آل عمران ٢٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

بگو: «بارالها! مالک حکومتها تویی؛ به هر کس بخواهی، حکومت می‌بخشی؛ و از هر کس بخواهی، حکومت را می‌گیری؛ هر کس را بخواهی، عزت می‌دهی؛ و هر که را بخواهی خوار می‌کنی. تمام خوبیها به دست توست؛ تو بر هر چیزی قادری.

بگو: بار الها! [اى‌] صاحب فرمانروايى! به هر كه خواهى حكومت مى‌دهى و از هر كه خواهى باز مى‌ستانى، و هر كه را خواهى عزّت مى‌بخشى و هر كه را خواهى خوار مى‌كنى، [سر رشته‌] همه خيرات به دست توست و تو بر هر كارى توانايى
بگو: «بار خدايا، تويى كه فرمانفرمايى؛ هر آن كس را كه خواهى، فرمانروايى بخشى؛ و از هر كه خواهى، فرمانروايى را باز ستانى؛ و هر كه را خواهى، عزت بخشى؛ و هر كه را خواهى، خوار گردانى؛ همه خوبيها به دست توست، و تو بر هر چيز توانايى.»
بگو (ای پیغمبر): بار خدایا، ای پادشاه ملک هستی، تو هر که را خواهی ملک و سلطنت بخشی و از هر که خواهی ملک و سلطنت بازگیری، و هر که را خواهی عزت دهی و هر که را خواهی خوار گردانی، هر خیر و نیکویی به دست توست و تنها تو بر هر چیز توانایی.
بگو: خدایا! ای مالک همه موجودات! به هر که خواهی حکومت می دهی و از هر که خواهی حکومت را می ستانی، و هر که را خواهی عزت می بخشی و هر که را خواهی خوار و بی مقدار می کنی، هر خیری به دست توست، یقیناً تو بر هر کاری توانایی.
بگو: بار خدايا، تويى دارنده مُلك. به هر كه بخواهى مُلك مى‌دهى و از هر كه بخواهى مُلك مى‌ستانى. هر كس را كه بخواهى عزت مى‌دهى و هر كس را كه بخواهى ذلت مى‌دهى. همه نيكيها به دست توست و تو بر هر كارى توانايى.
بگو خداوندا، ای فرمانفرمای هستی، به هرکس که خواهی فرمانروایی بخشی و از هرکس که خواهی فرمانروایی بازستانی، و تویی که هرکس را که خواهی گرامی داری و هرکسی را که خواهی خوارکنی، [سررشته‌] خیر به دست توست، تو بر هر کار توانایی‌
بگو: بار خدايا، اى خداوند پادشاهى- فرمانروايى-، به هر كه خواهى پادشاهى مى‌دهى و از هر كه خواهى پادشاهى باز مى‌ستانى، هر كه را خواهى بزرگى و ارجمندى مى‌دهى و هر كه را خواهى خوار مى‌كنى نيكيها همه به دست توست، كه تو بر همه چيز توانايى.
بگو: پروردگارا! ای همه چیز از آن تو! تو هر که را بخواهی حکومت و دارائی می‌بخشی و از هر که بخواهی حکومت و دارائی را بازپس می‌گیری، و هر کس را بخواهی عزّت و قدرت می‌دهی و هرکس را بخواهی خوار می‌داری، خوبی در دست تو است و بیگمان تو بر هر چیزی توانائی.
بگو: «بار خدایا! ای مالک فرمانفرمایی! هر آن کس را که خواهی فرمان‌روایی بخشی و از هر که خواهی، فرمان‌روایی را بازستانی و هر که را خواهی، عزّت می‌بخشی و هر که را خواهی، خوار می‌گردانی. همه‌ی خوبی‌ها تنها به دست تو است‌، تو به‌درستی بر هر چیزی توانایی.‌»
بگو بار خدایا دارنده پادشاهی (فرمانروائی) دهی پادشاهی را به هر که خواهی و بستانیش از هر که خواهی و عزیز گردانی هر که را خواهی و خوار کنی هر که را خواهی به دست تو است خیر همانا توئی بر همه چیز توانا


آل عمران ٢٥ آیه ٢٦ آل عمران ٢٧
سوره : سوره آل عمران
نزول : ٣ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَالِکَ»: منادا است یا صفت (الله). «تَنزِعُ»: بازپس می‌گیری. سلب می‌کنی.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - تعلیم نیایش و ستایش از جانب پروردگار به پیامبر (ص) (قل اللّهم مالک الملک)

۲ - پیامبر (ص)، موظّف به ستایش پروردگار (قل اللّهم مالک الملک)

۳ - لزوم اقرار به مالکیّت و قدرت مطلقه خدا، و اینکه همه نیکیها به دست اوست. (قل اللّهم مالک الملک تؤتى الملک من تشاء ... بیدک الخیر)

۴ - مقتضاى اُلوهیت حق، مالکیّت و سیطره مطلق او بر هستى است. (قل اللّهم مالک الملک)

۵ - قدرت و سیطره مطلق بر هستى، از آن خداست. (قل اللّهم مالک الملک)

۶ - خداوند، تنها عطا کننده قدرت، به هر کس که اراده فرماید. (تؤتى الملک من تشاء)

۷ - حاکمیّت الهى بر تحولات سیاسى و اجتماعى جوامع بشرى (تؤتى الملک من تشاء ... و تعزّ من تشاء)

۸ - تسلّط انسان بر مظاهر هستى، به خواست و مشیّت خداست. (تؤتى الملک من تشاء) «مُلک» (یعنى تسلّط) را خداوند به انسان مى دهد; پس انسان هر تسلّطى که دارد از جانب خداست.

