روایت:الکافی جلد ۲ ش ۲۲۵۶

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة

علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عمن ذكره عن ابي حمزه الثمالي قال :


الکافی جلد ۲ ش ۲۲۵۵ حدیث الکافی جلد ۲ ش ۲۲۵۷
روایت شده از : امام سجّاد عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۲
بخش : كتاب العشرة
عنوان : حدیث امام سجّاد (ع) در کتاب الكافي جلد ۲ كِتَابُ الْعِشْرَة‏ بَابُ الْجُلُوسِ‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۵۵۹

از ابى حمزه ثمالى، گويد: من ديدم على بن الحسين (ع) نشسته و يكى از دو پا را روى ران ديگر نهاده، گفتم: مردم از اين نشستن بدشان آيد و گويند: اين نشستن پروردگارى است، در پاسخ فرمود: من خود از دل تنگى چنين نشستم و پروردگار را دلتنگى نيست و چرت و خواب او را فرانگيرد.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۴۸۲

بو حمزه ثمالى گويد: حضرت على بن الحسين عليهما السلام را ديدم كه نشسته بود و يكى از دو پاى خود را بر ران ديگر گذارده بود، من عرضكردم: مردم از اين نوع نشستن خوششان نيايد و ميگويند: اين نشستن پروردگار است؟ حضرت فرمود: اينكه من اين طور نشستم براى اين بود كه دلتنگ بودم، و پروردگار كه دلتنگ نمى‏شود و چرت و خواب او را نميگيرد.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۷۵۳

على بن ابراهيم، از پدرش، از ابن ابى عمير، از آنكه او را ذكر كرده، از ابو حمزه ثمالى روايت كرده است كه گفت: حضرت على بن الحسين عليهما السلام را ديدم نشسته، يكى از دو پايش را بر رانش گذاشته. عرض كردم كه: مردم اين نشستن را ناخوش مى‏دارند و مى‏گويند كه: اين نشستن، نشستن پروردگار است. فرمود كه: «من به اين نوع نشستن، ننشستم، مگر به جهت دلتنگى و ملولى، و حضرت پروردگار دلتنگ و ملول نمى‏شود، و پينكى «۴» و خواب او را فرا نمى‏گيرد». ( ۴). پينكى، يعنى خواب سبك و چرت.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)