فصلت ٢٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::حَتّى|حَتَّى‌]] [[شامل این ریشه::حتى‌| ]][[شامل این کلمه::إِذَا|إِذَا]] [[شامل این ریشه::اذا| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::جَاءُوهَا|جَاءُوهَا]] [[کلمه غیر ربط::جَاءُوهَا| ]] [[شامل این ریشه::جى‌ء| ]][[ریشه غیر ربط::جى‌ء| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::شَهِد|شَهِدَ]] [[کلمه غیر ربط::شَهِد| ]] [[شامل این ریشه::شهد| ]][[ریشه غیر ربط::شهد| ]][[شامل این کلمه::عَلَيْهِم|عَلَيْهِمْ‌]] [[شامل این ریشه::على‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[شامل این کلمه::سَمْعُهُم|سَمْعُهُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::سَمْعُهُم| ]] [[شامل این ریشه::سمع‌| ]][[ریشه غیر ربط::سمع‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::أَبْصَارُهُم|أَبْصَارُهُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَبْصَارُهُم| ]] [[شامل این ریشه::بصر| ]][[ریشه غیر ربط::بصر| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::جُلُودُهُم|جُلُودُهُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::جُلُودُهُم| ]] [[شامل این ریشه::جلد| ]][[ریشه غیر ربط::جلد| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::بِمَا|بِمَا]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::کَانُوا|کَانُوا]] [[شامل این ریشه::کون‌| ]][[شامل این کلمه::يَعْمَلُون|يَعْمَلُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَعْمَلُون| ]] [[شامل این ریشه::عمل‌| ]][[ریشه غیر ربط::عمل‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::حَتّى|حَتَّى‌]] [[شامل این ریشه::حتى‌| ]][[شامل این کلمه::إِذَا|إِذَا]] [[شامل این ریشه::اذا| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::جَاءُوهَا|جَاءُوهَا]] [[کلمه غیر ربط::جَاءُوهَا| ]] [[شامل این ریشه::جى‌ء| ]][[ریشه غیر ربط::جى‌ء| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::شَهِد|شَهِدَ]] [[کلمه غیر ربط::شَهِد| ]] [[شامل این ریشه::شهد| ]][[ریشه غیر ربط::شهد| ]][[شامل این کلمه::عَلَيْهِم|عَلَيْهِمْ‌]] [[شامل این ریشه::على‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[شامل این کلمه::سَمْعُهُم|سَمْعُهُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::سَمْعُهُم| ]] [[شامل این ریشه::سمع‌| ]][[ریشه غیر ربط::سمع‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::أَبْصَارُهُم|أَبْصَارُهُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَبْصَارُهُم| ]] [[شامل این ریشه::بصر| ]][[ریشه غیر ربط::بصر| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::جُلُودُهُم|جُلُودُهُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::جُلُودُهُم| ]] [[شامل این ریشه::جلد| ]][[ریشه غیر ربط::جلد| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::بِمَا|بِمَا]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::کَانُوا|کَانُوا]] [[شامل این ریشه::کون‌| ]][[شامل این کلمه::يَعْمَلُون|يَعْمَلُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَعْمَلُون| ]] [[شامل این ریشه::عمل‌| ]][[ریشه غیر ربط::عمل‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|حَتَّى‌ إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ‌ سَمْعُهُمْ‌ وَ أَبْصَارُهُمْ‌ وَ جُلُودُهُمْ‌ بِمَا کَانُوا يَعْمَلُونَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=تا چون بدان رسند، گوش‌هاشان و دیدگانشان و پوست‌ها [:بدن‌ها]شان به آنچه می‌کرده‌اند گواهی می‌دهند.
|-|صادقی تهرانی=تا چون بدان رسند، گوش‌هاشان و دیدگانشان و پوست‌ها [:بدن‌ها]شان به آنچه می‌کرده‌اند گواهی می‌دهند.
|-|معزی=تا گاهی که آیندش گواهی دهد بر ایشان گوششان و دیده‌هاشان و پوستهاشان بدانچه بودند می‌کردند
|-|معزی=تا گاهی که آیندش گواهی دهد بر ایشان گوششان و دیده‌هاشان و پوستهاشان بدانچه بودند می‌کردند
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">Until, when they have reached it, their hearing, and their sight, and their skins will testify against them regarding what they used to do.</div>
{{آيه | سوره = سوره فصلت | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::20|٢٠]] | قبلی = فصلت ١٩ | بعدی = فصلت ٢١  | کلمه = [[تعداد کلمات::14|١٤]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/041020.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/041020.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره فصلت | نزول = [[نازل شده در سال::9|٩ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::20|٢٠]] | قبلی = فصلت ١٩ | بعدی = فصلت ٢١  | کلمه = [[تعداد کلمات::14|١٤]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ..»: شهادت اعضاء در آیات متعدّد قرآن مذکور است (نگا: نور / ، یس / ، فصّلت /  و ) ولی نحوه شهادت بر ما مجهول است. آیا خدا درک و شعور و قدرت سخن بدانها می‌دهد، آثار گناهان بر آنها نقش بسته است، در آنها ایجاد صوت می‌گردد، و ... «سَمْعُهُمْ وَ ...»: علّت این که سمع مفرد و بقیّه اعضاء جمع (نگا: بقره / و ، انعام / ، نحل / . «جُلُودُ»: پوستها. مراد همه اعضاء است، و عطف عامّ بر خاصّ است.
«شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ..»: شهادت اعضاء در آیات متعدّد قرآن مذکور است (نگا: نور / ، یس / ، فصّلت /  و ) ولی نحوه شهادت بر ما مجهول است. آیا خدا درک و شعور و قدرت سخن بدانها می‌دهد، آثار گناهان بر آنها نقش بسته است، در آنها ایجاد صوت می‌گردد، و ... «سَمْعُهُمْ وَ ...»: علّت این که سمع مفرد و بقیّه اعضاء جمع (نگا: بقره / و ، انعام / ، نحل / . «جُلُودُ»: پوستها. مراد همه اعضاء است، و عطف عامّ بر خاصّ است.
خط ۲۶: خط ۳۴:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۴#link368 | آيات ۱۳ - ۲۵ سوره فصّلت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۴#link368 | آيات ۱۳ - ۲۵ سوره فصّلت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۴#link369 | انذار به عذاب دنيوى ، عذابى مثل صاعقه عاد و ثمود كه پيامبران به سويشان رفتندو...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۴#link369 | انذار کافران، به عذابى مثل صاعقه قوم عاد و قوم ثمود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۴#link370 | وجه اينكه از هود و صالح عليه السلام با صيغهجمل الرسل ياد كرد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۵#link371 | آنچه گريبانگير عاد و ثمود به سبب كفرشان شد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۵#link372 | مراد از حشر دشمنان خدا به سوى آتش]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۵#link372 | مراد از حشر دشمنان خدا به سوى آتش]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۵#link373 | توضيح راجع به شهادت اعضاء و پوست بدن آدمى عليه او در قيامت ، و وجوهى كه دراين باره گفته شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۵#link373 | توضيح راجع به شهادت اعضا و پوست بدن آدمى عليه او، در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۵#link374 | اعتراض گناهكاران در قيامت به پوست بدنشان !]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۵#link376 | اقوال مفسران در تفسير آیه: «قَالُوا أنطَقَنَا اللهُ الّذِى...»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۵#link375 | پاسخ اعضاء و پوست بدن در جواب گنكاران]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۵#link377 | بحث اجمالى قرآنی]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۵#link376 | اقوال مفرسين در تفسير قالوا انطقناالله الذى ...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۵#link378 | بحث اجمالى فلسفى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۵#link377 | بحث اجمالى قرآن قسمتى از آيات قرآنى كه دلالت دارند بر اينكه تمامى موجودات داراىعلم هستند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۵#link380 | توبيخ مجرمان در قيامت، از جانب خداوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۵#link378 | بحث اجمالى فلسفى درباره علم داشتن موجودات مادى و غير مجرد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۶#link382 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۵#link379 | تفسير آيه : و ما كنتم تستترون ... و بيان اينكهاعمال بندگان از آفريدگار پوشيده نبوده ، خدا بر هرچيزى شهيد ورقيب است]]
 
