يوسف ١٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۳ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

یکی از آنها گفت: «یوسف را نکشید! و اگر می‌خواهید کاری انجام دهید، او را در نهانگاه چاه بیفکنید؛ تا بعضی از قافله‌ها او را برگیرند (و با خود به مکان دوری ببرند)!»

|يكى از آنها گفت: يوسف را مكشيد. اگر كارى مى‌كنيد، او را در نهانخانه چاه بيفكنيد تا يكى از كاروان‌ها او را برگيرد
گوينده‌اى از ميان آنان گفت: «يوسف را مكُشيد. اگر كارى مى‌كنيد، او را در نهانخانه چاه بيفكنيد، تا برخى از مسافران او را برگيرند.»
یکی از برادران یوسف اظهار داشت که اگر ناچار سوء قصدی دارید البته باید از کشتن وی صرف نظر کنید ولی او را به چاهی درافکنید تا کاروانی او را برگیرد (و با خود به دیار دور برد).
یکی از آنان گفت: یوسف را نکشید، اگر می خواهید کاری بر ضد او انجام دهید، وی را در مخفی گاه آن چاه اندازید، که برخی رهگذران او را برگیرند [و با خود ببرند!!]
يكى از ايشان گفت: اگر مى‌خواهيد كارى كنيد، يوسف را مكشيد؛ در عمق تاريك چاهش بيفكنيد تا كاروانى او را برگيرد.
گوینده‌ای از میان آنان گفت یوسف را نکشید، بلکه اگر می‌خواهید کاری بکنید او را در نهانگاه چاهی بیندازید که برخی از کاروانیان او را برگیرد
گوينده‌اى از آنان گفت: يوسف را نكشيد، و [اگر كارى خواهيد كرد] او را در تاريكى بن چاه بيفكنيد تا برخى از كاروانيان او را برگيرند.
گوینده‌ای از آنان گفت: یوسف را مکشید (که کشتن جرمی عظیم و گناهی نابخشودنی است) و بلکه او را به ژرفای چاه بیندازید تا قافله‌ای او را برگیرد (و به سرزمین دورافتاده‌ای ببرد)، اگر (برای دورکردن او و رسیدن به هدف خود) می‌خواهید کاری بکنید.
گوینده‌ای از میان آنان گفت: «یوسف را مکشید و اگر انجام‌دهنده‌ی کاری هستید، او را در نهان‌خانه‌ی (آن) چاه بیفکنید، تا برخی از مسافران او را دریابند.»
گفت گوینده‌ای از ایشان نکشید یوسف را و بیفکنیدش در تاریکی چاه تا برگیردش برخی از کاروانیان اگر هستید کنندگان‌


يوسف ٩ آیه ١٠ يوسف ١١
سوره : سوره يوسف
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«غَیَابَةِ»: نهآن گاه. مراد ژرفای چاه است. «الْجُبِّ»: چاه. «السَّیَّارَةِ»: جمع سَیّار، قافله‌ها. کاروانیان.


تفسیر

نکات آیه

۱- یکى از برادران یوسف (لاوى) در جلسه توطئه ، سایر برادران را از کشتن او برحذر داشت. (قال قائل منهم لاتقتلوا یوسف) مفرد بودن کلمه «قائل» گویاى این است که تنها یکى از برادران یوسف با کشتن وى مخالفت کرد و او بر اساس روایتى که در پایان آیه خواهد آمد، «لاوى» بوده است.

۲- لاوى برخلاف دیگر برادرانش ، با توطئه علیه یوسف(ع) و دور ساختن او از نزد پدرشان یعقوب(ع) موافق نبود. (لاتقتلوا یوسف و ألقوه فى غیبت الجب ... إن کنتم فعلین) جمله شرطى «إن کنتم فاعلین» (اگر بر توطئه علیه یوسف(ع) مصمم هستید) مى رساند که لاوى با انجام توطئه موافق نبود. لازم به ذکر است که جواب جمله شرطى (إن کنتم...) معنایى است که از «ألقوه...» استفاده مى شود ; یعنى، «إن کنتم فاعلین فألقوه فى غیبت الجب».

