نتایج جستجو

زيانكار، كسى احساس ايمنى از مكر خدا نمى‌كند. «مكر»، گرچه در فارسى به معناى نيرنگ و حيله است، امّا در لغت عرب، به معناى تدبير و چاره‌انديشى براى بازگرداندن

زيركى و به كار بردن عقل است در جنبه شيطانيت از قبيل مكر و حيله و شعبده و نيرنگ و غيره، و لكن ديوانگى خبط دماغ و تشويش مغز و لازمه آن رويه نداشتن صدور افعال

مجلس بيرون آمد و امر كرد كه هر قدر ممكن باشد از جادو گران و وسائل جادو و نيرنگ تهيّه نمايند و مهيا شد و در موعد مقرّر و مكان مقدّر حاضر و ناظر گرديدند و

مجلس بيرون آمد و امر كرد كه هر قدر ممكن باشد از جادو گران و وسائل جادو و نيرنگ تهيّه نمايند و مهيا شد و در موعد مقرّر و مكان مقدّر حاضر و ناظر گرديدند و

مجلس بيرون آمد و امر كرد كه هر قدر ممكن باشد از جادو گران و وسائل جادو و نيرنگ تهيّه نمايند و مهيا شد و در موعد مقرّر و مكان مقدّر حاضر و ناظر گرديدند و

است كه در سخريه معناى خدعه و نيرنگ و ناقص جلوه دادن طرف ميباشد، و معلوم است كه طرف بايد موجودى جاندار باشد تا بشود با او نيرنگ كرد به خلاف لعب و بازى كه با

نیستند. (آنها می‌پندارند) به خدا و کسانی که ایمان آوردند نیرنگ می‌زنند، ولی جز بر خویشتن نیرنگ نمی‌زنند، و باریک‌بینی نمی‌کنند. در دل‌هاشان مرضی است، پس

از آن بهره بگیرد. معادل فارسى آن «کالا» است. «غرور» نیز به معناى خدعه و نیرنگ است. بنابراین «متاع الغرور»; یعنى، کالایى که صرفاً جنبه خدعه و فریب دهى دارد

است که تدبیر نهان و چاره‌سازی پنهان از دیدِ مردمان، در میان ایشان، حیله و نیرنگ نامیده می‌شود. ماده (کَیْد) برای کار پسند و ناپسند به کار می‌رود و در اینجا

مجلس بيرون آمد و امر كرد كه هر قدر ممكن باشد از جادو گران و وسائل جادو و نيرنگ تهيّه نمايند و مهيا شد و در موعد مقرّر و مكان مقدّر حاضر و ناظر گرديدند و

نازل فرمود. Tabber requires Javascript to function. آيات ۷۳ - ۸۱ سوره اسرى نيرنگ مشركين براى حفظ حرمت خود وخدايان شان جلوه اى ديگر از آثار عصمت وحفظ الهى

مجلس بيرون آمد و امر كرد كه هر قدر ممكن باشد از جادو گران و وسائل جادو و نيرنگ تهيّه نمايند و مهيا شد و در موعد مقرّر و مكان مقدّر حاضر و ناظر گرديدند و

به اطرافيان پيامبر چيزى ندهيد تا از دور او پراكنده شوند. 14. فريب‌كارى و نيرنگ‌بازى: «يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلَّا

جنگ با مسلمانانند. «نَسْتَحْوِذْ» 3- روز قيامت، با داورى به حقّ خدا، همه‌ى نيرنگ‌ها و نفاق‌ها آشكار مى‌شود. «فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ»

از من براى نيرنگ زدن با ايمان پيدا شود سرپرستى از خاندانم گماشته شده كه از ايمان دفاع كند و بالهام خدا سخن گويد و حقرا آشكار و روشن كند و نيرنگ نيرنگبازان

رشته محكم خود را و آن را پنبه مى‏كرد، پيمان و عهدى را كه مى‏بنديد وسيله نيرنگ و دغلى ميان خود مسازيد تا مبادا (ائمه‏اى بهتر و پاكتر از ائمه ساختگى شما

او نيست و او، سريع الحساب است. (۴۱) كسانى كه پيش از اينان بوده اند نيز، نيرنگ مى كرده اند، ولى تدبيرها همه خاص خداست، مى داند كه هر كس چه مى كند، و به