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۵#link380 | توبيخ مجرمين در قيامت از جانب خداوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۶#link381 | معناى اينكه قرين هاى سوء براى مشركين ما بين ايديهم و ما خلفهم را زيبا جلوه دادند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۶#link382 | رواياتى راجع به حسن ظنّ به خدا، و مراد از گواهى دادن پوست بدن در قيامت]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۶۳#link118 | آيه ۱۹ - ۲۳]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۶۳#link118 | آيه ۱۹ - ۲۳]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۶۳#link119 | آيه و ترجمه]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۶۳#link119 | آيه و ترجمه]]
خط ۵۵: خط ۶۱:
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۶۳#link128 | ۶ - زمين]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۶۳#link128 | ۶ - زمين]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۶۳#link129 | ۷ - زمان نيز از شهود است]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۶۳#link129 | ۷ - زمان نيز از شهود است]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «20»
تا چون به دوزخ رسند، گوش و چشمان و پوستشان به آن چه انجام مى‌دادند گواهى مى‌دهد.
===نکته ها===
«يُوزَعُونَ» به معناى حبس شدن است. يعنى اولين نفر را حبس و نگاهدارى مى‌كنند تا آخرين نفر برسد، سپس به سوى دوزخ روانه و تقسيم مى‌شوند.
===پیام ها===
1- بازگويى صحنه‌هاى قيامت، عامل انذار و تربيت است. (قرآن، پيامبر را مأمور مى‌كند تا چنين روزى را به ياد مردم بياندازد) وَ يَوْمَ‌ ...
2- كسانى به سوى دوزخ روانه مى‌شوند كه دشمنى آنان با خدا و دين ثابت شده باشد. «يُحْشَرُ أَعْداءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ»
3- انسان با كفر و لجاجت، دشمن خدا مى‌شود. «أَعْداءُ اللَّهِ»
جلد 8 - صفحه 328
4- كفّار علاوه بر چشيدن عذاب دنيوى، به عذاب دوزخ نيز گرفتار مى‌شوند.
يُحْشَرُ ... إِلَى النَّارِ
5- دوزخيان از پراكنده شدن و فرار در مسير حركت به طرف دوزخ بازداشته مى‌شوند. «يُوزَعُونَ»
6- اعضاى بدن از عملكرد انسان آگاهند. زيرا تا آگاه نباشند نمى‌توانند در قيامت گواهى دهند. شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ‌ ...
7- معاد جسمانى است. «سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «20»
حَتَّى إِذا ما جاؤُها: تا وقتى كه بيايند به آتش، يعنى البته وقتى كه بيايند به آتش جهنم، شَهِدَ عَلَيْهِمْ‌: گواهى دهد بر ايشان، سَمْعُهُمْ‌: گوشهاى ايشان به آنچه شنيده باشند از دعوت حق و از آن اعراض نمودند، وَ أَبْصارُهُمْ‌: و چشمهاى ايشان از آنچه ديده باشند از آيات داله بر وحدانيت و ايمان نياوردند به آن، وَ جُلُودُهُمْ‌: و پوستهاى ايشان، يعنى جوارح آنان به آنچه مباشر آن شده باشند از اعمال قبيحه. در روايت است اول عضوى كه تكلم كند ران چپ و دست راست باشد. نزد بعضى مراد «جلود» فروج است كه بر ايشان گواهى دهند، بِما كانُوا يَعْمَلُونَ‌: به آنچه بودند كه عمل مى‌كردند در دنيا.
جلد 11 - صفحه 361
بيان: در شهادت جوارح سه قول است: 1- آنكه دهان و كام و زبان در ايشان ايجاد فرمايد، بعد آنها را الزام نمايد به اعتراف نمودن و گواهى دادن بر صاحب خود. 2- ايجاد كلام فرمايد در ايشان مانند ايجاد كلام در درخت.
3- آنكه ظاهر سازد بر ايشان علاماتى كه دلالت كند بر آنچه كسب كرده‌اند به آنها، پس به لسان حال ناطق شوند.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي أَيَّامٍ نَحِساتٍ لِنُذِيقَهُمْ عَذابَ الْخِزْيِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَخْزى‌ وَ هُمْ لا يُنْصَرُونَ «16» وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى‌ عَلَى الْهُدى‌ فَأَخَذَتْهُمْ صاعِقَةُ الْعَذابِ الْهُونِ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «17» وَ نَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ «18» وَ يَوْمَ يُحْشَرُ أَعْداءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ «19» حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «20»
ترجمه‌
پس فرستاديم بر آنها باد سرد موحشى در روزهاى شومى تا بچشانيمشان عذاب خوارى را در زندگانى دنيا و هر آينه عذاب آخرت خوار كننده‌تر است و آنها يارى نميشوند
و اما ثمود پس هدايت كرديمشان پس اختيار كردند كورى را بر هدايت پس گرفت آنها را صاعقه عذاب خوارى بسبب آنچه بودند كسب ميكردند
و نجات داديم آنانرا كه ايمان آوردند و بودند كه پرهيز ميكردند
و روز كه برانگيخته شوند دشمنان خدا بسوى آتش پس آنها بازداشته ميشوند
تا چون آيند آنرا گواهى دهد بر آنها گوشهاشان و چشمهاشان و پوستهاشان بآنچه كه ميكردند.