۹ - خداوند به هر کس که بخواهد مُلک (قدرت و حاکمیّت) مى دهد و از هر کس بخواهد، بازمى ستاند. (تؤتى الملک من تشاء و تنزع الملک ممّن تشاء)

۱۰ - خداوند هر کس را که بخواهد عزیز و هرکس را که بخواهد، ذلیل مى کند. (و تعزّ من تشاء و تُذِلّ من تشاء)

۱۱ - امیدبخشى خداوند به مسلمانان در مورد آینده اى توأم با اقتدار، على رغم شرایط دشوار آنان در جنگ خندق (قل اللّهمَ مالک الملک) در شأن نزول آیه آمده است که پیامبر (ص) به هنگام حفر خندق در نبرد احزاب فرمود: امّت اسلام کاخهاى شاهان حیره، ایران، روم و یمن را فتح خواهند کرد.

۱۲ - اصل، در مشیّت الهى، اعطاى خیر و رحمت به انسان است. (تؤتى الملک من تشاء ... و تعزّ من تشاء) از تقدیم اعطاى ملک بر گرفتن آن «تؤتى الملک ... و تنزع ... »، و از تقدیم اعطاى عزّت بر ذلّت «تعزّ من تشاء و تذلّ ... »، مطلب فوق استفاده شده است.

۱۳ - حکومت و حاکمیت، دلبستگى آور است. (و تنزع الملک ممن تشاء) «نزع»، به معناى کندن است و کندن، مسبوق به اتصال دو چیز با یکدیگر است که در مورد حکومت، از آن تعبیر به «دلبستگى» مى شود.

۱۴ - منشأ هر گونه خیر در هستى، تنها خداوند است. (بیدک الخیر) انحصار در برداشت فوق (تنها ... )، مستفاد از تقدیم خبر بر مبتدا است و عموم (هر گونه ... )، مستفاد از الف و لام استغراق در «الخیر».

۱۵ - اراده و مشیّت الهى، جز به خیر تعلق نمى گیرد.* (بیدک الخیر)

۱۶ - اعطاى ملک و عزّت و نیز سلب آن از جانب خداوند، تنها بر اساس خیر و مصلحت است. (مالک الملک تؤتى الملک ... بیدک الخیر)

۱۷ - قدرت مطلق خداوند، مقتضى نشأت یافتن هر خیرى از جانب اوست. (بیدک الخیر انّک على کلّ شىء قدیر)

۱۸ - شرور، ناشى از ضعف و ناتوانى است. (بیدک الخیر انّک على کلّ شىء قدیر) جمله «انّک على ... » بیانگر علت مضمون جمله «بیدک الخیر» است ; یعنى چون خدا داراى قدرت مطلق است، تنها خیر از او صادر مى شود. بنابراین، شرور همواره نتیجه نقصها و ناتوانیها است.

۱۹ - قدرت مطلق خداوند، مقتضى نفى هر گونه شرّ از او (بیدک الخیر انّک على کلّ شىء قدیر)

۲۰ - قدرت مطلق خداوند، منشأ اعطاى حاکمیّت و عزّت (تؤتى الملک من تشاء ... تعزّ من تشاء ... انّک على کل شىء قدیر)

۲۱ - اعطاى حاکمیّت و پیروزى به انسانها از جانب خداوند، از قدرت مطلق او نمى کاهد. (مالک الملک ... انّک على کل شىء قدیر) از اینکه قبل از یادآورى عزّتها و قدرتهاى خدادادى، مالکیّت خدا ذکر شده; و پس از آن، بر قدرت مطلق خداوند تأکید شده، برداشت فوق استفاده شده است.

موضوعات مرتبط

  • ارزیابى: ملاکهاى ارزیابى ۱۶
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱۱
  • اسماء و صفات: صفات جلال ۱۹
  • امیدوارى: ۱۱
  • انسان: انسان و طبیعت ۸ ; گرایشهاى انسان ۱۳
  • ایمان: متعلق ایمان ۳
  • پیروزى: منشأ پیروزى ۲۱
  • تاریخ: حرکت تاریخ ۷ ; خدا و تحولات تاریخ ۷
  • تعلیم: تعلیم حمد ۱ ; تعلیم دعا ۱
  • تقویت روحیه: ۱۱
  • حکومت: آثار حکومت ۱۳ ; منشأ حکومت ۹، ۲۰، ۲۱
  • خدا: احاطه خدا ۵ ; اراده خدا ۶، ۱۵ ; حاکمیّت خدا ۴، ۷ ; حمد خدا ۲ ; عطایاى خدا ۹، ۱۲ ; قدرت خدا ۳، ۵، ۶، ۱۷، ۱۹، ۲۰، ۲۱ ; مالکیّت خدا ۳، ۴ ; مشیّت خدا ۶، ۸، ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۵ ; مواهب خدا ۶، ۱۲، ۱۶، ۲۰، ۲۱
  • خیر: ۱۶ منشأ خیر ۳، ۱۲، ۱۴، ۱۵، ۱۷
  • دنیاپرستى: عوامل دنیاپرستى ۱۳
  • ذلّت: عوامل ذلّت ۱۰
  • شر: منشأ شر ۱۸
  • طبیعت: ۸
  • عزّت: عوامل عزّت ۱۰، ۱۶، ۲۰
  • غزوه خندق: ۱۱
  • قدرت: منابع قدرت ۶، ۹
  • محمّد (ص): تعلیم به محمّد (ص) ۱ ; رسالت محمّد (ص) ۲

منابع