۳- لاوى به برادرانش پیشنهاد کرد اگر مصمم بر دور ساختن یوسف هستند او را در نهانگاه چاهى در مسیر کاروانها بیفکنند. (قال قائل منهم لاتقتلوا یوسف و ألقوه فى غیبت الجب یلتقطه بعض السیّارة) «جبّ» به معناى چاه است و برخى از اهل لغت برآنند که «جبّ» به چاه عمیق و پر آب گفته مى شود. در مجمع البیان آمده است: «غیبت الجب» حفره و یا طاق مانندى است که بالاى آب چاه قرار مى دهند و «سیارة» به گروهى که مسافرت مى کنند (کاروان) اطلاق مى شود.

۴- لاوى با پیشنهاد خود (انداختن یوسف به چاه) درصدد حفظ جان یوسف(ع) و پیشگیرى از کشته شدن او بود. (لاتقتلوا یوسف ... و ألقوه فى غیبت الجب یلتقطه بعض السیّارة) پیشنهاد لاوى مبنى بر اینکه یوسف را در چاهى بر سر راه کاروانها بیفکنید، در مقابل این نظر که او را در بیابانى رها سازید (أو اطرحوه أرضاً) و نیز، تصریح به اینکه کاروانى او را بیابد (یلتقطه بعض السیّارة) دلالت مى کند که وى درصدد پیشگیرى از تلف شدن یوسف(ع) و از میان رفتن او بوده است.

۵- چاه پیشنهاد شده از طرف لاوى جهت افکندن یوسف(ع) ، چاهى مشخص و مورد نظر بوده است. (ألقوه فى غیبت الجب) ظاهر آن است که «ال» در «الجب» عهد ذهنى و اشاره به چاهى معهود مى باشد.

۶- لاوى قرار دادن یوسف(ع) را در چاه ، مقدمه دستیابى کاروانها به یوسف(ع) و مایه نجات او از مرگ مى دید. (یلتقطه بعض السیّارة) التقاط (مصدر یلتقطه) به معناى یافتن و برگرفتن است.

روایات و احادیث

۷- «عن على بن الحسین(ع): ... قال کبیرهم «ولاتقتلوا یوسف» و لکن «ألقوه فى غیابت الجبّ» ;[۱] از امام سجاد(ع) روایت شده است: ... که برادر بزرگ تر آنان گفت: یوسف را نکشید ، ولى او را در مخفى گاه چاه قرار دهید».

۸- «عن أبى جعفر(ع):... فقال لاوى لایجوز قتله و نغیبه عن أبینا ;[۲] از امام باقر(ع) روایت شده است: ... پس لاوى گفت: کشتنش روا نیست و [لیکن] او را از پدرمان دور مى سازیم».

موضوعات مرتبط

  • برادران یوسف: توطئه برادران یوسف ۱، ۲، ۳، ۴
  • لاوى: بینش لاوى ۲; پیشنهاد لاوى ۱، ۳، ۵، ۸; فلسفه پیشنهاد لاوى ۴، ۶; لاوى و تبعید یوسف(ع) ۲; لاوى و قتل یوسف(ع) ۱، ۴; لاوى و نجات یوسف(ع) ۴، ۶; لاوى و یوسف(ع) ۳
  • یوسف(ع): توطئه علیه یوسف(ع) ۱، ۲، ۳; چاه قصه یوسف(ع) ۵; قصه یوسف(ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۶، ۷، ۸; یوسف(ع) در چاه ۳، ۷

منابع

  1. علل الشرایع ، ص ۴۷ ، ح ۱ ، ب ۴۱ ; نورالثقلین ، ج ۲ ، ص ۴۱۳ ، ح ۱۷.
  2. تفسیرقمى ، ج ۱ ، ص ۳۴۰ ; نورالثقلین ، ج ۲ ، ص ۴۱۵ ، ح ۱۹.