تفسير
خداوند متعال قوم عاد را كه در سوره اعراف و هود عليه السّلام پيغمبر آنها شمّه‌اى از احوالشان ذكر شد بعد از مخالفت با آنحضرت در هشت روز و هفت شب كه گفته‌اند از چهار شنبه اول دهه آخر شوال بوده تا چهار شنبه آخر ماه معذّب فرمود بباد بسيار سرد وحشت آورى كه گفته‌اند مانند آتش از شدّت برودت ميسوزاند آنها را و از ترس بيهوش ميشدند لذا در آيات سابقه صاعقه بر آن اطلاق‌
----
جلد 4 صفحه 552
شده و اين براى آن بود كه بآنها بچشاند عذاب خوارى و مذلّت را در دنيا براى تكبّر و غرورى كه از قوّت خود پيدا كرده بودند و عذاب آخرتشان بمراتب شديدتر و رسوائى و مذلّت آنها در آنجا بيشتر خواهد بود و كسى قدرت ندارد كه آنها را يارى نمايد و از عذاب برهاند و نحسات ظاهرا جمع نحسه است چون آن ايام نحس و شوم بود براى آنها و نحسات بسكون حاء نيز قرائت شده است و اما قوم ثمود خداوند آنها را بتوسط حضرت صالح هدايت بمعارف حقّه فرمود ولى آنها اختيار نمودند كورى و ضلالت را بر بينائى و هدايت و نپذيرفتند نصايح و مواعظ آنحضرت را و بشرحى كه در سور سابقه مكرّر ذكر شده مخالفت نمودند و خداوند آنها را بصاعقه و صيحه آسمانى معذّب و هلاك فرمود و توصيف عذاب بهون براى مبالغه در خوار نمودن آنست و گفته‌اند هر عذاب موحشى را صاعقه گويند براى آنكه هر كس بشنود بيهوش ميشود ولى بيشتر صاعقه در عرف بر آتش سوزان آسمانى اطلاق ميشود و در هر حال عذابشان در نتيجه اعمال بدو كسب خودشان بود و خداوند اهل ايمان و تقوى را از هر قومى نجات داد از عذاب و سر بلند و عزيز فرمود در دنيا و آخرت و در نعمت ابدى كامران ميباشند و در روز قيامت كه دشمنان خدا و كفار محشور ميشوند پيش آهنگ‌هاى آنها در كنار جهنم توقيف ميشوند تا عقب ماندگان برسند و چون همگى در كنار آتش جمع شدند و رسيدند بآن با آنكه منكرند اعمال خودشان را گوشها و چشمها و ساير اعضاء و جوارح آنها را خداوند بسخن ميآورد و هر يك اداء شهادت بر اعمال ناروائى كه از آن بتوسط اراده صاحبش سر زده مينمايد مثلا گوش ميگويد من استماع غنا نمودم چشم ميگويد بنامحرم نظر كردم دست ميگويد سرقت نمودم پا ميگويد در پى حرام رفتم عورت ميگويد زنا كردم يا دادم چنانچه از امام صادق عليه السّلام نقل شده و بعضى گفته‌اند آثارى از آنها بروز ميكند كه معلوم ميشود مرتكب آن گناهان شده‌اند مانند اثريكه ظاهر ميشود در چشم از بيخوابى شب و در هر حال رسوا و محكوم ميشوند و بنابر اين مراد از جلود اعضاء و جوارحند و در بعضى روايات بفروج تفسير شده است و كلمه ما در اذا ما جاءوها زائده است براى تأكيد اتصال شهادت بحضور يعنى تا حاضر شدند فورا اعضاء و جوارح شهادت خود را اداء مينمايند
----
جلد 4 صفحه 553
بدون آنكه از آنها استشهاد شود و سمع بر مفرد و جمع اطلاق ميشود و اينجا بقرينه ابصار و جلود مراد جمع است.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
حَتّي‌ إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَيهِم‌ سَمعُهُم‌ وَ أَبصارُهُم‌ وَ جُلُودُهُم‌ بِما كانُوا يَعمَلُون‌َ «20»
‌حتي‌ زماني‌ ‌که‌ آمدند رو بآتش‌ شهادت‌ ميدهند ‌بر‌ اعمال‌ ‌آنها‌ گوش‌ ‌آنها‌ و چشمهاي‌ ‌آنها‌ و پوست‌ بدن‌ ‌آنها‌ بآنچه‌ بودند عمل‌ ميكردند.
‌که‌ يك‌ دسته‌ ‌از‌ شهود اعضاء انسان‌ ‌است‌ و ذكر سمع‌ و بصر و جلد ‌از‌ باب‌ مثال‌ ‌است‌ و الا زبان‌ و دست‌ و پا ‌هم‌ شهادت‌ ميدهند ‌هر‌ كدام‌ بعملي‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌آنها‌ صادر ‌شده‌ چنانچه‌ ميفرمايد: يَوم‌َ تَشهَدُ عَلَيهِم‌ أَلسِنَتُهُم‌ وَ أَيدِيهِم‌ وَ أَرجُلُهُم‌ بِما كانُوا يَعمَلُون‌َ نور آيه 24.
حَتّي‌ إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَيهِم‌ سَمعُهُم‌ وَ أَبصارُهُم‌ وَ جُلُودُهُم‌ (سؤال‌) ‌براي‌ چه‌ سمعهم‌ ‌را‌ مفرد بيان‌ فرموده‌ و ابصارهم‌ ‌را‌ جمع‌ (جواب‌) سمع‌ ‌به‌ معني‌ شنيدن‌ ‌است‌ مقابل‌ رؤيت‌ ‌که‌ ديدن‌ ‌است‌ و آلت‌ سمع‌ اذن‌ ‌است‌ و آلت‌ ديدن‌ بصر ‌است‌ ‌اگر‌ ذكر آلت‌ شود جمع‌ ميآورد چنانچه‌ ميفرمايد: يَجعَلُون‌َ أَصابِعَهُم‌ فِي‌ آذانِهِم‌ بقره‌ آيه 18 وَ فِي‌ آذانِهِم‌ وَقراً انعام‌ آيه 25.
بِما كانُوا يَعمَلُون‌َ ‌هر‌ كدام‌ بعمل‌ ‌خود‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 20)- «وقتی به آن می‌رسند گوشها و چشمها و پوستهای تنشان به آنچه می‌کردند گواهی می‌دهد»! (حَتَّی إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ).
از پاره‌ای روایات بر می‌آید که همه اعضای تن به نوبه خود اعمالی را که
ج4، ص305
انجام داده‌اند گواهی می‌دهند.
چه شاهدان عجیبی! که عضو پیکر خود انسانند، و شهادتشان به هیچ وجه قابل انکار نیست، چرا که در همه صحنه‌ها حاضر و ناظر بوده، و به فرمان الهی به سخن آمده‌اند! جمله «حَتَّی إِذا ما جاؤُها» نشان می‌دهد که دادگاه آنها در کنار جهنّم بر پا می‌شود.
}}