است كه: پس اينان بايد از خدا بترسند، و بايد به او ايمان بياورند، و با او نيرنگ نكنند، و آياتش را تكذيب ننمايند، كه سنت خدا در اين باره، همان عذاب است. همچنان

و تعجب مى كنم از كسى كه فزع مى كند از اين كه مبادا دشمن به او مكر كند و نيرنگ بزند، ولى پناه نمى برد به آيه: «وَ أُفَوّضُ أمرِى إلَى اللّهِ إنّ اللّهَ

دهد كه خونش را نريزد و سپس او را بكشد روز رستاخيز با بيرقى كه در آن علامت نيرنگ و فريب است به محشر وارد شود.

نياورده اند. (۸) با خدا و با كسانی كه ايمان آورده اند، نيرنگ مى كنند ولى نمی دانند كه جز به خود نيرنگ نمى كنند، اما نمی دانند. (۹) در دل هاشان مرضى است، پس

فرمود: مسلمان برادر مسلمانست، چشم و آينه و راهنماى اوست، نسبت باو خيانت و نيرنگ و ستم نكند و او را تكذيب ننمايد و از او غيبت نكند. چند نفر از اصحاب ما روايت

السّلام فرمود: مؤمن برادر مؤمن است، چشم و راهنماى اوست، نسبت باو خيانت و ستم و نيرنگ روا ندارد و با او خلف وعده نكند. محمد بن يحيى، از احمد بن محمد بن عيسى، از

بدانم نيت و قصد او همين است، سپس آسمانها و زمين و هر كه در آنهاست با او نيرنگ بازند، جز آنكه راه چاره از ميان آنها را برايش فراهم آورم و هيچ يك از بندگانم

يك‏ روزى بازپرسى شود جز در سه جا يكى مردى كه در نبرد خود (با دشمنان دين) نيرنگ زند كه گناهى بر او نيست، ديگر مردى كه ميان دو كس را سازش دهد و اصلاح كند،

حق نزديك مى كنند، تا آن را با تلبيس ها و نيرنگ هاى خود، به صورت باطل جلوه دهند، و يا باطل را با تلبيس و نيرنگ، به صورت حق درآورند، و ملائكه رشته هاى ايشان

خدا حركت كن و چون چشمت باو افتاد آيه سخره (۵۴ سوره ۷) را بخوان و از نيرنگ او و نيرنگ شيطان بخدا پناه بر، و چون حضورش نشستى، تمام نگاهت را باو متوجه مكن

لِسنَّتِنَا تحْوِيلاً(۷۷) ترجمه : ۷۶ - نزديك بود آنها تو را از اين سرزمين با نيرنگ و توطئه ريشه كن و بيرون سازند، اما هر گاه چنين مى كردند (گرفتار مجازات سخت

روز عيد باشد كه (مشروط بر اينكه ) مردم نيمروز مجتمع شوند (۵۹) فرعون رفت و نيرنگ خويش را فراهم كرد و باز آمد (۶۰) موسى به آنها گفت : واى بر شما به خدا دروغ

انحرافى مشاهده كنند، هرگز چنين نيست ، آنها وسواس خناسند، و كارشان حقه و دروغ و نيرنگ و ريا كارى و ظاهرسازى و مخفى كردن حق . اگر آنها در «چهره اصلى » ظاهر شوند،

شود، پس چون شيطان با شما بدشمنى برخاست با آنچه ميدانيد باو روى آوريد زيرا نيرنگ شيطان ضعيف است (راوى گويد) گفتم آنچه ميدانيم چيست؟ فرمود: با او مبارزه كنيد

خضوع و شكستگى در برابر مقام پروردگار نيست ، بلكه او مى خواهد به خداى خود نيرنگ بزند و به خيال خود از اين راه عذاب خدا را در عين مخالفت امر و نهى او دفع

حضرت فرمود: اسلامت را قبول مى كنيم، و اما اموالت را نمى پذيريم، چون با نيرنگ و نامردى، به دست آورده اى. آنگاه عروه شروع كرد با گوشه چشم، اصحاب آن جناب

