نتایج جستجو

از الکتاب
نتایج ۴۱ - ۶۰ از ۱٬۲۱۴
جستجوی پیشرفته

جستجو در فضاهای نام:

  • که انسان را از کسب ثواب تأخیر مى اندازد و معمولاً به معناى گناه به کار مى رود. بنابراین «أَثِیم» یعنى گنهکار و به معناى کسى که بر گناه مداومت مى کند، و
    ۲ کیلوبایت (۹۴ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۵۵
  • عاقبتى داشته باشد گفته اند و الآن غالباً براى تعلیل و بیان علت چیزى به کار مى رود. اجل‌ (۵۶ بار) (بر وزن عقل) سبب. علّت. [مائده:32] يعنى بسبب آن قتل بر بنى
    ۲ کیلوبایت (۱۳۰ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۰
  • که انسان را از کسب ثواب تأخیر مى اندازد و معمولاً به معناى گناه به کار مى رود. بنابراین «أَثِیم» یعنى گنهکار و به معناى کسى که بر گناه مداومت مى کند، و
    ۲ کیلوبایت (۹۵ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۱۲
  • کردن و گرفتن سهم عادلانه دیگرى است، اما هنگامى که به صورت ثلاثى مزید به کار رود و «اقسط» گفته شود، به معناى عدالت و دادن سهم عادلانه هر کس به خود او است.
    ۲ کیلوبایت (۱۱۲ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۰
  • نیست) بلکه در مورد ادیان، همان کلمه «نسخ» یا «تبدیل» و امثال آن به کار مى رود. عرج‌ (۱۰ بار) وَ مَا السّمَاء فِيهَا مِن هُو يَنْزِل إِلَيْه ثُم فِي الْأَرْض
    ۲ کیلوبایت (۱۰۵ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۴۸
  • بر اسم «فاعل» و «مفعول» نیز اطلاق شده است، و در مفرد و جمع هر دو به کار مى رود، یعنى به یک فرد مراقب و نگهبان یا جمعیت مراقبین و نگهبانان هر دو اطلاق مى
    ۴ کیلوبایت (۳۱۵ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۲
  • که با لحنى آمرانه و طلبکارانه فریاد مى کشند و چیزى را مى طلبند به کار مى رود. سلق‌ (۱ بار) کم‌ (۲۲۹۱ بار) [احزاب:19]. در اقرب گفته: «سلقه بالكلام: آذاه»
    ۲ کیلوبایت (۱۷۶ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۴۹
  • مورد سال هایى که باران قطع مى شود، یا شترى که شیر آن نیز قطع شده به کار مى رود). حرد (۱ بار) (بروزن فلس) منع [قلم:25] صبح برون شدند در حاليكه فقط به منع
    ۲ کیلوبایت (۱۳۹ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۳۶
  • مى‏سازد. قرآن كريم در معناى رود صريح است مثل [كهف:33]. تفجير و شكافتن راجع به رود است نه آب جارى ايضا [بقره:74]. از بعضى سنگها رود شكافته شود.ايضا [اسراء:91]
    ۸ کیلوبایت (۳۰۴ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۱۵
  • سریع باعث لرزه و اضطراب است، این واژه در معناى «شدت اضطراب» نیز به کار مى رود. وجف‌ (۲ بار) وجف و وجوف به معنى اضطراب آيد «وَجْفُ الشَّىْ‏ء: اِضْطِراب»
    ۲ کیلوبایت (۱۶۱ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۴۶
  • کسانى که از خشم و غضب پر مى شوند، و از اِعمال آن خوددارى مى نمایند به کار مى رود. کظم‌ (۶ بار) (بروزن فلس) مجراى تنفس چنانكه راغب و ديگران گفته‏اند ايضا كظم
    ۳ کیلوبایت (۲۱۷ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۴۳
  • در مورد افراد و اشیایى که پشت سر یکدیگر قرار مى گیرند این کلمه به کار مى رود. ردف‌ (۳ بار) تبعيّت «ردفه ردفاًتبعه»: (اقرب) [نمل:72]. بگو شايد بعضى از آن
    ۳ کیلوبایت (۲۰۲ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۴۰
  • این از صفاتى است که مخصوص خداوند مى باشد، و در مورد دیگران کمتر به کار مى رود. باید توجّه داشت که «مجید» در آیه فوق، طبق قرائت مشهور، مرفوع است، و از اوصاف
    ۳ کیلوبایت (۲۱۶ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۱۸
  • کلمه «شِرْعَة» و «شریعه» از مادّه «شَرْع»، راهى را مى گویند که به سوى آب مى رود و به آن منتهى مى شود، و این که دین را شریعت مى گویند از آن نظر است که به حقایق
    ۲ کیلوبایت (۱۱۵ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۱
  • در مورد افراد و اشیایى که پشت سر یکدیگر قرار مى گیرند این کلمه به کار مى رود. تبعيّت «ردفه ردفاًتبعه»: (اقرب) [نمل:72]. بگو شايد بعضى از آن چه به عجله
    ۳ کیلوبایت (۲۲۷ واژه) - ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۴۵
  • است. این دو کلمه (خلق و خرق) گاهى در مطالب ساختگى و دروغین نیز به کار مى رود، منتها دروغ هایى که حساب شده است و با مطالعه ساخته مى شود. اما به «خلق و اختلاق»
    ۲ کیلوبایت (۱۲۴ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۹
  • اند: این که به «طلا»، «ذهب» گفته مى شود، براى آن است که به زودى از دست مى رود و بقایى ندارد (مادّه «ذَهاب» در لغت به معناى رفتن است). ذهب‌ (۵۶ بار) طلا
    ۵ کیلوبایت (۲۶۰ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۱۵
  • لذا، به طور کلى این واژه در هر گونه حرکتى که با سهولت انجام مى شود به کار مى رود. نشط (۲ بار) [نازعات:2-1]. نشط به معنى كندن و خارج شدن و غيره آمده است «نَشَطَ
    ۳ کیلوبایت (۲۰۳ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۴۵
  • عقل و ایمان است. و در این حالت، علم و دانش انسان به گناه، گر چه از بین نمى رود، اما تحت تأثیر آن غرائز سرکش قرار گرفته و عملاً بى اثر مى گردد، و هنگامى که
    ۳ کیلوبایت (۱۶۶ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۴۹
  • مجازات کردن قبلاً دستگیر مى کنند، این کلمه، به عنوان کنایه از مجازات به کار مى رود. اخذ (۲۷۳ بار) وَ رَبّک کَذٰلِک عَزِيز فَأَخَذْنَاهُم تَتْبِيب کُلّهَا مُقْتَدِر
    ۲ کیلوبایت (۱۴۳ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۴۰