|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۹۰: خط ۲۱۸:
[[رده:آگاهى پوست از عمل]][[رده:گواهى اخروى پوست]][[رده:تجمع اطراف جهنم]][[رده:آگاهى چشم از عمل]][[رده:گواهى اخروى چشم]][[رده:تجمع اخروى دشمنان خدا]][[رده:حشر اخروى دشمنان خدا]][[رده:گواهان اخروى دشمنان خدا]][[رده:مؤاخذه اخروى دشمنان خدا]][[رده:آگاهى گوش از عمل]][[رده:گواهى اخروى گوش]][[رده:معاد جسمانى]]
[[رده:آگاهى پوست از عمل]][[رده:گواهى اخروى پوست]][[رده:تجمع اطراف جهنم]][[رده:آگاهى چشم از عمل]][[رده:گواهى اخروى چشم]][[رده:تجمع اخروى دشمنان خدا]][[رده:حشر اخروى دشمنان خدا]][[رده:گواهان اخروى دشمنان خدا]][[رده:مؤاخذه اخروى دشمنان خدا]][[رده:آگاهى گوش از عمل]][[رده:گواهى اخروى گوش]][[رده:معاد جسمانى]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره فصلت ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره فصلت ]]
{{#seo:
|title=آیه 20 سوره فصلت
|title_mode=replace
|keywords=آیه 20 سوره فصلت,فصلت 20,حَتَّى‌ إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ‌ سَمْعُهُمْ‌ وَ أَبْصَارُهُمْ‌ وَ جُلُودُهُمْ‌ بِمَا کَانُوا يَعْمَلُونَ‌,آگاهى پوست از عمل,گواهى اخروى پوست,تجمع اطراف جهنم,آگاهى چشم از عمل,گواهى اخروى چشم,تجمع اخروى دشمنان خدا,حشر اخروى دشمنان خدا,گواهان اخروى دشمنان خدا,مؤاخذه اخروى دشمنان خدا,آگاهى گوش از عمل,گواهى اخروى گوش,معاد جسمانى,آیات قرآن سوره فصلت
|description=حَتَّى‌ إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ‌ سَمْعُهُمْ‌ وَ أَبْصَارُهُمْ‌ وَ جُلُودُهُمْ‌ بِمَا کَانُوا يَعْمَلُونَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۴:۳۳

