصول باشد. «إِصْر»: عهد. «أَخَذْتُمْ عَلَی ذلِکُمْ إِصْرِی»: آیا پیمان مرا بر این کارتان پذیرفتید؟ آیا از پیروان خود بر این کار پیمان گرفتید؟ «إشْهَدُوا»: گواه باشید بر خود و پیروان خود.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - پیمان الهى از پیامبران و پیروان آنان براى ایمان به پیامبر بعدى و یارى وى (و اذ اخذ اللّه میثاق النّبیّن ... ثم جاءکم رسول ... لتؤمننّ به و لتنصرنّه) «میثاق النبیّن»، مى تواند میثاقى باشد که خدا از پیامبران گرفته و یا از مردم براى پیامبران گرفته است.

۲ - احتجاج خداوند علیه اهل کتاب، با یادآورى میثاق الهى از انبیاى گذشته درباره رسالت پیامبر (ص) (و اذ اخذ اللّه میثاق النّبیّن) بنابر این که «اذ» متعلّق به «اذکروا» باشد و اهل کتاب - به قرینه آیات گذشته - مخاطب آن باشند.

۳ - کتاب و حکمت، عطیّه الهى به انبیا (لما اتیتکم من کتاب و حکمة)

۴ - پیامبر اکرم (ص)، مأمور یادآورى میثاق الهى از انبیاى پیشین، مبنى بر لزوم ایمان به پیامبران بعدى (و اذ اخذ اللّه میثاق النّبیّن ... لتؤمننّ به) بنابراینکه «اذ»، متعلق به «اذکر» باشد.

۵ - همه انبیا، داراى مسیر و هدفى واحد (و اذ اخذ اللّه میثاق النّبیّن ... لتؤمننّ به و لتنصرنّه)

۶ - وحدت امّتها در پرتو پیروى از پیامبر واحد، میثاق الهى از انبیا (و اذ اخذ اللّه میثاق النّبیّن ... لتؤمننّ به و لتنصرنّه) لزوم ایمان و تبعیّت از پیامبر بعدى، بیانگر آن است که در هر زمان، یک پیامبر محور بوده که بر اساس پیروى از او، امّتها، متّحد خواهند شد.

۷ - انبیاى گذشته، زمینه ساز بعثت رسولان آینده (و اذ اخذ اللّه میثاق النّبیّن ... ثمّ جاءکم رسول مصدّق لما معکم لتؤمننّ به)

۸ - میثاق الهى از انبیا، قبل از دادن کتاب و حکمت به آنها (و اذ اخذ اللّه میثاق النّبیّن لما اتیتکم من کتاب و حکمة) بنابراینکه «لما»، شرطیه باشد.

۹ - ایمان به پیامبر اسلام (ص) و یارى کردن او، میثاقى الهى از انبیاى گذشته و پیروان آنان (ثم جاءکم رسول مصدق لما معکم) بنابراین که آیه، خطاب به اهل کتاب و مراد از «رسول»، پیامبر اکرم (ص) باشد.

۱۰ - مسؤولیت متقابل پیامبران، در حمایت از یکدیگر (و اذ اخذ اللّه ... ثم جاءکم رسول مصدق لما معکم لتؤمننّ به و لتنصرنّه) از توصیه پیامبران گذشته به ایمان به پیامبران بعدى، و تصدیق پیامبران بعدى نسبت به گذشتگان، استفاده مى شود.

۱۱ - پیامبر اکرم (ص)، تصدیق کننده انبیا و کتب الهى گذشته (ثم جاءکم رسول مصدق لما معکم) بنابراینکه مراد از «رسول»، پیامبر اکرم (ص) باشد.

۱۲- تصدیق کتب آسمانى و انبیاى گذشته، شرطى براى صحت ادعاى پیامبرى (ثم جاءکم رسول مصدق لما معکم)

۱۳ - مسؤولیت صاحبان کتاب و حکمت، در حمایت از پیامبر اکرم (ص) (لما اتیتکم من کتاب و حکمة ... لتؤمننّ به) از اینکه پیامبران به دلیل دارا بودن کتاب و حکمت، مأمور حمایت از پیامبر اسلام بودند، معلوم مى شود هر کسى این خصوصیّت را - ولو با واسطه - داشته باشد مسؤول خواهد بود.

۱۴ - ضرورت توأم بودن ایمان به مکتب و تلاش براى تحقق و عینیّت بخشیدن به آن (لتؤمننّ به و لتنصرنّه)

۱۵ - پذیرش آیین جدید و دست کشیدن از آیین قبلى، امرى دشوار (و اذ اخذ اللّه میثاق النّبیّن ... و اخذتم على ذلکم اصرى) گرفتن پیمان مؤکد، حاکى از آن است که پیروان هر دینى نسبت به قبول دین جدید، سرسختى نشان مى دادند و دست کشیدن از دین قبلى، دشوار بوده است.

۱۶ - اعتراف انبیا و امتهاى گذشته نسبت به میثاق الهى درباره ایمان و یارى کردن رسولان بعدى (قال ءاقررتم و اخذتم على ذلکم اصرى قالوا اقررنا) «ءاقررتم»، گرفتن اقرار از انبیاست و «اخذتم»، گرفتن میثاق از امّتهاست توسط پیامبران و «اقررنا»، اقرار همه انبیا و همه امّتهاست.