پديد شد و كار آن دو مرد را (ابو بكر و عمر) به او گزارش داد (يعنى توطئه و نيرنگ كودتاى آنها را براى‏ او فاش كرد) او هم قبول كرد و سپس عرض كرد، بعد از امير

كه هنوز تجربه كافى در زندگى نداشت ، و گرفتار دامهاى شيطان و خدعه و دروغ و نيرنگ نشده بود، و نمى توانست باور كند، كسى اين چنين قسم دروغى ياد كند، و چنين دامهائى

اعتنا هستند. آرى چنين است حال منافقان كه دوستان خود را با وعده هاى دروغين و نيرنگ به وسط معركه مى فرستند، سپس آنها را تنها گذارده فرار مى كنند چرا كه در نفاق

چنين بگو براى اين است كه عزيز بداند كه من در غيابش به او خيانت نكردم كه خدا نيرنگ خيانتكاران را به هدف نمى رساند.(۵۲) من خويش را مبرا نمى كنم چون كه نفس انسانى

روانى و خيالى دارد. سحر از نظر لغت به دو معنى آمده است : ۱ به معنى خدعه و نيرنگ و شعبده و تردستى و به تعبير قاموس اللغه سحر يعنى خدعه كردن . ۲ «كل ما لطف

خبرهاى غيب است كه به تو وحى مى كنيم ، و تو هنگامى كه آنها همدست شده بودند و نيرنگ مى كردند، نزد ايشان نبودى (۱۰۲) بيان آيات در اين آيات ، داستان يوسف (عليه

وعده مى داد». ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۴۷ همين گفتارشان نيز، از درِ نيرنگ و كيدى است كه در دنيا، به آن خو گرفته بودند. هر وقت دشمن بر آنان غلبه كرد،

اين كه روشهائى را كه آنها توصيه مى كنند غالبا جنبه ظاهرسازى و تحميق و گاه نيرنگ و فريب دارد، در حالى كه روش قرآنى بالا كه بر ايمان و تقوى و اصالتها استوار

است كه قبلا حياتى باشد، لذا در مقام رفع و رجوع اين اشكال بر آمده اند و به نيرنگ هاى عجيب و غريب متوسل شده اند، كه اگر از خوانندگان، كسى بخواهد به آن ها واقف

دروغينت آنها را بفريب »! (وعدهم ). سپس هشدار مى دهد كه «شيطان جز فريب و نيرنگ و غرور، وعده اى نمى دهد» (و ما يعدهم الشيطان الا غرورا). ولى بدان كه «سلطه

بارزترين نشانه هاى آنها را همان نفاق و دشمنى با حق و فراموشى ياد خدا و دروغ و نيرنگ مى شمرد. قابل توجه اين است كه در يك مورد مى گويد: «فان حزب الله هم الغالبون

آنگاه براى آندو سوگند ياد كرد: كه من از خيرخواهان شمايم باين وسيله و با نيرنگ هاى خود آندو را بخود نزديك كرد، تا آنكه از درخت بخوردند، همينكه خوردند، عيبشان

بافند، چون خداى سبحان عالم و شاهد اعمال هر كسى است و مواخذه او را نمى توان با نيرنگ پاسخ داد، بلكه او به خاطر همين كه دانا و ناظر اعمال است ، از هيچ مجرمى نمى

گرفتار مجازات و كيفر الهى مى سازند، و هم به ديگران كه آنها را با دروغ و نيرنگ از راه راست منحرف مى سازند. تورات كنونى و تحريم پاره اى از گوشتها : در تورات

، ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۲۷۴ و استدراج و املا است چنانكه درباره (نيرنگ ) در كلام مجيدش ‍ فرموده : «و يمكرون و يمكر الله و الله خير الماكرين ». و

به همين منظور، ايشان را مهلت می دهد كه كيد خدا بس متين است»؛ «و با ايشان نيرنگ مى كند»؛ «آنان را به ادامه طغيان وا می دارد، تا به كلّى سرگردان شوند». اين

نزاهت و طهارت است ، و بحكم آيه : «لا لغو فيها و لا تاثيم »، جاى لغو و گناه و نيرنگ نيست ، و ثانيا بهشت در آسمان قرار دارد و ابليس بعد از امتناعش از سجده بر