کپی متن آیه
حَتَّى‌ إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ‌ سَمْعُهُمْ‌ وَ أَبْصَارُهُمْ‌ وَ جُلُودُهُمْ‌ بِمَا کَانُوا يَعْمَلُونَ‌

ترجمه

وقتی به آن می‌رسند، گوشها و چشمها و پوستهای تنشان به آنچه می‌کردند گواهی می‌دهند.

|تا زمانى كه نزد آن [آتش‌] بيايند، گوششان و ديدگانشان و پوستشان به آنچه مى‌كرده‌اند بر ضدّشان گواهى دهند
تا چون بدان رسند، گوششان و ديدگانشان و پوستشان به آنچه مى‌كرده‌اند، بر ضدّشان گواهى دهند.
تا چون همه بر در دوزخ رسند آن هنگام گوش و چشمها و پوست بدنهاشان بر جرم و گناه آنها گواهی دهند.
وقتی به آتش می رسند، گوش و چشم و پوستشان به اعمالی که همواره انجام می دادند، گواهی می دهند.
چون به كنار آتش آيند، گوش و چشمها و پوستهاشان به اعمالى كه مرتكب شده‌اند بر ضدشان شهادت دهند.
تا چون به آنجا رسند، گوشها و چشمها و پوستهایشان درباره آنچه کرده‌اند، بر آنان گواهی دهند
تا چون به دوزخ رسند گوش و ديدگان و پوستهاشان- يعنى اندامهاشان- بدانچه مى‌كردند گواهى دهند.
هنگامی که در کنار دوزخ گرد آمدند، گوشها و چشمها و پوستهای ایشان بر کارهائی که (در دنیا) می‌کرده‌اند، گواهی می‌دهند.
تا چون بدان رسند، گوش‌هاشان و دیدگانشان و پوست‌ها [:بدن‌ها]شان به آنچه می‌کرده‌اند گواهی می‌دهند.
تا گاهی که آیندش گواهی دهد بر ایشان گوششان و دیده‌هاشان و پوستهاشان بدانچه بودند می‌کردند