۱۷ - دستور خداوند به پیامبران و امتهاى آنان، به تحمل و اداى شهادت بر میثاق گرفته شده از آنان (قالوا اقررنا قال فاشهدوا و انا معکم من الشاهدین) جمله «فاشهدوا ... » مى تواند هم دلالت بر تحمل شهادت کند و هم بر اداى شهادت.

۱۸ - عظمت و بزرگى پیمان الهى، در مورد ایمان آوردن به انبیا و یارى کردن آنان (و اذ اخذ اللّه ... قال فاشهدوا) گرفتن پیمان و سپس دستور به تحمل و اداى شهادت بر آن، گواه عظمت آن است.

۱۹ - خداوند و انبیا، گواهان بر میثاق الهى در مورد ایمان آوردن به انبیا و یارى کردن آنان (و انا معکم من الشاهدین)

۲۰ - به گواه گرفتن انبیا بر حقانیّت پیامبر اکرم (ص) از سوى خداوند، و گواهى خداوند همراه آنان بر این حقانیّت (ثم جاءکم رسول ... قال فاشهدوا و انا معکم من الشاهدین) بنابراینکه مراد از «رسول»، پیامبر اکرم (ص) باشد.

۲۱ - بشارت پیامبران گذشته، نسبت به پیامبران آینده (و اخذتم على ذلکم اصرى) «اصر»، به معناى عهد است و گرفتن عهد الهى از مردم براى ایمان و یارى پیامبران آینده، خود بشارت به آمدن آنان است.

۲۲ - پیامبران موظّفند مردم را در جریان میثاق اکید الهى از آنان، در مورد ایمان به انبیا و نصرت آنان، بگذارند. (و اخذتم على ذلکم اصرى ... فاشهدوا و انا معکم من الشّاهدین) بنابراینکه «فاشهدوا»، یعنى شهادت دهید در برابر امّتهاى خود.

روایات و احادیث

۲۳ - پیامبر اسلام (ص)، تصدیق کننده انبیا و کتب آسمانى پیش از خود (ثمّ جاءکم رسول مصدّق لما معکم) امام صادق (ع): ... «ثمّ جاءکم رسول مصدّق لما معکم»، یعنى رسول اللّه (ص).[۱]

۲۴ - پیامبران الهى متعهد به معرفى پیامبر اسلام (ص) و بعثت و اوصاف او و فرمان به تصدیق آن حضرت (و اذ اخذ اللّه میثاق النّبیّن) امیرالمؤمنین (ع): انّ اللّه تعالى أخذ المیثاق على الانبیاء قبل نبیّنا ان یخبروا اممهم بمبعثه و نعمته و یبشروهم به و یأمروهم بتصدیقه.[۲]

۲۵ - پیمان الهى از امّتهاى انبیاى گذشته به تصدیق پیامبرشان و عمل به تعالیم آنان (و اذ اخذ اللّه میثاق النّبیّن) امام صادق (ع): تقدیره و اذ اخذ اللّه میثاق امم النّبیّن بتصدیق کل امّة نبیّها و العمل بما جاءهم به.[۳]

موضوعات مرتبط

  • احتجاج: ۲
  • ادیان: هماهنگى ادیان ۵
  • امت واحده: ۶
  • انبیا: ۱، ۴، ۶، ۸، ۹، ۱۱، ۱۲، ۱۶، ۱۸، ۲۲، ۲۳، ۲۴ انبیاى سلف ۷، ۲۱; بشارت انبیا ۲۱ ; تتابع انبیا ۷ ; تعالیم انبیا ۲۵ ; حکمت انبیا ۳، ۸ ; دعوت انبیا ۲۲ ; گواهى انبیا ۱۹، ۲۰ ; مسؤولیت انبیا ۱۰، ۱۱، ۱۷، ۲۲
  • اهل کتاب: ۲
  • ایمان: ایمان به انبیا ۱۲، ۱۶، ۱۸، ۱۹، ۲۲، ۲۵ ; ایمان به دین ۱۵ ; ایمان به کتب آسمانى ۱۲ ; ایمان به محمّد (ص) ۹، ۲۴ ; ایمان به نبوت ۱، ۴، ۹، ۱۹
  • خدا: اوامر خدا ۱۷ ; عطایاى خدا ۳ ; عهد خدا ۱، ۲، ۴، ۶، ۸، ۹، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۲ ; گواهى خدا ۱۹
  • دین: دین و عینیت ۱۴
  • علما: مسؤولیت علما ۱۳
  • عهد: عهد با انبیا ۱، ۴، ۶، ۸، ۹، ۱۶، ۱۷
  • کتب آسمانى: ۳، ۸، ۱۱، ۱۲، ۲۳، ۲۴
  • محمّد (ص): حقانیت محمّد (ص) ۲۰ ; حمایت از محمّد (ص) ۱۳ ; مسؤولیت محمّد (ص) ۲، ۴ ; محمّد (ص) و انبیا ۹، ۱۱، ۲۳، ۲۴ ; محمّد (ص) و اهل کتاب ۲ ; محمّد (ص) و کتب آسمانى ۱۱، ۲۳
  • نبوت: ۱، ۴، ۹، ۱۹ دلایل نبوت ۱۲

منابع

  1. تفسیر قمى، ج ۱، ص ۲۴۷، ذیل آیه ۱۷۲ اعراف ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۵۸، ح ۲۱۱.
  2. مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۸۴ ; نورالثقلین، ج ۱- ، ص ۳۵۹، ح ۲۱۵.
  3. تفسیر تبیان، ج ۲، ص ۵۱۴ ; مجمع البیان، ج ۲- ، ص ۷۸۴.