Until, when they have reached it, their hearing, and their sight, and their skins will testify against them regarding what they used to do.
ترتیل:
ترجمه:
فصلت ١٩ آیه ٢٠ فصلت ٢١
سوره : سوره فصلت
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ..»: شهادت اعضاء در آیات متعدّد قرآن مذکور است (نگا: نور / ، یس / ، فصّلت / و ) ولی نحوه شهادت بر ما مجهول است. آیا خدا درک و شعور و قدرت سخن بدانها می‌دهد، آثار گناهان بر آنها نقش بسته است، در آنها ایجاد صوت می‌گردد، و ... «سَمْعُهُمْ وَ ...»: علّت این که سمع مفرد و بقیّه اعضاء جمع (نگا: بقره / و ، انعام / ، نحل / . «جُلُودُ»: پوستها. مراد همه اعضاء است، و عطف عامّ بر خاصّ است.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «20»

تا چون به دوزخ رسند، گوش و چشمان و پوستشان به آن چه انجام مى‌دادند گواهى مى‌دهد.

نکته ها

«يُوزَعُونَ» به معناى حبس شدن است. يعنى اولين نفر را حبس و نگاهدارى مى‌كنند تا آخرين نفر برسد، سپس به سوى دوزخ روانه و تقسيم مى‌شوند.

پیام ها

1- بازگويى صحنه‌هاى قيامت، عامل انذار و تربيت است. (قرآن، پيامبر را مأمور مى‌كند تا چنين روزى را به ياد مردم بياندازد) وَ يَوْمَ‌ ...

2- كسانى به سوى دوزخ روانه مى‌شوند كه دشمنى آنان با خدا و دين ثابت شده باشد. «يُحْشَرُ أَعْداءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ»

3- انسان با كفر و لجاجت، دشمن خدا مى‌شود. «أَعْداءُ اللَّهِ»

جلد 8 - صفحه 328

4- كفّار علاوه بر چشيدن عذاب دنيوى، به عذاب دوزخ نيز گرفتار مى‌شوند.

يُحْشَرُ ... إِلَى النَّارِ

5- دوزخيان از پراكنده شدن و فرار در مسير حركت به طرف دوزخ بازداشته مى‌شوند. «يُوزَعُونَ»

6- اعضاى بدن از عملكرد انسان آگاهند. زيرا تا آگاه نباشند نمى‌توانند در قيامت گواهى دهند. شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ‌ ...

7- معاد جسمانى است. «سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «20»

حَتَّى إِذا ما جاؤُها: تا وقتى كه بيايند به آتش، يعنى البته وقتى كه بيايند به آتش جهنم، شَهِدَ عَلَيْهِمْ‌: گواهى دهد بر ايشان، سَمْعُهُمْ‌: گوشهاى ايشان به آنچه شنيده باشند از دعوت حق و از آن اعراض نمودند، وَ أَبْصارُهُمْ‌: و چشمهاى ايشان از آنچه ديده باشند از آيات داله بر وحدانيت و ايمان نياوردند به آن، وَ جُلُودُهُمْ‌: و پوستهاى ايشان، يعنى جوارح آنان به آنچه مباشر آن شده باشند از اعمال قبيحه. در روايت است اول عضوى كه تكلم كند ران چپ و دست راست باشد. نزد بعضى مراد «جلود» فروج است كه بر ايشان گواهى دهند، بِما كانُوا يَعْمَلُونَ‌: به آنچه بودند كه عمل مى‌كردند در دنيا.

جلد 11 - صفحه 361

بيان: در شهادت جوارح سه قول است: 1- آنكه دهان و كام و زبان در ايشان ايجاد فرمايد، بعد آنها را الزام نمايد به اعتراف نمودن و گواهى دادن بر صاحب خود. 2- ايجاد كلام فرمايد در ايشان مانند ايجاد كلام در درخت.

3- آنكه ظاهر سازد بر ايشان علاماتى كه دلالت كند بر آنچه كسب كرده‌اند به آنها، پس به لسان حال ناطق شوند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي أَيَّامٍ نَحِساتٍ لِنُذِيقَهُمْ عَذابَ الْخِزْيِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَخْزى‌ وَ هُمْ لا يُنْصَرُونَ «16» وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى‌ عَلَى الْهُدى‌ فَأَخَذَتْهُمْ صاعِقَةُ الْعَذابِ الْهُونِ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «17» وَ نَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ «18» وَ يَوْمَ يُحْشَرُ أَعْداءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ «19» حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «20»

ترجمه‌

پس فرستاديم بر آنها باد سرد موحشى در روزهاى شومى تا بچشانيمشان عذاب خوارى را در زندگانى دنيا و هر آينه عذاب آخرت خوار كننده‌تر است و آنها يارى نميشوند

و اما ثمود پس هدايت كرديمشان پس اختيار كردند كورى را بر هدايت پس گرفت آنها را صاعقه عذاب خوارى بسبب آنچه بودند كسب ميكردند

و نجات داديم آنانرا كه ايمان آوردند و بودند كه پرهيز ميكردند

و روز كه برانگيخته شوند دشمنان خدا بسوى آتش پس آنها بازداشته ميشوند

تا چون آيند آنرا گواهى دهد بر آنها گوشهاشان و چشمهاشان و پوستهاشان بآنچه كه ميكردند.

تفسير

خداوند متعال قوم عاد را كه در سوره اعراف و هود عليه السّلام پيغمبر آنها شمّه‌اى از احوالشان ذكر شد بعد از مخالفت با آنحضرت در هشت روز و هفت شب كه گفته‌اند از چهار شنبه اول دهه آخر شوال بوده تا چهار شنبه آخر ماه معذّب فرمود بباد بسيار سرد وحشت آورى كه گفته‌اند مانند آتش از شدّت برودت ميسوزاند آنها را و از ترس بيهوش ميشدند لذا در آيات سابقه صاعقه بر آن اطلاق‌


جلد 4 صفحه 552

شده و اين براى آن بود كه بآنها بچشاند عذاب خوارى و مذلّت را در دنيا براى تكبّر و غرورى كه از قوّت خود پيدا كرده بودند و عذاب آخرتشان بمراتب شديدتر و رسوائى و مذلّت آنها در آنجا بيشتر خواهد بود و كسى قدرت ندارد كه آنها را يارى نمايد و از عذاب برهاند و نحسات ظاهرا جمع نحسه است چون آن ايام نحس و شوم بود براى آنها و نحسات بسكون حاء نيز قرائت شده است و اما قوم ثمود خداوند آنها را بتوسط حضرت صالح هدايت بمعارف حقّه فرمود ولى آنها اختيار نمودند كورى و ضلالت را بر بينائى و هدايت و نپذيرفتند نصايح و مواعظ آنحضرت را و بشرحى كه در سور سابقه مكرّر ذكر شده مخالفت نمودند و خداوند آنها را بصاعقه و صيحه آسمانى معذّب و هلاك فرمود و توصيف عذاب بهون براى مبالغه در خوار نمودن آنست و گفته‌اند هر عذاب موحشى را صاعقه گويند براى آنكه هر كس بشنود بيهوش ميشود ولى بيشتر صاعقه در عرف بر آتش سوزان آسمانى اطلاق ميشود و در هر حال عذابشان در نتيجه اعمال بدو كسب خودشان بود و خداوند اهل ايمان و تقوى را از هر قومى نجات داد از عذاب و سر بلند و عزيز فرمود در دنيا و آخرت و در نعمت ابدى كامران ميباشند و در روز قيامت كه دشمنان خدا و كفار محشور ميشوند پيش آهنگ‌هاى آنها در كنار جهنم توقيف ميشوند تا عقب ماندگان برسند و چون همگى در كنار آتش جمع شدند و رسيدند بآن با آنكه منكرند اعمال خودشان را گوشها و چشمها و ساير اعضاء و جوارح آنها را خداوند بسخن ميآورد و هر يك اداء شهادت بر اعمال ناروائى كه از آن بتوسط اراده صاحبش سر زده مينمايد مثلا گوش ميگويد من استماع غنا نمودم چشم ميگويد بنامحرم نظر كردم دست ميگويد سرقت نمودم پا ميگويد در پى حرام رفتم عورت ميگويد زنا كردم يا دادم چنانچه از امام صادق عليه السّلام نقل شده و بعضى گفته‌اند آثارى از آنها بروز ميكند كه معلوم ميشود مرتكب آن گناهان شده‌اند مانند اثريكه ظاهر ميشود در چشم از بيخوابى شب و در هر حال رسوا و محكوم ميشوند و بنابر اين مراد از جلود اعضاء و جوارحند و در بعضى روايات بفروج تفسير شده است و كلمه ما در اذا ما جاءوها زائده است براى تأكيد اتصال شهادت بحضور يعنى تا حاضر شدند فورا اعضاء و جوارح شهادت خود را اداء مينمايند


جلد 4 صفحه 553

بدون آنكه از آنها استشهاد شود و سمع بر مفرد و جمع اطلاق ميشود و اينجا بقرينه ابصار و جلود مراد جمع است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


حَتّي‌ إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَيهِم‌ سَمعُهُم‌ وَ أَبصارُهُم‌ وَ جُلُودُهُم‌ بِما كانُوا يَعمَلُون‌َ «20»

‌حتي‌ زماني‌ ‌که‌ آمدند رو بآتش‌ شهادت‌ ميدهند ‌بر‌ اعمال‌ ‌آنها‌ گوش‌ ‌آنها‌ و چشمهاي‌ ‌آنها‌ و پوست‌ بدن‌ ‌آنها‌ بآنچه‌ بودند عمل‌ ميكردند.

‌که‌ يك‌ دسته‌ ‌از‌ شهود اعضاء انسان‌ ‌است‌ و ذكر سمع‌ و بصر و جلد ‌از‌ باب‌ مثال‌ ‌است‌ و الا زبان‌ و دست‌ و پا ‌هم‌ شهادت‌ ميدهند ‌هر‌ كدام‌ بعملي‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌آنها‌ صادر ‌شده‌ چنانچه‌ ميفرمايد: يَوم‌َ تَشهَدُ عَلَيهِم‌ أَلسِنَتُهُم‌ وَ أَيدِيهِم‌ وَ أَرجُلُهُم‌ بِما كانُوا يَعمَلُون‌َ نور آيه 24.

حَتّي‌ إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَيهِم‌ سَمعُهُم‌ وَ أَبصارُهُم‌ وَ جُلُودُهُم‌ (سؤال‌) ‌براي‌ چه‌ سمعهم‌ ‌را‌ مفرد بيان‌ فرموده‌ و ابصارهم‌ ‌را‌ جمع‌ (جواب‌) سمع‌ ‌به‌ معني‌ شنيدن‌ ‌است‌ مقابل‌ رؤيت‌ ‌که‌ ديدن‌ ‌است‌ و آلت‌ سمع‌ اذن‌ ‌است‌ و آلت‌ ديدن‌ بصر ‌است‌ ‌اگر‌ ذكر آلت‌ شود جمع‌ ميآورد چنانچه‌ ميفرمايد: يَجعَلُون‌َ أَصابِعَهُم‌ فِي‌ آذانِهِم‌ بقره‌ آيه 18 وَ فِي‌ آذانِهِم‌ وَقراً انعام‌ آيه 25.

بِما كانُوا يَعمَلُون‌َ ‌هر‌ كدام‌ بعمل‌ ‌خود‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 20)- «وقتی به آن می‌رسند گوشها و چشمها و پوستهای تنشان به آنچه می‌کردند گواهی می‌دهد»! (حَتَّی إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ).

از پاره‌ای روایات بر می‌آید که همه اعضای تن به نوبه خود اعمالی را که

ج4، ص305

انجام داده‌اند گواهی می‌دهند.

چه شاهدان عجیبی! که عضو پیکر خود انسانند، و شهادتشان به هیچ وجه قابل انکار نیست، چرا که در همه صحنه‌ها حاضر و ناظر بوده، و به فرمان الهی به سخن آمده‌اند! جمله «حَتَّی إِذا ما جاؤُها» نشان می‌دهد که دادگاه آنها در کنار جهنّم بر پا می‌شود.

نکات آیه

۱ - محشور شدن و گردآمدن دشمنان خدا، در کناره دوزخ (و یوم یحشر أعداء اللّه إلى النار ... حتّى إذا ما جاءوها)

۲ - دشمنان خدا، در آستانه دوزخ، مورد محاکمه اى شگفت و داورى انکارناپذیر (حتّى إذا ما جاءوها شهد علیهم سمعهم و ... بما کانوا یعملون) گفتنى است که گواهى و شهادت اعضا، در مقام محاکمه و داورى صورت مى گیرد و چون چنین محاکمه و شهادتى سابقه و نمونه اى ندارد و اعضاى انسان علیه خود او گواهى مى دهند، شگفت و انکارناپذیر خواهد بود.

۳ - گوش، چشم و پوست دشمنان خدا، در قیامت علیه آنان شهادت خواهند داد. (و یوم یحشر أعداء اللّه ... شهد علیهم سمعهم و أبصرهم و جلودهم)

۴ - آگاهى گوش، چشم و پوست آدمى، از اعمال و رفتار او (شهد علیهم سمعهم و أبصرهم و جلودهم بما کانوا یعملون) گفتنى است که گواهى دادن فرع بر آن است که گواهى دهنده به آنچه گواهى مى دهد آگاه باشد.

۵ - معاد، جسمانى بوده و انسان ها در قیامت با همان اعضا و جوارح دنیوى مبعوث و محشور خواهند شد. (شهد علیهم سمعهم و أبصرهم و جلودهم)

موضوعات مرتبط

  • پوست: آگاهى پوست از عمل ۴; گواهى اخروى پوست ۳
  • جهنم: تجمع اطراف جهنم ۱
  • چشم: آگاهى چشم از عمل ۴; گواهى اخروى چشم ۳
  • خدا: تجمع اخروى دشمنان خدا ۱; حشر اخروى دشمنان خدا ۱; گواهان اخروى دشمنان خدا ۳; مؤاخذه اخروى دشمنان خدا ۲
  • گوش: آگاهى گوش از عمل ۴; گواهى اخروى گوش ۳
  • معاد: معاد جسمانى ۵

منابع